مسوولیت عربستان در حملات تروریستی، تکفیری در جهان

روز جمعه در حمله گروههای تکفیری و وهابی به مسجد روضه در شهر العریش مصر دستکم 235 نفر کشته و 110 نفر دیگر هم زخمی شدند.

این احتمال و جود دارد که شاخه مصری داعش یعنی گروه انصار بیت المقدس عامل این انفجار بوده باشد چرا که قربانیان این حمله تروریستی از صوفیان منطقه هستند که همانند شیعیان از سوی داعش وهابی تکفیر شده اند و در سال 2006 نیز شیخ سلیمان از رهبران صوفیه این منطقه به وسیله داعشیان وهابی  ربوده شد و به قتل رسید.  

با اینکه گروه وهابی داعش در عراق و سوریه از نظر نظامی با شکست روبرو شد اما حمله به مسجد روضه العریش این نکته مهم را به اثبات رساند که تا ریشه افکار افراطی و تکفیری فرقه وهابیت  که در عربستان تبلیغ و ترویج می شود و پادشاهان سعودی مشروعیت خود را از مروجان این افکار به دست می آورند خشکانده نشود باید شاهد حملات مشابهی در هر گوشه ای از جهان بود.

در واقع این اقدام تروریستی یک بار دیگر رابطه میان حملات تروریستی با اندیشه های افراطی وتکفیری  وهابیت را به نمایش گذاشت و این واقعیت را روشن کرد که تا با  عربستان  در این زمینه برخورد جدی نشود هیچ امیدی به از بین رفتن چنین حملاتی وجود نخواهد داشت.

پس از حمله تروریستی به مسجد روضه شهر العریش،  احمد الطیب شیخ الازهر با اشاره بر ریشه کن کردن افکار افراطی و جلوگیری از افتادن جوانان در دام اینگونه افکار، تاکید کرد  آزادگان شرق و غرب باید هر چه سریع تر عاملان تروریسم و تامین کنندگان مالی و تسلیحاتی آن را و کسانی را که به تروریست ها پناه می دهند و از آنها حمایت می کنند، شناسایی کنند.

در سخنان شیخ الازهر دو نکته مهم وجود دارد نخست ریشه کن کردن افکار افراطی. دوم برخورد با حامیان مالی و تسلیحاتی گروههای تکفیری.

در مورد نکته اول روشن است که اندیشه های افراطی در فرقه تکفیری وهابیت ریشه دارد که از سوی محمدبن عبدالوهاب از حدود 300 سال پیش در عربستان بنیان نهاده شد و امروزه مفتی های سعودی بر اساس این اندیشه ها صدها فتوی مبنی بر قتل و ریختن خون دیگرانی که چون آنان فکر  یا عمل نمی کنند  صادر کر ده اند و در مدارس دینی و مساجد خود درسراسر جهان به ترویج چنین اندشه هایی مبادرت می ورزند.

اما در مورد نکته دوم نیز باید گفت کاملا روشن است که چنین مدارس و موسسات دینی را سران عربستان در سراسر جهان ساخته اند و حمایت مالی از چنین موسساتی را به عهده دارند و این چیزی است که محمدبن سلمان ولیعهد عربستان بارها به این نکته اعتراف کرده و قول داده است که در مسیر اسلام میانه گام بردارد و حالا محمدالعیسی وزیر سابق دادگستری عربستان که از حدود یکسال پیش به سمت دبیر کلی انجمن جهانی مسلمانان که مقر آن در مکه، منصوب شده است نیز اعتراف می کند عربستان سعودی  چندین دهه است به تبلیغ مکتب افراطی وهابیت در سراسر جهان مشغول است ،  این دوران دیگر به سر آمده است و از این پس تمرکز سازمان وی بیشتر بر محور مبارزه با ایدئولوژی افراطی گری معطوف خواهد بود. این دو مقام سعودی به روشنی اعتراف می کنند که بذر افراط گرایی و تروریسم را در جهان کاشته اند و حالا که میوه های تلخ این بذر چون داعش وهابی به ثمر نشسته اند مدعی مبارزه با افراط گرایی شده اند! چگونه می توان این ادعا را باور کرد در حالیکه هنوز آنها به صراحت اعلام نکرده اند که تاریخ انقضای آئین جعلی وهابیت دیگر  به سر آمده است و همچنان مفتیان صاحب فتوا در دربار شاه نفوذ دارند؟ آیا این ادعاها فقط برای فریب افکار عمومی به ویژه کشورهای غربی نیست؟ آیا اینکه محمد العیسی وزیر سابق دادگستری عربستان در ادامه اعترافات خود در گفتگو با خبرگزاری رویترز می گوید آنچه در گذشته روی داده است و شیوه ای که ما بر اساس آن کار می کردیم، دیگر موضوع بحث نیست. ما باید این طرز تفکر افراط گرایانه را از کارهایی که در آینده انجام می دهیم پاک کنیم، ما باید سختگیری های مذهبی و افراط گرایی که به شاخصه اصلی تروریسم تبدیل شده است حذف و نابود کنیم. به مسوولیت عربستان در چنین حملات تروریستی پایان می دهد؟ آن هم در حالیکه تردیدی نیست در چنین حملاتی قطعا اهداف سیاسی نیز نهفته است و قطعا بدون حمایت اطلاعاتی و مالی وتسلیحاتی عربستان این گروهها نمی توانند به تنهایی چنین حملاتی را انجام دهند.

مداخله عربستان در افغانستان علیه شوروی سابق یا در سوریه علیه محور مقاومت مثال های روشنی از نقش مستقیم عربستان در حمایت مالی وتسلیحاتی و اطلاعاتی از گروههایی است که خود بر اساس آئین وهابیت تربیت کرده است.

بر اساس همین استدلال بعید نیست که دستگاه اطلاعاتی عربستان در پشت حمله به مسجد روضه العریش، به دلیل مخالفت مصر با طرح های منطقه ای سعودی ها هم باشد.

امروزه در مدارس دینی که عربستان  در دیگر کشورها تاسیس کرده است کودکان انتحاری پرورش داده می شوند و جالب است بدانید که پدیده انتحاری به یک صنعت تجاری تبدیل شده است بطوریکه این مدارس از یکسو شاگردان خود را با فریب و وعده به بهشت رفتن برای عملیات های انتحاری تربیت می کنند و از سوی دیگر آنها را در ازای دریافت پول برای عملیات انتحاری در خدمت گروههایی قرار می دهند که از طرف عربستان ماموریت دارند  تا اهداف سیاسی ریاض را محقق سازند.    

 

------------------------------

رضا محمدمراد