دروغ سازی و فریب افکارعمومی بزرگترین خطر برای سوریه و جامعه بین المللی
بزرگترین خطری که سوریه و اساسا جامعه بین المللی را تهدید می کند دروغ سازی و قبولاندن آن به افکار عمومی است که تمهيدات اقدام نظامي را از سوي امريکا ومتحدانش عليه کشور هدف فراهم مي کند.
شاید بتوان گفت در وضعیت حاضر بزرگترین خطری که سوریه و اساسا جامعه بین المللی را تهدید می کند نه تهدید نظامی بلکه دروغ سازی وتا حدودی قبولاندن آن به افکار عمومی است که البته در این میان باور پذیری و یا سکوت افکار عمومی بین المللی در قبال این دروغ پردازی ها نیز خود یک فاجعه و مصیبت بزرگی است که نیاز به تامل و چاره اندیشی دارد .
یکی از سوال های مهمی که درباره حمله سه کشور غربی امریکا، فرانسه و انگلیس به سوریه وجود دارد این است که چرا با وجود دلایل روشن و متقنی که در بی پایه و اساس بودن بهانه حمله به سوریه وجود داشت اما کارساز نشد و این سه کشور مهاجم با اطمینان از فریب افکار عمومی تهدید خود را هر چند در سطح محدود عملی کردند و در عین حال احتمالا باب بهانه بعدی را باز گذاشتند؟ چرا دلایل روشنی که سفرای روسیه و سوریه در نشست شورای امنیت در رد اتهام حمله شیمیایی در دوما ارائه دادند و انصافا دلایل متقن و محکمه پسندی هم بودند چندان کار ساز نشد؟ اگر فرض بگیریم که علت این بی توجهی بی اعتمادی به روسیه و سوریه است باز این سوال پیش می آید که چرا برای کشف حقیقت از دیگر منابع تلاشی نشد و چرا سه کشور مهاجم صبر نکردند هیات حقیقت یاب سازمان منع استفاده از سلاح های شیمیایی ماموریت خود را به انجام برساند؟
چند پاسخ احتمالی را می توان به این سوال ها داد: نخست اینکه کشورهای غربی و در راس آن امریکا در گذشته نیز از جمله در عراق با حربه فریب به اقدام نظامی و اشغال این کشور دست زده بود و اکنون نیز با سلطه ای که بر رسانه ها و افکار عمومی بین المللی دارد تصور می کند که باز می تواند از حربه فریب در دیگر موارد از جمله سوریه استفاده کند. دوم اینکه اعتبار و حیثیت امریکا بعد از پایان ضرب الاجل ترامپ در روز پنج شنبه به شدت لطمه دیده بود و لذا ناگفته پیداست که مهمترین هدف این سه کشور از حمله محدود به سوریه خرید آبرو و حفظ اعتبار بوده است. سوم اینکه هیات حقیقت یاب سازمان منع سلاح های شیمیایی قبل از ورود به سوریه اعلام کرده بود که بعد از بازدید از دوما گزارش تحقیق خود را منتشر نخواهد کرد و لذا این احتمال قوت گرفته بود که این هیات ادعای سه کشور مهاجم را تایید نخواهد کرد و لذا آنها با اقدام نامتعارف خود در انجام حمله پیش از آغاز تحقیقات خواستند این هیات را در برابر عمل انجام شده قرار دهند. در نهایت می توان به این حقیقت تلخ و تاسف بار اشاره کرد که کشورهایی که مدعی دموکراسی و ترویج آزادی را دارند و به آن می بالند اما وقتی بوی دلار های سعودی را استشمام، اصول و مبانی سیاسی و اخلاقی خود را نیز فراموش می کنند و جایگاه خود را به مزدوری نیز تقلیل می دهند و از این دید سه کشور مهاجم به سفارش عمل کردند و ارتباط معناداری بین این حمله و سفر یک ماهه محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به این سه کشور دیده می شود که البته نمی توان از نقش کلیدی رژیم صهیونیستی نیز در این زمینه غافل شد که هم بر هیات حاکمه فعلی این سه کشور و هم بر جناح کودتا گر سعودی اشراف دارند.
-------------------------------
احمد کاظم زاده