مذاکره کننده ارشد آمریکا در مذاکرات برجام : برهم زدن برجام به هیچ وجه موجب تقویت آمریکا نخواهد شد، و پیامدهای ویرانگری به دنبال خواهد داشت.
این توافق، از زمان اجرا در سال ۲۰۱۶، مسیر دستیابی ایران به سلاح هستهای را مسدود کرده و مانع از رقابت تسلیحاتی هستهای در خاورمیانه (غرب آسیا) شده است. بنا بر عقیده عموم، ایران همچنان از این توافق تبعیت میکند، متعهد شده است هرگز به سلاح هستهای دست نیابد، و خود را معرض نظارت و راستی آزمایی سختگیرانه قرار داده است.
با این همه، به نظر میرسد ترامپ مصمم است این توافق را بر هم زند. انتصاب بولتون به سمت مشاور امنیت ملی ترامپ تنها موجب افزایش احتمال کوتاه بودن عمر این توافق شده است. ۱۲ مه ضرب الاجل بعدی است که ترامپ باید تا آن زمان معافیت از تحریمها را تمدید و پایبندی ایران به حفظ توافق را تایید کند. اگر او این کار را نکند، پیامدهای وخیمی بروز خواهد شد.
بیش و پیش از همه، به احتمال زیاد ایران بدون هیچ گونه خویشتنداری و ملاحظه ای، به سرعت به سوی غنی سازی اورانیوم -ماده شکافت پذیر لازم برای ساخت سلاح هسته ای- حرکت خواهد کرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران که در راس فعالیتهای شرورانه ایران قرار داد، اعلام خواهد کرد که هرگز نمیتوان به غرب اعتماد کرد، و از این تصمیم (ترامپ) برای تضعیف حسن روحانی، رئیس جمهور ایران که رویکردهای افراطی کمتری دارد، استفاده خواهدکرد.
بر هم خوردن توافق هستهای ایران همچنین موجب افزایش فعالیتهای سپاه در خاورمیانه (غرب آسیا) خواهد شد، و چالش پیش روی امنیت اسرائیل و دیگر متحدان آمریکا را حتی دشوارتر خواهد کرد. در نتیجه، این فعالیتها موجب افزایش درخواستهای آمریکا برای اقدام نظامی علیه ایران به عنوان تنها راه عملی خواهد شد، چرا که هیچ ایرانی به این زودیها قادر نخواهد بود وارد مذاکرات جدید با آمریکا شود.
جلوگیری از حرکت به سوی درگیری نظامی دشوار خواهد بود، به ویژه اگر بولتون در راس شورای امنیت ملی آمریکا باشد.
فراتر از این چشم انداز هولناک، تصمیم (ترامپ) برای بر هم زدن توافق هستهای ایران، روابط آمریکا و اروپا را بیش از پیش در معرض خطر قرار خواهد داد. ترامپ تاکنون وظیفه «اصلاح» توافق را بر دوش انگلیس، فرانسه، و آلمان، شرکای اروپایی آمریکا در مذاکرات هستهای نهاده است. وی از آنها خواسته است بر سر لحن (متن) جدید در خصوص توسعه موشکهای بالستیک ایران، و بازرسیها از تاسیسات نظامی این کشور توافق کنند. وی همچنین خواستار تغییر در جدول زمانی توافق هستهای شده است، به طوری که محدودیتهای اعمال شده بر ایران منقضی نشود. در اصل، وی خواستار کمک اروپا برای تغییر شروط خود توافق شده است.
بزرگترین مخالفت اروپاییها مربوط به «بند انقضاء» است. آنها به درستی معتقدند که ایران متعهد شده است هرگز به سلاح هستهای دست نیابد و همچنان از توافق هستهای تبعیت میکند. همچنین سازوکارهایی، در صورت لزوم، هم برای بازبینی و هم تحریم، در توافق وجود دارد. دیپلماتهای اروپایی به درستی فکر میکنند که ترامپ از آنها میخواهد مشکل سیاسی را که وی با تلاش علیه این توافق ایجاد کرده است، حل کنند.
اقدام ترامپ به بر هم زدن توافق هستهای برای روابط آمریکا با دیگر کشورهای جهان نیز چندان خوب نخواهد بود. متحدان و شرکای مهمی همچون کره جنوبی، ژاپن، و هند برای کمک به مذاکراتی که منجر به توافق هستهای ایران شد، اتکاء خود به نفت ایران را تا حد زیادی کاهش دادند. علاوه بر این، این کشورها با تحریمهای اقتصادی که بدون دیپلماسی، دوباره بر ایران اعمال شود، مخالف خواهند بود. شاید به خاطر تحریمهای بانکی آمریکا، ترامپ تا حدی همکاری این کشورها را به دست آورد، اما وی موجب افزایش بی اعتمادی و حس بیزاری (در میان آنها) نیز خواهد شد، و همچنین باعث نزدیکتر شدن کشورهای دیگر به چین به عنوان شریک مالی مورد اعتمادتر خواهد شد.
بر هم زدن توافق هستهای ایران همچنین ضربهای زودهنگام بر مذاکرات هستهای آینده با کره شمالی وارد خواهد کرد. به احتمال زیاد ترامپ معتقد است که بر هم زدن توافق هستهای ایران تا حدی به کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی نشان خواهد داد که وی (ترامپ) توافق «بد» منعقد نمیکند. اما در واقع، کیم جونگ اون از خود خواهد پرسید که آیا اصلا ٌ. میتواند به توافقی که رئیس جمهور آمریکا پیشنهاد میکند، اعتماد کند.
در نهایت، اگر کاخ سفید توافق هستهای ایران را پاره کند، چیزی را نصیب آمریکا خواهد کرد که کمتر از همه به آن نیاز دارد، یعنی انزوای بین المللی. توافق هستهای ایران با مذاکره آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه، و چین، هماهنگی اتحادیه اروپا، و تصویب شورای امنیت سازمان ملل با ۱۵ رای موافق و بدون رای مخالف حاصل شد. ترامپ با بر هم زدن این توافق، ایران را منزوی نخواهد کرد، بلکه موجب انزوای آمریکا خواهد شد، و باعث خواهد شد متحدان و شرکای آمریکا چین و روسیه را حتی بدون ارزشهای غربی، شرکای قابل اتکاءتر و قابل پیش بینی تری قلمداد کنند.
این تصمیم به هیچ وجه موجب تقویت امنیت آمریکا نخواهد شد، بلکه جهش به سوی وضعی نامعلوم با پیامدهای ویرانگر خواهد بود. جلب دوباره اعتماد به آمریکا که به سختی به دست آمد، کار آسانی نخواهد بود. بولتون و ترامپ نباید مرتکب این اشتباه بزرگ شوند.