فوروارد قدرتی تیم ملی بسکتبال گفت: امیدوارم مردم در بازی با قزاقستان برای حمایت از تیم بیایند، بسکتبال به این حمایت نیاز دارد.
او درباره بازی قبل مقابل قطر گفت: فکر می کردیم بازی با قطر خیلی ساده است. وقتی آنقدر آرام بازی را شروع کردیم، ده امتیاز عقب افتادیم که برای جبرانش خیلی سختی کشیدیم. در نیمه دوم هم دوباره چند سه امتیازی با دفاع و بی دفاع زدند و پیش افتادند. کلا روز آنها بود که همه شوتهایشان گل می شد، در مقابل اقدام های ما گل نمی شد.
کاظمی درباره مشکل شوت های بازیکنان ادامه داد: بعضی روزها شرایط اینگونه است. به خصوص در خانه حریف که با حلقه ها آشنایی نداریم و همه چیز متفاوت است. قبلا که مسابقات به صورت تورنمنت برگزار می شد، فرصت تمرین و آشنایی با زمین را پیدا کرده و تا آخر تورنمنت به حلقه ها عادت می کردیم. حالا این فرصت در مسابقات انتخابی جام جهانی وجود ندارد.
نتیجه تیم روی تابلو مهم است
ملی پوش بسکتبال در واکنش به صحبت های حدادی بعد از کنفرانس خبری که با تمجید از کاظمی به کم گل زدن و مشارکت او در بخش های دیگر بازی اشاره داشت، گفت: بعضی بازیکنان هستند که مدل بازی آنها جنگنده و بازدارنده است. بازیکنی مثل اوشین ساهاکیان چند سال این کار را در تیم ملی انجام می داد. علاوه بر ریباند در دفاع خیلی کمک می کرد و به فکر امتیاز آوردن نبود. مهم است که چنین بازیکنی در هر تیمی وجود داشته باشد. من هم بازیکنی تیمی هستم و همه می دانند که هر کاری برای برنده شدن تیم انجام می دهم.
بازی کنار حدادی لذت دارد
کاظمی همچنین از حامد حدادی تمجید کرد و گفت: بازی کردن کنار حامد واقعا لذت دارد، به خصوص با دیدی که در "پست" و قدرت پاس دهی دارد. در بازی مقابل قطر هم چند پاس به من داد؛ اما مهمتر از آن کاپ آسیا پارسال بود که در هر بازی سه تا چهار پاس گل به من می داد. هر چه بیشتر با نوع بازی او آشنا می شوم، می دانم که کجا پاس می دهد و بازی هم راحتتر می شود.
چند سال تاریک را گذراندم
فوروارد تیم ملی بسکتبال در پاسخ به اینکه با نوع بازی خود و نحوه ارتباطش با رسانه ها ضرر نکرده است؟ تاکید کرد: همه دیگر داستان زندگی من را با تیم ملی می دانند. مواقعی بوده که یک مربی نگاه خوبی نسبت به من داشته است، مثلا ماتیچ در سال 2010 من را در جایگاهی قرار داد که خوب بازی کردم. بعد از آن بچیروویچ که نظر خوبی نسبت به من نداشت و وارد بحث های آن نمی شوم.
او افزود: پس از بچیروویچ وارد دورانی شدم که خیلی به آن فکر نمی کنم. داستان سربازی ام پیش آمد و در مجموع سه یا چهار سال سیاه را گذراندم که خوشبختانه در نهایت به شرایط خوبی ختم شد. از وقتی آن اتفاقات افتاد، نه روزنامه می خوانم و نه به اخبار گوش می دهم. تقریبا دو سال با هیچ خبرنگاری صحبت نمی کردم و فقط معدود افرادی بودند که با آنها حرف می زدم. به نظرم این موضوع ضربه زیادی به من زد، چون هر چه بیشتر در دید رسانه ها باشی، معروفتر هم می شوی. البته حالا شرایط کمی فرق کرده و ارتباط بیشتری با رسانه ها دارم.