خبر و اطلاع رسانی در اسارت با توجه به روحیه بخش بودن اخباری که از ایران میرسید؛ در راس اولویتهای اُسراء بود. در اردوگاهها نوع گرفتن خبر متفاوت بود و خبررسانی از طریق نامهها، رادیو و روزنامههایی که وارد اردوگاه میشد انجام میشد.
چکیده مصاحبه:
- بزرگترین و در اولویتترین موضوع در اسارت، خبر و اطلاعرسانی بود.
- از سویی داشتن رادیو با جان برابری میکرد. و از سوی دیگر بیخبری با جان اُسراء بازی میکرد.
-پهن شدن سفره حضرت ابوالفضل در اردوگاه اسرا کنایه از خواندن خبر توسط مجری برای سایر اسرا و به دور از چشم مسئولان اردوگاه بود.
- برخی اردوگاهها که رادیو نداشتند؛ مطالب روزنامههای الجمهوریه و قادسیه را بر عکس میکردند و اخبار کشورمان را درمیآوردند و آن را بعنوان خبر می خواندند.
-گروهی بودند بنام کاتبان حضرت عباس (ع)که خیلی دستشان تند بودکه اخبار و کلاسهای اخلاق و خطبههای نماز جمعه را مینوشتند.
-از هر آسایشگاه یک نماینده میآمد و اخبار را یادداشت برداری و به آسایشگاه های دیگر میداد.
پژوهش خبری صداوسیما: خبر و اطلاع رسانی در اسارت با توجه به روحیه بخش بودن اخباری که از ایران میرسید؛ در راس اولویتهای اُسراء بود. در اردوگاهها نوع گرفتن خبر متفاوت بود و خبررسانی از طریق نامهها، رادیو و روزنامههایی که وارد اردوگاه میشد انجام میشد. با توجه به اهمیت موضوع و به بهانه آغاز بازگشت رزمندگان و آزادگان به میهن اسلامی، در مصاحبه پژوهشی با رزمندگان و آزادگان دفاع مقدس آقایان: محمد باقر عباسی و مرتضی برمک، موضوع: «خبررسانی در اردوگاههای دفاع مقدس؟!» را با طرح سئوالات زير مورد بررسي و واکاوي قرار داديم:
پژوهش خبری: در دوران اسارت در عراق، چقدر از اخبار اطلاع داشتید؟
مرتضی برمک[1] رزمنده و آزاده دفاع مقدس: عراقیها تلاش داشتند حتی از طریق روزنامههای خودشان، علیرغم اینکه سانسور شدیدی در روزنامههایشان بود؛ اخبار ایران به ما نرسد. ابتدای اسارت دسترسی به رادیو و روزنامه، حتی روزنامههای خود عراق نبود. تنها منبع خبر، ورود اُسراء جدید بود. به مرور زمان که تجربیات اُسراء بالاتر رفت؛ به عناوین مختلف، شگردهای مختلفی برای بدست آوردن رادیو امتحان میشد. در اردوگاههای مختلف چندین بار رادیو به دستمان رسید؛ ولی چون خیلی سریع اخبارش به عراقیها میرسید؛ یا در جاسازیها، از بین رفت. فقط یک رادیو در اواخر اسارت، در موصل 4، دو سال از آن استفاده شد؛ چون به بهترین وجه برنامهریزی شده بود.
پژوهش خبری: در دوران اسارت شیوههای دریافت خبر چه بود؟
محمد باقر عباسی[2] رزمنده، جانباز و آزاده دفاع مقدس: از110 اردوگاه که در عراق بود؛ شاید 13 اردوگاه رادیو داشتند؛ ما اطلاعات را نمیتوانستیم بگیریم؛ فقط از طریق صلیب سرخ که نامهها را میآورد؛ پنهانی مینوشتیم و قاطی نامهها میکردیم. چون آنجا اُسراء نامهها را میخواندند و مسئول داشت که اینها را پخش میکرد؛ خبر اردوگاهها را میگرفت. و به شیوه خاص خودشان به هم میرساندند؛ یا در بیمارستانها که بیمارها میرفتند و چشمانشان هم بسته بود. با هم ارتباط برقرار میکردند؛ و از این طریق یکی دو خبر را بین دو اردوگاه جابجا میکردند. گاهی اردوگاهها جابجا میشدند؛ به اردوگاهی میرفتیم که خبری از رادیو نبود. بعد از یکسال با تلاش، آنجا رادیو را بدست میآوردیم.
مرتضی برمک رزمنده و آزاده دفاع مقدس: در ابتدای اسارت به چند روش اخبار بدستمان میرسید: 1- از طریق اُسراء ایرانی جدیدالورود 2- از طریق تحلیل آمارهای عراق(بالعکس کردن تحلیلهای آنها)، 3- رادیوهایی که بدست آزادگان می افتاد. 4- البته به بعضی اردوگاهها تلویزیون میبردند. تلویزیون زبان فارسی، تمام اخباری که در مورد ایران بود. و میشد از آن تحلیلهایی بیرون آورد و به واقعیت اخبار ایران رسید. 5- نامههایی که به ایران میرفت و اخبار و اطلاعاتی که این نامهها با خودش می آورد.[3]
پژوهش خبری: در دوران اسارت چگونه از روزنامه اخبار مختلف استخراج میشد؟
مرتضی برمک رزمنده و آزاده دفاع مقدس: عراق 4 روزنامه وارد اردوگاه میکرد: 1- روزنامه انگلیسی بغداد آنروز، 2- الثوره، 3- القادسیه، 4- الجمهوریه، عناوین روزنامههایی بود که گاهی در اردوگاههای مختلف، سرباز با خودش میآورد و یک مدت هم توزیع آنرا آزاد کردند. اینها را دوستان عرب زبان استخراج میکردند؛ از لابهلای اخبار رسانههای مختلف و صفحات آخر الجمهوریه، واقعیات را میشد بدست آورد. 5- روزنامه حقیقت که به زبان فارسی بود؛ و تمام اخبار آن بر عکس اسمش دروغ بود. و خاص آزادهها چاپ میشد. و اهدافش هم تخریب روحیه بچهها بود. یک گروه تحلیل داشتیم که روزنامه را میخواندند؛ بعد در قالب یک نوشتار جدید و تحلیل شده مینوشتند و به آسایشگاهها میدادند؛ سپس در اردوگاههای مختلف با توجه به شرایط مختلف، در هر آسایشگاهی خوانده میشد.
پژوهش خبری: اهمیت رادیو به عنوان یک منبع خبر چگونه بود؟
محمد باقر عباسی رزمنده، جانباز و آزاده دفاع مقدس: منبع خبر طی سالهای اسارت متنوع بود. اما داشتن رادیو، با جان بچهها برابری میکرد. رادیو گرچه مسئول داشت اما کسی نمیدانست رادیو دست کیست؟ ما را نه سال تفتیش میکردند حتی حاشیه زهوار[4] لباسهای ما را میگشتند.بعد یکی یکی اُسراء را از آسایشگاه بیرون میفرستادند؛ از سویی داشتن رادیو با جان برابری میکرد. و از سوی دیگر بیخبری باز با جان اُسراء بازی میکرد. خیلیها جانشان را روی این موضوع گذاشتند. شرایط رادیو خیلی ارزشمند بود و باید آنرا حفظ میکردند. گروهی بودند بنام کاتبان حضرت عباس اینها خیلی دستشان تند بود؛ اخبار و کلاسهای اخلاق و خطبههای نماز جمعه را مینوشتند. از هر آسایشگاه یک نماینده میآمد و اینها را یادداشتبرداری میکرد و به آسایشگاه ها میداد.
پژوهش خبری: تهیه خبر در اردوگاه چگونه بود؟
مرتضی برمک رزمنده و آزاده دفاع مقدس: حلقههای تهیه خبر در اردوگاه ها متفاوت بود اما در اردوگاه موصل 4 تهیه خبر عبارت بود از: 1- تند نویسی خبر، 2- اصلاح خبر، 3- خبرنویس 4- خبرخوان (برای کاتبین میخواندند.) 5- کاتبین (خبر را به مسئولین فرهنگی میداد.) 6- مسئولین فرهنگی (خبر را به مسئول خبر آسایشگاه میداد.) 7- مسئول خبر (خبر را به خواننده خبر میداد.) 8- خواننده خبر(خبر را برای اُسراء در آسایشگاه میخواند.)
محمد باقر عباسی رزمنده، جانباز و آزاده دفاع مقدس: برخی اردوگاهها که رادیو نداشتند؛ روزنامههای الجمهوریه و قادسیه را بر عکس میکردند و اخبار خودمان را درمیآوردند. و اینها را بعنوان خبر می خواندند.
پژوهش خبری: تردد در اردوگاهها و آسایشگاهها چگونه بود؟
محمد باقر عباسی رزمنده، جانباز و آزاده دفاع مقدس: در یک اردوگاه بزرگ چند آسایشگاه وجود داشت که بندبند بود. و اُسراء آسایشگاه به محوطه اردوگاه میآمدند. یک سوم اردوگاهها از عراقیها بود. دو تا دیوار بود. دو تا در بود؛ سیم خاردار بود که از نیمه اردوگاه اجازه نداشتیم؛ به سمت این در نزدیک شویم. بچهها زیر سقف جلو آسایشگاه و وسط محوطه اجازه تردد داشتند. هر آسایشگاه از 110 نفر تا 120نفر بودند.
پژوهش خبری: خبر در آسایشگاه اُسراء چه ساعتی و چگونه خوانده میشد؟
مرتضی برمک رزمنده و آزاده دفاع مقدس: ساعت 5 /4 بعدالظهر نگهبان میگذاشتیم تا سربازی در نزدیکی آسایشگاه نباشد؛ یک سکو با پتو درست میکردیم؛ ملافه سفید روی آن میانداختیم؛ آرم جمهوری اسلامی که بصورت گلدوزی شده بود را روی یک پرده تئاتری میچسباندیم. میگفتیم تا 5 دقیقه دیگر، سفره حضرت ابوالفضل پهن میشود. که منظورشان این بود که تا 5 دقیقه دیگر قرار است اخبار خوانده شود. سفره حضرت ابوالفضل همین (اخبار) رادیو بود.[5] سفره گرفته شده از آیات سوره مائده بود.[6] اصل خبر حدود یک ساعت طول میکشید.
پژوهش خبری: چگونه آزادگان در مقابل جنگ روانی رژیم صدام به اخبار درست دسترسی پیدا میکردند؟
مرتضی برمک رزمنده و آزاده دفاع مقدس: تمام رسانههای نوشتاری عراق، اخبارشان برای عموم مردم عراق بود و گاهی برای ما میآمد؛ در آن روزنامهها همه اخباری که بود اخبار تخریبی بود. آقای ابوترابی دیدن تلویزیون را(که عراقیها به برخی اردوگاهها میآوردند.) حرام کرده بود؛ لذا وقتی رادیو به اردوگاه آمد، اصل خبر، با تحلیلهای آن، بدست ما رسید. ما مستقیم خبر را از رادیو میگرفتیم لذا بچهها روحیهشان بالا رفت.
پژوهش خبری: نقش خبر در ایجاد آگاهی و اعتماد به نفس آزادگان چگونه بود؟
مرتضی برمک رزمنده و آزاده دفاع مقدس: بزرگترین و در اولویتترین موضوع در اسارت، خبر و اطلاعرسانی بود. وقتی به رادیو و خبر دست پیدا کردیم؛ مثل این بود که در کشور خودمان هستیم. دست اندرکاران خبر، آنقدر جو خبر را ملموس میکردند که انگار تلویزیون دارد خبر میدهد.
محمد باقر عباسی رزمنده، جانباز و آزاده دفاع مقدس:وقتی رادیو به اردوگاه آمد. سر سوزنی اخبار عراقیها، برایمان قابل باور نبود؛ چون مستقیم به صدا و سیمای جمهوری اسلامی وصل بودیم. این روحیه بالای بچهها باعث شک عراقی ها میشد. خبرهای عراق تخریبی بود و باعث تشتت[7] و سردرگمی در اُسراء میشد. وقتی رادیو آمد اصل خبر را با تحلیلهای آن بدست ما می رسید. از خبرهای تاثیرگذار نامه حضرت امام به گورباچف و خبر از فروپاشی نظام کمونیستی بود.
پژوهش خبری: بیخبری از ایران و جنگ چه تاثیری بر اُسراء داشت؟
مرتضی برمک رزمنده و آزاده دفاع مقدس: ما در ابتدای اسارت، اخبار را نداشتیم. اگر هم داشتیم، اخبار ضد و نقیض روزنامههای عراقی بود؛ این باعث میشد که یک سردرگمی، بلاتکلیفی و بعضا ناامیدی ایجاد میکرد. گرچه افرادی بودند که اخبار واقعی را از وسط اخبار کذب دشمن، با تحلیل بدست میآوردند؛ اما بیخبری در اذهان بچهها تاثیر منفی میگذاشت.
کلام آخر
تمام زحمات کشیده شده و بحثهای مطرح در حول و حوش دفاع مقدس اطاعت و پیروی از ولی خدا و مزد زحمات آن حیات طیبه بود که به رزمندگان اسلام دادند.
یک اسیر در پشت دیوارهای اسارت بعد از امید به خدا، تنها چیزی که می توانست به او روحیه دهد؛ اخبار و اطلاعات از کشورش بود. این باعث میشد بچهها برای بدست آوردن اخبار خطر کنند تا بیخبر نمانند.
پژوهش خبری// مهدی ناجی
منابع در آرشیو پژوهش خبری موجود است.