دور هم نشستن در شب یلدا، خواندن شاهنامه فردوسی و گرفتن فال حافظ از سنت هایی است که در گذر زمان، محفوظ مانده است
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، یلدا در خراسان به شب "چله" یا چله نشینی معروف است و دور هم
شب یلدا از قرنها پیش با آداب خاصی گرامی داشته میشد و اکنون نیز بسیاری ازخانواده ها به خانه پدر و مادر یا بزرگ فامیل میروند و به اصطلاح دورهمی صمیمی و گرم برگزار می کنند.
صله رحم
گرد آمدن اعضای خانواده فرزندان، پدر و مادر، داماد و عروس در یک جا و آن هم در آغاز فصل زمستان از کارکردهای اجتماعی گرامیداشت شب یلدا به حساب می آید، اعضای خانواده در بلندترین شب سال با به جا آوردن صله رحم و جمع شدن در خانه بزرگترها و تکریم آنان موجب تقویت ایجاد همگرایی و انس و الفت درخانواده میشوند.
هندوانه شب چله
همچنین در این شب از میوههای مختلفی که ویژگی خاص آن داشتن رنگ قرمز است همچون هندوانه، انار و سیب استفاده میشود.
قدیمی ترها معتقدند که اگر در این شب هندوانه بخورند، از گرمای چله تابستان که در تیرماه است در امان خواهند بود، همچنین در شب یلدا از انواع و اقسام تنقلات به ویژه تنقلات محلی چون انواع تخمه ، کدوی پخته شده و برگه زردآلو استفاده میکنند.
چله بردن برای خانواده عروس
از مراسم دیگر این شب فرستادن خوانچه میوه است که از طرف داماد و برای خانواده عروس فرستاده میشود. این خوانچه، پر از میوه با هدایای مناسب از قبیل قواره پارچه، دستبند یا گردن بند برای عروس است. در این خوانچه باید هفت رنگ میوه و تنقلات (انار، انگور، سیب، گلابی، هندوانه و گردو ،کشمش) وجود داشته باشد.
درقدیم طبقهای هدیه معمولا مسی بود و روی آن با سفرههای قرمز گلدوزی شده پوشانده می شد وپر از ظرفهای بزرگ میوه و کله قند تزئین شده بود که برای عروس هدیه می بردند.
خوردن برف شیره
اگر قبل از شب چله برف باریده باشد برخی از مردم شهر و روستا در این شب با خوردن برف شیره، با شیرین کردن کام با معجونی از بارش زمستانی، با سردی زمستان آشتی میکنند.
اما برخی از فعالان فرهنگی کهنسال و آشنایان به فرهنگ مردم خراسان شمالی ، این آیین و مراسم را بهانه و ترفندهایی برای گردهم آمدن خانوادهها، بجای آوردن صله ارحام و رفع کدورتها بین خویشاوندان میدانند.
آنان بر این باورند که پیشینیان در هر فصل به بهانهای سعی میکردهاند تا اقوام را جمع کرده و صلح، صفا و صمیمیت را در بین آنان برقرار کنند.
تفال به حافظ
قاسم مهرنیا یکی از فعالان فرهنگی می گوید: از جمله آیینهای شب یلدا در خراسان شمالی آن است که خانوادهها در این شبنشینی شب یلدا تفالی نیز به دیوان حافظ میزنند که اینکار هم معمولا توسط بزرگ خانواده انجام می شود.
آنان دیوان اشعار لسانالغیب خواجه شیراز را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال و مراد دل خود را از او طلب میکنند. بازگویی خاطرات، قصهگویی پدر بزرگها و مادر بزرگها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانوادهها دلپذیرتر میکند.
مهر نیا، پختن قابلی، آش رشته، قتلمه و یُخَ شوربا را از غذاهای این شب برمی شُمرد و اضافه
می کند: قورقه (گندم بوداده) و تَلخان نیز تنقلاتی است که مادران خانواده تهیه می کنند.
علی حسین پناه کارشناس مردم شناسی اداره میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی نیز می گوید: شب یلدا نخستین شب فصل زمستان و بلندترین شب سال است که در نزدمردم خراسان شمالی زمستان به چله بزرگ، چله کوچک، ام و دم و هوت و پیت تقسیم بندی شده است .
اما این تقسیم بندی در زبان محلی به صورت شعر گونه این طور بیان می شود
اَمَن، دَمَن آردکُن صد مَن، هِزُم بیار خَرمَن، اُجَلَرِکُونجدَه قُرِتَمَن، چاقَلَرِبِنجدَه
یکی از موی سپیدان روستای گُلی که 76 شب چله را تجربه کرده است، درباره آداب و رسوم این خطه از خراسان شمالی می گوید: در گذشته، میوه های گوناگون و آجیل و تخمه به شکل امروزی وجود نداشت یک روز مانده به شب چله فامیل و همسایه هرچیزی که درخانه داشتند برای یکدیگر هدیه می بردند و شب چله را نیز تا سه شب جشن می گرفتند.
در این شب میوه های گوناگونی از جمله هندوانه، انار، سیب ، انگور اَونگ وکشمش ویا هر میوه ای تولید خود روستا بود و مردم برای روزهای سخت زمستان ذخیره می کردند،می خورند .
آقای حسین جانی از زیر کرسی نشستن و گوش کردن به قصه پدربزرگها و مادر بزرگها را یکی از خاطرات کودکی خود یاد کرده و می افزاید: از دیگر شب چره های این شب خوردن گردو،بادم ، کشمش و قُورقه بود.
شب چله در آثار هنرمندان خراسان شمالی
هنرمندان، شاعران و نوازندگان خراسان شمالی نیز از گذشته در شب یلدا هنرنمایی می کردند ودر این شب آوازهای کهن را که اغلب به زبان های کرمانجی و ترکی سروده شده است می خوانند و می نوازند.
این همه جوش و خوروش وخرید برای شبی که فقط از شب قبل و بعد خود یک دقیقه بلند تر است اما همین تفاوت یک دقیقه ای ،شب چله را به سرمشق خوبی از آداب رسومی کهن از دید و بازدید گرفته تا نشستن پای قصه های شیرین بزرگترها تبدیل کرده است.
در این دنیای پر محنت غنیمت دان دم عمرت، حیاتی جاودانی نیست که این بهار عمر را آخر خزانی هست.
تفالی به حافظ:
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
نویسنده: سکینه خرمی