زینب (سلام الله علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، مرکز اصفهان، در نیمه رجب پایان یافت؛ یک سال و نیم شیون و آه،یک سال و نیم دلهره ، غصه و درد و یک سال و نیم فراق از حسین(ع).
نیمه رجب از دل شکستگی های شیرزنی حیدری می گوید که زخم زبان ها و تازیانه های بی رحمانه دشمنان را در چهل منزل تاب آورد اما دوری از حسینش را هرگز. بانوی صبور کربلا! در این یک سال و نیم غمِ فراق ، مرغ دلت را از مدینه راهی نینوا می کردی تا بوی خون حسین مظلومت را از لابه لای خاک های گرم کربلا استشمام کنی! ای عالمه بی معلم!در این یک سال و نیم چه نیکو رسالتت را به پایان رساندی و با کوله باری از رنجِ شهادت عزیزان، مسوولیت عظیم پیام رسانی عاشورا را به مقصد رساندی!ای مادر اشک ها و مصیبت ها! صدای غمگین خاک سرخ کربلا با غم های قلب اندوهگینت آمیخته و بغض تلخ آب فرات نیز به یاد اشک های مظلومانه تو تا قیامت راوی العطش قافله کربلاست.ای پرستار زخم های عاشورایی! تو بانویی هستی که از ایوب پیامبر، صبر نشانی داری،از جد بزرگوارت رحمت ؛ از مادرت حجب و حیا و از پدرت شجاعت و بلاغت!ای عالمه بی معلم! تو مکتب نرفته، دانشمند عالم وجود شدی و آموزگار درس ایثار و استقامت! ای دختر مکه و منا! تو با صبر پیامبرگونه ات، راهنمای شیر دل کاروان اسیران بودی و در کوفه و شام با خروش زهرایی و خطبه های آتشینت شوکت دروغین حکومت یزید را فرو ریختی و چه زیبا در مجلس ابن زیاد پاسخش را دادی که "ما رأیتُ الّاجمیلا"ای دختر خورشیدهای فروزان! این روزها هم مثل همه روزهای یک سال ونیم گذشته تصویر خونین ظهر کربلا را مرور می کنی؛ آنگاه که شمر ملعون خنجر کینه اش را با قساوت بر گلوی برادرت فرو برد و تو غریبانه با اشک و آه بر روی خاک گرم کربلا سر نهادی.و باز با خودت مرور می کنی عاشورای سال 61 هجری را، آن صحرای داغ ، آن لب های از عطش ترک خورده، آن پاهای پر از آبله ، آن پیکرهای قطعه قطعه شده ، آن خیمه های سوخته شده ،آن بیمار تب دار، آن......و باز بغض در گلوی خسته ات می شکند وقتی می خواهی ماجرای "تل" و"قتلگاه" را مرور کنی؛باغ دلت رنگ خزان می گیرد و دیگر نایی برای نفس کشیدن نمی ماند!ای زهراترین ستاره ی زهرا! حالا در نیمه رجب کابوس دردناک این یک سال و نیم نبودن حسینت پایان می یابد؛ تو به عرش پرواز می کنی و می بینی در کنار حسین(ع)هستی و حسن(ع)،مادرت را می بینی، پدرت امیرمومنان و جدت رسول الله را!و نیمه رجب سال 63 یعنی پایان قصه غصه هایِ تلخِ فراقِ تو از برادرت حسین(ع)، یعنی رسیدن به امام و پیشوایت اباعبدالله(ع)ای بانوی صبور صحرای کربلا! به حرمت دیدگان پر اشکت در این یک سال ونیم جدایی و دوری از امام دعا کن ، قصه تلخِ فراقِ ما شیعیان از مولایمان حضرت مهدی(عج) هم به زودی زود با وصالی شیرین به پایان رسد.
نگارنده:مرضیه قاسمی
عزاداری معتکفان کاشانی