بعد از اتمام کارِ نجات مصدومین بیمارستان، به طرف پیکانی که بمباران شده بود، رفتیم و متوجه شدیم که سرنشینان آن، خانواده ی همان همکارم بود که برای رفتن به سمت خودرو با او صحبت کردم و او ترجیح داد که دیگران را نجات بدهد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز ایلام؛ یک بازیگوشی کودکانه و یا گاهی یک اتفاق، تمام هست و نیستت را در مقابل چشمانت ب
و اما بررسی ها نشان می دهد که سابقه کشف آتش به بیش از (4000) سال می رسد. بشر قبل از این که آتش را کشف و از آن استفاده کند، آثار و خطرات آن را مشاهده کرد. به عنوان مثال: زمانی که بر اثر اصابت صاعقه، جنگل دچار آتش سوزی می شد، مشاهده کرد که در نتیجه آتش، نور و حرارت تولید می شود. از طرفی مرگ حیواناتِ مختلف که در محاصره آن قرار می گرفتند و حوادث دیگر، خطرات آن را از همان ابتدا به انسان گوشزد می کرد. به هر ترتیب انسان به آتش دست یافت و از آن استفاده کرد؛ اما به کار گرفتن آن، آتش سوزی را نیز به دنبال داشت. با مشاهده خاموش شدن آتش سوزیِ جنگل بر اثر ریزش باران، بهترین ماده برای اطفاء آن، به بشر معرفی شد و به همین دلیل انسان های نخستین، سعی کردند که هنگام استفاده از آتش، آب نیز در دسترسشان باشد تا اگر حادثه ای رخ داد، امکان مقابله ی سریع با آن مهیا باشد. نشانه هایی در دست است که به علت حریق های مهیبی که در روم باستان رخ می داده، افرادی ویژه اطفای حریق با تجهیزات مناسب وجود داشته است.
تاریخچه پیدایش آتش نشانی در جهان
ساعت 2 بامداد روز یکشنبه دوم سپتامبر سال (1666 میلادی) بر اثر آتش سوزی در نانواییِ سلطنتی انگلستان و عدم توانایی در کنترل آن، فاجعه بزرگی را در ذهن مردم لندن به یادگار گذاشت و با توجه به چوبی بودن خانه ها و ارتباط آنها با یکدیگر و وزش بادهای شدیدِ شش روزه، تمام شهر سوخت که در نهایت با بارش بارانِ سیل آسای فصلی این آتش مهار شد.
بعد از این آتش سوزی و نابودیِ دارایی و سرمایه ی تعداد زیادی از اهالی، بدهکاران فراوانی به علت عدم توانایی پرداخت بدهی خود راهی زندان شدند. بنابراین برای جلوگیری از چنین رخدادهایی به فکر تشکیل بیمه آتش سوزی افتادند که بعد از بیمه باربری از قدیمی ترین بیمه ها به شمار می رود و سابقه آغازین این بیمه به قرن هشتم درکشور بلژیک برمی گردد. در ابتدا این کوشش ها به صورت جمع آوری اعانه و در مراحل بعدی تأسیس شرکت تعاونی بود .
در انگلیس بعد از حریق بزرگ شهر لندن، شرکت های بیمه به شکل های مختلف در خصوص پیشگیری و اطفاء حریق شروع به فعالیت کردند که از آن جمله می توان به طراحی و ساخت تجهیزات آتش نشانی و استخدام افراد آتش نشان و تحقیق در خصوص علل ایجاد حریق اشاره کرد.
شرکت بیمه یونیون ، به اولین کسی که خبر آتش سوزی را اعلام می کرد یک شیلینگ جایزه می داد، همین مبلغ به کسی تعلق می گرفت که زنگ خطر را به صدا در می آورد. این شرکت همچنین مأموران آتش نشانی را که در هنگام آتش سوزی به محل حادثه رفته و کالا ها و اموال سالم را خارج کرده و با آتش مبارزهمی کردند، به استخدام خود در آورده بود.
جالب آن جاست که در آن سالها هر یک از شرکت های بیمه علامت فلزی مخصوصی که علامت آتش نام داشت، برای واحد آتش نشانی خود در نظر گرفته بودند که در هنگام عقد قراردادِ بیمه، به بیمه گذار تحویل می شد تا آن را در محل مناسبی از ساختمان بیمه شده نصب کند. هنگام آتش سوزی، واحدهای آتش نشانی مختلفی به محل حادثه آمده و با مشاهده علامت مذکور، چنانچه محل حادثه طرف قرارداد با شرکت بیمه ی مربوط به آنان بود، وارد عمل شده و نسبت به اطفاء حریق اقدام می کردند و در غیر این صورت بدون هیچ عکس العملی محل حادثه را ترک می کردند .به مرور شرکت های بیمه در خصوص یکنواخت کردن فعالیت واحدهای آتش نشانی خود به هماهنگی و تفاهم دست پیدا کردند و برای امور مربوط به اطفای حریق، سازمان واحدی را تشکیل دادند .
با توجه به گسترش صنعت، وقوع جنگ های جهانی و حوادث طبیعی باعث ایجاد انگیزه برای تجهیز و ساماندهی آتش نشانی ها شد به طوری که امروزه آتش نشانی ها رکن اساسی و اصلی امدادی کشورهای پیشرفته را تشکیل می دهند.
و اما سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی با قدمتی قریب به صد سال در کشور ما در حال فعالیت است.
آتش سوزی، شهرهای بسیاری را در ایران نیز به کام خود کشانده است. در این باره می توان به «شهر سوخته » در (67 کیلومتری) جنوب زابل در استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد. این محل در هزاره سوم پیش از میلاد مسیح نه تنها یک شهر بسیار مهم بود بلکه پایتخت و مرکز یک منطقه فرهنگی نیز به شمار می رفته است. همچنین پیدا شدن اسکلت انسانی گواه آن است که این آتش سوزی بسیار مهیب بوده وبه طور ناگهانی رخ داده است.
در حالی که ملل پیشرفته، اهمیت تأسیس و تکمیل سازمان های آتش نشانی را به خوبی دریافته بودند، کشور ما تحت سلطه سلاطین قاجار، در عصر بی خبری، دوران رکود و رخوت خود را طی می کرد. به طور مثال: "ناصرالدین شاه قاجار" در سفر به فرنگ، هنگامی که برای مشاهده تمرین آتش نشانان و بازدید از اداره آتش نشانی دعوت شده بود، عملیات آن ها را با دیدۀ تعجب می نگریست و ادارۀ آن ها را موسسه ای عجیب می نامید. در این دوران داروغه ها، غیر از تحصیل مداخل، در امر اطفاء حریق نیز می کوشیدند.
در سال( 1328) هجری قمری، هنگام نیابت "عضدالملک قاجار"، اولین بلدیۀ قانونی تهران به ریاست « دکتر خلیل خان اعلم الدوله ثقفی » تشکیل شد . یکی از مهمترین وظایف این بلدیه ( شهرداری )، نظافت شهر بود که به خاطر خاکی بودن خیابان ها، آب پاشی آن ها از امور بدیهی بود . نکتۀ قابل ذکر آن که در آن سال ها در صورتی که حریقی اتفاق می افتاد، همین مأمورین نظافت و سقاها با امکانات اندک خود که به هیچ وجه برای اطفای حریق مناسب نبود، با آن مبارزه می کردند.
بدیهی است که در اکثر موارد تلاش آن ها بی نتیجه می ماند. در سال های (1303) شمسی، بلدیۀ تهران یک دستگاه اتومبیل برای آب پاشی خیابان های خاکی شهر تهیه کرده بود و چون که این کامیون به یک دستگاه موتور پمپ مجهز بود، با تهیه چند متر لوله و چند شیر، از آن برای اطفاء حریق های احتمالی نیز استفاده می شد و از آن جایی که شهر فاقد لوله کشی آب بوده از این تانکر برای آب فروشی به مردم نیز استفاده می شد. تا این که بالاخره در سال (1304) یا (1305) شالودۀ اداره آتش نشانی ریخته شد. این اداره « شعبه اطفائیه » نامیده می شد. و در حال حاضر با گسترش زندگی شهری و صنعتی شدن جوامع، فعالیت های سازمان های آتش نشانی نیز گسترش یافته و خدمات متنوعی را به شهروندان ارائه می کند.
به گفته ی"محمدیار عبدالرضایی" کارمند بازنشسته ی آتش نشانی ایلام،عمر تاسیس آتش نشانی در استان طولانی نیست و امکانات و تجهیزات لازم و استاندارد از سال (1388) به این استان داده شده و تا قبل از آن، استان ایلام دارای تنها 2 مرکز آتش نشانی بوده است که یکی از آن ها در تنگه ی قوچعلی و دیگری در ششدار قرار داشته و امکانات آن فقط یک تانکر آب با شلنگ معمولی بوده که امکان آتش گرفتن و آسیب دیدن هم داشته است حتی لباس های آتش نشانان نیز استاندارد نبوده و جنس آن نخی بوده است.
"این کارمند اسبق آتش نشانی" افزود: در این شرایط، جنگ تحمیلی هم اتفاق افتاد و بمباران در این استان مرزی، آتش سوزی های مکرر را به وجود می آورد. بمباران شرکت نفت و در پی آن آتش سوزی گسترده ی آن، شرایط را سخت تر می کرد به گونه ای که مجبور می شدیم به استقبال آتشی که به طرف ما زبانه می کشید برویم و چون امکانات نداشتیم با خاک آن را خاموش می کردیم.
"وی" تصریح کرد: بعد از عملیات، دچار مشکلات تنفسی، سوختگی و تاول بدن می شدیم؛ حتی به مدت چند روز در بیمارستان بستری هم می شدیم.
"این کارمند بازشسته آتش نشانی" یادآور شد: در مقطعی، بسیاری از ما به جبهه می رفتیم و کار تفحص شهدا و امدادرسانی و اطفاء حریق ها را انجام می دادیم و هر گاه به حضور ما در شهر نیاز بیشتری احساس می شد برمی گشتیم و در آن جا مشغول خدمت می شدیم.
"محمدیار عبدالرضایی" از تلخ ترین خاطره خود در طول دوران خدمتش نیز می گوید: بیمارستان امام خمینی شهر ایلام بمباران شده بود. من و همکارانم مشغول اطفاء حریق و نجات مردم بودیم که متوجه شدیم یک بمب هم به خودرو پیکانی که مریض شان را به بیمارستان آورده بودند خورد. از همکارم خواستم به کمک آن ها برویم اما او گفت که آن ها دیگر آتش گرفته اند و کاری برای نجات آن ها از دستمان برنمی آید؛ بنابراین بهتر است که مصدومینِ داخل بیمارستان را نجات بدهیم. بعد از اتمام کارِ نجات مصدومین، به طرف پیکان رفتیم و متوجه شدیم که سرنشینان آن، خانواده ی همان همکارم بود که برای رفتن به سمت خودرو با او صحبت کردم و او ترجیح داد که دیگران را نجات بدهد.
"احمد کوه زادی" نیز یکی از کارکنان آتش نشانی ایلام است. این کارمند وظیفه شناس و نوع دوست حتی در خارج از شیفت کاری خود در صورت مشاهده ی هرگونه حادثه ای، مهربانی اش را در طَبَقِ اخلاص می گذارد و به یاری همنوعانش می شتابد.
او از خاطرات خود در این خصوص می گوید: یک روز که در منزل مشغول استراحت کردن بودم، ناگهان صدای آژیر ماشین آتش نشانی را شنیدم. سریع خودم را به محل رساندم و با زدن ماسک اکسیژن، داخل آپارتمانی که دچار حریق شده بود رفتم و به سرعت ساختمان را از سکنه خالی کردم. در این حین صدای ضعیفی از طبقه سوم آپارتمان به گوشم رسید. بالا که رفتم دیدم صدا از داخل آسانسور است. شیشه کابین را شکانده بودند. دود داخل رفته بود و آن ها تقریبا بی هوش شده بودند. ماسک خودم را به یک نفر از آن ها که حالش وخیم تر بود زدم و به ترتیب آن 2 نفر را از چندین طبقه پایین بردم. در همین حین که نفر دوم را پایین می بردم یک کپسول گاز منفجر شد و من دچار سوختگی شدم؛ اما تمام تلاشم را برای نجاتش به کار بردم و چون هنوز آمبولانس نرسیده بود آن ها را داخل ماشین گشت نیروی انتظامی گذاشتم تا به بیمارستان منتقل شوند. بعد از راهی کردن آن ها خودم هم دو، سه تا سرفه زدم و بی هوش شدم که بعد از به هوش آمدن، خودم را داخل بیمارستان دیدم و چند روز هم بستری شدم.
او در خصوص یکی از خاطره های جالبش که بیشتر تاسف انگیز است هم گفت: گاهی عده ای تنها به خاطر تفریح و سرگرمی با آتش نشانی تماس می گیرند.
و گزارش کذب از وقوع یک حادثه می دهند که هم غیراخلاقی و هم گاهی فاجعه انگیز است؛ زیرا احتمال دارد زمانی که همکاران ما هنگامی که در پی آن گزارش کذب راهی محل شده اند حادثه ای واقعی رخ داده باشد و ما به موقع به محل حادثه نرسیم و خسارت های جانی و مالی جبران ناپذیری رخ بدهد.
وی ادامه می دهد: یک روز گزارشی از یک آتش سوزی در یکی از محله های شهر ایلام دریافت کردیم. وقتی به خانه مورد نظر رسیدیم، دیدیم دود از داخل حیاط بلند شده و روشنایی آتش را هم مشاهده کردیم. با شلنگ و تجهیزاتمان به داخل خانه رفتیم که با صحنه ی بساط کباب مواجه شدیم. آقای خانه هراسان بادبزن را دور انداخت و به داخل خانه گریخت. بنده خدا غافلگیر شده بود و با خودش فکر می کرد که احتمالا حادثه ای داخل خانه رخ داده که او از آن بی اطلاع است.
"مدیر عامل سازمان آتش نشانی استان ایلام" در خصوص امکانات و نیازمندی های این سازمان در استان گفت: بر اساس استاندارهای کشوری به ازاء هر 45 تا 50 هزار نفر بایستی یک ایستگاه ایجاد شود که با این اوصاف شهر (200) هزار نفری ایلام باید دارای چهار ایستگاه باشد که در حال حاضر سه ایستگاه بیشتر وجود ندارد.
"حبیب شریفی" افزود: برای احداث ایستگاه چهارم که اعتبار لازم برای احداث آن در بودجه 92 شهرداری ایلام پیش بینی شده است در حال رایزنی با سازمان راه و شهرسازی استان هستیم تا زمین مورد نظر در اختیار این سازمان قرار گیرد.
وی درباره برنامههای آتشنشانی ایلام در روز هفتم مهر، خاطرنشان کرد: در این روز ضمن رژه خودرویی در سطح شهر با برگزاری جشن ویژه ی خانواده ی بزرگ آتش نشانی از خدمات پرسنل این سازمان قدر دانی خواهد شد.
"شریفی" همچنین از اقدام برای خریداری یک دستگاه خودرو آتش نشانی خبر داد و گفت: هزینه آن نیز پرداخت شده و امیدواریم تا پایان سال به ناوگان خودرویی سازمان وارد شود.
وی در پایان از مردم خواست در صورت بروز حادثه با رعایت خونسردی خود با مرکز عملیات این سازمان (شماره 125 ) تماس حاصل کرده و از اقداماتی که ممکن است شرایط حادثه را دشوارتر کند بپرهیزند.
و آتش چقدر زیباست؛ اگر شعله هایش از ماده ای به نام عشق مشتعل شده باشد و با نوع دوستی مترادف شود.
*** زهرا پور اسماعیل