در مقابل تحرکاتی رژیم صهیونیستی و عوامل راستگرای آن در دولت ترامپ، لازم است کشورهای مخالف نیز به اقداماتي متوسل شوند.
بعد از صدور اعلامیه ترامپ در خصوص انتقال سفارت امریکا از تل آویو به بیت المقدس، جبهه ای در مخالفت با این اعلامیه تشکیل شد و در نشست های شورای امنیت و بخصوص مجمع عمومی به روشنی خود را نشان داد. همچنین نشست های در سطح اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی برگزار شد و با این اعلامیه به مخالفت برخاستند.
بعد از این مخالفت ها و صف آرایی ها نشانه هایی که حاکی از وجود اجماع داخلی در امریکا برای استمرار مواضع سماجت آمیز و پرداخت هزینه های ناشی از آن باشد چندان مشاهده نشد و حتی در مواردی - از جمله لغو سفر مایک پنس معاون راستگرای ترامپ به فلسطین اشغالی و بازدید از دیوار ندیه - نیز عقب نشینی هایي ملاحظه شده است.
اما در مقابل راستگرایان حاکم بر تلاویو به رهبری نتانیاهو و عوامل نفوذی آنها در هیات حاکمه امریکا کماکان به اقدامات گستاخانه خود ادامه می دهند و به چند اقدام در این زمینه دست زده اند. از جمله اینکه می کوشند برخی از کشورهای فقیر و ضعیف را در امریکای لاتین، اسیا و اروپا با تهدید و تطمیع با خود همراه سازند.
آنها به همین منظور قصد ایجاد دفتری را به منظور کمک به کشورهای فقیر دارند که می توان از آن به تلاش سازمان یافته برای خرید ارای کشورهای ضعیف و فقیر تعبیر کرد. در این میان از محتوای مقاله جان بولتون سفیر پیشین امریکا در سازمان ملل چنین بر می آید که آنها قصد دارند از کاهش بودجه سازمان ملل به عنوان اهرمی برای تنبیه این سازمان برای تلافی آنچه که در آخرین نشست مجمع عمومی اتفاق افتاد، استفاده کنند.
در این نشست 128 عضو مجمع عمومی به صراحت با اعلامیه ترامپ مخالفت کردند و خواستار بازنگری در این تصمیم شدند و کسانی هم که در این رای گیری شرکت نکردند و یا رای ممتنع دادند در اصل به طور ضمنی با این اعلامیه مخالفت کردند و بدین ترتیب این نشست انزوای امریکا و رژیم صهیونیستی را به تصویر کشید.
با اینحال در مقابل تحرکاتی که رژیم صهیونیستی و عوامل راستگرای آن در دولت ترامپ برای به کرسی نشاندن این تصمیم بکار گرفته اند،کشورهای مخالف نیز به تحرکات و اقدامات متقابل نیاز دارند.
در این راستا اتحادیه اروپا می تواند از سازوکارهای داخلی خود استفاده کند و مانع از این شود که برخی از اعضای این اتحادیه مانند چک و رومانی در زمین رژیم صهیونیستی و امریکا بازی کنند. این اتحادیه همچنين به کمک مجموعه بریکس می تواند سازوکارهای را برای مقابله با تلاش های این دو بازیگر آشوب گر برای نهادینه کردن خرید ارای کشورهای ضعیف و فقیر در سازمان ملل طراحی و اجرا کنند.
علاوه بر اين با توجه به نقش آفرینی آشکار عربستان و امارات در آنچه که معامله قرن خوانده می شود، قاعدتا باید اقدامات تنبیهی نیز علیه این دو کشور صورت گیرد و اخراج انها از اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی می تواند نقطه آغازین برای این اقدامات تنبیهی باشد.
-----------------------------------------
احمد کاظم زاده