آیت الله العظمی مظاهری هفت دستورالعمل برای درمان وسواس بیان نموده اند که می توان با آنها این بیماری را از خود دور کرد .
2- کمک گرفتن از نماز
مطلب دیگری که از قرآن استفاده میکنیم، اين است که از نماز اوّل وقت باید کمک گرفت. این آیهی شریفه در قرآن دو بار تکرار شده:«اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة/ از صبر و نماز يارى بجوييد».
یعنی هم از صبر و استقامت و فعالیّت خودتان کمک بگیرید، هم از ايجاد رابطه با پروردگار عالم تا به نتيجه برسيد. لذاست که وقتي سختياي براي خاندان پيامبر(ص) پيش ميآمد، آنان را به نماز امر ميکردند.
3- تقوا و اجتناب از گناه
اجتناب از گناه انسان را به مقامات والايي میرساند. علمای علم اخلاق میگویند: اگر کسی بخواهد صفت رذیلهاي را رفع کند، قبل از تخليه و تحلیه باید تقوا داشته باشد. مراحل خودسازي را اين طور ميشمارند: یقظه، توبه، تقوا، تخليه و تحلیه و پس از آن تجليه است که منجر به فناء يا لقاي پروردگار ميشود.
4- بي اعتنايي
مبارزهی منفی، یعنی بی اعتنایی است؛ بیاعتنایی نمودن به آن چه تخیّلش میگوید، بی اعتنایی به آن چه شیطان درون و شیطان برونش از او می خواهد. این بیاعتنایی وسوسه را از بين ميبرد. اگر در طهارت و نجاست دچار وسواس است، باید نسبت به این موضوع بی اعتنا شود. امام باقر (ع) در این باره میفرمایند: هنگامي كه شکِّ تو در نماز زياد شد، به نمازت ادامه بده و به شكت اعتنا مكن؛ زيرا با اين کار اميد است كه شك از تو دست بر دارد. همانا شك از جانب شيطان است».
حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره) مقیّد بودند به طلاب بنمایانند که با این گل کوچهها میتوان نماز خواند و نماز میخواندند. خود من حضرت امام خميني (ره) را دیدم که مقیّد بودند با همين گلها و ترشّحات، نماز بخوانند. حتي براي من نقل کردند که روزي عمّامهي مرحوم مؤسّس حوزهي علميهي قم، حضرت آیت الله العظمی حائري! در صحن حمّام عمومي افتاد و ايشان عمّامه را برداشتند و بر سر گذاشتند.
استاد بزرگوار مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) ميفرمودند: من در اصفهان نزد مرحوم آیت الله العظمی میرزا ابوالمعالی کلباسي(ره) در مسجد حکیم درس میخواندم. به ایشان گفته بودند که من به وقت نماز، دیر یقین پیدا میکنم و ایشان متوجّه شدند که من در معرض آن هستم که در اين مورد وسواسی شوم. بنايراين يک روز ظهر در مسجد حکیم بعد از اتمام درس، به من گفتند: آقا حسین، اذان میگویند، برخيز و نماز بخوان.
آقای بروجردی (ره) میفرمودند: من یک مقدار صبر کردم و حرف ايشان را نشنیده گرفتم. دوباره فرمودند: آقا حسین، پا شو و بگو چهار رکعت نماز باطل به جا میآورم، قربة الیالله.
آية الله العظمي بروجردی (ره) در بحثهاي فقهي بارها این روایت را میخواندند که امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:
مَا أُبَالِي أَ بَوْلٌ أَصَابَنِي أَوْ مَاءٌ إِذَا لَمْ أَعْلَم/ باکی ندارم از این که به من بول باشد یا آب، وقتی که نميدانم.
همین مقدار که نمیدانم پاک است یا نجس، يعني براي من پاک است، هر چند در واقع نجس باشد. این قاعدهی «طهارت» بسياري از امور را براي ما راحت کرده است. و همين طور قاعدهی «حل» که وقتي نمیدانيم فلان چيز حلال است یا حرام، بنا را بر حلال بودن آن بگذاريم.
اسلام سختگيري در اين مسائل را جايز نميداند. اسلام دین سهل و آسان گير است و اگر ما به عنوان وسواس بر خودمان سخت بگیریم، این مقدّم دانستن خود بر خدا و پیامبر(ص) و ائمهی طاهرین و مراجع تقلید است.
5- انتخاب الگو؛ عرفمردم را الگوي خود قرار دهد. وسواسی باید مثل متعارف مردم باشد. هر کاری که آنان میکنند، او هم بکند.
اگر کار وسواسی را یک مقدار ریشهیابی کنیم، به اين جا میرسیم که از نظر وسواسي همه جز خودش نجس هستند، نماز همه جز نماز او باطل است، همه به جز او به جهنّم میروند؛ در حالي که وسواسي بايد اين طور فکر کند که عمل همه صحيح است و عمل او غلط و اوست که بايد از بقيه الگو بگیرد.
در کنار نگاه به الگو، بايد از يک نفر مسألهدان هم مسائل شرعي خود را بپرسد. آدم وسواسی حق ندارد از دو نفر مسأله بپرسد. حتی حق ندارد رساله مطالعه کند؛ از دو نفر و سه نفر پرسیدن برای او حرام است. همين که در پرسيدن از اين و آن هم وسوسه به خرج بدهد، باز کار را مشکل کرده است.
6- تلقين
مقصود ما از تلقین در این جا این است که وسواسي بايد به طور جدّ، با خود حرف بزند و بگويد که من وسواسی هستم و اين، درد بزرگی است، باید این درد را درمان کنم، باید مثل متعارف مردم باشم، باید لجبازی را کنار بگذارم، باید بی اعتنا باشم و بالاخره نبايد دنبالهروي شيطان باشم. مرتّب تکرار کند که وسواس از شیطان است؛ نه اسلام.
7- مراقبه
مهمتر از همهی آنچه گفته شد اين است که وسواسي باید اهل #مراقبه باشد. علمای علم اخلاق در مورد قانون «مراقبه» بسيار پافشاری دارند و این قانون مراقبه نه فقط برای وسواسی مفيد است، که برای درمان همهی صفات رذیله چارهساز است.
اين قانون سه مرحله دارد : ابتدا بايد با خود، مشارطه کند؛ يعني هر روز صبح يکي از تعقیبهاي نمازش اين باشد که با خود شرط کند که امروز از شيطان درونش متابعت نکند در طول روز مراقب خود باشد که به شرطي که با خود کرده، وفادار بماند. از اين رو به قانون، قانون مراقبه میگویند.ر مرحلهي آخر، شب هنگام، وقت خواب با خودش محاسبه کند که زمین خورده است یا نه؟
بنابراين اشخاص وسواسي اوّلاً بايد بدانند که بيمار هستند و فکر علاج خود باشند و ثانياً به مواردي که در خصوص علاج اين بيماري خطرناک بيان شد، جدّاً عمل کنند تا خداوند متعال آنان را شفا عنايت فرمايد.
لطفا منبع این جمله که در مقاله آورده اید را ارائه کنید:
پروردگار عالم در قرآن میفرماید: من معلّم اخلاق هستم. ؟؟
از نظر من، در مورد حلال حرام نباید کوتاهی کرد.ائمه علیهم السلام هم بر این موضوع تاکید کرده اند.
هنگام شک، باید فکر کنیم که آیا این چیز حکم حلال را دارد یا نه.