با وجود سازه های نا ایمن و معابر لبریز ازخودرو، انتظار امداد گسترده از دستگاه های مدیریت بحران، درساعتهای طلایی، افسانه است.
چکیده گزارش پژوهشی:
- با وجود سازه های نا ایمن و معابر لبریز ازخودرو، انتظار امداد گسترده از دستگاه های مدیریت بحران، درساعتهای طلایی، افسانه است.
- لزوم استفاده از ظرفیت سمنها برای آموزشهای شهروندان در مدیریت بحران.
-تشکیل وحضور فعال گروه های کاری "محله محور" تاحدی اولویت رسیدگی به خویشاوندان و دوستان را به همسایگان تغییر می دهد واز بار جابجایی در شهر بحران زده می کاهد.
پژوهش خبری صدا وسیما:تجربه نشان داده است که در اولین ساعات و لحظات پس از وقوع حوادث و سوانح و تا قبل از رسیدن نیروهای امدادی، کسانی که در لحظه در محل حضور دارند معمولا اولین نجات دهندگان هستند و به لحاظ این که زمان طلایی امداد و نجات در اغلب موارد اندک و شرایط بسیار حساس است، نحوه کمک رسانی اولین نجات دهندگان در کاهش تلفات و ضایعات حادثه اهمیت بسزایی دارد. متاسفانه اغلب نجات دهندگان اولیه به دلیل نداشتن تجربه و تخصص لازم در عملیات امداد و نجات از ارائه خدمات باکیفیت به مصدومان و آسیب دیدگان در صحنه حادثه ناتوان هستند. این موضوع اهمیت آموزش و مهارت آموزی مدیریت محله محور بحران ها را روشن می سازد. در خصوص نقش تشکل های محله اي و آموزش همگانی در مدیریت محله محور امداد و نجات در سوانح و حوادث طبیعی کارشناسان نظر میدهند:
دکتر سیامک زند رضوی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان, عضو هیئت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران [1]: درکشور ما در حوزه مدیریت بحران به جای بینش اجتماعی بیشتر بینش فقاهتی عقوبتی (این که زلزله یک عقوبت است) و بینش روانشناسانه تسلط دارد که پدیده ها را در سطح مشکل فردی تنزل می دهند. منظور از بینش جامعه شناسانه آن است که مسئله خود را در سطح جامعه و در بستر اجتماعی فرهنگی آن بفهمید و برای آن چاره اندیشی کنید.
1- گروه حامی کودکان: آموزشهای خود را از انجمنهای حامی کودکان، انجمنهای تخصصی مددکاری و روانشناسی دریافت و فهرست کودکان محدوده خود را در اختیار دارند و بطور منظم با آنان عصرانه های شاد برگزار می کنند تا پیوندشان با کودکان استوار شود. وجود چنین گروهی اضطراب حاصل از بی پناه دانستن فرزندان را در والدین کم می کند.
2- گروه امداد نجات و اسکان اضطراری: ۱۰ تا ۱۵نفر داوطلب آموزش های اولیه امداد و نجات را از هلال احمر دریافت می کنند و همیشه به روز می مانند و مکان مناسب اسکان اضطراری را با کمک شهرداری شناسایی و کانتینر ابزارها و ملزومات امداد و نجات و اسکان اضطراری را از مدیریت هماهنگی ارگان های مسئول دریافت کرده و برای تعویض دورهای ملزومات با آن سازمان در ارتباط می مانند
3-گروه پژوهش اطلاع رسانی و پیگیری: با اتکا به پژوهش های عملی مشارکتی، آشنا به کار با نقشه بلوک بندی محله ای، مجهز به تلفن های ماهواره ای، امر نیاز سنجی، اولویت بندی واطلاع رسانی قبل و پس از "لحظه واقعه" را برعهده خواهد داشت و آموزش های تخصصی را از انجمن های علمی ارتباطات و ...دریافت خواهد کرد.
وجود نگاه امنیتی مانع مشارکت شهروندان در مدیریت بحران محله محور
این درخواست های ساده و در واقع مشارکت شهروندان در امر مدیریت بحران از قبل از حادثه و حین حادثه و بعد از آن چیزی ساده و شدنی است و با امکانات ما جور در می آید ولی مشکل آن وجود نگاه امنیتی است که در دستگاه مدیریتی ما غالب است و این باعث می شود که کنار زده بشوند.
مردم محور کردن حوادث و بلایا
دکتر شریفی سده رئیس مرکز آموزش های جامعه محور هلال احمر[2]: در حوادث و بلایا کسی بیشترین کمک را می تواند بکند که در لحظه در صحنه حضور دارد. در عملیات جستجو و نجات زمان خیلی مهم است و ما باید بتوانیم در دقایق و لحظات اولیه که زمان طلایی نجات است کمک های فوریتی پزشکی و نجات را به افراد آسیب دیده و گرفتار برسانیم.
اهمیت آموزش همگانی و موانع آن
دکتر شریفی سده رئیس مرکز آموزش های جامعه محور هلال احمر: متاسفانه آموزش همگانی در کشور ما جدی گرفته نمی شود. طبق برآورد ما برای آموزش همگانی نیازمند بودجه ای حدود هزار میلیارد هستیم ولی کل بودجه هلال احمر حدود 600 میلیارد است.که این شامل تامین تجهیزات و ملزومات امداد و نجات (چادر و دارو و اقلام ضروری و ابزار و لوازم جستجو و نجات و... )و در نهایت آموزش های همگانی است.
سال گذشته حدود 5 الی 6 میلیارد برای آموزش همگانی برای کل کشور به ما دادند و ما توانستیم فقط 250 هزار خانوار را در قالب طرح خادم (خانواده آماده در مخاطرات) آموزش بدهیم . در این طرح امدادگران ما 13 بار در خانه ها می روند و به مردم آموزش می دهند و از آموزش های قبلی بازخورد می گیرند. آخرین مرحله آن هم مرحله تمرین است. در نظر داریم که کمک های اولیه را هم همگانی کنیم. البته الان هم هرکس به هلال احمر مراجعه کند میتواند این آموزش ها را دریافت کند. منتهی در اجرای کامل این طرح، مشکل ما در وهله اول کمبود بودجه و اعتبارات است و نکته دیگر این که این امر به عنوان یک کار ملی تلقی نمی شود. با 5 میلیارد بودجه آموزش همگانی ما فقط میتوان دو تا کارتون ساخت. اعتبارات ما در این حد است. ولی ما به جد پیگیر طرح آموزش همگانی در قالب طرح خادم (خانواده آماده در مخاطرات) هستیم و با توجیهاتی که انجام شده می توانیم ان شاءالله این طرح را در سطح کشور کامل کنیم.
کلام آخر
در كشور ما بايد در مناطقي كه روي گسل قرار دارند، از همين امروز و قبل از هر واقعه ای، ظرفيتهاي امدادرساني محلي آماده باشد و مسئوليت طراحي و اجراي آن هم نه اداري يا نظامي بلكه مردم نهاد باشد كه بتواند همه شهروندان علاقهمند را پوشش دهد. به طور مشخص در مورد زلزله تهران، به دليل مشكلات معابر ودسترسيها، اميدچنداني وجود ندارد كه از خارج از تهران امدادگراني بيايند كه بخواهند در زمان مناسب كودكان و خانوادهها را نجات داده و استقرار موقت را سامان دهند.
سيستم مديريت بحران ما بايد از نگاه امنيتي خارج شود و برسد به مفهوم مشاركت اجتماعي. اين مشاركت تنها در برنامهريزي و اجرا نيست بلكه در ارزيابي هم مطرح است. هر محلهاي بايد بتواند تكليف خود را با حوادث غيرقابل پيشبيني روشن كند. اگر اين اتفاق بيفتد يك همبستگي پيش از بحران شكل ميگيرد كه ميتواند تبديل به نوعي سرمايه اجتماعي پايدار به دليل سرنوشت مشترك شود. سرمايهاي كه ميتوان به آن اعتماد كرد.
پژوهش خبری // پژوهشگر : فریفته هدایتی
----------------
[1] - دکتر سیامک زند رضوی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان, عضو هیئت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران ، چهارمین همایش پژوهش های فرهنگی اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، دی 96.
[2] - دکتر شریفی سده رئیس مرکز آموزش های جامعه محور هلال احمر؛ در چهارمین همایش پژوهشهای فرهنگی اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، دی 96.