سرپرست معاونت امور فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان: نمیتوان جایی را شهر نامید؛ اگر ایستگاه قطار، کتابفروشی، پستخانه و تئاتری فعال نداشته باشد، حضور تئاتر در میان موارد یاد شده، نشانگر جایگاه ارزشمند این هنر در جامعه است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز ایلام؛ در تمام مدتی که کنارش هستی چشمت، گوشت، قلبت، فکرت با اوست،اصلاً چشم از آن
نمایش، با زندگیِ انسان ها عجین شده است و چیز زیادی هم از ما نمی خواهد. او فقط جایی می خواهد برای زیستن و ادامه دادن، تا بتواند از ما و احساساتمان بگوید، از آرزوهای دست یافته و نیافته امان، از آداب و رسومی که گاهی زندگی کردنی ست و گاهی دست و پا گیر و در یک کلام، او می خواهد تصویری از "زندگی" را بر روی صحنه ی نمایش، تقدیم نگاه های رودر رویمان کند، تصویری که گاهی سرشار از ناگفته های زندگیِ واقعی است.
و اما در خصوص پیشینیه ی تئاتر در ایران، سخن بسیار گفته شده است، بنابراین با نگاهی اجمالی و گذارا به آن می پردازیم.
تاریخچه ی تئاتر در ایران به هزاره ی پیش از میلادِ مسیح (ع) باز می گردد. این نمایش ها در ابتدا بزرگداشت اسطوره ها و شخصیت های بزرگ ملی بودند که پس از اسلام و پیوند با واقعه ی کربلا، با تغییراتِ محتوایی، در قالب تعزیه به نمایش درآمدند.
"روحوضی"، "سیاه بازی" و "خیمه شب بازی" انواع دیگری از نمایش هایی است که تا دهه های اخیر می توانستیم رگه هایی از آن ها را در سطح کشور ببینیم.
اما اولین برخورد ایرانیان با مقوله ای که از آن به تئاتر تعبیر می شود، مربوط به زمان "ناصرالدین شاه" است.
"ناصرالدین شاه" در پی مسافرت های خود به اروپا و مشاهده ی تئاترهای غربی، دستور ساخت "تکیه ی دولت" را برای تحول تعزیه صادر کرد. همزمان با این تحولات، اولین نمایشنامه های غیرمذهبی در خصوص اوضاع اجتماعی ایران، به قلم "میرزا ملکم خان" نوشته شد و ترجمه هایی از نمایشنامه های دیگر کشورها نیز انتشار یافت. همچنین به دستور "ناصرالدین شاه" در "دارالفنون" که زیر نظر "علی اکبر مزین الدوله" ی نقاش بود، نیز تئاتری دایر شد.
از آن پس به تدریج گروه ها و نمایش خانه هایی در ایران شکل گرفتند.
و اما پیشینه ی تئاتر ایلام بر اساس روایات و مستندات موجود، از جمله عکس های باقی مانده از گذشته ی این دیار، به دهه ی "40" می رسد. بنابر شنیده ها در آن زمان، نمایش هایی با اصطلاح و تلفظِ "تیاتر" در قالب طنزهای کوتاه و به مناسبت های مختلفِ ملی برای مقاماتِ استان اجرا می شده است.
به استناد تحقیقاتِ "یک کارگردان تئاتر در استان" تئاترهای اولیه به همت " عباس گهرسودی" بنیان گذاشته شده به گونه ای که او و همگروهی هایش (اکرم حاضر دستان و هوشنگ بختیاری) بدون متن و نمایشنامه، به صورت میان پرده ای به اجرا می پرداختند.
"محراب آقایی" تأکید می کند: با توجه به این که مکانی برای اجرای تئاتر نیز در دسترس نبوده است، این گروه، با پهن کردن فرش بر روی تعدادی چهار پایه، سکویی فراهم کرده و در خیابان ها به اجرای تئاتر می پرداختند.
به گفته ی وی این گروه، اولین تئاتر استان ایلام را با موضوع "اصلاحات ارضی" اجرا کردند؛ کارهایی که بیشتر با نگاه انتقادی و طنزگونه شکل می گرفت و معمولاً بین 10 تا 15 دقیقه نیز به طول می انجامید.
آقایی افزود: فعالیت گروه های تئاتر تا دهه ی "60" به همین شیوه ی غیرحرفه ای ادامه پیدا کرد و تنها تحول آن، انتقال اجراها به سالن آمفی تئاتر آموزش و پرورش بود که آن هم در زمان جنگ تحمیلی بر اثر بمباران، تخریب شد.
" حشمت آقایی" از بنیانگذاران تئاتر دانش آموزی در استان نیز می گوید: در دوران جنگ تحمیلی زیر چادرها به تمرین تئاتر می پرداختیم و اتفاقاً با وجود تحمل مشقات فراوان، مقام های خوبی هم در سطح کشور کسب می کردیم.
واما براساس اطلاعات موجود، تئاتر حرفه ای با "سید وحید میرمبینی" معرفی می شود؛ نامی که پیشکسوتانِ تئاتر او را بهتر میشناسند و با او دوران شکوفایی تئاتر ایلام را سپری کردهاند.
"وحید میرمبینی" سهم زیادی در روند شکل گیری تئاتر ایلام داشته است. سال "1361" که به ایلام آمد جنگ، سایه ی سنگینی بر سر این شهر، انداخته بود. او تنها دانش آموخته ی رشته تئاتر بود و از اهالی شمال کشور که دورانِ "طرح خدمت در مناطق محروم" را در ایلام سپری می کرد. قرار بر این بود که مسئولیت امور هنری ارشاد را به عهده بگیرد، تئاتر تا حدودی به انزوا رفته بود. لیستی از هنرمندان را تهیه و از آن ها دعوت کرد تا نبض فرهنگ را در شهر ایلام به جریان بیندازند.تصمیم گرفت که کارگاه تئاتر را راه اندازی کند، تا این که نمایش "رولت روسی" با همت و تلاش افرادی چون "علی باسره" و "امیدیانپور" به روی صحنه رفت، مدتی بعد، خودِ او "حماسه مهران" را نوشت و در تنها سالنی که امکان اجرای تئاتر در آن وجود داشت، یعنی سالن "شهید رجایی" به تمرین پرداخت. دقیقاً ده روز مانده به اجرا، کار به خاطر بمباران تعطیل شد. آن روز افراد زیادی از مردم شهر به شهادت رسیدند، بعد از وقفه ای دو ماهه، در یک کانتینر، دفتر کارش را راه اندازی کرد. در همین زمان بود که با جوانی جویای هنر به نام "جعفر نورمحمدی" آشنا شد. نمایش "سیزوئه بانسی مرده است" که "میر مبینی" گارگردانش بود و او بازیگر، اولین بهانه ی این آشنایی بود. دوستی این دو هنرمند با هم ادامه پیدا کرد.
"جعفر"، جوان خوش فکری بود که تئاتر را به صورت جدی پیگیری میکرد. تا این که بالأخره در سال "1367" انجمن نمایش را با هم تأسیس کردند و به این ترتیب ایلام جزء اولین استان هایی شد که آن زمان انجمن نمایش داشت. افرادی مانند: "حسین خورانی"، "فرهاد و کبیربسطامیها"، "ضیاء رضایی"، "همت الفتی"، "عزت آقایی" و بسیاری دیگر به عضویت این انجمن درآمدند.
در شهرستان ها هم تئاتر جریان پیدا کرد، "مرتضی هواسی" و "محمدرضا وافری" در "ایوان"، "مجید متقی" در "آبدانان" و گروه هایی هم در "دهلران" و "آبدانان" فعال شدند.
از دهه ی هفتاد به بعد "جعفر نورمحمدی" نیز با رفتن به شهرستان های مختلفِ استان با تلاش های بی وقفه ی خود به آموزش تئاتر پرداخت و زمینه رشد و ترقی آن را در کنار دوستانش فراهم کرد. کم، کم کارگاه های آموزشی رونق گرفتند و خلاقیت ها به اوج رسید. حالا بچه های ایلام حتی عناوین مختلف جشنواره ها را نیز از آنِ خود می کردند و تئاتر ایلام به روی سکوی برترین ها رفت.
یک کارگردان تئاتر و دانش آموخته ی سینما نیز نام خود را در زمره ی اولین های حوزه ی تئاتر حرفه ای ایلام ثبت کرده است.
"وحید اسلامی" با بردن تئاترِ "غروب ذوالفقار" بر روی صحنه ی نمایش که در خصوص شهادت مولای متقیان – حضرت علی (ع) – است، آغاز کننده ی ساخت تئاتر مذهبی در ایلام، لقب می گیرد.
"وی" می گوید: تئاتر مذهبی و صحنه ای، شکل تغییر یافته و مدرن تعزیه ی میدانی است که برای اولین بار به همت هنرمندان ایلامی در استان کلید خورده است.
"اسلامی" تأکید کرد: تا قبل از "غروب ذوالفقار" شاهد تئاترهای مذهبیِ وارداتی از سایر نقاط کشور به استان بودیم ولی بعد از این تجربه و نیز کار دوم که با عنوان "واقعه در واقعه" در خصوص حادثه ی کربلا انجام شد این حرکت در میان هنرمندان ایلامی آغاز و تئاتر مذهبیِ مدرن شکل گرفت.
با انتخاب بُرش هایی از زندگی به روی سِن می آید؛ قصه ای که یا تداعی گذشته های فراموش شده است و یا می شود با آن همزاد پنداری کرد؛ حرف هایی که باید با زبان دل گفته شود تا بتواند بر دل بنشیند و چه زبانی بهتر از زبان ادبیات؛ هنری که نقشِ مکمل تئاتر را بازی می کند. به سخنی دیگر این دو، همزیستی تنگاتنگی را در طول تاریخ از خود به نمایش گذاشته اند.
" یک کارشناس ادبیات فارسی" می گوید: تئاتر، زبان نافذی دارد که اگر با ادبیات و رمانهای جاودان، آمیخته شود اثر بسیار عمیقی در روح و روان انسانها بر جای میگذارد که محو شدنی نیست.
"مریم کسایی" توصیف کرد: تئاتر، زادهی ادبیات و فرزندِ آن به شمار میرود؛ چرا که این هنر، مجموعهای از «حرکات» و «اصوات» است که هر دو، جزء و عضوی از ادبیاتهستند.
"وی" اضافه کرد: هر رفتاری که روی صحنه از بازیگران میبینیم، هر نوشتاری که نویسنده به عنوانِ نمایشنامه مینویسد و هر بخشی که کارگردان برای انتقالِ مفهومی به مخاطب، انتخاب می کند؛ همه و همه، دارای ذاتِ ادبی هستند. بنابراین به سخنی دیگر تئاتر و ادبیات همزاد یکدیگرند.
در اوایل قرن "بیستم" دکتر "مورنو"، "سایکودرام" یا "تئاتردرمانی" را در "وین" بنیانگذاری کرد. او در سال (١٩٢١) "سایکو درام" را (علم کشف حقیقت) نامید و موضوع آن را چنین تعریف کرد: "تئاتر درمانی" نوعی کاوش علمی برای دریافت حقیقت از طریق شیوه های نمایشی است.
به گفته یک دکترای روانشناسی: در "تئاتردرمانی" به فرد کمک می شود تا به جای تنها صحبت کردن در مورد یک مسأله، با تجسم و بازی کردن، (روان درمانی مرسوم) موضوع را بازنگری کرده و برای آن راه حل مناسب پیدا کرد.
"امیر مهردادی" افزود: در روش های "تئاتردرمانی"، عمل و اجرا در هم تنیده و به ارتباط و تناقض آن ها پی برده می شود.
و اما" طیبه صیدمحمدی" نامی که مترادف است با افتخارات بسیاری که او در عرصه ی هنر تئاتر کسب کرده است. کسی که اولین قدم هایش را در فضایی برداشته که مردم با عینک بدبینی به تئاتر و حضور زنان در این رویداد نگاه می کردند.
او می گوید: راه، بسیار سخت بود به گونه ای که کارگردان ها از متن هایی استفاده می کردند که "کاراکتر" زن نداشته باشد؛ اما عشق و علاقه به هنرِ بازیگری، سختی ها را هموار می کرد تا این که بالأخره امروز شاهد درخشش بانوان در این عرصه هستیم.
"صیدمحمدی" با اشاره به جایگاه قابل تأمل تئاتر ایلام در کشور، خواستار توجه مسئولان و ایجاد "بلک باکس" – مکانی برای تمرین تئاتر- شد و افزود: فرزندان تئاتر، سالهاست که چشم به راه عملی شدن وعده ها در این خصوص هستند.
"مسئول انجمن تئاتر استان" با اشاره به روند رو به رشد تئاتر ایلام گفت: قشر جوان این روزها به صورت ریز بینانه، تئاتر را دنبال و با نگاهی حرفه ای متن ها را گزینش می کنند.
"سعید خیراللهی" ایجاد زیر ساخت های تئاتر را از اولویت های مهم در این عرصه عنوان کرد و یادآور شد: توجه به این امر و نیز حمایت های معنوی مسئولان، مانع مهاجرت هنرمندانِ این حرفه از ایلام خواهد شد.
"معاون امور هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان"، با بیان این که تئاتر متعهد ایلام، با توجه به ظرفیت مرزنشینی آن، امروز جایگاه ویژه ای در سطح کشور دارد، افزود: جشنواره ی تئاتر شرهانی، برای دومین سال پیاپی با شکوه تمام برگزار شد و هم اکنون نیز تئاتر "فاتحان آسمان" در مناطق عملیاتی استان در حال اجراست.
"عظیم ایدی"اظهار کرد: هفت گروه دیگر نیز با نمایش نامه های: "کوله بار"، "برگشتی از نو"، "عباس"، "کانالی پر از ماه مهربانی"، "چه سرسبز بود گردان من"، "نذر صلوات" و "دوربین خاطرات" در مزار شهدای گمنام دهلران، یادمان شهدای شرهانی، نقطه صفر ایثار -"قلاویزان" مهران-، مزار شهدای صالح آباد و صحن بیرونی امامزاده علی صالح "ع" به اجرا می پردازند.
" سرپرست معاونت امور فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام" با بیان این که: نمیتوان جایی را شهر نامید؛ اگر ایستگاه قطار، کتابفروشی، پستخانه و تئاتری فعال نداشته باشد، گفت: حضور تئاتر در میان موارد یاد شده، نشانگر جایگاه ارزشمند این هنر در جامعه است.
"یونس قیطانی" اضافه کرد: با وجود ضعف در زیرساخت های فرهنگی و هنری، خوشبختانه در سال های اخیر در خصوص تأسیس و توسعه ی فضاهای هنری، اقدامات خوبی صورت گرفته است.
تخصیص زمین، اخذ موافقت برای تأمین اعتبارِ "تالار بزرگ فرهنگی، هنری استان" و همچنین "برج هنر ایلام" از مواردی بود که "قیطانی" به آن ها اشاره و تشریح کرد: با این وجود اذعان می کنیم که جای خالی مراکز آکادمیک نیز در استان، با وجود ظرفیت هنرمندانِ مستعد به چشم می خورد.
"وی" تصریح کرد: وجود مراکز آموزش عالی در حوزه ی هنرهای نمایشی موجب بده بستان ها، زایش گفتگوییِ اساتید و هنرمندانِ شاخص کشور در هر منطقه ای می شود؛ امری که با نفوذ به بدنه ی عوامِ جامعه در نهادینه و بومی کردن این هنر فاخر، نقش به سزایی دارد.
و آن هایی که برای جاودانه شدن، به دنبال "آب حیات" بودند؛ اگر می دانستند که هنر، همان آب حیاتی ست که انسان را جاودانه می کند؛ بدون شک یا به هنر می کوشیدند و یا برای آن... .
*** زهرا پور اسماعیل