موضوع تشکيل ناتوي عربي به سخنراني اوباما در نشست جي بيست آنتاليا و دعوت سران شوراي همکاري خليج فارس به کمپ ديويد برمي گردد که حالا ترامپ مجري آن شده است.
يکي از اولويت هاي مقام هاي امريکايي در آن مقطع اين بود که اين انگاره را جا بيندازند که با توافق هسته اي و آزاد شدن منابع مسدود شده ايران در بانک هاي خارجي، نفوذ ايران در منطقه و حمايت از گروه هاي تروريستي بيشتر خواهد شد. آنها اين مسئله را برجسته مي کردند که تهران در وضعيت کنوني چهار پايتخت دمشق، بغداد، بيروت وصنعا را در اختيار دارد و با اجرايي شدن برجام حوزه نفوذ ايران افزايش خواهد يافت و بر اساس همين شگرد بود که برخي سران کشورهاي عربي حوزه جنوبي خليج فارس نيز به ابراز نگراني پرداخته و همسو با رژيم صهيونيستي سعي داشتند از به نتيجه رسيدن توافق هسته اي جلوگيري نمايند.
اما براي غرب دلايل زيادي وجود داشت که هر چه سريعتر با ايران به توافق هسته اي دست يابد ، از نگاه غرب بومي شدن دانش هسته اي در ايران و ممکن نبودن حمله نظامي به ايران و نگراني ساختگي از دسترسي ايران به سلاح هستهاي از مهمترين دلايلي بود که توافق با ايران را چاره نايذير مي نمود.
از سويي براي دولت اوباما که با شعار تغيير به کاخ سفيد راه يافته بود اين فرصت فراهم بود که بر خلاف بوش پسر با تغيير تاکتيکي در سياست هاي خاورميانه اي امريکا به جاي دخالت مستقيم و هزينه اقتصادي ونظامي و تخريب وجهه ، اهداف خود را از طريق هم پيمانان خود و راه انداختن جنگ هاي نيابتي پيگيري نمايد.
از اين منظر هر چند از نگاه دولت جمهوري اسلامي دستيابي به توافق هسته اي به معناي تثبيت برنامه هسته اي ايران و رفع تحريم ها، بازشدن فضاي تعامل بين المللي با ايران بود اما از نگاه دولتمردان امريکايي اين توافق فرصتي بود که علاوه بر کنترل برنامه هسته اي ايران، سياست هاي خاورميانه اي امريکا از طريق پروژه ايران هراسي دنبال شود.
طرح اين ادعا که نفوذ رو به رشد ايران در کشورهايي همچون لبنان، يمن ، عراق و سوريه موجب نگراني شديد سعوديها است که احساس ميکنند ايالات متحده با وجود دشمني ديرينه با ايران، به اندازه کافي ميلي براي مهار آنها ندارد بهانه اي بود تا دولت اوباما پيش از توافق هسته اي، سران کشورهاي عربي را به کمپ ديويد دعوت کند و در آنجا به بهانه رفع نگراني ساختگي اين کشورها با ادعاي دادن امتيازات نظامي به آنها، فروش ده ها ميليارد دلار تسليحات نظامي، يکپارچه کردن سامانه دفاع موشکي بالستيک، افزايش همکاري ها در زمينه امنيت فضاي سايبري و دريايي و افزايش برگزاري رزمايش هاي مشترک را وعده دهد.
باراک اوباما در نشست سران جي بيست در آنتالياي ترکيه نيز بر اين نکته تاکيد کرد که ديگر براي امريکا امکان اعزام نيروي زميني به منطقه وجود ندارد و خود اين کشورها بايد براي مبارزه با چالش ها نيروي مشترک تشکيل دهند.
مقامات امريکا به موازات اين رويکرد ضمن اينکه دستيابي به توافق هسته اي را يک پيروزي براي دولت اوباما محسوب ميکردند در عين حال براي پيگيري سياست هاي منطقه اي خود از طريق خاندان سعودي اين ادعا را مطرح ميکردند که ما همچنان مشکلاتي با برخي از رفتارهاي بي ثبات کننده ايران خواهيم داشت و برخي از آنان نگراني هايي را از منابع اضافي که با کاهش تحريم ها (در اختيار ايران) قرار مي گيرند، ابراز مي داشتند؛ زيرا به زعم آنها اين امکان وجود دارد که ايران بخواهد بخشي عمده از اين منابع را در راه فعاليت هاي بي ثبات کننده بيشتر هزينه کند.
برگزاري نشست هاي پياپي در مورد مسايل منطقه و طرح اين ادعا از سوي هنري کسينجر نظريهپرداز سياست خارجي امريکا مبني بر اينکه "خاورميانه با چهار خطر اصلي مواجه است که به فروپاشي منطقه هشدار ميدهند و مهمترين آن بلندپروازيهاي ايران براي احياي نقش امپراتوري ايراني است از جمله بسترسازي هاي تئوريک براي بسيج کشورهاي عربي عليه ايران بود و بلافاصله پس از راهيابي ترامپ به کاخ سفيد اين طرح با سفر او به رياض و انعقاد قراردادهاي چند صد ميليارد دلاري با سعودي ها و پيشنهاد تشکيل ائتلاف عربي دنبال شد و اين سفر مقدمه اي شد تا در عربستان اعلام شود که ائتلاف مبارزه با تروريسم به مرکزيت رياض تشکيل مي شود. ائتلاف نيم بندي که هر چند در پوشش مبارزه با تروريسم تشکيل شد اما در واقع پوششي براي کمک به عربستان بود که شکست در جنگ يمن را جبران نمايد. اما نه مصر حاضر شد به يمن نيرو بفرستد و در ادامه هم برخي کشورها از اين ائتلاف خارج شدند.
حالا خبرهاي حاکي از آن است که ترامپ قصد دارد سران کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس و مصر و اردن را به واشنگتن دعوت نمايد و از آنها بخواهد براي مقابله با نفوذ ايران ناتوي عربي تشکيل دهند.
این تشکل نظامی که نام موقت پیمان راهبردی خاورمیانه (به اختصار: مِسا) برای آن اعلام شده، قرار است دوازدهم و سیزدهم اکتبر (بیست و یکم و بیست و دوم آبان) آینده در نشستی در واشنگتن رونمایی شود.
تلاش ترامپ در حالي است که او اين بار از توافق هسته اي خارج شده است و به نظر مي رسد اين بار هدف او از چنين تلاش بي ثمري، چيزي جز دوشيدن کشورهاي عربي و در انزوا قراردادن ايران نيست.
کشورهاي عربي پيش از اين در ائتلاف هاي چند گانه درسوريه و هم در يمن شکست خورده اند، بسياري از آنها حاضر نيستند نيروي زميني خود را وارد درگيري ها نمايند و اتکاي آنها به نيروي هوايي است، برخي از اين کشورها مانند قطر و عربستان اختلافات شديد دارند و در مجموع به نظر مي رسد تشکيل ائتلاف عربي را مي توان سايه اي از ائتلاف تعبير کرد که وجود خارجي نخواهد داشت.
به نظر مي رسد ترامپ در شرايطي که از توافق هسته اي خارج شده است تحت عنوان ناتوي عربي نخست به دنبال دوشيدن کشورهاي عربي است. بايد گفت در دوره بوش هفت تريليون دلار در خاورميانه هزينه شد در حاليکه هيچ دستاوردي جز تخريب وجهه براي امريکا نداشت. بنابر اين ماموريت اوباما ترميم وجهه و ماموريت ترامپ بازگرداندن اين هزينه ها است. و اين در سايه ايران هراسي ميسر خواهد بود.
دومين هدف ترامپ تحت فشار رواني قرار دادن ايران است تا به اصطلاح تهران را به دستيابي به توافق ديگري ترغيب نمايد.