به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صداوسیما، منطق ترامپ رئیس جمهوری آمریکا برای برچیدن توافق هستهای ایران هر چه باشد، اقدامات او پیامدهای بین المللی جدی به دنبال خواهد داشت.
مرکز ویلسون در مقالهای به قلم ماکسیم ترادولیوبوف نوشت: اقدامات کاخ سفید برای دومین بار در ماههای اخیر بر خلاف مسیر طبیعی منافع دیگر نقش آفرینان جهان است. رئیس جمهور آمریکا اوت گذشته در اقدامی تعجب برانگیز از منظر کشورهای دیگری که سرگرم ارعاب و مهار کره شمالی بودند، جنگ کلامی را با کیم جونگ اون دیکتاتور این کشور آغاز کرد. این بار هدف، توافق چند جانبهای است که هدف از آن جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است. برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) با همه نقص هایش یک توافق موثر با قابلیت راستی آزمایی تعهدات است. در واقع اینطور میتوان فکر کرد که این نوع دیپلماسی بین المللی که به توافق ایران منتهی شد راهی برای عبور از یک جهان پسادوقطبی خواهد بود. آمریکا و روسیه بر روی این توافق کار کردند و بسیاری از مسائلی را که بر سر آنها اختلاف داشتند، کنار گذاشتند.
برجام مدرکی زنده از این حقیقت است که جامعه بین المللی ضمن آگاهی از دستورکارهای امنیتی متفاوت همگان، قادر به دستیابی به یک توافق متمرکز و خاص است.
این توافق با حمایت پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بعلاوه آلمان و اتحادیه اروپا همراه شد.
هیچ یک از این موارد، مسئلهای در سیاست داخلی آمریکا نیست، ترامپ تعهد را خود به پایگاه سیاسی اش مبنی بر خروج از توافق هستهای ایران، دنبال کرده است. وی مشارکت آمریکا را در این توافق قطع نکرده، اما از تایید پایبندی ایران به این توافق خودداری کرده است. اساسا، ترامپ تصمیم گیری درباره این توافق را به کنگره آمریکا واگذار کرده است تا در مدت شصت روز درباره اعمال مجدد تحریمها علیه ایران تصمیم گیری کنند.
دمیتری پسکوف سخنگوی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه گفت: عقب نشینی احتمالی آمریکا از این توافق پیامدهای منفی به بار میآورد. وی به خبرنگاران گفت: درصورتیکه آمریکا از این توافق خارج شود، تهران نیز از توافق خارج خواهد شد.
یانگ جیچی مشاور دولتی چین نیز از آمریکا خواست این توافق را حفظ کند.
همه امضا کنندگان دیگر این توافق، نگرانی شان را درباره خروج احتمالی آمریکا از این توافق اعلام کرده و بر تعهد شان به این توافق تاکید کرده اند.
امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه، ترزا می نخست وزیر انگلیس و آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان با صدور بیانیهای مشترک بر تعهد دولتهای خود به حفظ برجام تاکید کردند.
فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز اعلام کرد: «برجام، توافقی دوجانبه و متعلق به یک کشور نیست و هیچ کشوری به تنهایی نمیتواند آن را لغو کند.»
اجماع همه حامیان این توافق جالب توجه است، اما نقش آمریکا در این میان حیاتی است: بدون مشارکت آمریکا، این توافق ازهم فرو میپاشد. تهران هرگونه تحریمهای جدید آمریکا را به مثابه معافیت از اجرای تعهداتش بر اساس برجام تلقی میکند. نظام تحریمهای آمریکا بسیار مهم است: لغو این تحریمها از نظر ایران، موضوع اصلی برای همراهی این کشور در این توافق است.
فیدور لوکیانوف سردبیر "راشا این گلوبال پالیتیکس" در مصاحبهای روز جمعه تاکید کرد: «اگر کنگره به این نتیجه گیری برسد که تحریمهای جدید ارتباطی به برنامه هستهای ایران ندارد و بگوید این تحریمها با هدف برنامه موشکی این کشور است که مشمول این توافق نیست، ایران همه انگیزههای خود را برای متعهد ماندن به این توافق از دست میدهد.»
وی افزود: «به محض آنکه این تحریمهای اصلی به هر بهانهای اعمال شود، تهران دلیل چندانی برای پایبندی به تعهداتش بر اساس این توافق نخواهد داشت من فکر میکنم هدف از اقدامات کاخ سفید وادار کردن ایران به عقب نشینی از این توافق است. سپس آمریکا تهران را به خروج از این توافق متهم میکند. این کاملا واضح است.
سپس روس ها، اروپاییها و چینیها باید با ایرانی مواجه شوند که به قبل از این توافق بازگشته است: ساخت یک سلاح هسته ای. حتی اگر برجام برای آیندهای قابل پیش بینی باقی باشد، شکافها در روابط دو سوی اقیانوس اطلس گستردهتر میشود. آلمان، فرانسه، انگلیس، روسیه و چین با هر اختلاف نظری که دارند مجبور خواهند بود رویکرد مسئولانه تری در قبال امنیت منطقهای و جهانی اتخاذ کنند.
زیگمار گابریل وزیر امور خارجه آلمان که از اعضای حزب سوسیال دموکرات آلمان است گفت: «ضروری است اروپا درباره این مسئله وحدت خود را حفظ کند. ما همچنین باید به آمریکاییها بگوییم این رفتارشان در قبال مسئله ایران، اروپاییها را به همراهی با موضع مشترک روسیه و چین علیه آمریکا، سوق میدهد.»
دمیتری ترنین مدیر مرکز کارنگی در مسکو نیز در پیامی در صفحه توییتر خود نوشت: «اقدامات اخیر ترامپ در قبال کره شمالی و ایران، باعث شده است بازیگران دیگر از آلمان و فرانسه گرفته تا چین و روسیه نقش آفرینی شان را در مدیریت امنیت در یوراسیای بزرگتر افزایش دهند.»
این کاری دشوار است. نمونههای معدودی دیده میشود که در آن رهبران اروپایی توانسته اند اقدامات شان را هماهنگ کنند و بدون آمریکا، درباره یک مسئله امنیتی به توافق برسند. یک مثال، عملیات سِروال فرانسه در مالی است که با حمایت بسیاری از کشورهای آفریقایی، اروپایی و آمریکایی و تحت حمایت شورای امنیت سازمان ملل متحد انجام شد. همراه کردن روسیه در این مسیر دشوارتر است. قدرت تحریمهای آمریکا بسیار سنگین است: شاید اروپاییها دوست داشته باشند بتوانند با روسیه امنیت را مدیریت کنند، اما مشوقها و مجازاتهای بسیاری وجود دارد که توافقات را در واشنگتن ارزشمند یا بی ارزش میسازند؛ و البته، اتحادیه اروپا نیز در قبال رفتار روسیه در اوکراین، مسئله خاص خود را دارد. با این حال، آمریکا در آینده از توافقات بین المللی فراگیر برای حل اختلافات موجود بین اروپا و روسیه از یکسو، و چین و روسیه از طرف دیگر دور خواهد بود. این امر پیشتر در یوراسیای بزرگتر رخ داده است. به رغم بی اعتمادی دوجانبه و عدم تقارن در قدرت اقتصادی، روسیه و چین برای همسو کردن سیاست هایشان در این منطقه در تلاش هستند.