رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در هفتمین دور گفت و گوهای اسلام و مسیحیت ارتدوکس یونان گفت: غفلت و جهالت، دو عامل اصلی دوری انسان از معنویت محسوب میشود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ابوذر ابراهیمیترکمان، رییس این سازمان در سخنرانی خود با عنوان «راههای گسترش اخلاق عملی و معنویت در جامعه» در هفتمین دور گفت و گوهای اسلام و مسیحیت ارتدوکس یونان، با طرح این پرسش که؛ چرا حرمتهای فردی و جمعی، احترام به نمادهای فرهنگی و ملی و نیز توجه به دعوت دین برای گسترش اخلاق و معنویت کاهش یافته است؟ گفت: سؤالهای دیگری از این منظر طرح میشود؛ سوالهایی مانند: چرا جهشهای علمی و صنعتی در قرن 19 و20 که انتظار میرفت به توسعه اخلاق و معنویت کمک کند؛ نه تنها کمک نکرده؛ بلکه خود عامل کنار رفتن آن شده است؟ چرا با اینکه رهبران ادیان طی سالیان گذشته کوشیده بودند تا پیرایهها و آرایههای ناصحیح را از باورهای دینی بزدایند؛ با این حال امروز در اثر لجامگسیختگی انتقال اطلاعات، این آرایهها و پیرایهها با سرعت و حجم بیشتری در حال بازگشت به آموزههای دینی است؟
وی افزود: در پاسخ باید گفت؛ اگر گرایش به معنویت را، راه یافتن به معنای هستی و باطن عالم بدانیم، به یقین در دوران اخیر مظاهر مادی از تمرکز انسان به معنا و باطن عالم و نیز حقیقت هستی کاسته است؛ زیرا اساس معنویت بر تمرکز استوار است.
سرانجام تکثر و خروج از تمرکز، انهدام سریع قدرت تفکر و اندیشه انسانی است
ابراهیمیترکمان ادامه داد: در عصر کنونی سرگرم شدن مردم به مظاهر زینتبخش فنآوریهای نوین و فضای مجازی و سایر سرگرمکنندهها، آنان را از تمرکز که بنمایه رویکرد به معنویت است دور کرده است. انسان فاقد تمرکز که اندیشهاش در ظاهر اشیا متوقف میشود، نمیتواند از ظاهر عبور کرده به باطن راه یابد.
وی تأکید کرد: سرانجام حتمی تکثر و خروج از تمرکز، انهدام سریع قدرت تفکر و زوال پرشتاب نظام شکلگیری رأی و اندیشه انسانی است. غرق شدن در خوشیها و سرگرمیها و فرو غلطیدن در غفلت، مجال اندیشه را از بین میبرد و جایی برای بروز نیازهای معنوی و تجلی معنویت انسان باقی نمیگذارد. به تعبیر دیگر، چنین فردی گرچه اسارت تن ندارد؛ اما اسارت اندیشه دارد و این همان غفلت است.
رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی همچنین گفت: کاربرد واژه غفلت جایی معنا پیدا میکند که مثلاً چیزی در نزد ما حاضر باشد؛ اما متوجه آن نباشیم و هرگز این واژه درباره یک چیز غایب به کار برده نمیشود. منظور من از غفلت با توجه به همین معنی است؛ یعنی غفلت از معنویتی که خداوند بنمایههای آن را در درون ما به ودیعت گزارده است. علاج این بیماری به دست انسانهایی است که هنوز از عقل سلیم و آزادی فردی برای تفکر برخوردارند.
ابراهیمیترکمان با گفتن اینکه ممکن است چنین تصور شود که آموزش در این زمینه تأثیر مطلق دارد، ادامه داد: باید گفت؛ آموزشهای معنوی مهم است؛ اما اگر این آموزش به اعتقاد نینجامد و اعتقاد نیز به عمل منجر نشود، وضعیت همانی خواهد بود که امروز در جهان است. امروز متأسفانه در بین پیروان یک دین که در اصول، آموزشهای یکسانی را دیدهاند، یکی به سمت افراطگرایی و خشونت سوق پیدا میکند و دیگری به سوی صلح و محبت و عشق. اگر قرار بود آموزش تأثیر مطلق داشته باشد، باید نتیجه یکسان میشد.
وی گفت: علم چراغ است؛ اما اگر با علم، راه روشن شد؛ لزوماً پیمودن را هم تضمین میکند؟ برای پیمودن حتماً دیدن راه ضرورت دارد؛ اما دیدن راه لزوماً به پیمودن منجر نمیشود؛ بلکه پیمودن در نتیجه باور پدید خواهد آمد.
انسان معناگرا به شهود روی میآورد
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: انسان ظاهربین همه چیز را در محیط دیدجسمانی خود میپذیرد؛ اما انسان معناگرا به شهود که کار دل است روی میآورد.
وی ادامه داد: عصر کنونی عصری است که دیدههای ظاهربین بشر را تقویت کرده و چشمنوازیهای دنیوی او را متوجه خود کرده است؛ اما نه خود واقعی او که وابسته به منبع هستی است؛ بلکه خودی که در پندار برای خود ساخته است. این خود مجازی، گاه تا آنجا انسان را از خود واقعیاش دور میکند که با مغز دیگران فکر میکند و با پای دیگران راه می رود. انسان فاقد تمرکز وقتی از خویشتن دور شد، گرفتار ظاهر میشود و راههای نجات و سعادت خود را نیز به درستی نخواهد دریافت.
وی ادامه داد: برای انسانی که از خود دور شده است، کار به جایی میرسد که حقایق را به سختی درمییابد. و در هر چیز تصرف میکند و حتی دین و آموزههای دینی را نیز به سود خود مجازی خویش تفسیر میکند. تلقی ظاهربینانه از دین و آموزه های معنوی، موضوعی است که انسان دچار توهم، دچار آن شده است که البته از معنا تهی است و در همین نوع تلقی ـ که من آن را بیخردی مینامم ـ ارزشهای دنیوی جایگزین ارزشهای اخروی و معنوی میشود.
ابراهیمیترکمان در بخش دیگری از سخنانش با اظهار اینکه؛ بیخردی عالم و جاهل نمیشناسد و چه بسا عالمانی که کشته جهل خود میشوند گفت: در متون اسلامی شناخت خود واقعی که همان معرفت نفس است، نشان از آن است که پیش از آن خداوند را شناخته است. گرچه خدا را هم از راه سیر در آفاق میتوان شناخت و هم از راه سیر در انفس؛ اما سیر در انفس آسانترین و ملموسترین و سریعترین راه شناخت خداوند است. زیرا در شناخت انفسی، حتی آفاق نیز واسطه نیست.
بشر امروز حجاب خویش شده است
رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در ادامه قرائت مقاله خود با تأکید بر اینکه؛ بشر امروز آنچنان در خود گرفتار شده است که خودش حجاب شناخت خویشتن شده است، بیان کرد: به همین دلیل است که بشر از معنویت فاصله گرفته است. در واقع دچار غفلت شده است. غفلتی که از همه ادوار تاریخی بیشتر است.
وی در تأکیدی دوباره اظهار کرد: معنویت مانند دارو نیست که فقط برای بیماران ضرورت داشته باشد؛ بلکه مانند غذاست که برای هر بشری ضرورت دارد و یکایک انسانها به معنویت نیازمند هستند. از همین رو در زبان عربی و فرهنگ اسلامی تمام واژگانی که برای بیان دین به کار رفته است همه به معنی راه است؛ واژگانی همچون مذهب، طریقت، شریعت، مسلک و حتی خود واژه دین به معنی راه است. در پس معنای این واژهها، هم به مسیر و هم به حرکت توجه شده است. نمیتوان با سکون و متوقف شدن به هدف رسید و حرکت لازم است.
وی تصریح کرد: منظور از این حرکت، حرکت از جهالت به عقلانیت، حرکت از مادیت به معنویت، حرکت از ظاهر به باطن است و نیروهای حرکتدهنده جوامع، رهبران دینی و آبینی هستند که باید جامعه را به حرکت به سوی سعادت راهنمایی کنند.
ابراهیمیترکمان که در سخنرانی خود از تمثیلها و اشعار فارسی بهره میبرد، در پایان سخنانش بیان کرد: معنویت را نمیتوان آموزش داد؛ بلکه باید آن را به انسانها چشاند و چشاندن معنویت تنها کار کسانی است که خود از این باده نوشیده باشند.
بنا بر اعلام این خبر، هفتمین دور گفتوگوهای اسلام و مسیحیت ارتدوکس یونان، طی روزهای 6، 7 و 8 اردیبهشتماه با حضور اندیشمندان ایرانی از جمله حجج اسلام احمد مبلغی و الیاس صدرزاده و نیز علیمحمد حلمی و متفکران یونانی و با هماهنگی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در شهر ولس یونان برگزار میشود.
«تاریخ و نزدیکی مستمر روابط اسلام و مسحیت ارتدوکس»، «چشمانداز گفتوگوها» و «تحقیقات متون مقدس» از موضوعات مورد بررسی در این دور از گفتوگوهاست.