ناتو در مواجهه با روسیه با چالش های مهمی چون ارتقاء قابل توجه اعتماد به نفس نظامی و سیاسی روسیه و نیز ابهام در استمرار برقراری چتر امنیتی آمریکا بر فراز اروپا؛ روبروست.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا وسیما ؛ کنش های متقابل ناتو و روسیه به ویژه در منطقه اروپای شرقی و مرکزی از مسائل مهم مورد توجه محافل امنیتی و استراتژیک در سالهای اخیر بوده است. به نظر می رسد، تحولات اوکراین و انضمام کریمه به خاک روسیه، موجبات سطح قابل توجهی از همگرایی در حوزه سیاست روسی اتحادیه اروپا و ناتو را فراهم کرده است.
با این وجود ناتو در مواجهه با روسیه با چالش های مهمی چون ارتقاء قابل توجه اعتماد به نفس نظامی و سیاسی روسیه؛ ابهام پیرامون استمرار برقراری چتر امنیتی آمریکا بر فراز اروپا؛ فقدان درک مشترک پیرامون ماهیت تهدید روسیه؛ ضعف تدارکات و مدیریت راهبردی و ضعف پیوند موثر میان دفاع متعارف با جنگ های هیبریدی و سایبری مواجه است.
از جمله: توافق سال 2014 ناتو در خصوص دو برابر کردن نیروهای واکنش سریع ناتو؛ ایجاد یک نیروی ضربت با آمادگی بالای ناتو موسوم به نیروی سرنیزه؛ تصمیم کشورهای اروپایی (از جمله آلمان) برای تحقق تعهد اختصاص دو درصد از تولید ناخالص داخلی در حوزه دفاعی تا سال 2024؛ بازگشت تانک های آمریکایی به مرزهای شرقی اروپا (این نکته ضروری است که تا پیش از این، تانک های آمریکایی بیشتر در مناطق امنی چون خاک آلمان مستقر می شدند) و توافق ایجاد نیروی پیشرو (EFP) در استونی؛ لتونی؛ لیتوانی و لهستان. شایان ذکر است تعداد نفرات نیروی پیشرو در سال 2017، 4530 نفر بوده است.
نکته قابل تامل اینجاست که سربازان آلمانی نیز در نیروی پیشرو حضور دارند و این مسئله با توجه به پیشینه خونبار حضور نیروهای آلمانی در منطقه اروپای شرقی در طول جنگ جهانی دوم، تحولی از منظر نمادین مهم محسوب می شود.
چالش های ناتو
حال مهمترین چالش های پیش روی ناتو در مواجهه با روسیه را بررسی می کنیم:
1-اعتماد به نفس نظامی و سیاسی روسیه
شواهد مثال قابل توجهی در خصوص ارتقاء اعتماد به نفس سیاسی و نظامی روسیه قابل ذکر است. در این چارچوب می توان به کنش های نظامی روسیه در منطقه اوکراین و شرق اروپا و حضور موثر نظامی در تحولات سوریه اشاره کرد.
در حوزه مانورهای نظامی نیز مانور بزرگ زاپاد با حضور مشترک روسیه و بلاروس، بیانی آشکار از توانایی و عزم روسیه برای استقرار نیرو از جمله در حوزه بالتیک؛ نمادی از توانایی دفاع موثر در مقابل مزیت غرب در حوزه نیروی هوایی و نشانگر توان ضربه تهاجمی روسیه برای متوقف ساختن ناتو بود.
2-چالش ابهام پیرامون استمرار برقراری چتر امنیتی آمریکا
از ابتدای تاسیس ناتو، هدف مرکزی این سازمان، ارائه خدمات دوجانبه امنیتی به اروپا و آمریکا بوده است. سه اصل بنیادین در روابط یورروآتلانتیکی نیز با وجود بروز اختلاف نظرهایی چون جنگ سال 2003 عراق، شامل این موارد بوده است: مواجهه با ناامنی از طریق درگیر شدن فعال؛ این نگاه که سیاست درگیرشدن با مشارکت اروپا و آمریکا بهتر کار می کند و این تفکر که هیچ متحدی بهتر از اعضاء ناتو برای خودشان وجود ندارد. با این وجود، این سه ایده در عصر ترامپ با چالش مواجه شده است.
در واقع ترامپ این ایده را که درگیر شدن فعال در اروپا برای آمریکا حیاتی است با چالش مواجه کرده است.
در نگاه او، سیاست خارجی عرصه ای برای بازی با حاصل جمع صفر است که هر گونه کنش در راستای افزایش امنیت دیگران، زیان خالصی برای آمریکا به همراه دارد.
البته در آمریکا نهادهایی چون نهاد مشاور امنیت ملی وجو دارند که بر خلاف ترامپ معتقدند سیاست درگیر شدن جهانی یک کنش خیرخواهانه نیست بلکه در برگیرنده منافع گسترده تر آمریکا است.
در واقع آنها تلاش کرده اند تا گرایش و احساس دوری گزینی ترامپ از درگیر شدن فعال در اروپا را به مطالباتی چون لزوم افزایش سهم امور دفاعی در هزینه های ملی کشورهای اروپایی و لزوم تمرکز بر تروریسم تبدیل و ترجمه کنند. مطالباتی که با سهولت بیشتری توسط متحدین اروپایی به رسمیت شناخته می شود. در واقع تحت فشار این گروه در ساختار حکمرانی آمریکا است که با وجود تمایل ترامپ به کاهش تعهدات آمریکا در خارج از کشور، شاهد ادامه استقرار نیروهای آمریکایی در اروپای مرکزی و شرقی به منظور تقویت توانایی ناتو برای بازدارندگی روسیه هستیم.
البته با توجه به اهمیت نقش و جایگاه رئیس جمهور آمریکا در ساختار حکمرانی آمریکا این نگرانی همواره برای اروپا باقی خواهد ماند که در زمان بحران، با رای ترامپ، آمریکا ممکن است خود را از درگیری فعال اروپا با روسیه به دور نگاه دارد.
3-چالش فقدان درک مشترک پیرامون ماهیت تهدید روسیه
اعضاء ناتو درک مشترکی در خصوص ماهیت تهدید روسیه ندارند. بدیهی است این درک متفاوت به پیشنهاد و اعمال راهبردهای متفاوتی نیز منجر می شود. به عنوان مثال در حالی که کشورهای اروپای شرقی و به ویژه کشورهای حوزه بالتیک به شدت نگران کنش های نظامی روسیه هستند، کشورهای آلمان، فرانسه و ایتالیا بر این اعتقادند که احتمال حمله روسیه به کشورهای حوزه بالتیک بسیار اندک است.
در این چارچوب این کشورها هیچگاه از طرح های استقرار دائم نیروهای ناتو در شرق اروپا حمایت نکرده اند. می دانیم که بر اساس توافق ایجاد "شورای ناتو روسیه" در سال 2002، ماهیت نیروهای ناتو در شرق اروپا نمی تواند دائمی باشد. با این وجود کشورهایی چون انگلستان همواره خواستار استقرار دائمی نیروهای ناتو در نزدیکی مرزهای روسیه بوده اند.
به نظر آلمان؛ فرانسه و ایتالیا، نیروهای مستقر در اروپای شرقی و مرکزی باید از نظر حجم و توانایی محدود باشند چرا که فضای تعامل با طرف روسی باید همواره گشوده بماند و این پیام نباید به روسیه منتقل شود که ماهیت کنشهای ناتو، تهاجمی است.
برخی کشورهای اروپایی نیز پدیده تروریسم را برای اروپا به نسبت روسیه تهدیدکننده تر می دانند. بدیهی است کشورهای حوزه جنوبی اروپا به دلیل مواجهه با مخاطرات امنیتی موج آوارگان، تهدیدات برآمده از همسایگان جنوبی اروپا را مهمتر می دانند.
در این نگاه، این کشورها گرچه به دلیل مخاطرات برآمده از دخالت ناتو در مناطقی چون لیبی در خصوص حضور ناتو در مدیترانه محتاط هستند ولی در عین حال از اینکه بخش مهمی از توانایی و توجه ناتو به شرق اروپا و تحدید روسیه متمرکز شده است ناخشنودند.
4-چالش تدارکات و مدیریت راهبردی
دیدگاهی در محافل استراتژیک اروپا و آمریکا وجود دارد که ناتو در حوزه "حافظه نهادی" با مشکل مواجه است. به این معنا که در تقریبا دو دهه اخیر، بخش مهمی از حافظه و ظرفیت مرتبط با تجارب ناتو در اروپا در دوران جنگ سرد از بین رفته است. به عنوان مثال در حال حاضر موانع بوروکراتیک قابل توجهی در حوزه انتقال سریع نیروها؛ تانک ها و تجهیزات در خاک اروپا وجود دارد حال آنکه این موانع در دوره جنگ سرد برطرف شده بود. به عنوان مثال پیمان شینگن در خصوص انتقال تجهیزات نظامی بین مرزهای کشورهای اروپایی اعمال نمی شود.
5- ضعف پیوند دفاع متعارف با جنگ های هیبریدی و سایبری
گرایش قدرتمندی بین سیاستمداران اروپایی وجود دارد که بخش مهمی از مخالفت های سیاسی و اجتماعی با وضع موجود در اروپا –حتی در خصوص تحولات اخیر در منطقه کاتالونیای اسپانیا- الهام گرفته از کرملین و جنگ ترکیبی این کشور علیه دموکراسی های غربی است. در این چارچوب، در سالهای اخیر و به ویژه بعد از تحولات اوکراین و کریمه، رهبران و نخبگان اروپایی نگرانی خود را از جنگ رسانه ای؛ هیبریدی و سایبری روسیه بر علیه نهادها وارزشهای اروپایی و همچنین اثرگذاری رسانه های روسی بر افکار عمومی مردم اروپا مخفی نکرده اند. به نظر می رسد نگرانی رهبران و نخبگان اروپایی از کنش های رسانه ای تهاجمی و ایجابی روسیه ناشی می شود.
در واقع اگر تا چند سال پیش کنش های رسانه ای روسیه بیشتر تدافعی و سلبی و در راستای تحدید نفوذ فزاینده اروپا در خارج نزدیک این کشور صورت می گرفته است،
البته در سال های اخیر مقامات روسی به دنبال اثرگذاری بر پویش های سیاسی و اجتماعی اروپا در چارچوب منافع خود بوده اند.
روسیه در سالهای اخیر تاکید بیشتری بر استفاده از ابزارهای قدرت نرم خود از جمله رسانه ها، سازمان های مردم نهاد و کلیسای ارتدکس برای پیشبرد اهداف حوزه دیپلماسی عمومی و رسانه ای نموده است. در ضمن روسیه واجد توانایی های سایبری قابل توجهی است و اروپا همواره نگران استفاده از این توانایی در راستای تاثیر گذاری بر پویش های سیاسی و اجتماعی اروپا است.
در این راستا به نظر می رسد میزان توانایی ناتو و کشوهای اروپایی برای مواجهه به تهدیدات هیبریدی و سایبری روسیه از ابهامات راهبردی مهم موجود بوده است.
نتیجه
کشورهای اروپایی عضو ناتو اقداماتی برای مواجهه با چالش های مورد اشاره در سطور فوق به انجام رسانده اند. به عنوان مثال یکی از راهبردهای اساسی اروپا برای مواجهه با تغییر رویه آمریکا نسبت به امنیت اروپا، آغاز حرکت به سمت خوداتکایی امنیتی بوده است. در ضمن شاهد تلاشهایی به ویژه از جانب آلمان برای گشودن فضای تعامل با طرف روسی هستیم.
با این وجود برخی چالش های امنیتی در اروپا وجود دارد که حداقل در کوتاه مدت و میان مدت بدون حضور آمریکا قابل مدیریت نیست.
یکی از این چالش ها، احتمال درگیری نظامی با روسیه است. در واقع به دلیل مواجهه مستقیم با تهدید روسیه است که کشورهای اروپای مرکزی چون لهستان هزینه های دفاعی خود را افزایش داده اند و به دنبال افزایش تعاملات راهبردی با آمریکا هستند و امیدوارند این تعاملات موثر افتد. در این نگاه حتی اگر آمریکا خود را از درگیری مستقیم اروپا و روسیه به دور نگاه دارد، اروپا نیازمند استفاده از ظرفیت های نظامی ناتو است.
به نظر می رسد اعمال یک راهبرد منسجم مبتنی بر اتحاد؛ بازدارندگی و انعطاف پذیری در مقابل روسیه تنها راه پیش روی کشورهای اروپایی عضو ناتو در مواجهه با روسیه از منظر ژئوپلتیکی جسورتر از پیش است.
===================================
نویسنده : دکتر حسین مفیدی احمدی - پژوهشگر مسائل اروپا.
.