این گزارش روایتی است از زندگی دریاقلی سورانی همان مرد اوراق فروشی که در دوران دفاع مقدس حماسه آفرید.
پای صحبت بزرگترها که بنشینی متوجه می شوی دریاقلی مسیر زیادی را برای نجات آبادان ، رکاب زده ، دویده و نفس زده است.
دریاقلی آغازگر حماسه مردمی کوی ذوالفقاری
دریاقلی، نهم آبان سال 1359 پس از اشغال خرمشهر توسط عراقیهای بعثی ، متوجه تحرکات شبانه سربازان عراقی در محله کوی ذوالفقاری در 20 کیلومتری شهر آبادان می شود.
عراقیها در حال عبور از رودخانه بهمنشیر، برای حمله غافلگیر کننده به آبادان بودند که دریاقلی فرزند خردسالش را تنها می گذارد و به سرعت، با دوچرخه اش، در یک مسیر طولانی رکاب می زند و خود را به آبادان می رساند و با فریادهایش، مردم و مدافعان شهر را از ماجرای نفوذ و توطئه دشمن آگاه می کند.
آن روز مردم با شنیدن فریادهای دریاقلی، از خانه ها بیرون می آیند و با هر چه در دست داشتند، برای مقابله با دشمن به سمت منطقه ذوالفقاری حرکت می کنند.
در واقع اینجاست که حماسه مردمی کوی ذوالفقاری در برگی از تاریخ رقم می خورد.
جنگ نابرابر در کوی ذوالفقاری آبادان
شهید سورانی که در میانه راه دوچرخه اش پنچر می شود تا مقر سپاه پاسداران در آبادان می دود و نیروهای خودی را از حمله عراقی ها آگاه می کند.
نیروهای بعثی شبانگاه نهم آبان 59 ، پنج روز پس از سقوط خرمشهر، پل شناور روی بهمنشیر زدند و به سوی کوی ذوالفقاری سرازیر شدند؛با این وضعیت، آبادان در محاصره 330 درجه ای قرار گرفت و عبور از رودخانه بهمنشیر می توانست آبادان را با خطر جدی روبرو کند.
جنگ نابرابر در منطقه کوی ذالفقاری آغاز شد، نیروهای مدافع شهر همان جا خط پدافندی تشکیل دادند و از پیشروی عراقی ها جلوگیری کردند.
درگیری سختی بین نیروهای خودی با حداقل امکانات و نیروهای بعثی مجهز به سلاحهای پیشرفته رخ داد و مدافعان موفق شدند تا غروب همان روز نیروهای عراقی را شکست داده و شهر و جزیره آبادان را از خطر حتمی نجات دهند. نیروی هوایی نیز موفق شد پلی را که عراقی ها بر روی بهمن شیر زده بودند منهدم کند.
رزمندگان با جانبازی و فداکاری بسیار، چنان مقاومتی از خود نشان دادند که دلاوری ها و شجاعت های آنان در این منطقه به نام «حماسه ذوالفقاری» به عنوان برگ زرینی در تاریخ دوران دفاع مقدس به ثبت رسید.در این نبرد صدها نفر از نیروهای بعثی به هلاکت رسیده و یا زخمی شدندو دهها نفر به اسارت در آمدند
یک سال مقاومت مردمی در آبادان
همان گونه که مردم خرمشهر 35 روز، نیروهای بعثی را زمینگیر کردند، مردم آبادان نیز به مدت یکسال سد پیشروی نیروهای بعثی شدند و زمینه را برای آماده سازی و سازماندهی نیروهای خودی و عملیات بزرگ شکست حصر آبادان فراهم کردند.
و دریاقلی این قهرمان ملی آن قدر زنده نماند که شکست حصرآبادان را ببیند، وی چند روز پس از واقعه کوی ذوالفقاری بر اثر انفجار گلوله خمپاره، پای راستش را از دست داد و سرانجام بر اثر جراحات وارده به شهادت رسید و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
و به یاد دریاقلی سورانی
امروز تندیس دریاقلی به عنوان نمادی از مقاومت، در میدان ورودی کوی ذوالفقاری آبادان خودنمایی می کند، همان محله ای که حماسه بزرگ ذوالفقاری را شهادت می دهد.
در کتاب فارسی پایه ششم ابتدایی نیز، به زندگی و فداکاری این قهرمان ملی و شهید عزیز، پرداخته شده است که شاید کمتر کسی، نامش را شنیده بود و یا شرح فداکاری اش را می دانست.