از ديدگاه ايران ، اگر حرکت کردها براي افزايش اختيارات در راستاي استقلال از عراق تفسير شود، اين مسئله به سردي روابط با اقليم کردستان منجر ميشود.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا وسیما ؛ نيچروان بارزاني، نخست وزير اداره محلي کردستان عراق روز 21 ژانويه در تهران با مقامات ايران ديدار و گفتگو کرد.
در اين نوشتار ضمن بازخواني مختصر روابط اربيل- تهران، علل و اهداف آن سفر بررسي ميشود.
نگاه تهران به روابط با اربيل
جمهوري اسلامي ايران مساله کردها در عراق را بيشتر در قالب «کل عراق» ميبيند. راهبرد جمهوري اسلامي ايران در قبال منطقه کردستان عراق تأکيد بر حفظ تماميت ارضي عراق و مخالفت با هرگونه جدايي طلبي کردها است. از ديدگاه ايران ، اگر حرکت کردها براي افزايش اختيارات در راستاي استقلال از عراق تفسير شود، اين مسئله به سردي روابط با اقليم کردستان منجر ميشود، موضوعي که با همهپرسي 25 سپتامبر 2017 نيز به نوعي اثبات شد.
به طور کلي، روابط جمهوري اسلامي ايران با منطقه کردستان عراق را بايد در سه قالب اقتصادي، امنيتي و سياسي مورد بررسي قرار داد.
جمهوري اسلامي ايران از فاکتور اقتصادي و سرمايهگذاري اقتصادي براي تقويت روابط با منطقه کردستان عراق بهره ميگيرد. ايران بعد از ترکيه دومين شريک تجاري منطقه کردستان عراق است اما فاصله زيادي تا حجم تجارت ترکيه با منطقه کردستان دارد. مقامات منطقه کردستان حجم مبادلات تجاري ميان با ايران در سال 2000 را يکصد ميليون دلار اعلام کردند که در سال 2013 به 4 ميليارد دلار افزايش يافت. تا سال 2013 بيش از 400 شرکت ايراني در شمال عراق حضور داشته و فعاليت ميکردند.
عوامل امنيتي نيز در روابط جمهوري اسلامي ايران و منطقه کردستان حايز اهميت زيادي هستند. اين عوامل که مجموعه نگراني امنيتي ايران در منطقه کردستان را شکل داده است، عبارتند از: حضور نيروهاي پژاک و حضور بازيگران خارجي مخالف ايران در منطقه کردستان. واقعيت اين است که شورشيان حزب حيات آزاد کردستان (پژاک) از مرزهاي کردستان عراق براي نفوذ و ضربه زدن به ايران بهره ميگيرند و اين موضوع به منبعي تنشزا در روابط دوجانبه اربيل- تهران تبديل شد. با اين حال، روابط دوطرف بيش از همه متأثر از جهتگيريهاي کلان کردها است. کردهاي عراق خواستار حضور بازيگران خارجي در منطقه کردستان هستند، اما جمهوري اسلامي ايران معتقد است که بازيگران خارجي به خصوص آمريکا و رژيم صهيونيستي در پوشش سرمايهگذاري اقتصادي وارد اربيل شده و عملاً از جغرافياي کردستان عراق در جهت خلاف منافع و امنيت ايران استفاده ميکنند. به اين دليل، تهران همواره از کنشهاي بيگانگان در مناطق کردنشين منطقه نگران بوده است. براي مثال، نيروهاي آمريکايي در ژانويه 2007 با استفاده از بالگرد نظامي طي يک عمليات تهاجمي، کنسولگري ايران در شهر اربيل را اشغال کرده و پنج کارمند ايراني آن را ربودند و برخلاف محکوميت اين اقدامات از سوي مقامات کردستان عراق، حوادث مذکور به روابط ايران و کردها آسيب زد.
موضوع ديگر اين است که تنها رژيم اسرائيل رسماً و آشکارا از ايجاد يک دولت مستقل کردي حمايت ميکند که در تعارض مستقيم با امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران قرار دارد. آمريکا و اسرائيل با هدف فشار بر جمهوري اسلامي ايران بر ميزان حضور خود در منطقه افزوده و حتي با گروههاي تروريستي ارتباط نزديکي برقرار کردند که نمونه آن حمايت مالي و تسليحاتي از گروه پژاک است. «سيمون هرش»، خبرنگار آمريکايي طي گزارشي به صراحت اعلام کرد: «اسرائيل و آمريکا کمکهاي مالي و ديگر کمکها را در اختيار گروه پژاک که کردهاي مسلح مخالف نظام جمهوري اسلامي هستند، قرار ميدهند.» (Hersh, 7 July 2008: 4)
به لحاظ سياسي نيز جمهوري اسلامي ايران ضمن اينکه از افزايش جايگاه کردها در ساختار سياسي عراق استقبال ميکند، از ائتلاف گروههاي کردي با شيعيان اين کشور نيز حمايت ميکند.
نگاه اربيل به روابط با تهران
شمار زيادي از مقامات سابق و کنوني منطقه کردستان در دوران رژيم بعثي عراق در جمهوري اسلامي ايران اقامت داشتند و تهران همواره حامي کردها در مقابل نظام بعثي عراق بود. به اين دليل نوعي قرابت ميان دوطرف وجود دارد. علاوه بر اين، نگاه اربيل به روابط با تهران متاثر از مهمترين محدوديت منطقه کردستان يعني تنگناي ژئوپلتيک، نياز اقتصادي اين منطقه و همچنين برگرفته از جايگاه و نفوذ جمهوري اسلامي ايران در بغداد است.
منطقه کردستان محصور در خشکي است و با تنگناي ژئوپلتيکي مواجه است. اين منطقه ناچار است که به واسطه اين محدوديت جغرافيايي، سياستها و نگرانيهاي امنيتي جمهوري اسلامي ايران را نيز در نظر بگيرد که البته در برخي مواقع از جمله در جريان همهپرسي 25 سپتامبر 2017 ناديده گرفته است.
عامل ديگري که در نگاه اربيل به تهران تاثيرگذار است، نياز اقتصادي منطقه کردستان است زيرا از يک سو ايران پس از ترکيه دومين شريک تجاري اربيل است و از سوي ديگر، منطقه کردستان به مرزهاي جمهوري اسلامي ايران براي تعاملات اقتصادي و به خصوص صادرات نفت نياز دارد. موضوع ديگر اين است که منطقه کردستان با آگاهي از جايگاه و نفوذ جمهوري اسلامي ايران در بغداد همواره تلاش ميکند از اين جايگاه براي ميانجيگري و کاهش تنشهاي ميان اربيل و دولت بغداد استفاده کند.
روابط کنوني اربيل- تهران
پس از کنارهگيري مسعود بارزاني از رياست منطقه کردستان، نيچروان بارزاني، نخست وزير اين منطقه به نوعي عاليترين مقام اربيل محسوب ميشود. بنابراين، سفر نيچروان به تهران، سفري در عاليترين سطح بود. روابط دوجانبه اربيل و تهران در شرايط کنوني، روابط چندان گرمي نيست. علت اصلي اين سردي روابط به دو موضوع تاثيرپذيري روابط اربيل – تهران از روابط بغداد- تهران و همچنين موضوع همهپرسي جدايي کردستان از عراق باز ميگردد.
اگرچه روابط تهران- اربيل همواره دوستانه و حتي راهبردي بود، اما به خصوص پس از سقوط نظام صدام اين روابط تابع روابط تهران-بغداد بود.
جمهوري اسلامي ايران يکي از بازيگران اصلي و بانفوذ در عراق پساصدام است که پيوند هويتي مذهبي نيز با دولت بغداد دارد. در همين چارچوب، دولت جمهوري اسلامي ايران حفظ تماميت ارضي عراق را يک اولويت اصلي در روابط با بغداد ميداند. از اين رو، جمهوري اسلامي ايران نه تنها در مبارزه با گروه تروريستي داعش حمايت فراگيري از دولت عراق انجام داد بلکه در موضوع پافشاري اداره محلي کردستان براي برگزاري همهپرسي جدايي از عراق نيز ضمن مخالفت شديد با اين اقدام، به همراه ترکيه از دولت عراق در مقابل رفتارهاي واگرايانه و تجزيهطلبانه اربيل حمايت کرد.
در همين خصوص، «ناظم دباغ»، نماينده اداره محلي کردستان عراق در ايران گفت: «متأسفانه بعد از برگزاري رفراندوم استقلال اقليم کردستان کمي روابط ايران و اقليم سرد شد و امروز نياز است که اين روابط بازسازي و تقويت شود و به همين دليل رئيس اقليم در رأس هيأتي عازم تهران شده است.»
علل و اهداف سفر نيچروان بارزاني به تهران
سفر نيچروان بارزاني به تهران نخستين سفر رسمي يک مقام عاليرتبه اداره محلي کردستان به ايران پس از برگزاري همه پرسي جدايي کردستان از عراق در روز 25 سپتامبر 2017 است. مهمترين هدف نيچروان بارزاني در سفر به تهران، بازسازي روابط با جمهوري اسلامي ايران است. نگاه اربيل به روابط با جمهوري اسلامي ايران در شرايط کنوني بيش از همه ناشي از نگرانيهاي اقتصادي است. مشکلات اقتصادي به خصوص ناتواني اداره محلي کردستان عراق در پرداخت حقوق کارمندان و شدت گرفتن مشکلات معيشتي مردم سبب شکلگيري اعتراضهاي ضددولتي در منطقه کردستان در واپسين روزهاي سال 2017 شد، به نحوي که نگرانيها در خصوص احتمال فروپاشي ساختار سياسي منطقه کردستان نيز افزايش يافت. با توجه به اينکه يکي از مهمترين ضعفهاي منطقه کردستان عراق، تنگناي جغرافيايي و محصور شدن در خشکي است، بسته بودن مرزهاي مشترک جمهوري اسلامي با کردستان عراق به خصوص پايانههاي مرزي پرويزخان، باشماق و حاجي عمران که در اعتراض به برگزاري همهپرسي جدايي کردستان از عراق انجام شد، در شدت گرفتن مشکلات اقتصادي اين منطقه نقش داشت. بارزاني گشايش مرزي را به عنوان يکي از مهمترين اهداف خود در سفر به تهران پيگيري کرد. به عبارت ديگر، کاستن از فشارهاي منطقهاي بر منطقه کردستان يکي از اهداف اصلي سفر نخست وزير اداره محلي کردستان به تهران بود.
موضوع ديگري که درباره علت سفر نيچروان بارزاني به تهران، مربوط به مسايل امنيتي است. اداره محلي کردستان عراق از حمايت جمهوري اسلامي ايران از عمليات کرکوک که دولت عراق پس از برگزاري همهپرسي جدايي کردستان انجام داد، ناراضي است. کرکوک در زمره مناطق مورد منازعه ميان اربيل و بغداد قرار دارد و به واسطه وجود منابع غني انرژي اهميت زيادي نيز هم براي بغداد و هم براي اربيل دارد. اهميت کرکوک براي اربيل به حدي است که جدايي از عراق و تشکيل کشور مستقل کردي بدون کرکوک را نميپذيرند. جمهوري اسلامي ايران نيز معتقد است که معاندان و مخالفان آن در اغتشاشهاي دي ماه 1396 از خاک منطقه کردستان براي ضربه زدن به جمهوري اسلامي بهره گرفتند.
مقامات تهران بر اين باور هستند که مثلث آمريکا، رژيم صهيونيستي و عربستان سعودي به همراه نيروهاي بعثي و بازماندههاي داعش از خاک اربيل براي هدايت اغتشاشها در مناطق مختلف ايران استفاده کردند. در عين حال، جمهوري اسلامي ايران تقويت نفوذ رژيم صهيونيستي را در منطقه کردستان تهديدي جدي عليه امنيت ملي خود ميداند. در جريان برگزاري همهپرسي جدايي کردستان از عراق، نقش رژيم صهيونيستي که حمايت رسمي از اين جدايي داشت، برجسته بود؛ به نحوي که برخي تظاهرات کنندگان پرچم اين رژيم را در کنار پرچم اداره محلي کردستان قرار دادند. گفتگو درباره اين نگرانيهاي امنيتي نيز يکي از اهداف سفر نيچروان بارزاني به تهران بود. کاستن از اين نگرانيها تاثير بسزايي در بازسازي روابط دوجانبه تهران-اربيل خواهد داشت.
عامل ديگر سفر نيچروان بارزاني به تهران مربوط به تنش ميان اربيل- بغداد بود. روابط دوجانبه اربيل- بغداد مانند روابط تهران-اربيل در يکي از بدترين دورههاي خود قرار دارد که علت اصلي آن برگزاري همهپرسي جدايي کردستان از عراق و تحولات پس از آن بود. دولت عراق برگزاري همهپرسي توسط اربيل را نقض قانون اساسي اين کشور و تلاشي براي تجزيه تماميت ارضي عراق عنوان کرده و از همه اهرمهاي در اختيار خود براي به شکست کشاندن اين همهپرسي بهره گرفت که دست کم در کوتاه مدت سبب شکست همهپرسي شد. با شدت گرفتن مشکلات دروني منطقه کردستان، تمايل اربيل براي گفتگو و کاستن از تنش با بغداد افزايش يافت، اما دولت عراق ضمن استقبال از گفتگو، آغاز آنرا به لغو رسمي نتايج همه پرسي کردستان مشروط کرد. با اين حال، نيچروان بارزاني يک روز قبل از سفر به تهران به بغداد سفر و با حيدر العبادي، نخست وزير عراق ديدار و گفتگو کرد. اين نخستين ديدار بارزاني با العبادي پس از برگزاري همه پرسي جدايي کردستان از عراق بود. نخست وزير اداره محلي کردستان عراق با آگاهي از نفوذ جمهوري اسلامي ايران در عراق خواستار ميانجيگري ايران ميان اربيل و بغداد شد.
در همين خصوص، «ناظم دباغ»، نماينده کردستان عراق در ايران گفت: «در ديدارهاي انجام شده ميان نيچروان بارزاني با مقامات ايراني در خصوص ميانجيگري تهران براي نزديکتر کردن اربيل و بغداد گفتگو شد و بر اين امر تاکيد شد که هر گاه لازم باشد جمهوري اسلامي ايران ميتواند در يافتن راه حل براي مشکلات ميان اقليم کردستان و دولت مرکزي عراق همکاري و ميانجيگري کند.»
جمع بندی
عادي سازي روابط اربيل- تهران و بازگشت روابط به سطح پيش از برگزاري همه پرسي جدايي کردستان از عراق يک ضرورت اجتنابناپذير براي طرفين است. از سوي ديگر، کاستن از تنش اربيل- بغداد و فراهم شدن زمينه گفتگو ميان طرفين نيز يک ضرورت هم براي اربيل و بغداد و هم براي کشورهايي نظير ترکيه و ايران است. در سفر نخست وزير اداره محلي کردستان به تهران اين دو هدف در اولويت قرار داشته است.
به نظر ميرسد با توجه به شکل گيري فضاي جديد در منطقه کردستان و پذيرش شکست همه پرسي توسط اداره محلي کردستان و همچنين پذيرش جايگاه جمهوري اسلامي ايران به عنوان مهمترين ميانجيگر ميان اربيل و بغداد، ميتوان انتظار داشت که سفر نيچروان بارزاني به تهران سبب بازگشت روابط اربيل و تهران به سطح قبل از برگزاري همهپرسي و حتي حرکت در مسير تقويت اين روابط شود.
======================================
نويسنده : سيدرضي عمادي- دکتراي روابط بينالملل و کارشناس سياست در غرب آسيا .
.