شهدا راهنما هستند، برای همه ما از قافله جاماندگان، در طلائیه میتوان چشم دل باز کرد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما در اینجا میتوان نفس را زیر پا گذاشت. در طلائیه میتوان خدا را پیدا کرد و به شهر بازگشت.
اینجا طلائیه است؛ سرزمین شهیدان در هر گوشه این خاک، شهیدان قدم گذاشتند. طلائیه روزهای سخت عملیات خیبر را از یاد نمیبرد؛ تو هم از یاد مبر. روزهایی که رعنا قامتان جوان، پا در معبر شهادت گذاشتند و آتش توپ و خمپاره ها و مسلسل ها و چه میدانی تو که آتش نشان های طلایی چه بود.
«کسانی که در طلائیه جنگیدند، اگر در کربلا هم بودند، مقاومت می کردند.»
اینجا روزهای سختی را به یاد دارد. جنگاورانی که با دستان خالی به نبرد با دشمن رفتند. محمد ابراهیم همت و یارانش، حسین خرازی و خیل جنگاورانش، آن روزها، همه در اینجا بودند. در آن روزها، در هر گوشه این دیار خون می بارید. و اگر خوب گوش بسپاری، می توانی زمزمه شبانه جنگاوران را با گوش دل بشنوی. و صدای چکاچک شمشیرهاشان را.
آداب زیارت را به جا آورد نیت کن که شهیدان با تو هم کلام شوند. با تو سخن بگویند.
وضو بگیر و طاهر شو، کفش ها را در بیاورد و پا برهنه شو، آنگاه گام بردار بر هر گوشه خاک همانند آنکه بر کربلا و مشهد شهیدان قدم می گذاری.
شهدا راهنما هستند، برای همه ما از قافله جاماندگان،در طلائیه می توان چشم دل باز کرد. در اینجا می توان نفس را زیر پا گذاشت. در طلائیه می توان خدا را پیدا کرد و به شهر بازگشت.
طلائیه در غرب استان خوزستان و در منتهی الیه جنوب غربی شهرستان دشت آزادگان قرار دارد. برای رسیدن به این مکان.
پس از طی مسافتی حدود ۴۵ کیلومتر از جاده اهواز-خرمشهر، به یک سه راهی به نام طلایی میرسید. از آنجا که یک جاده فرعی به سمت غرب و تا نزدیکی مرز ایران و عراق می رود. این منطقه تا شعاع چند کیلومتری، طلائیه نامیده میشود.
مرز ایران در محدوده طلائیه به صورت یک زاویه قائمه است که به آن «دال طلائیه» گفته می شود. منطقه طلائیه از جنوب و غرب به کشور عراق، از شرق به کوشک و از شمال به سرای فتح و چهارراه برزگر می رسد. ۳۱ شهریور ۵۹ لشکر ۵ مکانیزه عراق از نشوه به طلائیه حمله و آن را اشغال کرد. آنها ابتدا پاسگاه قدیم طلائیه و سپس پاسگاه و سپس پاسگاه جدید را تصرف کردند.
یک گردان از لشکر ۹۲ زرهی، در برابر این لشکر مقاومت کرد. ولی موفق نشد هجوم ارتش عراق را متوقف کند. عراقی ها هجوم خود را ادامه دادند و در انتها، یک شاخه از آن به سمت رودخانه کرخه کور رفت و دب حردان را در جنوب اهواز اشغال کرد و یک شاخه هم به سمت رودخانه کارون و مناطق اطراف آن هجوم برد.
این منطقه، پس از اشغالی، تا مرحله دوم عملیات بیت المقدس در دست دشمن باقی ماند. نیروهای ما روز ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۱، دشمن را از جاده اهواز-خرمشهر تا مرزهای بین المللی عقب راندند.
شب هجدهم اردیبهشت، عراق که احساس کرد عقبه اش در جنوب اهواز مورد تهدید قرار گرفته، از دروازه های اهواز عقب نشینی کرد و تا طلائیه عقب نشست. اما مهم ترین صحنه های جنگ، وقایعی است که در عملیات خیبر در طلائیه رویداد.