روزنامه البناء چاپ لبنان نوشت نقشه آمریکا برای کنترل بر عراق و سوریه در حال شکست است.
البناء با بیان این موضوع در مطلبی به قلم محمد امین حطیط نوشت: آمریکا در چارچوب تلاش برای عدم تحمل شکست راهبردی در عراق و سوریه، طرحی را تدوین کرده است که اگر با موفقیت اجرا شود می تواند آثار شکست آمریکا را از بین ببرد و مانع از بهره برداری سوریه و عراق از پیروزی هایشان شود. این طرح شامل تحت کنترل گرفتن دولت عراق از یک سو و تحت کنترل گرفتن ادلب و جلوگیری از آزادسازی آن توسط حکومت سوریه برای ممانعت از ورود این کشور به روند سیاسی و تثبیت امنیت و صلح فراگیر در این کشور از سوی دیگر است.
آمریکا برای مقابله با شکست ناشی از سیاست تجاوزکارانه اش در منطقه بر سوریه و عراق تمرکز کرده است. آمریکا معتقد است با بازگشت به عراق می تواند ارتباط محور مقاومت از شرق تا غرب را از بین ببرد و بزرگترین منابع ذخایر نفتی جهان را که غرب همیشه رؤیای تسلط بر آن را داشته، تحت کنترل خود بگیرد. آمریکا تداوم جنگ سوریه را فرصتی ضروری برای خود می داند تا بتواند طرح موسوم به معامله قرن را که هدفش نابودی فلسطین است اجرا کند.
آمریکا برگزاری انتخابات عراق و تشکیل دولت جدید در این کشور را فرصت مناسبی برای نفوذ یافته است. آمریکا معتقد است نتایج انتخابات مجلس عراق این امکان را برایش فراهم می سازد تا بتواند دولت این کشور را تحت کنترل خود بگیرد. با توجه به سازوکار تشکیل دولت در عراق و نوع توزیع کرسی های مجلس میان احزاب و لزوم ائتلاف دستکم پنج حزب برای تشکیل بزرگترین فراکسیون، آمریکا فرستاده ویژه ای را برای عراق تعیین کرده است که مأموریت نخست او تشکیل بزرگترین فراکسیون با محوریت مقابله با محور مقاومت است. فراکسیونی که از عربستان سعودی و آمریکا پیروی کند و سیاست های آنها را اجرا کند و به توافقنامه راهبردی که میان عراق و آمریکا امضا شده است و نوری المالکی در زمان نخست وزیری اش آن را رد کرد پایبند باشد. آمریکا به این شکل به حاکمیت عراق تعرض می کند و آسمان و زمین این کشور و به خصوص نفت آن را به حق انحصاری خود تبدیل می کند.
حیدرالعبادی نخست وزیر فعلی عراق پس از آنکه مخالفت خود را با ایران علنی و برای پذیرش خواسته های آمریکا و عربستان سعودی اعلام آمادگی کرد به گزینه مورد نظر آمریکا تبدیل شد. به همین دلیل آمریکا همه توان خود را بکار گرفت تا او را برای دور دوم به نخست وزیری برساند...در هفته های اخیر تعداد کرسی های احزابی که از العبادی حمایت کردند به 150 نزدیک شد اما برای آنکه بتواند کابینه تشکیل دهد به 165 کرسی نیاز دارد.
مک گرگ فرستاده آمریکا به عراق برای تحقق این هدف، در سه جهت تلاش کرد. نخست در مسیر رؤسای احزاب و تشکل های سیاسی و درخواست کمک از آنها و دوم در مسیر نمایندگان برای هشدار به آنها درخصوص حمایت از فراکسیونی که نیروهای بسیج مردمی در آن باشد که به گفته او باید منحل شود و سوم در میادین و خیابان ها برای نشان دادن تظاهر به مخالفتهای مردمی با آنچه نفوذ ایران در عراق نامیده می شود.
رویدادهای بصره که منشاء آن اعتراض به ضعف در خدمات رسانی در موضوعاتي مانند آب و برق بود به سرعت به اقدامات خشونت بار علیه ایران و کشورهایی تبدیل شد که با عراق روابط خوبی دارند.
این رویدادها به مثابه رسوايی برای طرح های آمریکا بود زیرا نتایج عکس در پی داشت و برخلاف خواسته مک گرگ پیش رفت.
در این چارچوب باید به اقدام مرجعیت دینی درخصوص ایجاد تأسیسات آبرسانی در شهرها اشاره کرد که دولت العبادی در مدت حکومت خود این کار را نکرد و همین مسئله موجب گسترش اعتراضات و آشوب در بصره شد و مراکزی که جایگاه نمادین دارند و نماد روابط ایران و عراق به شمار می آیند نظیر کنسولگری ایران در بصره به آتش کشیده شدند.
آمریکا می خواست با به آتش کشیدن کنسولگری ایران در بصره و مراکز بسیج مردمی و احزاب مورد حمایت ایران بگویند مردم با حضور و نقش ایران در عراق مخالفند و هرگونه امید برای به وجود آمدن رقیبی برای العبادی یا حامی محور مقاومت از بین برود. اما نتیجه آن عکس بود و توطئه آنها برملا شد. اکنون العبادی هیچ شانسی برای بازگشت به دولت ندارد و تقریباً راه برای هرکس دیگری که جایگزین او شود و طرفدار آمریکا و عربستان سعودی باشد بسته شد. بر این اساس می توان گفت نقشه آمریکا شکست خورده و شرایط برای تشکیل دولتی فراهم شده است که قادر به حفاظت از دستاوردهای عراق و حاکمیت و استقلال و ثروت و جایگاه راهبردی منطقه ای متناسب با محور مقاومت باشد.
آمریکا در سوریه تلاش کرد و همچنان در تلاش است تا مانع از اجرای عملیات آزادسازی ادلب و پاکسازی تروریستها شود زیرا پس از آن دولت سوریه به سراغ پرونده شرق فرات خواهد رفت که آمریکا 13 پایگاه نظامی در آن ایجاد و 9 هزار نیرو در آن مستقر کرده است.
آمریکا طرح خود را برای ممانعت از اجرای عملیات آزادسازی ادلب بر سه محور متمرکز کرد. نخست تهدید به مداخله نظامی در صورت ورود نیروهای ارتش سوریه و متحدانش به ادلب و تهدید ضمنی با درخواست توقف عملیات نظامی و لزوم ایجاد مناطق کاهش تنش با مهلت نامحدود. (آمریکا در این مسیر روی نقش منفی ترکیه در نشست سران ایران و ترکیه و روسیه در تهران حساب باز کرد که خواستار آتش بس در ادلب و خودداری از عملیات نظامی در آن شد).