در آلمان ؛ مرکل پس از گذشت نزدیک دو ماه از انتخابات پارلمانی سپتامبر 2017 در تشکیل چهارمین کابینه ائتلافی خود با ناکامی مواجه شد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا وسیما ؛ آنگلا مرکل رهبر حزب دمکرات مسیحی و صدر اعظم کنونی آلمان برای نخستین بار از زمان به قدرت رسیدنش ، به رغم تلاش های بسیار قادر به تشکیل دولت ائتلافی نشد.
وی پس از گذشت نزدیک دو ماه از انتخابات پارلمانی سپتامبر 2017آلمان، در تشکیل چهارمین کابینه ائتلافی خود با ناکامی مواجه شد.
کریستین لیندر رهبر حزب دموکرات های آزاد روز دوشنبه 29 آبان با اعلام کناره گیری از مذاکرات تشکیل دولت ائتلافی، آلمان را با کم سابقه ترین بحران سیاسی در تاریخ این کشور پس از جنگ جهانی دوم مواجه کرد. کناره گیری این حزب از مذاکرات تشکیل دولت بسیار غیر منتظره بود .کما اینکه مرکل در این باره صراحتا اظهار داشت که احزاب چهار گانه برای تشکیل دولت ائتلافی به توافق نزدیک شده بودند که ناگهان حزب دموکرات های آزاد تصمیم گرفت از گفتوگوها کنار بکشد.
جم اوزدمیر، رهبر حزب سبزها نیز با انتقاد از تصمیم حزب دموکراتیک آزاد برای خروج از مذاکرات ائتلافی، تاکید کرد که سبزها تا آخرین ثانیهها آماده بودند تا ائتلاف تشکیل شود اما یکی از طرف ها این آمادگی را نداشت.
ناکامی مرکل !
آنگلا مرکل با وجود اینکه رهبر قویترین حزب آلمان یعنی حزب دموکرات مسیحی است، اما به دلیل مخالفت صریح حزب سوسیال دمکرات با تشکیل مجدد ائتلاف بزرگ، پس از ۱۲ سال مجبور به ورود به مذاکراتی بر سر دولتی ائتلافی شد که از همان آغاز هم در آن عملا از موقعیتی قدرتمند برخوردار نبود.
هر چند حزب مرکل بالاترین آرا را در انتخابات پارلمانی سپتامبر 2017 به دست آورد، با این حال کاهش آرای آن به ویژه در قیاس با انتخابات سال 2013 به منزله پس رفت در جایگاه اجتماعی این حزب و موقعیت سیاسی مرکل محسوب می شود. در واقع پیروزی شکننده حزب دمکرات مسیحی در انتخابات پارلمانی 24 سپتامبر، فقط یک گزینه پیش روی مرکل برای تشکیل دولت ائتلافی گذاشت و آن ائتلاف اتحاد احزاب مسیحی (حزب دموکرات مسیحی و حزب سوسیال مسیحی) با دو حزب کوچک دموکرات های آزاد و حزب سبزها بود.
این احزاب برای تشکیل دولت ائتلافی موسوم به جامائیکا(با توجه به رنگهای سه گانه این احزاب که شبیه رنگهای پرچم جامائیکا است )، درباره نظام مالیاتی، مسائل مربوط به پناهجویان و سیاست های زیست محیطی اختلاف نظرعمیقی دارند.
در این میان نقش مرکل که موقعیتاش به خاطر ریزش آرای حزب او در جریان انتخابات اخیر تضعیف شده، تنها وساطت بودو نتوانست نقش تاثیر گذاری بر روند مذاکرات ایفا کند.
در نهایت این حزب دمکراتهای آزاد بود که سد راه مرکل برای تشکیل دولتی ائتلافی شد. مرکل اولویت های خود را تامین رفاه اقتصادی و امنیت داخلی، متحد نگه داشتن اتحادیه اروپا و حل مساله مهاجران غیرقانونی اعلام کرده بود.در حالی که برای دیگر احزاب تشکیل دهنده دولت ائتلافی اولویت های دیگری مطرح بود.
از جمله حزب سبزها، مسائل زیست محیطی و نیز برخورد مثبت با مهاجران و آوارگان را در اولویت داشت ،در حالی که حزب سوسیال مسیحی خواهان برخورد سخت گیرانه تر با گروه ها بود.
حزب دموکرات آزاد نیز از سیاستها و تصمیمهای صدراعظم آلمان به ویژه طولانی بودن زمان رسیدگی به تقاضای گروه های مهاجر و آوارگان نیز به شدت انتقاد می کرد. حتی اگر مرکل در مذاکرات تشکیل دولت ائتلافی موفق می شد این کار به بهای اعطای امتیازات قابل توجهی به احزاب شرکت کننده در این ائتلاف صورت می گرفت.
در واقع سیاست مهاجرتی مرکل یعنی سیاست درهای باز نه فقط به قدرتمند شدن حزب راست گرای افراطی آلترناتیوی برای آلمان کمک کرد،بلکه اختلاف نظر شدید بر سر آن در نهایت به شکست تلاشها برای تشکیل دولت ائتلافی نیزمنجر شد.
این شکست نشان داد که حتی موفقیت های اقتصادی دولت مرکل نیز نمیتواند ترس از آینده را از مردم آلمان در زمینه مساله مهاجران و آوارگان بگیرد. به گفته یاگودا میرینیچ نویسنده و وبلاگ نویس آلمانی، علت ترس از خارجی ها در جامعه آلمان، تصویری است که رسانه ها از این افراد ارائه کرده اند.
گزینه های پیش رو
شکست مذاکرات برای تشکیل دولت ائتلافی شوک و ضربهای نه تنها برای آلمان، بلکه برای تمام اروپا بود، زیرا موجب ابهام و آینده ای نامعلوم چندین هفتهای و شاید هم چندین ماهه در عرصه سیاست داخلی آلمان می شود. ناکامی مرکل در تشکیل دولت ائتلافی اکنون آلمان را با برهه ای سر نوشت ساز مواجه کرده است. با اوضاع آشفته حاکم بر آلمان، اتخاذ تصمیم های جدی درباره منطقه یورو، مهاجرت، پناهجویان ، مسائل دفاعی و حتی مساله خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به تعویق می افتد، چرا که اروپا منتظر آن است که ببیند آلمان چگونه با این بحران سیاسی کنار خواهد آمد.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز، مرکل را از رهبران مهم اروپا نامیده که اکنون تضعیف جایگاه سیاسی وی در آلمان، بحرانی جدی برای اتحادیه اروپا محسوب می شود و می تواند بر آینده این اتحادیه تاثیرگذار باشد.
با توجه به شکست مذاکرات احزاب آلمانی برای تشکیل دولت آینده این کشور، سه سناریو پیش روی مرکل است:
اولین سناریو؛ ادامه ائتلاف کنونی با حزب سوسیال دموکرات است ، اما سوسیال دموکرات ها بعد از شکست سنگین در انتخابات 24 سپتامبراعلام کردند که حاضر به ادامه ائتلاف با اتحادیه احزاب مسیحی نیستند.
دومین سناریو؛ تشکیل دولت اقلیت با حزب دموکرات های آزاد و یا حزب سبزها است.
سومین سناریو؛ برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام خواهد بود.انتخاب هر کدام از این سناریوها تبعات سیاسی منفی برای مرکل و احزاب متحد مسیحی به دنبال خواهد داشت. از سوی دیگر می توان پیش بینی کرد که برگزاری انتخابات مجدد می تواند فرصت بزرگی را برای کسب کرسی های جدید در پارلمان آلمان برای حزب راست گرای افراطی آلترناتیوی برای آلمان فراهم آورد.
در این میان حزب سوسیال دموکرات پس از شکست مذاکرات اتحاد احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی با دو حزب دموکرات آزاد و سبزها برای تشکیل دولت ائتلافی اعلام کرد که از تشکیل دولت اقلیت به رهبری اتحادیه احزاب مسیحی دفاع خواهد کرد. مارتین شولتس، رئیس حزب سوسیال دموکرات آلمان، اعلام کرد که او از تشکیل دولت اقلیت دفاع خواهد کرد. بحثها در حزب سوسیال دموکرات آلمان بر سر تشکیل دولت اقلیت بالا گرفته است و بسیاری از اعضای این حزب چنین دولتی را تایید میکنند اما اتحاد احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی مایل به تشکیل چنین دولتی نیستند .آنها معتقدند که آلمان به خصوص برای تصمیمگیری در سطح داخلی و اروپا به دولتی مقتدر نیازمند است.
جمع بندی
از نگاه تحلیلگران غربی ، بحران دموکراسی پارلمانی که در برخی کشورهای اروپایی منجر به تغییرات عمیق در نظام حزبی شده، اکنون به آلمان رسیده است. این روند مشابه فرایند برگزیت در بریتانیا و روی کار آمدن ترامپ در آمریکا است. در پی شکست مذاکرات برای تشکیل دولت جدید آلمان انتظار میرفت که حزب سوسیال دموکرات برای تشکیل دولت ائتلافی با اتحاد احزاب مسیحی اعلام آمادگی کند .امابا امتناع مارتین شولتس رهبر حزب سوسیال دموکرات برای مشارکت در دولت ائتلافی، مرکل به موقعیتی بغرنج و پیچیده مواجه شده است. این امیدواری وجود دارد که «فرانک والتر اشتان مایر» رئیس جمهوری آلمان بتواند برای خروج از بن بست کنونی نقشی موثر ایفا کند.
هر چند مقام رئیس جمهوری در آلمان تشریفاتی است، اما در مواقع بحرانی مانند وضعیت کنونی ، رئیس جمهوری نقش آفرین می شود.
اشتان مایر به عنوان یک سیاستمدار پرنفوذ و چهره شاخص در حزب سوسیال دموکرات، در بن بست سیاسی فعلی آلمان می تواند نقش ویژه ای به خاطر شخصیت حقیقی و نه حقوقی اش ایفا کند. در عین حال برگزاری انتخابات مجدد هم طرفدارانی دارد.
حزب دموکراتهای آزاد به رهبری کریستیان لیندر که به عنوان مهره ناهماهنگ ، مذاکرات برای تشکیل دولت ائتلاف را به هم زد ،از برگزاری انتخابات استقبال می کند و از طرف دیگر حزب سوسیال دموکرات هم می خواهد یکبار دیگر بخت خود را بار دیگر آزمایش کند تا شاید در انتخابات جدید، کرسی های بیشتری را در پارلمان آلمان در اختیار بگیرد. اشتاین مایر اکنون مسئولیتی سنگین را بر عهده دارد. وی تلاش می کند تا احزاب سه گانه را تشویق به تشکیل دولت ائتلافی کند ، اما اگر احزاب آلمانی حاضر نباشند از مواضع خود عقب نشینی کنند، وی راهی جز فراخوان برگزاری انتخابات در پیش نخواهد داشت .اشتاین مایر، یک انتخاب دیگر هم دارد که در صورت شکل نگرفتن مجدد ائتلاف ، باید شخصی را به عنوان صدر اعظم انتخاب کند که بنا به پیش بینی ها انتخاب وی کسی جز آنگلا مرکل نخواهد بود./
==============================
نویسنده: دکتر سید رضا میرطاهر - کارشناس سیاست در اروپا .
.