در جريان رقابت ها و تنش ها در شرق آسيا ، مقامات واشنگتن تاکيد مي کنند : دولت آمريکا ،به تعهدات استراتژيک با متحدان منطقه اي ، همچنان پايبند است .
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما ؛ زماني که پيام هاي سفر اخير ترامپ به شرق آسيا و نيز ديدگاه هاي مايک پنس معاون رئيس جمهور را در خصوص منطقه بررسي مي کنيم به يک نقطه مشترک مي رسيم . آن نقطه عبارت است از : اطمينان دادن به دوستان آسيايي مبني براينکه " واشنگتن به وعده هايش در خصوص « تعهدات استراتژيک » درقبال آنها ؛ پايبند است. "
وزير امور خارجه آمريکا نيز سال گذشته با ايراد سخنراني در دانشگاه جرج تاون گفت واشنگتن در هر حال به سياست خود مبني بر « تمرکز بر آسيا و تقويت « پايبندي پايدار خود با متحدان » همچنان ادامه خواهد داد.
از اوايل دهه 1980 دولت ريگان ، ضمن طرح چارچوبي براي توسعه نظامي وفضايي خود، نقطه عطف چرخش به سوي آسيا را « مبناي » سياست خارجي دولت دانست و اعلام کرد : " در تقويت روابط آمريکا با متحدان منطقه اي در شرق آسيا ، مشکلاتي وجود دارد که بخشي از آن ساختار اداري و سياسي کشورهايي است که به نوعي درگير جنگ سرد بوده اند. نظير ويتنام ، کره جنوبي و کامبوج "
ديپلماسي آسيايي آمريکا در آن دوران نه رويکرد نظامي و اتحادهاي مدل جنگ سرد ؛ بلکه نوعي فضا سازي براي گسترش همکاري هاي اقتصادي و روابط تجاري بود . از اينرو عمده سرمايه گذاري هاي آن کشور در زمينه خودرو سازي در منطقه ؛ در همين دوره انجام شد.
اين رويه تا اواخر دهه 1990 ادامه داشت.
سپتامبر 2001 و سمت گيري هاي جديد
رويداد 11 سپتامبر 2001 ؛ عملا آمريکا را وارد ميدان بازي جديدي کرد. ميداني که قواعد و بازيگرانش مثل قبل نبودند و نياز به ارزيابي مجدد ظرفيت هاي ملي براي مقابله با تهديد تروريسم بود . در همين چارچوب تعريف مجدد استراتژي امنيت ملي مي توانست هم تجاري باشد و هم نظامي .
در سال آخر دولت اوباما ؛ وزارت دفاع اعلام کرد : با تاکيد بر مسئله امنيت به عنوان رکن اصلي هر گونه توسعه و پيشرفت قرار شد حدود 60 درصد ناوگان نيروي دريايي آمريکا تا سال 2020 در اقيانوس آرام مستقرشوند
سال گذشته نيز آن وزارتخانه اعلام کرد: " کمک پشتيباني به دولت هاي منطقه در عمليات ضد تروريستي ادامه خواهد داشت. به عبارتي حضور نظامي آمريکا در منطقه، نه فقط براي پيشگيري از تهديدها و حمايت از متحدان، بلکه همچنين براي ارائه سريع کمک هاي بشردوستانه و واکنش به موقع به بلاياي طبيعي ، حياتي است. "
اين شرايط موازي بود با آغاز مذاکرات شش جانبه شبه جزيره کره که بازتاب بحران هسته اي در شمال شرق آسيا به شمار مي رفت.
از مهم ترين اهداف امنيتي آمريکا دفع تهديد ناشي از برنامه هسته اي کره شمالي است. حتي امروز هم آمريکا به همکاري با شرکاي بين المللي بويژه چين براي تشديد فشار بر کره شمالي به منظور خلع سلاح هسته اي اين کشور ادامه مي دهد.
جيمز ماتيس ؛وزير دفاع اوايل ژانويه امسال تهديد کرد: افزايش تحريم هاي ملي و چندجانبه عليه کره شمالي « بهايي است که اين کشور براي اقدامات تحريک آميز احتمالي خود در آينده » بايد بپردازد.
وي گفت کشورش به دنبال اجراي الگوي جديدي از روابط با چين است . اين الگو شامل مديريت رقابت همزمان با تقويت همکاري با چين در زمينه هايي است که هر دو کشور منافع مشترکي در آن دارند از جمله خلع سلاح هسته اي شبه جزيره کره.
از سوي ديگر ترامپ در سند امنيت ملي آمريکا تاکيد کرد : با توجه به اينکه بسياري از چالش هاي امنيتي در منطقه آسيا فراتر از اين منطقه را تهديد مي کنند، آمريکا تعامل با نهادهاي منطقه اي همچون « اتحاديه کشورهاي جنوب شرق آسيا » (آسه آن ) و «همکاري هاي شرق » را تقويت خواهد کرد.
وي با اشاره به اينکه آمريکا براي مدت طولاني به عنوان کشوري ثابت قدم و قدرتمند در آسيا باقي خواهد ماند گفت :« پايبندي آمريکا به متحدانش در منطقه چند ماه يا چند سال ديگر پايان نمي يابد؛ بلکه اين يک روند زنده و پويا است .»
افزايش هزينه هاي دفاعي
در مقابل استراتژي حضور فعال آمريکا در منطقه، تحليلگران هشدار مي دهند : افزايش قابليت هاي نظامي و تنش ها در شرق آسيا، احتمال آغاز درگيري ناخواسته را در اين منطقه افزايش مي دهد.
« مؤسسه بين المللي مطالعات راهبردي» در گزارش سالانه خود را در زمينه ارزيابي قابليت نظامي کشورها دنيا منتشر کرده است. بنا به اعلام اين گزارش، هزينه هاي دفاعي آسيا در سال گذشته نسبت به سال 2016 ميلادي، حدود 17 درصد افزايش يافته است. کشورهاي چين، ژاپن و هند نيز بيشترين هزينه هاي دفاعي را در آسيا داشته اند.
با وجود اين، بودجه نظامي چين به مراتب بيشتر از کشورهاي همسايه اين کشور و از مجموع بودجه دفاعي در کشورهاي ژاپن، کره جنوبي، تايوان و ويتنام نيز بيشتر است.چندي پيش نيز مقامات پکن اعلام کردند : براي توسعه قابليت نيروي دريايي چين و توليد فناوري هاي جديد و خلاقانه، سرمايه گذاري گسترده اي کرده اند.
امروز تنش بين کشورهاي آسيايي حادتر شده است و بيش از همه بين ژاپن و چين ديده مي شود.
اکنون، رقابت ها بين ژاپن و چين جنبه جنگ رواني پيدا کرده است اما به احتمال زياد جنبه نظامي به خود نمي گيرد. چرا که ، ژاپن به علت برخوداري از قانون اساسي صلح طلب با محدوديت هايي در اين زمينه روبرو است و چين نيز بايد به دغدغه هاي امنيتي در نقاط مرزي خود رسيدگي کند.
برخي تحليلگران مي گويد: ژاپن و چين به سازوکاري براي ايجاد ارتباط بين نيروهاي مسلح خود نياز دارند، تا اجازه ندهند سوانح دريايي و هوايي زمينه ساز بحران تازه اي در منطقه شود.
هم دولت اوباما و هم ترامپ؛ از اين مناقشه براي تقويت هر چه بيشتر مناسبات خود با ژاپن و کره جنوبي استفاده کرده است و بار ديگر تاکيد کرده است که اولويت سياست خارجي واشنگتن در حال حاضر منطقه شرق آسيا است. آمريکا به اين منظور تلاش هاي گسترده براي تحت فشار قراردادن هر چه بيشتر چين و تضعيف نفوذ اين کشور در منطقه صورت داده است.
موضع چين
در مقابل ؛چين آمريکا را به تضعيف صلح و توسعه در منطقه آسيا - اقيانوس آرام متهم ميکند.
چين اين اقدام را پس از آن انجام داد که يک مقام ارشد آمريکايي گفت؛ نگراني ها در خصوص ادعاهاي چين در درياي چين جنوبي در حال افزايش است.
وزارت خارجه چين چندي پيش اعلام کرد : ما از آمريکا مي خواهيم رويکردي منطقي و منصفانه و بي طرفانه اتخاذ کند تا اين که نقشي سازنده در صلح و توسعه اين منطقه داشته باشد .
در برابر ، آمريکا همچنان « نگراني هايي فزاينده » از ادعاهاي دريايي چين که تلاشي براي کنترل آب هاي منطقه است، دارد. چرا که ادعاهاي چين « ترديد، ناامني و بي ثباتي » ايجاد کرده است.
چين، فيليپين، ويتنام، تايوان، مالزي و برونئي همگي در خصوص درياي چين جنوبي داراي ادعاي سرزميني هستند.
يک واقعيت تعيين کننده آنکه : با وجود تنش هاي موجود و اينکه چين بزرگترين مانع در مسير هاي پيشروي آمريکا در منطقه است ، اما رقم ارزش تجارت دو طرف در 2017 حدود 435 ميليارد دلار - يعني بالاترين حجم در دنياي امروز محاسبه شده -
شگفت آنکه بنا بر اعلام اداره گمرک چين:
} کسري تجاري امريکا در برابر چين در سال 2017 با 10 درصد افزايش به سطح بي سابقه 276 ميليارد دلار رسيد. { https://www.afp.com/en/news-hub-///9 / 2 / 2018
کره شمالي ، چالش ها ادامه دارد !
راهبرد اصولي واشنگتن بر اين مبنا قرار دارد : تا زماني که پيونگ يانگ نخستين گامها را به سمت خلع سلاح هستهاي برندارد از هر گونه گفتگو با رژيم کيم جونگ اون خودداري مي کند.
کارشناسان مي گويند : هرچند کاخ سفيد همواره گفتگوهاي مستقيم با پيونگ يانگ را درباره توقف همه آزمايشهاي هستهاي و شليک موشکهاي دوربرد کره شمالي پيشنهاد مي کنند ؛ اما بهتر بود واشنگتن در ازاي آن ؛پيمان عدم حمله با پيونگ يانگ امضا کند يا تمرينهاي نظامي مشترک با سئول را به حال تعليق درآورد.
در مقابل مؤسسه بروکينگز در گزارش جديد خود مي گويد: " رئيس جمهور بايد از ارائه پيشنهادهاي خيالي و موهوم که هيچ بختي براي موفقيت ندارند، پرهيز کند و با ديدگاه واقع گرايانه و نه عجولانه با بحران هسته اي شبه جزيره کره برخورد کند."
رهبرکره شمالي در فوريه سال 2012 جمله «کره شمالي يک دولت هستهاي است» را به قانون اساسي اين کشور اضافه کرده و بر ضرورت تداوم اين مسير به عنوان مهمترين اولويت امنيت ملي خود تاکيد نموده است.
سرانجام تلاشهاي چندين ساله کره شمالي در 12 دسامبر 2012 به نتيجه رسيد و اين کشور توانست ماهواره 3-Unit-2 Kwangmysngsung را در مدار زمين قرار دهد. اين امر باعث شد که کره شمالي به باشگاه قدرتهاي فضايي بپيوندد. چند روز پس از پرتاب اين موشک، سازمانهاي فضايي کشورهاي غربي نيز تأييد کردند که ماهواره 3-Unit-2 Kwangmysngsung در مدار زمين قرار گرفته است.
دولتهاي آمريکا، کره جنوبي و ژاپن که از نظر حقوقي هنوز با اين کشور در حال جنگ هستند اين برنامه را به عنوان يک آزمايش موشکي قلمداد کردند. رسانههاي ژاپني حتي از عبارت "موشک" به جاي "حامل پرتاب" استفاده کردند. متعاقب اين امر، شوراي امنيت سازمان ملل با تصويب قطعنامه 1695 از کره شمالي خواست برنامه موشکي خود را متوقف کند.
اهداف اين ديدگاه
سئوال اين است که کره شمالي با اين ديدگاه رسمي خود ؛ به دنبال چه اهدافي است ؟
هدف اول - وحشت حکومت کره شمالي و شخص اون از تهاجم نظامي - هسته اي آمريکا به آن کشور .
هدف دوم : اينکه کيم جونگ اون ؛ مي خواهد فرصت و محيط بازتري در سياست منطقه اي داشته باشد.
هدف سوم : انتقال قدرت به رهبر جوان کره شمالي هنوز تثبيت نشده و او تلاش دارد تا با انجام آزمايشهاي هستهاي و موشکي بيشتر نقش رهبري خود را کارآمد تر جلوه دهد.
هدف چهارم : حفظ حاکميت و تماميت " حکومت خانوادگي کيم " .
جمع بندي
به هرحال شرايط منطقه در آستانه بازي هاي المپيک زمستاني کره جنوبي ، پيچيده تر و غير قابل پيش بيني شده است. کارشناسان مي گويند نزديکي پيونگ يانگ به سئول در چارچوب آن بازي ها اگر نتيجه بخش باشد ، مي تواند در صف متحدان آمريکا نوعي اختلاف و جدايي به وجود آورد . اين واقعيت به علاوه متغير چين ، امروز نگراني واشنگتن را دو چندان کرده - اينکه آمريکا مي تواند يک بازدارنده کارآمد در مقابل کره شمالي باشد ؟ و يا بايد در نحوه بازي و محاسبات خود تجديد نظر کند ؟
واقعيت امروز مي گويد : روند هاي متغير و چندگانگي منافع و تهديدات در روابط منطقه اي، جريان دارد و اين روند سيال و نو به نو ، فرصت ها و محدوديت هايي براي تعيين استراتژي دولت هاي منطقه به وجود آورده است ./
=============================================================
نويسنده : محمد حسيني پور - پژوهشگر سياست استراتژيک .
.