رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری: ایرانیها در یک یا دو دهه آینده بزرگترین لابی فرهنگی در جهان خواهند بود که بر خلاف لابی صهیونیستها نیاز به زد و بند و تعریف منافع مشترک نداشته بلکه لابی به طور کامل طبیعی و مؤثر در خروج ایران از انزوای جهانی در بعد فرهنگی است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری؛ سید محمد بهشتی این مطلب را در یازدهمین نشست تخصصی «ایران کجاست، ایرانی کیست» (مطالعات طرح آمایش سرزمین) در محل سازمان برنامه و بودجه مطرح کرد.
وی جامعه ایرانیهای مهاجر را در خروج ایران از انزوای جهانی در بعد فرهنگی و فارغ از بحث سیاسی و اقتصادی مؤثر دانست و گفت: این جامعه به رغم موجودیت مستقل نسبت به سرزمین مادری نیز تعلق خاطر داشته و بی تفاوت نیست و میتواند به سرپلی برای برقراری دوباره تعاملات جهانی تبدیل شود.
*طرحهای توسعهای یا غلط گیری از سرزمین
بهشتی افزود: جامعه تحصیلکرده گویی معتقد است نسبتهای عناصر طبیعی این سرزمین اعتباری است و گاهی اوقات با انتقاد از این سرزمین، آن را پر غلط دانسته و ابراز تعجب میکنند که در اینجا ابرها بعد از طی مسافت زیادی بر فراز اقیانوس به کوههای زاگرس میرسند و این کوهها مانع از ورود ابرها به فلات ایران میشوند و این ابرها بر زاگرسی میبارند که زمین ندارد و آب زبادی دارد در حالی که در مرکز فلات ایران دشت فراوان است، اما آب نیست.
وی در ادامه به کوههای البرز به عنوان مانعی بر سر راه ورود ابرها از سمت دریای مازندران به فلات ایران اشاره کرد و گفت: کویر مرکزی و کویر لوت را در سرزمینمان به مثابه دو لکه ننگ به شمار میآوریم و شاهد این حرف، رفتار ما در یکصد سال گذشته با این سرزمین است.
بهشتی عمده طرحهای توسعهای را در راستای غلط گیری از ایران دانست و افزود: طرحهای عظیمی مانند سدسازیها روی رودخانههای کارون و دز یا تونل کوهرنگ و موارد مشابه، همگی در واقع نوعی تلاش برای غلط گیری از این سرزمین بوده اند.
*ارکان موجودیت واحد
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: ما سرزمین خود را به عنوان یک موجودیت واحد و یکپارچه به جا نمیآوریم و تلقی درستی از این سرزمین نداریم.
وی با تأکید بر موجودیت واحد سرزمین ایران از لحاظ طبیعی، تاریخی و فرهنگی، کوه دماوند را مثال زد و افزود: این کوه دارای یک موجودیت واحد بوده و یک پدیده با یک علت است.
بهشتی اندام وارگی را یکی از ویژگیهای موجودیت واحد دانست و با اشاره به درخت گفت: اگر چه درخت یک موجودیت واحد دارد، اما اجزای تشکیل دهنده آن با هم متفاوت بوده و نقشهای مختلفی دارند، در حالی که هر کدام از این اجزا جای مخصوص خود را دارند.
وی در ادامه اقتصاد را مجموعه منابعی تعریف کرد که یک محصول اپتیموم ارائه میکنند و افزود: وقتی چیزی یک موجودیت واحد پیدا میکند در واقع همه اجزا با هم وجه جدیدی یافته و شرایط اپتیموم را ارائه میکنند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با تاکید بر این که در موجودیت واحد هیچ چیزی اتفاقی نیست، گفت: با تغییر یک جز در موجودیت واحد همه اجزا به هم میریزد چرا که همه اجزا با کل نسبت دارند.
بهشتی با بیان این نکته که موجودیت واحد، علت واحد دارد، به وجود دو قاره بسیار بزرگ روی کره زمین در حدود ۶۰۰ میلیون سال پیش اشاره کرد و افزود: حرکت این دو قاره باعث تغییر شکل زمین شده است و امروز چندین قاره داریم و حتی هندوستان از جنوب افریقا جدا شده و به آسیا چسبیده و در اثر فشاری که به قاره آسیا آورده کوههای هیمالیا به وجود آمده است.
وی با اشاره به این که ایران نیز شامل سه قطعه بوده است که در اثر حرکتها و تحت فشار سایر صفحات ازجمله صفحه اوراسیا و شبه جزیره عربستان به صورت طبیعی و مداوم فشردهتر میشود، گفت: ایران حدود ۲۳ تا ۳۰ میلیمتر در سال فشردهتر شده و از مساحتش کاسته و به ارتفاعش اضافه میشود.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: به طور معمول جایی که فشار میآید گود میشود و اطرافش مرتفع میشود همانطور که در ایران گودی، خلیج فارس یا دریای مازندارن و ارتفاعات، کوههای زاگرس یا البرز است.
*ایران و الگوی شهرهای این سرزمین
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به الگوی شهرهای ایرانی با بارو، شارستان، کهن دژ و خندق اشاره کرد و گفت: در جغرافیای ایران هم شاهد چنین الگویی هستیم، کوههای البرز و زاگرس و جبال بارز، باروهای ایران هستند و خلیج فارس، دریای عمان، فرات، دریای مازندارن، رودخانه اترک، رود ارس نیز خندقهای ایران هستند.
وی شهرهای دامنههای البرز و شهرهای واقع در دامنه شرقی زاگرس مانند شیراز و اصفهان را شارستان دانست و افزود: در داخل فلات مرکزی، کهن دژ را داریم و کویر همچون یک مانع مهم عمل میکند، دور لکههای کویر مرکزی و کویر لوت، شهرها و روستاهایی با نقش کهن دژ داریم.
بهشتی با بیان این نکته که صندوقخانه هر شهری، کهن دژ است، گفت: صندوقخانه ما در ایران، اطراف کویر است و در این مناطق ارزشمندترین چیزهای سرزمین اعم از باورها، زبان، آیینها و دانش را پنهان میکنیم.
*عبور از هاضمه ایرانی
بهشتی با اشاره به میانه جهان بودن ایران افزود: با نگاهی به تاریخ میبینیم که همواره در تهاجمات اصلی در دنیا، ایران مسیر عبور بوده است و به همین دلیل به طور مثال اسکندر برای رسیدن به غرب باید ناگزیر از ایران عبور میکرد با این حال با توجه به وضعیت ایران، شرایطی ایجاد میشود که وقتی اسکندر از ایران عبور میکند توسط سرداران خودش به ایرانی بودن متهم میشود.
وی گفت: کویر مرکزی به قدری سرعت را کند میکند که باعث میشود افراد وارد شده به این سرزمین تحت تأثیر هاضمه فرهنگی ما قرار گیرند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه از اعراب مثال زد و افزود: هنگامی که اعراب به خراسان میرسند خلافت عباسی تشکیل میشود خلافتی که ایرانی شده حکومت خلفاست.
بهشتی با اشاره به حمله مغولها به ایران گفت: زمانی که مغولها به تبریز میرسند تصمیم میگیرند در این سرزمین بمانند و مجبور میشوند به ایرانیها اجازه دهند اداره امور را به دست بگیرند.
وی افزود: مغولها در سال ۶۰۹ به ایران حمله کردند و سلطانیه در سال ۷۰۹ ساخته شد این در حالی است که در یک هکتار تزیینات زیر سقف سلطانیه هیچ اشارهای به مغول وجود ندارد و همین امر نشان میدهد مغولها چگونه از هاضمه ایرانی عبور کرده اند.
بهشتی در ادامه به قرارداد سن پطرزبورگ بین روسیه و انگلیس در قرن ۱۹ اشاره کرد و گفت: براساس این قرارداد ایران به سه قسمت تقسیم میشود یک قسمت در اختیار انگلیس، یک قسمت در اختیار روسیه و قسمت آخر هم بی طرف است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به تقسیمات مشابه در سایر نقاط جهان از جمله آسیای جنوب شرقی، شمال آفریقا و ...، این پرسش را مطرح کرد که چرا به رغم قوی بودن آنها و ضعیف بودن ما؛ برخلاف سایر نقاط جهان همه چیز مطابق میل آنها پیش نرفت؟
بهشتی تنها دلیل این امر را غیرقابل تفکیک و شکستن شدن یکپارچگی ایران دانست.
وی با اشاره به وجود وحدت طبیعی در کنار تنوع طبیعی ایران گفت: یکپارچگی موجود در این سرزمین، نسبت بین تنوع و وحدت را مقوم یکدیگر میکند و هریک باعث قویتر شدن دیگری میشود.
*سابقه طولانی زیست در ایران
وی با اشاره به برابری تقریبی تاریخ زیست بشر با سابقه زیست در سرزمین ایران افزود: در ایران از کهنترین ادوار آثار زیست وجود دارد و این سرزمین همواره در بسیاری از نقاط عطف تاریخ زیست بشر مثل اهلی کردن حیوانات و گیاهان، یکجانشینی، تشکیل روستاها، کشف فلز، پیدایش شهرها ابداع سفال و ... در رده اول یا دوم قرار دارد.
بهشتی با تأکید بر تداوم دورههای تمدنی در ایران گفت: مصر سرزمین بسیار کهنی است، اما مصر کهن (فراعنه) با کمبودیجه قطع شد و تا دوره فاطمیون (حدود یک هزار سال بعد) دیگر در این سرزمین شاهد تمدن درخشانی نیستیم و پس از دوره فاطمیون هم شاهد چنین تمدنی نیستیم.
وی در ادامه به تمدن درخشان یونان باستان اشاره کرد و افزود: این تمدن بعد از حمله فلیپ مقدونی (پدر اسکندر) و پاشیده شدن تمدن رم، دیگر شاهد دوره درخشان تمدنی نبوده ایم این در حالی است که در ایران شاهد تداوم دورههای تمدنی از دوره قاجار به قبل هستیم.
وی با بیان این نکته که ایران در مقایسه با بسیاری از سرزمینها چندان بزرگ یا خیلی کوچک نیست، گفت: اندازه ایران باعث میشود ایرانیها سرنوشت مشترکی داشته باشند، اما در عین حال بتوانند موجودیت واحد خود را نیز حفظ کنند و به همین دلیل وقتی مغولها حمله میکنند ایرانیها میتوانند یزد، کرمان و استان فارس را مصون نگه دارند.
وی افزود: اندازه ایران باعث شده در شرایط عادی مردم این سرزمین مانند اهالی یک محله در همجواری و همزیستی در هم سرشته شوند و با هم نوعی کیفیت و تجانسی پیدا کنند که این کیفیت تا آخر عمر همراهشان خواهد بود.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با تاکید بر وجود موجودیت واحد فرهنگی در ایران گفت: به همین دلیل شاهنامه نزد همه ایرانیها محترم است و اسم شاهنامهای روی فرزندانشان میگذارند، قصههای آنها را میدانند و جغرافیای شاهنامه را با جغرافیای خودشان تعمیم میدهند.
وی با اشاره به وجود عناصری از جغرافیای شاهنامه در حوزه فرهنگی ایرانی، آن را نشانه تعلق خاطر ایرانیها نسبت به شاهنامه دانست و گفت: در کل این سرزمین همه تولیدات زبان فارسی با یک زبان بوده است هرچند حافظ در شیراز، رودکی در ماورالنهر و. بوده اند.
بهشتی افزود: فارسی تا قبل از دوره فتحعلی شاه زبانی بوده است که باید آن را میآموختند تا بتوانند به آن شعر بگویند چرا که مردم هر خطهای به گویش محلی خود صحبت میکردند.
وی با اشاره به اقبال لاهوری به عنوان یکی از شاعران پارسی گوی گفت: او زمانی که وارد ایران میشود فارسی بلد نبود و به زبان اردو سخن میگفت، اما دیوان شعرش فارسی است.
*ایران کجاست؟
بهشتی زبان فارسی و آیین نوروز را از جمله نشانههای وحدت فرهنگی دانست و افزود: هرجایی که نوروز برپا میشود یا شاهنامه معتبر و محترم است یا شعر فارسی سروده میشود، آنجا ایران (اعم خود ایران یا تحت نفوذ ایران) است.
وی با اشاره به وجود ۱۲ هزار شاعر پارسی گو در بوسنی، از تأثیر فرهنگ ایرانی در این کشور خبر داد.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به نقل از دو ایران شناس روس گفت: در روسیه سندی متعلق به هزار سال پیش (دوران سلجوقی) کشف شده که نشان از هم پیمان شدن تعدادی از رؤسای قبایل روس دارد و نکته جالب این است که تعداد زیادی از این افراد دارای اسامی شاهنامهای هستند و این امر حاکی از نفوذ فرهنگی ایران است.
وی تنوع و وحدت را داری حالت اندامواره دانست و افزود: وحدت فرهنگی بدون تنوع فرهنگی امکان پذیر نیست و هر دو اینها باید با هم وجود داشته باشند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به تنوع و فراونی تنوع فرهنگی در ایران اشاره کرد و گفت: تنوع فرهنگی در ایران از کل اروپا بیشتر است.
*وجود ۷۰ هزار گویش در ایران
بهشتی در ادامه سخنانش از وجود ۲۰ تا ۶۰ زبان و ۷۰ هزار گویش در ایران خبر داد و آن را نشانه تنوع فرهنگی در کشور دانست.
وی با بیان این نکته که تنوع فرهنگی ایران دارای منشاء درون سرزمینی است، گفت: گاهی برخی به اشتباه تنوع فرهنگی در ایران را با تنوع فرهنگی در کانادا و استرالیا مقایسه کرده و از اصطلاحاتی مانند کشور چهل تکه استفاده میکنند در حالی که توجه ندارند در آمریکا و کانادا تنوع فرهنگی از بیرون با ورود مردم سایر سرزمینها به وجود میآید این در حالی است که کردها و آذریها در ایران کرد و آذری شدند.
وی با اشاره به منشا مشترک کردها و آذریها افزود: منشا هر دو این اقوام مادها هستند در واقع مادهایی که در دشتها سکونت میکردند آذری و ساکنان کوه ها، کرد شدند و به دلیل موقعیتها و نقشهای مختلف دارای ویژگیهای متفاوتی هستند.
*ایران یا سرزمین پارس؟
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: در غرب الگویی وجود دارد که به دنبال ساخت دولت- ملت و ایجاد وحدت و هویت رسمی است، اما همه این اینها اعتباری و تصنعی است چرا که در عالم واقع کشور کانادا وجود ندارد بلکه این کشور روی کاغذ براساس توافق عدهای به وجود میآیند همان طور در مورد بلژیک و بسیاری از کشورها چنین است.
وی با اشاره به استفاده از این الگوی غربی از زمان رضا شاه در ایران، آن را باعث ایجاد برخی اختلالات در این سرزمین دانست و افزود: تا قبل از این تاریخ این سرزمین هرگز به نام ایران نبود و به اسم سرزمین پارس شناخته میشد.
بهشتی گفت: ایران در واقع قلمرو بزرگ فرهنگی معتبر در شاهنامه است و در واقع چیزی معادل اروپا است بنابراین نامیدن این سرزمین به اسم ایران مانند این است که کشور بلژیک را اروپا بنامیم و همه چیزهای اروپا مانند رنسانس، فلسفه یونان باستان و ... را متعلق به بلژیک بدانیم.
وی با اشاره به ثبت آثار در فهرست میراث جهانی و مجادله بر سر این که کدام اثر متعلق به کدام کشور است از مثنوی مولانا مثال زد که در بلخ افغانستان متولد شد، در قونیه ترکیه فوت کرد و مثنوی را به زبان فارسی سرود و امروز همه این کشورها مولانا را متعلق به خود میدانند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری مشکلات امروز کازرون را یکی دیگر از مشکلات تحمیل اعتبارها بر واقعیتها دانست و گفت: حاصل شکل گیری نسبت دولت – ملت در دوره جدید، ملتهای تولید شده توسط دولتها هستند درحالی که در گذشته ملت ها، دولتها را پدید میآورند.
بهشتی در ادامه به بحرانها و ویژگیهای سرزمین ایران اشاره کرد و به تحلیل آینده پیش رو در شرایط فعلی پرداخت و افزود: بحران چند پاره شدن سرزمین ایران و مشغول شدن به این چند پارگی که در دوره ایلخانی تا صفوی اتفاق افتاد مانع موقعیت جهانی و تعامل با دنیا شده به طوری که کشوری که ویژگی اصلی آن تعامل جهانی بود دچار انزوا شده و به جهان پشت کرد.
وی در توضیح عوارض پشت کردن به جهان گفت: تاریخ نشان میدهد هر زمانی که ایران دارای تعاملات جهانی بوده دوره پررونق اقتصادی، فرهنگی و ... بوده است، اما با افول این تعاملات دچار افسردگی فرهنگی شده ایم و به دلیل منزوی شدن از رخدادهای جهان بی خبر میمانیم.
بهشتی با اشاره به ورود سیاحان اروپایی به ایران در دوره صفوی گفت: ملاقات ایرانیها با جهان در دوره ناصرخسرو به دلیل حضور او در جهان و گزارشهای او از دنیا بود، به عبارت دیگر او از جهان خبر داشت و به ایرانیها منتقل میکرد، اما در دوره صفوی از جهان بی خبر هستیم و تنها اروپاییها به ایران میآیند.
*توهم ارتباط با جهان
وی با بیان این نکته که در دوره صفوی ما با جهان ملاقات نمیکنیم بلکه آنها با ما ملاقات میکنند، افزود: به همین دلیل اگرچه ملاصدرا با دکارت هم عصر است، اما او هرگز نامی از دکارت نمیشود، چون سیاحان اروپایی دانشمند، حکیم، اندیشمند و فیلسوف نبودند بلکه جواهرفروش و تاجر بودند و ما در مواجه با آنها دچار توهم ارتباط با جهان بودیم.
بهشتی گفت: در دوره صفوی همچنان تمنای تعامل جهانی در ایرانیها وجود دارد و شاه عباس حتی برای برقراری ارتباط جهانی کاروانسراهای بسیاری میسازد، اما خبر ندارد که تعاملات جهانی در آن زمان دیگر از طریق خشکی نیست بلکه از راه دریایی است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، در ادامه به مهاجرت بیش از ۷ میلیون ایرانی در زمان معاصر افزود: اغلب مهاجران ایرانی به مهمترین کشورهای جهان رفته اند.
وی با مقایسه مهاجران ایرانی با سایر جوامع گفت: جامعه ایرانی از جمله جوامعی است که بسیار دیر خصوصیات خود و تعلقش به سرزمین مادری را از دست میدهد و نمونه آن پارسیان هند هستند، مردمی که بعد از هزار سال هنوز به سرزمین مادری خود تعلق خاطر دارند.
بهشتی با استناد به مهاجرتهای جامعه ایرانی در طول تاریخ افزود: این جامعه همواره هرمهای منزلتی بالا را در جامعه میزبان نشانه میرود و به همین دلیل در نسل سوم جامعه ایرانی شاهد کسب مدارج بالا در حوزههای مختلف هستیم.
وی پیش بینی کرد که ایرانیها در یکی دو دهه آینده بزرگترین لابی فرهنگی در جهان خواهند بود، لابی که مانند لابی صهیونیستها نیاز به زد و بند و تعریف منافع مشترک ندارد بلکه لابی کاملا طبیعی است و در خروج ایران از انزوا جهانی در بعد فرهنگی مؤثر خواهد بود.
وی در ادامه با اشاره به تماس با فرهنگ غرب بعد از جنگهای ایران و روس و ابتلا به شکارگرزدگی به عنوان یکی دیگر از لایههای بحران گفت: در این وضعیت در انفعال قرار گرفته و کم کم پرستاری که اقتضای سرزمین ایران است را به مثابه امری مذموم مینگریم.
بهشتی افزود: مسیر شکارگرزدگی، احوال شکارگری و بحران مدنیت، امروز ما را بر سر یک دو راهی قرار داده است و ناگزیر باید دوباره اهل سرزمین مان شویم یا این که سرزمین، ما را بیرون خواهد کرد.
وی با اشاره به بحران آب گفت: ایران بسیار به سرعت در حال حرکت به سمت شرایط بحرانی است که ما را در ناکارآمدی شیوههای مبتنی بر شکارگرزدگی و احوال شکارگری متقاعد خواهد کرد.
بهشتی با انتقاد از طرح انتقال آب دریای عمان به کرمان یا خراسان افزود: گویی ما نمیپذیریم که باید در میزان مصرف آب بازنگری داشته باشیم و مدام به دنبال راه حلهای شکارگرزدگی هستیم که به نوعی در امتداد انکارهای قبلی در پذیرش شرایط است، اما اکوسیستم این راهکارها را با شکست روبرو میکند.
وی با هشدار نسبت به ضایعات زیست محیطی در انتقال آب گفت: در آینده نزدیک به اجبار قبول خواهیم کرد که دوباره اهل سرزمینمان شویم و به این منظور نیاز به تجدید نظرهای بسیار بنیادی است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با تأکید بر این که این تجدید نظرها تنها وظیفه دولت نیست، افزود: دولت-ملت باید تجدید نظر کنند و فرد فرد ما باید در عملکرد خودمان تجدید نظر داشته باشیم بنابراین نیاز به بحران قاطعی است که کم کم قطعیت آن در حال آشکار شدن است.