به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما، نيويورک تايمز نوشت: ممکن است کره شمالي در مورد اينکه آيا بايد ليبي را الگويي براي صرف نظر کردن از سلاح هاي هسته اي خود قرار دهد، نظري متفاوت داشته باشد.
اين روزنامه آمريکايي در مطلبي به قلم پيتر بيکر نوشت: وقتي جان بولتون مشاور امنيت ملي آمريکا به کره شمالي نگاه مي کند، ليبي را مي بيند. او اذعان دارد اين مقايسه کامل نيست اما اگر مدلي براي چگونگي خلاصي يافتن از برنامه هسته اي يک کشور ديکتاتوري و دشمن وجود داشته باشد، بولتون به خلع سلاح ليبي در 15 سال پيش اشاره مي کند.
به راحتي مي توان درک کرد که چرا آمريکا، پرونده ليبي را يک موفقيت مي داند. يک فرد مستبد و بي رحم، با سابقه اي از حمايت از تروريسم، تلاش هاي خود براي ساخت يک سلاح فاجعه بار را رها کرد. اما آن فرد مستبد يعني سرهنگ معمر قذافي ممکن است امروز اين کار را معامله اي خوب نداند. هيچ کسي به طور قطعي نمي داند زيرا او مرده است. به همين دليل است که کره شمالي ممکن است مسئله ليبي را مدلي الهام بخش نداند.
اختلاف ديدگاهها در مورد ليبي ممکن است در اين باره که دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريکا و بولتون مشاور جديد امنيت ملي وي در مذاکرات هفته هاي آينده با کيم جونگ اون رهبر کره شمالي چه برخوردي خواهند داشت آموزنده باشد. اين اختلاف همچنين چالش هاي ترامپ و بولتون را برجسته مي کند يعني در حالي که ترامپ و بولتون در صدد تکرار پيروزي در خصوص از بين بردن برنامه هسته اي ليبي هستند، تحليلگران مي گويند اين دو نفر ممکن است با بي اعتمادي ناشي از وقايع غير منتظره اي که منجر به سرنگوني قذافي شد، مواجه شوند.
بولتون که در دوره رياست جمهوري جرج بوش خدمت کرده است، ليبي را از طريق تجربه آن روزهاي پر سر و صدا در سال هاي 2003 و 2004 مي بيند که سرهنگ قذافي موافقت کرد تا تجهيزات هسته اي خود را به مرکزي در ايالت تنسي انتقال دهد. کيم ممکن است به ياد بياورد چه اتفاقي افتاد زماني که باراک اوباما و متحدان اروپايي وي در سال 2011 براي جلوگيري از اجراي تهديد قتل عام غير نظاميان، اقدامات نظامي عليه ليبي انجام دادند. در خلال اين روند شورشيان توانستند نه تنها حکومت سرهنگ قذافي را سرنگون کنند بلکه وي را پيدا کنند و بکشند.
اما آيا اگر سرهنگ قذافي مي دانست چه اتفاقي خواهد افتاد، از برنامه سلاح هاي هسته اي صرف نظر مي کرد؟ آيا آمريکا و اروپا عليه يک کشور مسلح به سلاح هسته اي از زور استفاده مي کردند؟ احتمالا اين طور نمي شد. مشکل اصلي با کره شمالي ، اين است.
کيم و پدرش يک زرادخانه هسته اي را به منظور تضمين امنيت کشور خود در برابر آن نوع مداخله اي که در ليبي اتفاق افتاد ايجاد کرده بودند. به همين دليل، کره شمالي اصرار دارد که آمريکا در چارچوب هر توافقي قول دهد حمله نکند.
آنتوني بلينکن معاون وزير امور خارجه آمريکا در زمان اوباما، گفت: «من مستقيما از چيني ها شنيدم که مدل ليبي براي سران کره شمالي نمي تواند اعتماد ساز باشد. من بسيار نگران مي شوم که ترکيبي از ليبي و بعد پاره شدن توافق هسته اي از طرف ترامپ دقيقا همان پيام اشتباه را به کره شمالي بفرستد و هر اميدي که به مذاکرات وجود دارد تضعيف شود.»