آخرین بازمانده از هجده کارخانه میز و نیمکت خوزستان حالا حسابی از رونق افتاده و در سکوت مطلق به سر می برد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز آبادان، تا جایی که یادم میاد روی پوست سفت و محکم میز و نیمکتای کلاس درس فقط کنده کاری دیدم و یادگاری خوندم، هیچ وقت توجه نکردم که کی ساخته و کجا ساخته شده.شاید سازندش پدر همین همکلاسی بغل دستیم باشه یا شایدم اون ته کلاسی.
خاطرات تلخ و شیرین مدرسه رو مرور می کردم که به شهرک صنعتی خرمشهر رسیدیم، 20 کیلومتر بعد از آبادان جایی که تنها کارخانه میز و نیمکت استان خوزستان تا همین چند وقت پیش فعال بود – آخرین بازمانده از 18 کارخانه میز و نیمکت - که حالا حسابی از رونق افتاده یا بهتر بگم تو سکوت مطلقه.
هم غم انگیز بود و هم تاسف برانگیز باید قفل و زنجیر کهنه و زنگ زده روی درهای فلزی اون انبار پنج هزار متر مربعی و میز و نیمکتهای کاملا خاک گرفته رو می دیدی تا ببینی چی می گم،
با انگشت خاک غلیظ گوشه ای از یه نیمکت قهوه ای رنگ رو پاک کردم و پرسیدم اینجا چند نفر کار می کردن، گفت: یازده دوازده نفر صنعتگر حرفه ای و بین 120 تا 130 کارگر بومی منطقه.
مدیر شرکت بوستان اروند واقع در شهرک صنعتی خرمشهر ادامه داد: ما تنها تولید کننده تجهیزات آموزشى، میز و نیمکت مدرسه و مبلمان شهرى در خوزستان هستیم که در پی بی توجهی مسئولان چرخهای تولیدش از یکسال پیش متوقف و سفره های زیادی خالی از نان شب شده؛
عمل به وعده ها راهکار حل مشکلات
از محمدرضا نادمی، علت تعطیلی شرکت را جویا می شوم که فهرستی از مشتریان با بدهیهای کلان پیش رویم می گذارد و می گوید: هر اداره و ارگان و نهادی که از این کارخانه خرید کرده پولی بابت خرید پرداخت نمی کند.
فهرست بلند بالای بدهیها رو که نگاه می کردم انگار هیچ کس سر قولش نبود، از استانداری گرفته تا شهرداریهای آبادان، خرمشهر، اهواز، بندر امام و ماهشهر و .... از 3 سال پیش پولی بابت خرید به این کارخانه پرداخت نکرده بودند.
همراهمو برداشتم و به چند تا از مدیران و معاونانی که در دسترس بودن زنگ زدم، هر کس یه جورایی بهانه آورد، یکی می گفت، رییس پروازیه 3 روز بیشتر اینجا نیست وقت رسیدگی نداریم، یکی گفت: اعتبارات کمه خانوم، شما میگی چیکار کنیم، یکی هم می گفت دیر و زود داره سوخت و سوز نداره بالاخره پرداخت میشه......
بی توجهی به صنعتگران بومی بلای جان اقتصاد کشور
بدون هماهنگی به دیدار رییس شهرکهای صنعتی آبادان و خرمشهر رفتم،
آقای ناظمی حمایت نشدن صنعتگران بومی را بلای جان اقتصاد کشور عنوان می کند و می گوید: حداقل در 9 ماه اخیر بسیاری از سرمایه گذاران به دلیل ورشکستگی، کارخانه ها را رها کرده اند و رفته اند علت هم این است که یا تولیدات داخلی به قصد دیرکرد در پرداخت خریداری می شود و یا سود واردات نمونه خارجی به تولیدات داخل می چربد.
او می گوید: تولیدکنندگان داخل به پشتیبانى همین قراردادهاست که تولید را افزایش می دهند و دار و ندارشان را صرف سرمایه گذاری در مسیر اقتصاد می کنند اما نه تنها قد علم نمی کنند بلکه کمرشان هم می شکند، برای مثال بیش از 2000 میز و نیمکت و 7000 صندلی معلم به دلیل عدم خرید سازمان نوسازی مدارس و آموزش و پرورش در انبارهای کارخانه میز و نیمکت ما خاک می خورد، این در حالیست که نمونه محصولات این کارخانه بارها در نمایشگاههای استانى، کشوری و بصره عراق حاضر شده، جایزه کیفیت برتر گرفته و با بسیاری از نمونههای خارجی هم رده بوده.
پیشتر نیز آقای بقایی کارشناس مواد و ارزیاب اداره کل استاندارد گفته بود: میز و نیمکتهای این کارخانه از مواد درجه یک و بهترین نوع رنگ کورهای الکترواستاتیک تولید شده که قابلیت صادرات هم دارد.
از ماست که بر ماست...
برای پیگیری بیشتر راهی مرکز استان می شویم، 100 کیلومتر آنطرفتر می پرسم 30 درصد مدارس استان تجهیزات نو می خواهند، آقای رضایی مدیر کل نوسازی مدارس استان پاسخش را به نبود اعتبارات محدود می کند و می گوید: ما توان خرید نداریم، نوسازی تجهیزات آموزشی، نیازمند کمک خیران است.
اعظم قاسمی زاده مدیر آموزش و پرورش آبادان هم همین را می گوید و تاکید می کند: سازمانهای پردرآمدی مثل منطقه آزاد اروند باید به میدان بیایند و تجهیز بخشی از مدارس را بر عهده بگیرند.
در راه بازگشت بالای دفترچه ام می نویسم؛
تصمیم با خود ماست، سرمایه های آینده مملکت بر توانمندیهای ایرانی تکیه بزنند یا بر پایه های سست واردات.
نویسنده: عاطفه مرادی