به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از شبکه تلویزیونی المیادین ؛ رئیس مرکز تحقیقات و پژوهش های «امان» با اشاره به سردرگمی رژیم صهیونیستی در قبال ایران گفت: استفاده این رژیم از گروه (وهابی- صهیونیستی) داعش در مقابله با محور مقاومت نشان از ورشکستگی سیاسی و نظامی آن دارد.
انیس نقاش در گفتگو با این شبکه در پاسخ به این سؤال که نظر شما درباره اعلام خبر عدم حضور نیروهای نظامی ایرانی در سوریه از سوی شخصیتی مثل لیبرمن وزیر دفاع رژیم صهیونیستی چیست و این موضوع دربردارنده چه پیامی است؟ گفت: به نظر می رسد لیبرمن از افراط به تفریط روی آورده است، چرا که چند ماه پیش هنگامی که یک راکت به مرز رژیم دشمن صهیونیستی اصابت کرد حزب الله را متهم به پرتاب این راکت کرد. در پی این اظهار نظر دستگاه های اطلاعاتی اسرائیلی فورا واکنش نشان داده و این مواضع را محکوم کردند و گفتند لیبرمن از چیزی سخن می گوید که اطلاعی از آن ندارد و آخرین کسی است که از این قضایا مطلع می شود. لیبرمن اکنون کاملا بر خلاف سخنان چند ماه پیش خود می گوید هیچ گونه نیروی ایرانی در سوریه حضور ندارد و بعید نیست اقدام بعدی، اعلام عدم حضور حزب الله در سوریه باشد. به نظر می رسد لیبرمن می خواهد به عنوان وزیر دفاع از شدت پایبندی اسرائیل به درگیری در اراضی سوریه بکاهد و می گوید که خطری از جانب ایران در سوریه ما را تهدید نمی کند. اما موضوع جالب توجه این است که این جهت گیری کاملا با سیاست نتانیاهو در تضاد است که تمام سفارت ها و وزارت خارجه و دستگاه ها را ملزم کرده است عملیات بزرگی را با عنوان بررسی خطر حضور ایران در سوریه و تمرکز نیروهای مقاومت در این کشور و همچنین اهمیت حمایت از اقدامات عربستان در مبارزه با تروریسم و مقاومت در دستور کار خود قرار دهند. به نظر می رسد در این خصوص دولت اسرائیل دچار یک نوع سر درگمی شده است و هر کدام ساز خودشان را می زنند و به نظر ما دلیل این موضوع این است که تحولات به سرعت اتفاق می افتد و آنان نمی دانند که راهبرد آینده ائتلاف مقاومت در سوریه چیست و کیفیت حضورش چگونه خواهد بود. ما تأکید می کنیم که محور مقاومت در همراهی با سوریه و فلسطین و آرمان مردمش علیه دشمن صهیونیست، فعال و قدرتمند خواهد بود، اما چگونگی این فعالیت و همکاری بستگی به نظر محور مقاومت دارد و این سردرگمی اسرائیل واقعا ما را خوشحال می کند که یک بار می گوید ضد وجود پایگاه های ایرانی است و بار دیگر می گوید اصلا پایگاهی وجود ندارد، گاهی می گوید خطر بزرگی در کمین است و گاهی می گوید خطری وجود ندارد.
انیس نقاش در ادامه سخنان خود درباره به کارگیری داعش از سوی اسرائیل و عربستان در مقابله با محور مقاومت گفت: موضوع قابل توجه این است هنگامی که اسرائیل به این راهبرد جایگزین یعنی مقابله با محور مقاومت از طریق داعش روی آورده است، این نشانه ورشکستگی سیاسی و نظامی اسرائیل است چرا که قرار بود این رژیم پس از جنگ سال 1967 و از زمان شکل گیری در منطقه، بازوی قدرتمند غرب و امپریالیسم جهانی علیه کشورهای عربی و آزادی آنها باشد، به این معنی که به تنهایی می تواند تمام پایتخت های عربی را به زانو درآورد؛ ما فراموش نکرده ایم که اسرائیل، مصر تحت حکمرانی انور سادات را به زانو دراورد. مصر یک کشور کوچک نبود ولی اسرائیل مجبورش کرد توافقنامه صلح را آنگونه که می خواهد امضا کند. اسرائیل گمان می کرد به همین ترتیب می تواند به تمام پایتخت های عربی برسد.
اما اکنون که از یک خطر بسیار بزرگ از سوی ایران و محور مقاومت و حزب الله سخن می گوید و از تاکتیک به کارگیری داعش علیه این محور استفاده می کند این بدین معناست که عوامل تشکیلاتی و اطلاعاتی و نیروهای ویژه ارتش اسرائیل از اجرای این مأموریت ناتوان هستند. اما موضوع دیگر این است که صهیونیست ها همچنان بر روی فتنه انگیزی های مذهبی و به کارگیری تفاوت های نژادی و مذهبی حساب باز کرده اند و این یک موضوع سیاسی است که مسئولیت نحوه تعامل با آن با ایجاد برون رفت های بزرگ برای کل منطقه و نه فقط سوریه بر عهده ماست، چرا که تحولات سوریه در عراق و مرز ترکیه و سایر مناطق نیز وجود دارد. از این رو منطقه در یک تنگنا قرار دارد و این تنگنا فقط نظامی نیست بلکه یک تنگنای اجتماعی، سیاسی، دینی و مذهبی است که باید از سوی بزرگان امت راه علاجی برای آن یافت شود تا یک نوع دیدگاه سیاسی جدید برای منطقه ترسیم شود و ما را از این تنگنا خارج سازد. واضح است ما در این حوزه به فیلسوفان یا مناظره کنندگان یا تحلیلگران سیاسی نیاز نداریم چرا که دشمنان ما از تفاوت مذهبی و فرقه ای و نژادی و قبیله ای برای تجزیه منطقه استفاده می کنند و آنان جنگ با ما را نمی خواهند چون می دانند ما به لحاظ نظامی قدرتمند شده ایم، پس ما نباید فقط به سناریوی نظامی فکر کنیم. من واقعا مطمئنم ما می توانیم با هر گونه جنگ افزار یا تاکتیک که اسرائیل یا آمریکا یا هر دشمن دیگر علیه ما از آن استفاده کند مقابله کنیم و آن را شکست دهیم، اما باید از خود بپرسیم پس از شکست نظامی چه اتفاقی می افتد و مداوای آسیبهای وارده بر منطقه و بافت اجتماعی آن چگونه خواهد بود؟ تا کنون من از هیچ کسی نشنیده ام که به چالش ایجاد شده از سوی اسرائیل و همچنین از سوی عربستان بپردازد که قصد دارد تحت عنوان های متعدد و علیه محور مقاومت با اسرائیل هم پیمان شود. اگر فکر کنیم نبرد پایان یافته است در اشتباهیم، نبرد به اتمام نرسیده است و روش ها همچنان همان است. ما ثابت کرده ایم در نبرد نظامی قدرتمند هستیم، اما ما همچنان به سایر موضوعات اجتماعی و مذهبی و دینی نپرداخته ایم و چالش بزرگ و جهاد اکبر همین جاست.
انیس نقاش در توضیح راهبرد محور مقاومت در دوران پس از جنگ با داعش گفت: نیروهای مقاومت و غیر مقاومت بر این نکته اتفاق نظر دارند که داعش به عنوان یک سازمان سرنگون شده است اما تفکر داعش همچنان وجود دارد و گروه های پراکنده آن ممکن است به عنوان سلول های پنهان در اماکن مختلف از جمله عراق یا سوریه یا سینای مصر و لیبی فعالیت کنند. اسرائیل نیز درک کرده است این دولت شکست خورده (داعش) به گروه های پراکنده تبدیل شده است و از آنجا که گروه هایی مانند جبهه النصره در پایان کار خود وارد سازش هایی شد و اکنون با توافق مشترک آمریکا و اردن به آتش بس پایند است و در شمال سوریه نیز با ترکیه و در چارچوب طرح ایجاد مناطق کاهش تنش وارد توافق شده است، از این رو برای استفاده اسرائیل هیچ گروهی نمانده جز شورشیانی که تحت عنوان داعش در نقاط مختلف پراکنده هستند تا به عملیات انفجاری و ترور و جنگ های چریکی در مرزها دست بزنند. اسرائیل می خواهد این شورشیان را در مرزهای عراق و سوریه و در برخی از شهرهای بزرگ فعال کند تا به مقابله با محور مقاومت بپردازد.
انیس نقاش در ادامه گفت: ما همچنان در تنگنا به سر می بریم و تا کنون یک رهبر یا متفکر یا راه حلی پیدا نکرده ایم که با آن بتوانیم مشکلات و امراض منطقه را با تمام مذاهب، فرقه ها، نژادها و قبایلش معالجه کنیم. دشمن با ما به عنوان گروه هایی برخورد می کند که دارای اصل و ریشه جداگانه هستیم و خود ما نیز با یکدیگر به عنوان نیروهایی که طرح و برنامه یکپارچه ای نداریم تعامل می کنیم، البته به جز طرح و برنامه مقاومت که شبانه روز به خاطر آزادی ملی در این منطقه تلاش می کند، اما یک تریبون واحد برای تعامل با همه نیروها و تجمیع آنان وجود ندارد. اکنون ما دارای یک فرصت طلایی هستیم تا به شرح و توضیح این مسأله بپردازیم، به ویژه که دشمن به آخرین اقدام خود یعنی انعقاد معامله قرن دست زده است، معامله قرن باید به سیلی (هوشیاری) بر صورت هر فلسطینی باشد که معتقد است راه حل می تواند از طریق کشورهای عربی که به فلسطین خیانت کردند حاصل شود. معامله قرن باید به سیلی نواخته شده بر صورت هر متعصبی تبدیل شود که محور مقاومت را به نجنگیدن با اسرائیل متهم می کند، در حالی که امروز آمریکا و اسرائیل جز درباره این محور سخن نمی گویند و آن را تنها دشمن خود می دانند. از این رو اکنون زمان مناسبی برای متحد شدن این منطقه است و در عین حال این اتحاد نیازمند رویکرد جدید سیاسی، برنامه ای عملیاتی و چارچوب هایی است که در برخی از پایگاه ها و کتاب ها و مقاله ها به آن اشاره کرده ایم؛ بر همگان واجب است در این سمت و سو به فعالیت بپردازند.
انیس نقاش در پاسخ به این سؤال که با توجه به نظارت دستگاه های اطلاعاتی ترکیه بر دستگیری رهبران القاعده حاضر در میان سرکردگان هیأت تحریر الشام (جبهه النصره) در شهرهای مختلف استان ادلب، آیا ما با یک معامله مواجه هستیم که در آن جبهه النصره در کنار نیروهای ترکیه با کردها خواهد جنگید و مناطق تحت سیطره کردها نیز به مناطق کاهش تنش افزوده خواهد شد؟ گفت: اولا باید بگویم گروه های مسلح به صورت عمومی پیشتر نیز سابقه جنگیدن با هم داشته اند و تلفات درگیری های بین طرف های متعدد این گروه ها وحشتناک بوده است و همین موضوع، بزرگترین نشانه است که این گروه ها که پرچم اسلام را برافراشته اند فاصله بسیار زیادی با اسلام دارند و از اصول اسلامی دور هستند.
دلیل این اختلافات و درگیری ها تفاوتی است که در راهبردهای کلان طرفین وجود دارد، یک راهبرد معتقد است که درگیری و جنگ در سوریه علیرغم وجود جنگجویان بیگانه باید در جغرافیای سوریه باقی بماند و راهبرد دیگر از خلافت و جهاد جهانی سخن می گوید. تئوری پردازان راهبرد دوم به این اعتقاد رسیدند که این موضوع باعث تضعیف آنان در مقابل قدرت های غربی و افکار عمومی جهانی می شود و از این رو باید از این نظریه دوری کنند. بر این اساس معامله های سازشی را آغاز کردند و اولین اقدام سازشکارانه از جانب جبهه النصره بود که اسم خود را از جبهه النصره به جبهه فتح شام تغییر داد و تلاش کرد ثابت کند ارتباطی با القاعده ندارد. در ان زمان ما احساس کردیم یک نقض راهبرد در جبهه النصره رخ داده است، اما اکنون این نقض راهبرد با عمق بیشتری همچنان ادامه دارد و معتقد است زمان آن فرا رسیده که باید از تمام نظریات جهاد جهان شمول یا جنگجویان خارجی عرب یا غیرعرب رها شد. بنابر این روند بازداشت سران و اعضای گروه های خارجی حاضر در سوریه سرعت گرفته است، چرا که این گروه ها می خواهند به تدریج به گروه های سوری بپیوندند که در مرحله اول خود را زیر چتر ترکیه تعریف می کنند تا در مرحله بعد زیر چتر راه حل سیاسی فراگیر قرار گیرند که در سوچی روسیه بر آن توافق شده است.
انیس نقاش در مورد مذاکرات سوچی و گفتگوهای آینده ژنو و مقایسه این دو گفت: مذاکرات سوچی و نتایج آن بسیار محکم و استوار است، یک گام عملی است که شامل بندها و راه کارهای متعدد است و حتما بحران سوریه را پایان خواهد داد. اما معارضان خارج نشین همچنان در وهم و خیال به سر می برند، ما حتی نمی توانیم به آنان بگوییم که شما به لحاظ نظامی شکست خوردید چرا که نیروهای نظامی معارض را نیز به صورت عملی نمایندگی نمی کنند، اغلب آنان کسانی هستند که در خارج زندگی می کنند و دو تابعیتی هستند و چند سال است که جز تعداد اندکی از آنان به سوریه نیامده اند. باقی مانده های ارتش آزاد غالبا در ادلب در شمال سوریه حضور دارند و تحت حمایت ترکیه هستند که آنان را به پذیرش راه حل های مطرح شده در سوچی وادار خواهد کرد. بنابراین این افراد اگر قصد ندارند به راه کارهای سیاسی تن دهند بهتر است که همچنان به راه خود ادامه دهند چرا که این موضوع صد در صد به نفع ما است که کسی وجود نداشته نباشد که ادعا کند به نمایندگی از مردم سوریه در حال مذاکره است درحالی که در تمام ابعاد سیاسی و اخلاقی دروغ می گوید و نمی تواند به هیج عنوان در روند سیاسی مشارکت کند.
انیس نقاش در مورد اینکه چرا هیأت دولت سوریه در مذاکرات ژنو هشت مشارکت می کند گفت: به خاطر اینکه اولا این راه کارها و تصمیمات، بین المللی هستند و سوریه باید آنها را مراعات کند و این یک نوع حرکت دیپلماتیک است و ثانیا جامعه بین المللی به واقعیت هایی میدانی که ما با دادن جان خود بوجود آورده ایم خواهد رسید و این یک تاکتیک خیلی بی نقص است و در نتیجه جامعه جهانی به طرف مقابل خواهد گفت شما مسئول افراط گرایی هستید و من بعید نمی دانم که یکی از طرف های بین المللی آنان را به این موضعگیری افراطی تشویق کند تا در نهایت از دایره راه حل سیاسی خارج شوند، باید بگویم در این صورت نه ترکیه و نه ایران و مهم تر از همه مردم و دولت سوریه آنان را در راه حل سیاسی مشارکت نخواهند داد.