علاوه بر مشکلات داخلي در افغانستان ، دخالت هاي اسلام آباد، رياض و آنکارا در آن کشور ، همچنان چالش هاي دولت آن کشور در سياست داخلي به شمار مي رود.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا وسيما ،يک هفته اخير کابل پايتخت افغانستان به محل رايزني نخست وزيران ترکيه و پاکستان در مورد مسايل مورد علاقه و همچنين روند صلح افغانستان تبديل شد.روز جمعه شاهدخاقان عباسي نخست وزير پاکستان در راس يک هيات بلند پايه سياسي وارد کابل شد و با مقامات بلند پايه افغانستان ديدار وگفتگو کرد محمد اشرف غني رئيس جمهوري افغانستان هنگام استقبال از شاهد خاقان عباسي در ارگ رياست جمهوري بر همکاري کشورش و پاکستان براي پيشبرد روند صلح در افغانستان تاکيد کرد .نخست وزير پاکستان بنا به دعوت رئيس جمهوري افغانستان به کابل سفر کرد .
محمد اشرف غني در چارچوب طرح خود مبني بر گفتگوي دولت با دولت از شاهدخاقان عباسي دعوت کرد تا با سفر به کابل رودررو درباره مسايل مهم از جمله روند صلح افغانستان گفتگوکنند.ازاينرو بسياري از محافل سياسي سفر نخست وزيرپاکستان به افغانستان را تحولي مهم در روابط تنش آلود کابل و اسلام اباد تلقي مي کنند. شاهد خاقان عباسي در حالي به کابل سفر کرد که ازديدگاه دولت افغانستان راه صلح اين کشور همچنان از پاکستان مي گذرد و تازماني که اين کشور براي ترغيب طالبان براي پيوستن به روند صلح افغانستان تلاش نکند اين روند نتيجه بخش نخواهد بود .
ديدگاه هاي متفاوت
با اين حال در مورد سفر نخست وزير پاکستان به کابل ديدگاههاي مختلفي مطرح است :
1-برخي براين اعتقادند که سفر شاهد خاقان عباسي نخست وزير پاکستان به افغانستان بيش از هر چيزي ناشي ازفشارهاي آمريکا بر اسلام آباد صورت گرفت .دونالد ترامپ رئيس جمهوري آمريکا پاکستان را به حمايت از تروريسم وپناه دادن به تروريستها متهم کرده وضمن کاستن و يا قطع کمکهاي نظامي و مالي آمريکا به پاکستان تحريمهايي را نيز ضد برخي شخصيتهاي پاکستاني اعمال کرده است .اين در حالي است که پاکستان ضمن رد ادعاهاي واشنگتن بر مقابله جدي اسلام آباد با تروريستها تاکيد دارد و بارها اعلام کرده است که دولت پاکستان در اين خصوص خسارات زياد مالي و انساني متحمل شده است .بنابراين نخست وزير پاکستان با سفربه کابل تلاش کرد نشان دهد که با افغانستان نه تنها مشکلي ندارد بلکه براي مقابله با تروريسم با هم همکاري نيزميکنند .
2-برخي از محافل نيز سفر نخست وزير پاکستان به افغانستان را نوعي ژست سياسي براي نشان دادن عزم اسلام آباد براي همکاري با افغانستان مي دانند و براين اعتقادند که شاهدخاقان عباسي با سفر به کابل در واقع کوشيد بر عملکرد ارتش پاکستان در افغانستان سرپوش بگذارد و وانمود کند که دولت اسلام آباد بر امور افغانستان مسلط است .زيرا پرونده افغانستان را ارتش پاکستان بخصوص سازمان اطلاعات آن موسوم به "آي اس آي " دنبال مي کنند و دولت اسلام اباد در مورد افغانستان تقريبا بي اختيار است .اما در محافل سياسي منطقه اي و بين المللي دولتمردان پاکستان با سفربه کشورهاي همسايه مي کوشند وانمود کنند که دولت اين کشور در امور افغانستان تاثير گذار است .
3-برخي محافل سياسي نيز سفر نخست وزير پاکستان به افغانستان را رايزني در مورد آينده طالبان در ساختارهاي سياسي اين کشور تلقي مي کنند.زيرا اخيرا برخي جريانات سياسي در افغانستان از شريک کردن طالبان در امور سياسي و حتي واگذاري جغرافيا به طالبان سخن گفتند .
در چنين فضايي ممکن است نخست وزير پاکستان براي گفتگو با مقامات افغانستان براي ارزيابي آخرين ديدگاهها در مورد طالبان به کابل سفر کرده باشد . حضور و تحکيم پايه هاي طالبان در ساختارهاي سياسي افغانستان يکي از مهمترين خواسته هاي دولت پاکستان در کنار شناسايي خط فرضي ديورند به عنوان مرز بين المللي ميان اين کشور و افغانستان است .خواسته هايي که همواره از سوي دولت کابل رد شده است .
4-يکي از درخواستهاي مهمي که همواره دولت پاکستان از افغانستان داشته محدود کردن نفوذ هند در آن کشور است .زيرا پاکستان ،افغانستان را حياط خلوت خود مي داند و همواره کوشيده است با استقرار دولت تحت الحمايه اسلام آباد در کابل سياستها و برنامه هاي خود را در افغانستان به پيش ببرد . بنابراين با توجه به اينکه اخيرا برخي محافل در افغانستان مدعي شدند که دستگاههاي امنيتي هند با نفوذ در افغانستان به دنبال حمايت از گروههاي تجزيه طلب در پاکستان هستند و از سوي ديگر با ساخت سد بر روي رودخانه هاي افغانستان که وارد پاکستان مي شوند درصدد تشديد فشارهاي خود بر اين کشور است .
بنابراين به نظر مي رسد نخست وزير پاکستان براي گلايه گذاري در مورد نحوه همکاري هاي سياسي اقتصادي و امنيتي اين کشور با هند به کابل سفر کرد .با اين حال هر چند بعد از سفر نخست وزير پاکستان به کابل گفته شد که دو طرف طرح هفت ماده اي تحت عنوان "همبستگي براي صلح " را تدوين کرده اند تا ضمن کاستن از تنش در روابط خود به روند صلح افغانستان نيز کمک کنند اما تا زماني که دولت پاکستان در پرونده کابل تاثير گذار نيست سفر شاهدخاقان عباسي نخست وزير اين کشور به افغانستان نتيجه بخش نخواهد بود .
نقش ترکيه
يک روز پس از سفر نخست وزير پاکستان به کابل ييلدريم نخست وزير ترکيه به افغانستان سفر کرد و در ديدار با مقامهاي بلند پايه اين کشور در مورد مسايل مختلف مورد علاقه و همچنين روند صلح اين کشور گفتگو کردند . وي ضمن استقبال از پروسه صلح افغانستان از طالبان خواست فرصت صلح با دولت کابل را از دست ندهد.
ترکيه همواره سعي کرده است نقش مهم و تاثير گذاري را در روند تحولات افغانستان ايفا و موقعيت و نفوذ خود را در اين کشور افزايش دهد.از اينرو پس از سقوط رژيم طالبان در سال 2001 و تشکيل ساختارهاي سياسي ،امنيتي و اقتصادي افغانستان ،ترکيه به عنوان دومين کشور فرماندهي نيروهاي بين المللي کمک به برقراري امنيت در کابل موسوم به "آيساف " را که نظر سازمان ملل فعاليت مي کردند برعهده گرفت .ترکيه از روابط سنتي با عبدالرشيد دوستم و حزبش به نام جنبش ملي اسلامي افغانستان برخوردار است و اخيرا که وي به عنوان معاون اول رئيس جمهوري اين کشور افغانستان را ترک کرد به ترکيه رفت و با تشکيل ائتلاف ضد دولت افغانستان با حضور شخصيتهايي همچون عطا محمد نور نشان داد که در ترکيه نيز آرام و قرار ندارد و به دنبال تضعيف دولت وحدت ملي افغانستان است .اين موضوع بدون ترديد موجب بروز کدورتهايي ميان آنکارا و کابل شد .
اين در حالي است که دولت ترکيه با برگزاري نشستهاي سه جانبه سران اين کشور با افغانستان و پاکستان و همچنين نمايندگان احزاب و نمايندگان دولتهاي دوکشور ميزبان تلاشها براي برقراري صلح در افغانستان بوده است .
به همين دليل سفر ييلدريم نخست وزير ترکيه به کابل پس از اعلام پروسه صلح افغانستان و درخواست محمد اشرف غني رئيس جمهوري افغانستان از کشورهاي منطقه براي حمايت از آن مهم تلقي مي شود .در واقع وي در اين سفر ضمن حمايت از روند صلح افغانستان کوشيد کدورتها در مورد حضور دوستم در ترکيه و فعاليتهاي ضد دولت افغانستان وي رفع نمايد .
به همين دليل عبدا... عبدا... رئيس شوراي اجرايي دولت وحدت ملي افغانستان اعلام کرد که با نخست وزير ترکيه در مورد عبدالرشيد دوستم صحبت کرده است .
موضوع مهم ديگر در مورد سفر ييلديريم نخست وزير ترکيه به افغانستان موضوع ورود مهاجرين غير قانوني اين کشور به ترکيه است .اگر چه دولت اين کشور اخيرا اعلام کرد حود 600 تن از مهاجرين غير قانوني افغان را اخراج مي کند و دولت افغانستان هم با بازگشت آنان از ترکيه موافقت کرده است اما دولت آنکارا خواهان توافق اصولي با دولت کابل براي ممانعت از تلاش مهاجرين غير قانوني براي ورود به ترکيه است .با تشديد بحران و ناامني در افغانستان سيل آوارگي در داخل اين کشور و همچنين همسايگان افغانستان همچنان ادامه دارد .
نگراني از دخالت هاي عربستان
تحول ديگر در هفته اخير در ارتباط با افغانستان ،تلاش محافل سياسي اين کشور براي متقاعد کردن عربستان براي ايفاي نقش مهم و موثر در فرايند صلح افغانستان بوده است .به نوشته روزنامه آمريکايي وال استريت ژورنال عربستان موافقت کرده است به از سر گيري مذاکرات صلح افغانستان کمک کند .
انديشکده شوراي روابط خارجي آمريکا اين موضوع را در راستاي رقابت عربستان با ايران براي نفوذ و حضور فعال در مسايل منطقه اي و بين المللي از جمله افغانستان تلقي کرده است .
در اين خصوص ديدگاهها و نگرانيهايي از مداخله عربستان در امور افغانستان مطرح است .
1-با افزايش حضور عربستان در افغانستان نه تنها صلح در اين کشور برقرار نخواهد شد بلکه منجر به تقويت افراط گرايي و تروريسم در افغانستان خواهد شد
2-دونالد ترامپ رئيس جمهوري آمريکا در راستاي دريافت پول از عربستان و ساير کشورهايي که همکاري هاي امنيتي فشرده اي دارند از نفوذ بيشتر عربستان در افغانستان براي تقبل هزينه هاي امنيتي اين کشور استقبال مي کند .
3-عربستان از توانايي تاثير گذاري بر روند صلح افغانستان را ندارد .چرا که عربستان طالبان را گروه تروريستي معرفي کرده و اين گروه هيچ رغبتي براي همکاري با عربستان ندارد .هر چند عربستان بر بسياري از مساجد ،گروههاي جهادي ،مراکز مذهبي و روحانيون در افغانستان نفوذ دارد اما اين به معناي تاثير عميق عربستان بر تحولات اين کشور نيست.
هر چند در زمان نبرد مجاهدين با اشغالگران اتحاد جماهير شوروي عربستان از برخي از گروههاي جهادي حمايت مي کرد اما اين کشور شناخت عميقي از تحولات افغانستان ندارد و اعراب افغان نيز که در افغانستان در قالب القاعده فعاليت مي کردند چندان رابطه دولتي خوبي نداشته اند .
4--مهمترين چالش دولت عربستان در افغانستان اين است که تحولات اين کشور را از نگاه پاکستان مي بيند و اجرايي مي کند به همين دليل عربستان به تنهايي قادر به ايفاي نقش مهم و موثر در تحولات افغانستان نيست .
5-با اين حال عربستان از دو مزيت حضور شهرهاي مکه و مدينه در اين کشور و داشتن پول بسيار زياد برخوردار است . اما نقش عربستان در افغانستان هيچگاه پر رنگ و تاثير گذار نبوده است.
6-به نظر مي رسد عربستان ماموريت دارد با برقراري روابط با طالبان آنرا از همکاري احتمالي با جمهوري اسلامي ايران دور کند .اما به نظر مي رسد عربستان با ناميدن طالبان به عنوان گروه ترويستي زمينه هرگونه گفتگو و تفاهم را نيز از بين برده است .
7-يکي ديگر از اهداف و برنامه هاي مهم عربستان از حضور و نفوذ در افغانستان تلاش براي منزوي کردن قطر در روند تحولات افغانستان است .زيرا دفتر سياسي طالبان در دوحه قطر است و اين امتياز بزرگي براي قطر محسوب مي شود که هضم آن براي دولت عربستان بسيار سخت است
در هر حال از ديدگاه ناظران سياسي عربستان در صورت ورود به تحولات افغانستان موفق نخواهد بود زيرا ديدگاه مستقلي در مورد تحولات افغانستان ندارد و فاقد هر گونه درک درست از جامعه افغانستان است .
علاوه بر آن طالبان که مهمترين طرف مخالف مسلح در برابر دولت افغانستان است گروهي تروريستي ازسوي عربستان تلقي مي شود .در همين حال ،عملکرد ناموفق وشکست عربستان در يمن و عدم حمايتهاي منطقه اي و بين المللي از عربستان براي ورود به تحولات افغانستان نيز باعث شده است تا نقش عربستان تخريب کننده اوضاع افغانستان تلقي شود .
=====================
نويسنده : مجيد وقاري - کارشناس سياست در آسيا.
.