آیا دیدار ترامپ با بن سلمان با دیدار روزولت و عبد العزیز قابل مقایسه است؟
تبليغات گسترده اي که در خصوص ديدار وليعهد عربستان با رئيس جمهور امريکا منتشر شده، اين سوال را مطرح کرده است که آيا مي توان اين ديدار را با ديدار تاريخي فرانکلين روزولت با عبدالعزيز بن سعود مقايسه کرد؟
هر چند برخی از تحلیل گران دیدار محمد بن سلمان ولیعهد عربستان با دونالد ترامپ را در واشنگتن به دیدار تاریخی فرانکلین روزولت رئیس جمهور وقت امریکا با عبد العزیز بن سعود پادشاه وقت و بنیانگذارعربستان بر روی عرشه کشتی یو اس اس کوینسی در سال 1945 تشبیه می کنند که به معامله نفت در برابر امنیت انجامید اما با توجه به تغییر شرایط بین المللی و کاهش نیازهای نفتی امریکا به عربستان این شبیه سازی نمی تواند درست باشد و لذا کودتاگران حاکم بر ریاض به رهبری محمد بن سلمان نمی توانند چندان به حمایت های امریکا دلخوش کنند.
دیدار روزولت و عبد العزیز بن سعود درست زمانی صورت گرفت که امریکا در واپسین روزهای پایان جنگ جهانی دوم با خطر رو به افزایش جدیدی تحت عنوان کمونیسم مواجه شده بود که امنیت و بقای نه تنها امریکا بلکه بقیه نظام های سرمایه داری را کاملا به خطر انداخته بود و از دیگر سو امریکا و دیگر کشورهای اروپایی برای رهایی از خرابی های جنگ جهانی دوم به نفت عربستان نیاز داشتند اما اکنون نه خطری مثل کمونیسم امریکا را تهدید می کند که امریکا صرف نظر از حزب حاکم بر این کشور تمام تلاش خود را برای مقابله با آن بکار گیرد و نه اینکه مثل آن دوران به نفت عربستان نیاز دارد چراکه اکنون در سایه استخراج نفت شیل امریکا خود به یکی از صادرکنندگان نفت تبدیل شده است ولذا همچنانکه در جریان دیدار محمد بن سلمان و ترامپ نیز دیده شد امریکا و شخص ترامپ فقط چشم به سرمایه های عربستان دوخته است و با اتخاذ استراتژی فریب در چارچوب رئالیسم تهاجمی می خواهد با هراس افکنی از یکسو نسل تازه به قدرت رسیده در عربستان را به خریدهای تسلیحاتی و اجرای دیگر پروژه های بلندپروازانه که هیچ تناسبی با شرایط و امکانات این کشور ندارد وادار کند و از دیگر سو عربستان را در شرایطی قرار دهد که برای تامین هزینه های خود چوب حراج بر سهام بزرگترین شرکت در امد زایی خود یعنی آرامکو بزند و از این طریق نیز سودهای سرشاری را نصیب شرکت های امریکایی بکند.
بررسی های موجود حاکی از این است که امریکا و دولت ترامپ از محل اجرای قراردادهای نظامی و تجاری خود با عربستان قادر به ایجاد 4 میلیون شغل در امریکا خواهد بود حال آنکه اجرای این قرار دادها بخصوص در بخش نظامی فقط سرمایه های این کشور را همچنانکه در یمن دیده می شود به هدر می دهد و چهره آن را بیش از پیش در بین جهانیان مخدوش می سازد. در مجموع می توان گفت محمد بن سلمان و جناح کودتا گرتمام تخم مرغ های خود را بر سند تجدیدنظرطلبان حاکم بر کاخ سفید به ریاست ترامپ و در تل آویو به ریاست نتانیاهو گذاشته و در عین حال پل های پشت سرخود را نیزخراب کرده است حال آنکه هیچ اطمینانی وجود ندارد که همین تجدید نظرطلبان در دوره های بعدی نیز بتوانند در انتخابات داخلی برنده شوند و به اجرای قراردادهای دولت ترامپ با عربستان پایبند بمانند.
---------------------
احمدکاظم زاده