سالانه مبلغ 26 میلیارد تومان فقط در شهر تهران برای کالاهای مصرفی هزینه میشود در حالی که اگر این مبلغ هزینه صرف پس انداز و سرمایهگذاری بشود خیلی میتواند به توسعه کشور کمک کند.
چکیده نشست:
ـ مصرفگرایی یعنی خرید هرچه بیشتر و مصرف هرچه بیشتر توام با دور ریختن هرچه بیشتر کالاها
- یک خانوار شهری در تهران به طور متوسط سالانه 13 میلیون تومان خرج کالاهای مصرفی می کند. و از این مقدار 10 میلیون تومان خرج کالاهای غیر خوراکی و مصرفی می شود.
- سالانه مبلغ 26 میلیارد تومان فقط در شهر تهران برای کالاهای مصرفی هزینه میشود در حالی که اگر این مبلغ هزینه صرف پس انداز و سرمایهگذاری بشود خیلی میتواند به توسعه کشور کمک کند.
- از حدود 80سال قبل با افزایش صادرات نفت و افزایش در آمد دولت و ضعف تولیدات داخلی و واردات کالای ارزان از خارج مصرفگرایی در ایران آغاز شد.
- دهه 80 و اوایل دهه 90 مصرف گرایی با واردات بی رویه کالاهای درجه 2 و 3 چینی همراه بود اما پس از برجام واردات کالاهای با کیفیت رو به فزونی نهاد و مصرفگرایی در شکل برند گرایی بیشتر گسترش یافت. گرچه کیفیت کالاها تغیر کرد اما همچنان روند مصرف گرایی صعودی است.
پژوهش خبری صدا و سیما: یکی از مواردی که تاثیر زیادی در تغییرات سبک زندگی ما ایرانیان داشته و آثار متعدد اجتماعی فرهنگی و اقتصادی از خود بر جای گذاشته مسئله مصرف گرایی و تغییر الگوی مصرف کالاها و خدمات در میان ما مردم است. این در حالی است که تعادل در مصرف و پرهیز از اسراف و تبذیر یک اصل و توصیه موکد دینی است. دلسوزان و متخصصان حوزههای مختلف نیز مصرف گرایی را آفت استقلال و مانع توسعه و تعالی کشور می دانند و بارها در بیانات رهبر انقلاب نسبت به رشد مصرفگرایی و تبعات منفی آن هشدار داده شده است. ایشان « اسراف را یک بیماری اجتماعی» می دانند که « روزبهروز شکافهای طبقاتی بین فقیر و غنی را بیشتر و عمیقتر میکند.» و در تعیین و ابلاغ سیاست های کلی اصلاح الگوی مصرف مردم و مسئولان را به « مقابله با ترویج فرهنگ مصرفگرایی و ابراز حساسیت عملی نسبت به محصولات و مظاهر فرهنگی مروج اسراف و تجملگرایی» تاکید می کنند. در اینجا با استفاده از سخنان دکتر مریم حسینی فر، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ؛ ضمن بیان چیستی و چرایی گسترش مصرفگرایی و آثار آن بر روند توسعه جوامع، پیشنهاداتی برای کاهش این مسئله در کشور ارائه می شود.
مصرفگرایی چیست؟
مصرف از موانع توسعه است. اگر ما به توسعه نمیرسیم به خاطر مصرفگرایی و عدم حمایت از تولید و عدم گرایش به مصرف تولیدات داخلی است. مصرفگرایی در غرب از زمان انقلاب صنعتی آغاز شد. تا پیش از آن مصرفگرایی نبود و مصرف بر اساس نیاز انسان بود. اما از آن زمان گرایش شدید به مصرف و مصرف گرایی در انسانها گسترش یافت. به گونه ای که هر روز با خرید بیشتر و با دور ریختن بیشتر مصرفشان بیشتر می شد و به نظام سرمایهداری کمک می کردند. بنابراین تعریف مصرفگرایی یعنی خرید هرچه بیشتر و مصرف هرچه بیشتر توام با دور ریختن هرچه بیشتر کالاها. این که ما هرچه بیشتر بخریم مصرف گرا هستیم، نه، مصرف گرایی زمانی است که خریدهای ما منجر به دور ریختن بیشتر می شود. ما ممکن است کالاهایی را مصرف کنیم که نیاز واقعی به آن نداریم. مصرفگرایی فقط در مورد خرید کالاهای ارزان قیمت و کم دوام نیست بلکه مطالعات نشان داده که مصرف گرایی به واسطه مد شامل کالاهای با دوام و گران قیمت و برندها هم می شود. برندهایی که به زودی دور ریخته می شوند.
چگونه نظام سرمایه داری مصرفگرایی را ترویج می کند؟
نه تنها در کشورهای غربی که در سراسرجهان، نظام سرمایه داری انسان را از خود بیگانه و به یک انسان کوکی تبدیل کرده و با کمک ابزار رسانه دچار احساس نیاز و ایجاد نیاز کاذب کرده است. اگر تولیدات،کیفیت بالایی داشته باشد این انسان است که می تواند بر اساس کنشهای مختلف مصرف گرا بشود یا نشود. ولی نظام سرمایه داری می خواهد که تولیداتش بی کیفیت و کم دوام باشند تا زودتر دور ریخته شوند و بلافاصله مدل جدیدتر را بخرند. سرعت تغییرات در تولید و تولید بی کیفیت می تواند باعث گسترش مصرف گرایی شود و سود بیشتری برای سرمایه داری ایجاد کند. خود انسان هم با انفعال و مدگرایی اش به این فرایند کمک می کند و همیشه مصرف گرایی ادامه پیدا می کند.
سرمایه داری اول احساس نیاز کاذب ایجاد و بعد کالایی برای پاسخ به آن نیاز کاذب تولید می کند پیامکهای متعدد روزانه تبلیغ خرید آسان در رسانه ها و یا تلفن همراه، خرید از راه دور و دریافت سریع در محل، این در اختیار قرار دادن و رسانه هایی که خیلی سریع ما را به خواسته هایمان می رسانند می تواند موجب مصرف گرایی هرچه بیشتر شود سرمایه داری هرچه پول دارد از او می گیرد و انسان را که در ابتدا حق انتخاب داشت به تدریج به جایی می رساند که دیگر هیچ قدرت و اختیاری از خود ندارد و تبدیل به یک انسان کوکی می شود. به قول اریک فروم داشتن جای بودن را گرفته و انسان ها به فکر انسان بودنشان نیستند بلکه به فکر هرچه بیشتر داشتن هستند و همه چیز را با پول و کالا می سنجند. کم کم نظام سرمایه داری انسان را تبدیل به انسان کوکی و مثل خمیر بازی می کند که اجازه می دهند که به هر شکلی آنها را در بیاورند.
خطرات مصرفگرایی
- مصرف را می توان به نظر جیمسون یک افیون تلقی کرد. آدم مصرف گرا هر روز به دنبال این است که چه چیزی جدید آمده و چه چیزهایی را باید بخرد و چه چیزهایی را دور بریزد. مصرف می تواند ما را از نقد نظام سرمایه داری غافل کند و فرصت نقد و نگاه نقادانه را از ما می گیرد. بنابراین مصرف تبدیل به افیون می شود.
- مصرف گرایی مانعی برای توسعه است چون باعث میشود واردات مانع تولیدات داخلی شود.
مصرفگرایی در ایران
طبق آخرین امار یک خانوار شهری در تهران سالانه 13 میلیون تومان خرج کالاهای مصرفی می کند که 10 میلیون تومان آن صرف کالاهای غیرخوراکی و مصرفی می شود. در مجموع سالانه 26 میلیارد تومان فقط در تهران برای کالاهای مصرفی هزینه می شود که اگر این مبلغ صرف پس انداز و سرمایه گذاری بشود خیلی می تواند به توسعه کشور کمک کند.
الف) وضع مصرف گرایی قبل از انقلاب
در ایران از 80 سال پیش(سال 1310) با افزایش صادرات نفت درآمدهای نفتی خیلی افزایش یافت و چون در تولیدات داخلی خیلی ضعیف بودیم از این درآمدهای نفتی برای خرید کالاهای خارجی استفاده می شد و با ورود کالاهای خارجی با قیمت پایین و تزریق منابع و درآمدهای نفتی در اقشار مختلف جامعه کم کم مصرف گرایی در کشور کلید خورد. به ویژه تحت تاثیر جنگ جهانی دوم، با کاهش تولید کالاهای ایرانی و گسترش سیاست درهای باز، واردات کالا بیشتر شد و تا سال 1329 (ملی شدن صنعت نفت) مصرف گرایی رو به افزایش بود. سال 1329 با کاهش درآمدهای نفتی در پی ملی شدن صنعت نفت و کاهش واردات، مصرف گرایی کمی کاهش یافت اما در 1332 که دوباره درآمدهای نفتی افزایش یافت واردات کالا خیلی بیشتر از قبل افزایش یافت و دوباره میل به مصرف گرایی افزایش یافت چون همراه با واردات، سیاست تبلیغات رسانه ای، این کالاهای ارزان قیمت را در مقابل کالاهای تولید داخل که قیمت زیادی داشتند قرار می داد و مردم را جذب خود می کرد و مانع توسعه می شد. این روند تا 1335 ادامه یافت. بعد از کودتای سال 1332 تا سال 1348 ارزش واردات به ایران 115567 میلیون ریال گزارش شده است. این رقم در سال 1356 با یازده درصدد افزایش به 103 میلیون تومان رسید. زیرا در دهه 50 سیاست پرداخت یارانه هم به افزایش درآمدهای نفتی و کاهش تولیدات و افزایش واردات اضافه شد. یعنی قیمتها همچنان تثبیت شده بود و درآمدها افزایش می یافت و یارانه هم پرداخت می شد در نتیجه مردم میل بیشتری به خرید و مصرف پیدا کردند و این روند مصرف گرایی را تشدید می کرد.
ب) وضع مصرف گرایی بعد از انقلاب
از سال 1357 با تغییر سیاست های داخلی و خارجی کشور؛ واردات به 73 میلیون تومان کاهش یافت که نسبت به دهه 50 کاهش قابل توجهی نبود اما در 1359 با حمله عراق به ایران مشکلاتی برای تولید بوجود آمد و دوسال بعد به خاطر تحریمها و وضعیت جنگ، چون نمی توانستیم تولید کنیم و نیاز و تقاضای زیادی هم داشتیم، واردات از بعضی کشورهای اروپایی و بعد هم کشورهای شرقی و امریکای جنوبی گسترش یافت و میل به مصرف گسترش پیدا کرد و این باعث شد که در روند توسعه و تولیدات هم با مشکل مواجه شویم. در سال 57 واردات کالاهای مصرفی 140 میلیون و 747 ریال بود که در سال 1360 این رقم به 251 میلیون ریال رسید و این میزان افزایش پیدا کرد تا سالهای پایانی جنگ که ارزش کل واردات به میلیارد رسید و آخرین رقم از این آمار سال 1378 است که تقریبا 202 /22 میلیارد واردات کالاهای مصرفی داشتیم . از دهه80 به بعد آمار واردات کالاهای مصرفی به صورت جزئی و بر اساس نوع کالا تفکیک شده و قابلیت مقایسه با این آمارها را ندارد. در دهه80 و اوایل 90 هم واردات همچنان افزایش یافت. بنابراین تنها کاهش در واردات کالا در این سالها همان موقعی بود که صنعت نفت ملی شد و بعد از آن مصرف گرایی و واردات کالاهای خارجی همواره روند صعودی داشته است.
روند مصرف گرایی در دهه 80 و 90 چه تفاوتی دارد؟
مصرف گرایی دهه 80 و 90 از نظر مدلها و مدها متفاوت است. در دهه 80 ورود کالاهای بی کیفیت و بی دوام و ارزان قیمت چینی به کشور باعث شد که هرچه بیشتر بخریم و بیشتر دور بریزیم. مصرف گرایی که در دهه 80 و اوایل دهه 90 وجود داشت بیشتر در زمینه کالاهای بنجل و ارزان قیمت درجه 3 و 2 چینی بود. بعد از برجام و در چند سال اخیر که برخی تحریمها برداشته شد و کالاهایی به غیر از کالاهای چینی وارد شد از جمله واردات رسمی و غیررسمی کالاهای ترکیه ای. بنابر این در یکی دو سال اخیر مصرف گرایی بیشتر به سمت کالاهای برند و با کیفیت تر رفته و نه کالاهای بی کیفیت چینی. پس این که ورود کالا از چه کشوری باشد دارای اهمیت است ولی تعیین کننده نیست.. کیفیت کالا دارای اهمیت است ولی تعیین کننده نیست.
مصرف و صرف هزینه برای کالاهای غیر خوراکی از 75 تا 89
در سال 75 هر خانوار شهری حدود یک میلیون تومان برای کالاهای غیرخوراکی هزینه می کرد که این رقم در سال 89 به 10 میلیون تومان رسید. در خانواده های روستایی هم صرف هزینه برای کالاهای مصرفی غیر خوراکی در سال 75 حدود 500 هزار تومان در هر خانوار بوده است و گرچه این رقم نصف خانوار شهری بوده است اما میل به مصرف در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری با شدت خیلی بیشتری افزایش داشته است. در سال 1389 هر خانوار روستایی حدودا 4 میلیون تومان برای کالاهای غیر خوراکی هزینه می کرد.
چه چیزی مردم را به سمت مصرف گرایی می کشاند؟
با توجه به تحقیقات میدانی و اسنادی که از سال 89 تا 96 انجام داده ایم عناصر مختلفی کشف شد که باعث می شود مصرف گرایی گسترش پیدا کند و آدمها بیشتر بخرند و بیشتر دور بریزند:
-اهمیت نقش و نظر دیگران در زندگی آدم ها (دیگری مهم): برخی افراد برایشان خیلی مهم است که در نظردیگرانِ مهمشان، مد روز باشند و این باعث می شود که بیشتر مصرف گرا بشوند.
-من مداری: کسانی که فقط خودشان را قبول دارند، درپی متمایز بودن از دیگرانند و به شیوه دیگری مصرف گرا هستند.
-دسترسی به کالاها: اگر کالاهای فراوان در بازار باشد حتی اگر نیاز هم نباشد می تواند منجر به خرید بیشتر شود.
-جذابیت فضای بازار
-واردات و تبلیغات رسانه ای
-تعدد روابط: افرادی که روابط بیشتری دارند بیشتر تمایل به مصرف بیشتر و خرید بیشتر دارند
-قدرت خرید: کسانی که قدرت خرید بیشتری دارند مصرف گرایی بیشتری دارند.
انواع مصرف گرایی
هر یک از این مصرفها اگر منجر به خرید بیشتر و دور ریختن بیشتر شود به مصرفگرایی بیشتر دامن میزند.
اصلاح الگوی مصرف
اصلاح الگوی مصرف، بدین معناست که منابع و کالاها، به جا و به اندوه لازم به کار گرفته شوند و به صورت بهینه و با بیشترین بازدهی مورد استفاده قرار گیرند. این مقوله، به معنای مصرف نکردن و حتی لزوماً به مفهوم کم مصرف کردن نیست و هیچ گونه منافاتی با تامین نیازهای فرد و جامعه در ابعاد گوناگون ندارد.
برخی راهکارها که برای اصلاح الگوی مصرف باید مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان و متصدیان امر قرار گیرند:
ایجاد زمینه مناسب جهت فعالیتهای اقتصادی
تشویق مردم به پس انداز و سرمایه گذاری و مصرف معقول کالاهای داخلی
افزایش آگاهیهای عمومی در زمینه مصرف و مصرف گرایی
تقویت باورهای دینی و تثبیت ارزشهای اخلاقی
اجرای عدالت اقتصادی و جلوگیری از انباشت ثروت، در دست عدهای خاص
پرهیز خواص از تجمل گرایی
منحصر کردن تبلیغات به معرفی کالاها و خدمات تولید داخل
ترویج فرهنگ بازیافت
اصلاح نگرش و اندیشه جامعه و به ویژه دولتمردان
افزایش کیفیت کالای داخلی
نظارت و کنترل دقیق، کافی و علمی به مقوله تبلیغات
توجه به ارزشهای دینی مانند: قناعت و پرهیز از اسراف و تبذیر
کلام آخر
مصرف به خودی خود موتور محرکه اقتصاد و جامعه است و رواج مصرف تا حد بهینه و با رعایت موازین شرعی و در حد اعتدال امری پسندیده است اما زمانی که مصرف هدف زندگی قرار گرفت و فرد به اسراف و تبذیر دچار شد امری مذموم و ناپسند است نهایت این که اصلاح الگوی مصرف و منطقی کردن آن در سطح کلان، هماهنگی و تناسب بین امکانات یک جامعه با نیازها و خواستهای افراد آن، کسب استقلال، اقتصادی و دستیابی به عزت و سرافرازی را ممکن میسازد و در سطح فردی، پرهیز از مصارف غیرضروری و تجملی و متوازن ساختن درآمدها و هزینهها، آرامش روحی و روانی را به همراه میآورد.
اصلاح الگوی مصرف، تنها اصلاح مصرف نیست، بلکه اصلاح نحوهای از زندگی است که مصرف در آن جایگاه ویژهای دارد.
بنابراین لازم است پیامدهای مصرف گرایی که نوعی آسیب اجتماعی است با توجه به دادههای به دست آمده از تحقیقات، تحلیل و برای اصلاح آن برنامه ریزی شود.
پژوهش خبری// پژوهشگر: فریفته هدایتی
* گزارش نشست تخصصي با موضوع: تحلیل جامعه شناختی مصرف گرایی در گذر زمان دکتر مریم حسینی فر، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
ظاهرا همه ی طرفدارهای مقابل جبهه حق، با دروغ کارهاشون رو پیش می برند.
مرسی خیلی به دردم خورد برای فعالیت فردی باید در مورد مصرف گرایی می نوشتم. مرسی