هفتمین امام شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در هفتم ماه صفر سال ۱۲۸ هجری قمری در ابواء متولد شد و در سال ۱۸۳ هجری قمری در سن ۵۵ سالگی به شهادت رسید.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، پدر بزرگوارش حضرت امام جعفر صادق علیه السلام و مادر گرامی ایشان حمیده است.
میلادش برای امام صادق علیه السلام چنان شادیبخش بود که آن حضرت به همین مناسبت سه روز جشن گرفتند و مردم مدینه را اطعام کردند.
نام مبارکش موسی و القاب و کنیه هایش متعدد است؛ مشهورترین لقبش کاظم و صابر و معروفترین کنیهاش ابوالحسن است.
نقش نگین انگشتری ایشان جمله حسبی الله بوده است.
امامت
او که براساس تقدیر الهی قرار بود پس از پدر بزرگوارش امامت امت را به عهده بگیرد، تحت تربیت فوقالعاده امام صادق مراحل رشد و کمال را پشت سر گذاشت و مرحله نوجوانی و جوانی را طی فرمود، به گونهای که تا آخر عمر، جلال و جمال الهی در صورت و سیرتش مشهود بود.
از حوادث مهم دوران جوانی آن امام، مرگ نا به هنگام برادر بزرگترش، اسماعیل، بود که از الطاف خفیّه الهیّه محسوب میشد و زمینه ساز تثبیت امامت وی شد.
تلاش امام جعفر صادق علیه السلام نیز در این راستا و به منظور جلوگیری از انحراف جریان امامت بود. هر چند بعدها نیز گروهی پیدا شدند و پس از امام صادق علیه السلام معتقد به امامت اسماعیل گشتند و مرگ او را انکار نکردند.
سرانجام پس از شهادت جانگداز امام صادق، موسی بن جعفر علیه السلام در سن ۲۰ سالگی مسئولیت بزرگ امامت و هدایت امّت را در یکی از بحرانیترین دورانها به دوش گرفت.
دوران امامت
از مشکلات روزهای نخستین امامت موسی بن جعفر علیه السلام، ادّعای امامت دروغین برادر بزرگتر حضرت، عبدالله افطح بود که گروهی را به دنبال خود کشید و فرقه «فطحیه» به همین ترتیب شکل گرفت. هر چند با برخورد روشنگرانهی امام، عبدالله با شکست روبرو شد.
دوران ۳۵ ساله امامت موسی بن جعفر مصادف بود با اوج قدرت حکومت بنی عباس و هم زمان با ۴ تن از حاکمان عیّاش و خونآشام عباسی به نامهای منصور دوانیقی، مهدی عباسی، هادی عباسی و هارون الرشید که حضرت نیز به فراخور شرایط زمانیِ حساسِ هر یک، وظیفه سنگین امامت و هدایت امّت را به بهترین شکل ممکن به دوش کشید و اگر چه با حوادث سهمگین و خونینی همچون واقعه فَخ و شهادت مظلومانه گروهی از آل علی علیه السلام روبرو شد، ولی لحظهای از وظیفه خطیر خود کوتاهی نفرمود: و تلاش مستمر خویش را به طور عمده در محورهای زیر متمرکز ساخت:
اول – تبلیغ دین خداوند و گسترش فرهنگ اسلام، تبیین و تشریح معارف و احکام الهی در قالب احادیث بلند و کوتاه و پاسخ به سؤالات شفاهی و کتبی.
دوم– پرورش انسانهای مستعد و تربیت شاگردان والامقام و شاخص در میدان علم و عمل و حفظ و حراست آنان.
سوم– مبارزه بی امان با حاکمان جور و ستم و غاصبان خلافت و شکستن صولت شیطانی آنان در میدانهای مختلف و تشریح مبانی حق.
چهارم– تربیت یاران مدیر و مدبّر و خود ساخته و نفوذ دادن آنان در مراکز حساس حکومتی، تا مرز وزارت و استانداری، به منظور خنثیسازی نقشههای مخرب و دینسوز دشمنان، کمک به مظلومان و محرومان و دفاع از حریم شیعیان.
پنجم– ساماندهی شیعیان با شیوههای مختلف تربیتی، عملی، مناظرههای سیاسی.
امام علیهالسلام در این مسیر، نهایت تلاش خویش را مبذول داشت و در مواقع لازم از اهرمهای فوقالعادهای همچون استفاده از معجزه، دعای مستجاب و بهکارگیری علم امامت امام کاظم علیه السلام بهره برد.
رفتار حضرت در زندگی و همچنین در دوران طولانی زندان در زمینههای مختلف عبادی، تربیتی، ارتباط با دیگران، و تأثیرگذاری بر دوست و دشمن چنان عمیق و مؤثر بود که هارون حاکم ستمکار وقت در نهایت دستور داد سندی بن شاهک، امام علیه السلام را در ۲۵ رجب سال ۱۸۳ هجری قمری در ۵۵ سالگی با خرمای زهرآلوده به شهادت برساند.
شهادت امام
سعی فراوان دستگاه حکومتی هارون برای مخفی نگهداشتن شهادت امام علیه السلام و تلاش گسترده آنان برای عادی جلوهدادن مرگ حضرت، نشانهی پایگاه رفیع اجتماعی امام و وحشت عباسیان از اوست.
پیکر مطهرش پس از تحمّل سالها زندان به طور معجزهآسایی توسط فرزندش علی بن موسی الرضا علیه االسلام غسل داده شد و در مقابر قریش در مدینه السلام ـ. در حاشیه بغداد ـ. مدفون شد. مزار شریفش مورد توجه عموم قرار گرفت و سالها بعد نوه بزرگوارش حضرت امام جواد علیه السلام در کنارش دفن شد و شیعیان دلباختهی آنها شهر کاظمین را در کنار تربت پاکشان تأسیس کردند.
از امام موسی بن جعفر دریای بیکرانی از معارف اسلام در توحید و نبوت و امامت و معاد، و احکام و آداب تربیتی ـ. اخلاقی در قالب هزاران حدیث کوتاه و بلند، شاگردان عالم عامل و سیره عملی ارزشمند در میدانهای مختلف، و نسلی پاک و با برکت به یادگار مانده است.
سخنان برگزیده:
* امام رضاعلیه السلام: زیارَةُ قَبرِ أبی مِثلُ زِیارَةِ قَبِر الحُسَینِ؛ زیارت قبر پدرم، موسی بن جعفرعلیه السلام، مانند زیارت قبر حسینعلیه السلام است.
* روایت شده است: أنّهُ (الکاظِم َعلیه السلام) کانَ یَبِکی مِن خَشیَةِ اللَّهِ حَتّی تَخضَلَّ لِحیَتُهُ بِالدُّمُوعِ؛ امام کاظم همواره از بیم خدا میگریست، چندان که محاسنش از اشکتر می شد.
* امام کاظم علیه السلام: ثَلاثٌ مُوبِقاتٌ: نَکثُ الصَّفَقَةِ و تَرکُ السُّنَّةِ و فِراقُ الجَماعَةِ؛ سه چیز تباهی میآورد: پیمان شکنی، رها کردن سنّت و جدا شدن از جماعت.
* امام کاظم علیه السلام: عَونُکَ لِلضَّعیفِ أفضَلُ الصَّدَقَةِ؛ کمک کردن تو به ناتوان، بهترین صدقه است.
* امام کاظم علیه السلام: لَو کانَ فِیکُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائمُنا؛ اگر به تعداد اهل بدر (مؤمن کامل) در میان شما بود، قائم ما قیام می کرد.
* امام کاظم علیه السلام: لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ؛ کسی که هر روز خود را ارزیابی نکند، از ما نیست.
* امام کاظم علیه السلام: ما مِن شَیءٍ تَراهُ عَیناکَ إلّا و فیهِ مَوعِظَةٌ؛ در هر چیزی که چشمانت می بیند، موعظه ای است.
* امام کاظم علیه السلام: مَن کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَف َّ اللَّهُ عَنهُ عَذابَ یَومِ القِیامَة؛ هر کس خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب خود را در روز قیامت از او باز می دارد.
* امام کاظم علیه السلام: إذا کانَ ثَلاثَةٌ فی بَیتٍ فَلا یَتَناجی إثنانِ دونَ صاحِبِهِما فَإنَّ ذلِکَ مِمّایَغُمُّهُ؛ هر گاه سه نفر در خانه ای بودند، دو نفرشان با هم نجوا نکنند؛ زیرا نجوا کردن، نفر سوم را ناراحت می کند.
* امام کاظم علیه السلام: إیّاکَ أن تَمنَعَ فی طاعَةِ اللَّهِ فَتُنفِقُ مِثلَیهِ فی مَعصِیَةِ اللَّهِ؛ مبادا از خرج کردن در راه طاعت خدا خودداری کنی، و آنگاه دو برابرش را در معصیت خدا خرج کنی.
* امام کاظم علیه السلام: لاتُذهِبِ الحِشمَةَ بَینَکَ و بَینَ أخیکَ وَأبْقِ مِنها فَإنَّ ذَهابَها ذَهابُ الحَیاءِ؛ مبادا حریم میان خود و برادرت را (یکسره) از میان ببری؛ چیزی از آن باقی بگذار؛ زیرا از میان رفتن آن، از میان رفتن شرم و حیا است.
* امام کاظم علیه السلام: أبلِغ خَیراً و قُل خَیراً ولا تَکُن أمُّعَةً؛ خیر برسان و سخن نیک بگو و سست رأی و فرمانبرِ هر کس مباش.
* امام کاظم علیه السلام: المُصیبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ و لِلجازِعِ اثنَتانِ؛ مصیبت برای شکیبا یکی است و برای ناشکیبا دو تا.
* امام کاظم علیه السلام: الصَّبرُ عَلَی العافِیَةِ أعظَمُ مِنَ الصَّبرِ عَلَی البَلاءِ؛ شکیبایی در عافیت بزرگتر است از شکیبایی در بلا.