در دومین شب از لیالی قدر، نجواي الغوث الغوث مومنان و روزه داران خداجوي، نقطه وصل عرش و فرش هستي بود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز زنجان؛ مکان هاي مذهبی و مساجد در سراسر استان زنجان میزبان عاشقانی بود که برای راز و نیاز با
امامزاده سید ابراهم (ع)زنجان یکی از آن مکان هاي مذهبی بود که پیر و جوان عاشقانه آنجا گرد هم آمده بودند و نجوای عاشقی سر می دادند.
محوطه های بیرونی و سالن های داخل امام زاده، پر بود از عاشقانی که با چشم گریان و قرآن بر دست راز و نیاز مي کردند.
آنچه در مراسم شب بيست و يکم به چشم می آمد حضور پرشور نوجوانان و جوانان بود که با نشاطی معنوی در کنار خانواده یا با دوستان خود دعا و راز و نیاز می کردند.
خانواده ای را در حياط امام زاده دیدم که در کنار محل نشستن خود میز کوچکی را به عنوان میزبانی از مردم در نظر گرفته بودند و در کنار راز و نیاز ، با خرما و آب ازمردم پذیرایی می کردند.
سعید25 ساله ،کوچکترین عضو این خانواده بود ؛ با اینکه چشم هایش گریان بود و صدایش بغض داشت اما چند دقیقه ای با او هم کلام شدم.سعید می گفت: لحظه لحظه های ماه رمضان فرصتی است برای راز و نیاز، اما آن حسی که در شب های قدر به انسان دست می دهد با هیچ لحظه دیگری قابل قیاس نیست.
او گفت:شفای همه مریضان آرزویش است و به همین دلیل هر ساله ایستگاه کوچک نذری در شب قدر برپا می کند تا همه یک دل برای شفای مریضان دعا کنند.
این جا هم مثل همه امامزاده ها و مساجد سراسر کشور صحنه زیبای عشق به اهل بیت و عشق به مولا علی (ع) است ، صحنه ای که موسیقی کلام همه (یا رب یا رب )است.
مادری را در ورودی امامزاده سید ابراهیم(ع)دیدم که روی چهارپایه کوچکی نشسته بود. در یک دستش عصا و دعای جوشن کبیر بود و در دست دیگرش سبدی بود پر از لقمه های کوچک نان و پنیر،کنارش رفتم، تا مرا دید با صدای گرفته اش گفت:لقمه بردار و به یاد همه شهدا صلواتی بفرست.
لقمه را برداشتم و اجازه هم کلامی از او گرفتم:گفت:فرزندش 33 ساله بوده که درعملیات کربلای 4 شهید شده است .
این مادر شهید گفت:هر ساله در چنین شبی برای گرامیداشت یاد شهیدش و همه شهیدان لقمه های نان برای مردم می آورد.
کلام آخر این مادر شهید با من این بود:قدر امنیت را بدانید و یادتان باشد برای امنیت این کشور، مادران و پدران زیادی فرزندانشان را از دست داده اند .
دومین شب از شب های قدر هم گذشت، شبی که خیلی ها فرصت راز و نیاز در مساجد را داشتند و عده ای دیگر هم این فرصت برایشان دست نداد.
خیلی ها در بیمارستان ها در کنار مریضان شان شب قدر را سحر کردند؛ در چنین شبی مریضان و نیازمندان را هم دعا کنیم.
نویسنده : رضا علیزاده