اجلاس پيمان شانگهاي در شرايطي برگزار مي شود که تهديدات واشنگتن ضد چين، روسيه و ايران افزايش يافته است.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا وسيما ،اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای روزهای ۱۹ و ۲۰ خرداد در شهر ساحلی «جینگ دائو» در استان شاندونگ واقع در شرق چین برگزار خواهد شد.رئیس جمهور ایران نیز به دعوت رسمی رئیس جمهور چین، برای شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای به آن کشور سفر کرده است.
مباحث این نشست هم دو محور عمده دارد، ارزیابی مناسبات امنیتی میان اعضا و بررسی عوامل و مقوم های تهدید امنیت جمعی در سطح جهانی با تاکید بر حوزه آسیای شرقی و مرکزی .
اجلاس شانگهای سازوکار مشورتی دارد و تضامین اجرایی کمتر و یا اصلا ندارد. اما اهمیت استراتژیک اجلاس در برقراری ارتباط میان اعضا برای تقویت تصمیمات ملی و منطقه ای است. مباحث پیمان شانگهای به نوعی دست مایه سیاست های وحدت رویه در موضوعات سیاسی و دفاعی نیز قرار می گیرد به نحوی که عرصه ای برای شناخت ظرفیت های اقدام جمعی علیه متغیر های امنیت زدا درمنطقه به شمار می رود .
چالش ها در مناسبات امنیتی
می توان گفت برخی بحران های حوزه آسیای مرکزی و شرقی، سالهاست که به دغدغه جمعی تبدیل شده و به نوعی نظم منطقه ای را به چالش کشیده است .
این چالش ها به قرار ذیلند:
1-دغدغه شبه جزیره -شبه جزیره کره و بحران اتمی کره شمالی، از بعد از جنگ دو کره در سال های 1951 تا 53، تاکنون یکی از مهم ترین متغیر های محاسبات قدرت های بزرگ در شرق دور بوده است.
سیاست کره شمالی برای دستیابی به تسلیحات موشکی و توانمندی های هسته ای، تاکنون تلاش ها برای برقراری سامان امنیتی را در منطقه به شکست کشانده است.
2-پیمان شانگهای از زمان تاسیس در 2001 همواره بحران کره شمالی را ناشی از روند فزاینده کمک های نظامی واشنگتن به کره جنوبی و ژاپن و تقویت پایگاه های نظامی آمریکا درآن دو کشور تلقی کرده است . برگزاری رزمایش های دوره ای آمریکا با مشارکت کره جنوبی و ژاپن که در نوع خود نمایش پیشرفته ترین سلاح ها و تجهیزات پشتیبانی است، نشانگر تعهدات دفاعی واشنگتن در منطقه به شمار می رود.
3-تروریسم و گرایشات افراطی از دیگر چالش های اعضای شانگهای است . گسترش نفوذ گروه های تروریستی مسلح در اکثر ولایات افغانستان و حاشیه جنوبی تاجیکستان و ازبکستان و نقش برهم زننده آن گروه ها در امنیت شهرها، دیگر نگرانی کشورهای منطقه است. جنبش اسلامی ازبکستان و یا اعضای حزب التحریر (از جمله گروههای مرتبط با القاعده) در تاجیکستان و «جماعت مجاهدین آسیای مرکزی» و گروه جدایی طلب «حزب اسلامی ترکستان شرقی در اویغور» از این نمونه اند.
تکاپوی سازمان های تروریستی در منطقه، از آنجایی که زمینه ساز حضور و نفوذ دیگر قدرت های فرا ملی می شود ، اصولا مورد پذیرش اعضای شانگهای نبوده و نیست . نمونه افغانستان به خوبی چگونگی حضور استراتژیک ناتو و آمریکا را به هدف فشار بر چین و مرزهای روسیه نشان می دهد.
4-قاچاق مواد مخدر و اسلحه دیگر اسباب نگرانی اعضای شانگهای به شمار می رود .قاچاق مواد مخدر یک منبع بزرگ درآمد برای شبه نظامیانی که به آسانی وارد ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان از طریق مرز ۱۲۰۰ مایلی (تقریباً ۱۹۳۱ کیلومتری) افغانستان می شوند، است.
" ناتوانی دولت در تامین نیازهای مردم، کنترل نامناسب مرزها، بیکاری، فقر و اقتصاد ضعیف در جمهوری های آسیای مرکزی بیش از همه گروههای جنایی سازمان یافته را سر شوق می آورد در همان حال همسایگی با افغانستان که مهمترین تولید کننده مواد مخدر در جهان است، نیز در افزایش جرایم سازمان یافته و به ویژه قاچاق مواد مخدر در منطقه موثر بوده است. جمهوری های آسیای مرکزی و افغانستان از جرایم سازمان یافته آسیب جدی دیده اند و ارتباط گروههای تروریستی و جرایمی همچون قاچاق مواد مخدر و اسلحه در این منطقه قابل چشم پوشی نیست. ضمن آن که قاچاق انسان، پول شویی و فساد اداری از جرایم مهم دیگر در آسیای مرکزی هستند."
https://ganj-old.irandoc.ac.ir/articles/603377
آنچه بیشتر اهمیت دارد این است که «ارتباط تنگاتنگی» بین گروه های شورشی و قاچاق مواد مخدر سازماندهی شده است.
5-اعضای شانگهای امروز با چالش ها و تهدیدهای مشترک مواجه اند .
یکی از این تهدیدها، آنست که ناتو با همه اعضای سازمان همکاری شانگهای به استثنای چین روابط نظامی و همکاری دارد.
در حال حاضر هر چند تحریم های اروپا ضد روسیه و چین ادامه دارد، اما ناتو از اواخر دهه1990 بدین سو مناسبات با 5 دولت اسیای مرکزی را در چارچوب پیمان همکاری به خاطر صلح، و همچنان روابط خاصی با روسیه در چارچوب شورای همکاری روسیه – ناتو، توسعه بخشد. این وضعیت برای چین قابل پذیرش نبود. همچنانکه در حال حاضر نگرانی های پکن به دلیل توسعه نفوذ دریایی آمریکا در دریای چین جنوبی رو به افزایش است ./
ايران و پيمان شانگهاي
به نظر کارشناسان سازمان همکاری شانگهای یکی از نمونه هاي اثر بخش منطقه گرايي در چارچوب چند جانبه گرایی در دوران پس از واقعه 11 سپتامبر است. همين شرايط زمينه هاي مناسب براي فعاليت دائمي تر و پايدارتر ايران در آن سازمان را پديد آورده به خصوص که مواضع مشترک ايران با روسيه و چين بيشتر از ديگر اعضا است. اين مواضع عبارتند از :
1- مخالفت تهران با يک جانبه گرايي آمريکا،
2-اعمال تحريم هاي آمريکا عليه تهران ، پکن و مسکو،
3- مخالفت با توسعه نظامي آمريکا در آب هاي جنوب شرقي آسيا و تجاوز به حاکميت ملت ها.
4- مبارزه قاطع با تروريسم و افراط گرايي .
از سوی دیگر، همین حالا هم مناسبات ایران با چین و روسیه در ماه های اخیر عمیق تر شده است .
تهران یک موافقنامه منطقه آزاد تجاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا به رهبری روسیه و یک تفاهمنامه دوجانبه با چین نیز در اوایل امسال برای توسعه همکاری ها در چارچوب ابتکاری «یک جاده – یک کمربند» امضاء کرد.
" بسیاری از اعضای شانگهای موافق عضویت ایران در این سازمان هستند اما هر دو طرف، هم ایران و هم سازمان شانگهای ملاحظات خودشان را و مقدماتی که لازم است را باید فراهم آورند.
سازمان شانگهای به دلیل ظرفیت و ساختار اقتصادی ایران، جایگاه منطقهای ما، موقعیت ژئوپلیتیکی و پتانسیل بالای اقتصادی که برخورداریم و لحاظ کردن مجموعه این عوامل که میتواند این سازمان را در حوزههای اقتصادی کمک کند، علاقهمند به عضویت ایران است."
www.yjc.ir/fa/news/6126920
جمع بندي
پيمان شانگهاي ، با توجه به مواضع سياسي و ظرفيت هاي اقتصادي و تجاري اعضاي خود، مي تواند پروژه جهان چند قطبي را با تمام قدرت پيش ببرد . در اين خصوص عضويت دائمي ايران نيز مي تواند بهره هاي سياسي و ژئو پليتيکي قابل ملاحظه را شامل حال پيمان کند.
وضعيتي که در آن هريک از اعضا تلاش مي کنند با هماهنگي ديگر اعضا، منابع و عوامل تهديد هاي مشترک را شناسايي و حذف کنند. اين حرکت استراتژيک وابسته به دو شرط است :
1-تقويت ضمانت هاي اجرايي مصوبات و بيانيه اعضا.
2-تقويت همگرايي از طريق بهره گيري از اشتراکات هويتي و سياسي .
===========================
محمد حسيني پور - پژوهشگر سياست استراتژيک .
.