قرآن مهجور است و درباب این مهجوریت همین بس که وقتی برخی آیات و عبارات قرآنی طرح می شود ابتدا انکار می شود تا اینکه آدرس کوچه پس کوچه های آیات وسوره ها بیان می شود. آنگاه تازه انکار جای خود را به شگفتی می دهد، شگفتی درباره کتابی که "تبیان کل شی" است.
مثلا درباره موضوع " دوست پسر داشتن یک زن" غیرت قرآن عجیب است و آن را حتی برای کنیزان و زنان اهل کتاب یعنی بانوان یهودی و مسیحی زشت و ناپسند می داند چه رسد به بانوان مسلمان وآزاده .
مساله دوست و رفیق مرد نداشتن یک زن، به صورت صریح و مشخص دوبار در قرآن با این عبارات آمده است "لامتخذات اخدان"(۲۵ نساء) و"لامتخذی اخدان"( ۵ مائده).
ازهمه عجیب تر اینکه هردو جا این صفت را همردیف زنا می آورد
یکبار در سوره نساء سخن از این است؛ کسانی که نمی توانند با زن مومنه آزاده ازدواج کنند می تواند با کنیز مومنه با اجازه صاحبش ازدواج کند البته به شرطی که آن کنیز زناکار نباشد و رفیق ودوست نداشته باشد.
بار دوم در سوره مائده سخن از حلال ها برای ما مسلمان هاست از حلال بودن غذای پاکیزه می فرماید تا ازدواج با زنان پاکدامن و زنان اهل کتاب البته مشروط براینکه به شکل زنا نباشد و یا"دوست و رفیق "گرفته نشده باشد.
از اعجاز قران این است که خیلی راحت می توان به اشتباهات جوامع پی برد اشتباهاتی که بسیاری از تمدن ها را به نابودی می کشاند.
یادداشت روز ؛احمدملاشاهی