در شرایط حساس کنونیِ منطقه و دمیدن بر طبل تفرقه توسط سران برخی قومیت ها، ضروری است تا تاکید امام سجاد (ع) بر مولفه اسلامیت به عنوان قوام بخش هویت مرزهای جغرافیایی مسلمین که ریشه در تعالیم قرآنی نیز دارد، سرلوحه نظر و عمل سیاست مداران مسلمان قرار گیرد .
پژوهش خبری صدا وسیما: مظلومیت امامان شیعه این قهرمانان عرصه های فضیلت، تنها از ناحیه ی دشمنان نبوده و سهم دوستان ناآگاه نیز در این جهت قابل انکار نیست. امام سجاد (ع) از زمره ی این پاکان است که غبار مظلومیت بیشتری بر چهره اش نشسته است. امامی که در حساس ترین و خفقانی ترین دوره ها علَم امامت را به دوش گرفته و کیان اسلام را از خطر حتمی رهانیده است؛ او که با خطبه های افشاگرانه اش عاشورا را جاودانه ساخته، سمبلی از عزت، مناعت طبع، غیرت و شجاعت علوی (ع) است. در عین حال، برخی ناآگاهانه با افزودن پسوند «بیمار» به نام امام بزرگوار چهره ای همیشه بی نشاط از او ساخته اند! این امر موجب شده تا برخی دیگر آن امام گرامی را با چهره ای زرد و روحی افسرده در ذهن خویش ترسیم کنند. اما واقعیت غیر از این است، و آنان که با تاریخ زندگانی آن گرامی آشنایی دارند می دانند که حضرتش فقط مدت کوتاهی در ایام شهادت پدرش در کربلا بیمار بوده است و در حقیقت خداوند حکیم، ایشان را در آن روزها به همین وسیله حفظ فرمود تا یزیدیان از او دست بردارند و با ماندن ایشان انجام وظایف امامت ادامه یابد و آینده ی اسلام و امت تأمین گردد.
نظر به منتفی بودن موفقیت هر گونه قیام مسلحانه پس از واقعه کربلا و ضرورت حفظ و تبیین آموزه های اصیل نبوی در فضای خفقان شدید حکومت بنی امیه، امام چهارم با پیگیری اصول مبارزه فرهنگی و جنگ نرم، یک سلسله برنامه های ارشادی و فرهنگی و تربیتی و مبارزات غیرمستقیم را آغاز کرد و بدون آن که حساسیت حکومت را برانگیزد، فعالیت هایی انجام داد که مهمترین آنها را می توان در چند بخش خلاصه کرد: زنده نگهداشتن یاد و خاطره عاشورا از طریق مبارزه منفی با گریه بر شهیدان و زنده نگهداشتن خاطره آنان؛ پند و ارشاد امت با روش موعظه، کادرسازی و تربیت شیعیان مومن و انقلابی، تبیین احکام و نشر فرهنگ اصیل اسلامی و تبیین معارف در قالب دعا. صحیفه سجادیه که مشتمل بر دعاهای آن حضرت به پیشگاه خداوند است، علاوه بر تبیین معارف الهی احکام اسلامی، مشحون از اندیشه های ناب امام سجاد (ع) در حوزه نظر و عمل سیاسی است که خود رهنمودی برای پی بردن به فعالیت های عمیق آن حضرت برای تمهید و زمینه چینی حکومت امامان معصوم (ع) است. دایره هدایت امام سجاد (ع)، خاص شیعیان آن حضرت نبوده و جمیع مسلمین را شامل می شده است. در واقع امام (ع) می کوشیدند ضمن تاکید بر حفظ وحدت مسلمین و مراقبت بر حفظ جان آنان و کیان سرزمین اسلامی، آموزه های ناب پیامبر اکرم (ص) و قرآن را نیز نشر و گسترش دهند. یکی از دعاهای صحیفه سجادیه که به خوبی این زاویه را نشان می دهد دعای 27 موسوم به «دعا برای مرزداران» است. پژوهش پیش رو می کوشد با اشاره ای گذرا به زندگی و زمانه آن حضرت، مطالب پیش گفته را در متن صحیفه سجادیه امام زین العابدین (ع) نشان دهد.
آشنایی با امام سجاد علیه السلام
حضرت علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب، ملقّب به سجاد (ع)، چهارمین امام شیعه است که بنا به قول مشهور در سال 38 هجری متولد گردید و در سال 94 با سمی که از طرف ولید بن عبد الملک به او داده شد، به شهادت رسید. حضرت سجاد (ع) پدری چون حسین دارد و مادرش دختر یزدگرد پادشاه ایران است که دست عنایت حق به طور خارق العاده ای این دختر را به امام حسین (ع) میرساند. شرافت این زن آن است که مادر نه نفر از ائمه طاهرین می شود و چنان که حسین (ع) اب الائمه است، این زن نیز ام الائمه است. امام سجاد (ع) دوران کودکی خود را در مدینه سپری کرد. حدود دو سال از خلافت جدش امیر مؤمنان (ع) را درک نمود و پس از آن مدت ده سال شاهد حوادث دوران امامت عموی خویش امام مجتبی (ع) بود که تنها در شش ماه آن عهده دار خلافت اسلامی بود. پس از شهادت امام مجتبی (ع) در سال 50 هجری، به مدت ده سال در دوران امامت پدرش حسین بن علی (ع) که در اوج قدرت معاویه با او در ستیز و مبارزه بود، در کنار او قرار داشت. در محرم سال 61 هجری در جریان قیام و شهادت پدرش حسین (ع) در سرزمین کربلا حضور داشت. پس از فاجعه¬ی کربلا که امامت به او رسید، همراه دیگر اسیران اردوگاه حسینی به اسیری به کوفه و شام برده شد، و در این سفر سرپرست و تکیه گاه اسیران در کوران مصائب و گرفتاری ها بود. او در این سفر با سخنرانی های آتشین خود حکومت یزید را رسوا ساخت و پس از بازگشت از شام، در شهر مدینه اقامت گزید تا آن که در سال 94 هجری به شهادت رسید و در قبرستان معروف «بقیع» در کنار قبر عمویش امام حسن (ع) به خاک سپرده شد. (نک: سیره پیشوایان)
زمانه زندگی امام سجاد (ع)
دوران امام سجاد (ع) به گونه ای بود که در جامعه اسلامی برای هر مسلمان نابی جهت پیشبرد اهداف و مقاصد والای اسلام بن بست وجود داشت و چنین می نمود که هیچ راهی برای در هم شکستن مخاطراتی که متوجه دین و دین داری واقعی و جامعه اسلامی بود، وجود ندارد. چهار ویژگی فضای حاکم بر دوران زندگی امام سجاد (ع) را نشان می دهد:
1-رعب و وحشت: حادثه کربلا اثر تکان دهنده ای در ارکان شیعه بلکه در تمام دنیای اسلام به جای گذاشت. پیش از این نیز قتل، تعقیب، شکنجه و ظلم وجود داشت اما دنیای اسلام کشتن اولاد پیغمبر (ص)، اسارت خانواده آن حضرت، سر بر نیزه کردن و گرداندن آنان و تخریب خانه خدا را به خود ندیده بود؛ لذا برای هر کس این یقین حاصل شد که شکنجه و آزار در این دوران از آن چه تاکنون حدس زده می شد بالاتر است. واقعه حرّه بر این رعب و وحشت افزود، چرا که تاکنون جان، مال و ناموس مسلمین برای مسلم مباح نشده بود اما در آن واقعه چنین شد.
2- انحطاط فکری: در کنار جوّ رعب و وحشت، انحطاط فکری سرتاسر دنیای اسلام را فرا گرفته بود. این ناشی از بی اعتنایی به تعلیمات دینی در دوران 20 ساله گذشته بود. مردم از پایه های اعتقادی و ایمانی سخت خالی و پوچ شده بودند.
3- فساد اخلاقی: اخلاق مردم به شدت خراب شده بود. بزرگترین خواننده ها، رقاصه ها، نوازنده ها، عیاش ها، عشرت طلب های دنیا یا از مدینه و یا از مکه بودند. رجوع به کتاب الغانی ابوالفرج برای درک این فاجعه کافی است.
4- فساد سیاسی: اغلب شخصیت های بزرگ سر در آخور تمنیات مادی که به وسیله رجال حکومت برآورده می شد داشتند. نامه حضرت به بزرگی چون محمد بن شهاب زهری گویای این واقعیت تلخ است.
در روایتی نقل شده که بعد از ماجرای عاشورا فقط سه نفر ماندند، ابوخالد کابلی، یحیی بن ام طویل و جبیر بن مطعم...؛ امام سجاد (ع) خطاب به سهل بن شعب وضعیت خود را چنین بیان می کند که: «وضع ما در میان قوم خود مانند وضع بنی اسرائیل در میان فرعونیان است که پسرانشان را می کشتند و دخترانشان را زنده نگه می داشتند. امروز وضع ما چنان دشوار است که مردم با ناسزاگویی به بزرگ و سالار ما بر فراز منبرها به دشمنان ما تقرب می جویند». امام سجاد (ع) به عنوان ولیّ الله در این فضا چه باید می¬کرد؟! کار عظیم خود را با چه کسی و چگونه باید شروع و پیش می برد؟!
مرحوم محمدباقر صدر در این باره می گوید: «دو خطر عظیم مسلمین را تهدید می نمود: اول خطری که ناشی از فتوحات مسلمین و ورود فرهنگ ها و تمدن های مختلف به جهان اسلام بود و آن محو اسلام اصیل در سایر فرهنگ ها بود. حفظ اصالت اسلام نیاز به تلاش و کوشش سخت و عظیم و وسیع علمی داشت و حال آن که کسی به فکر این خطر نبود. دوم خطری که می رفت جمیع ارزش های اسلامی را واژگون سازد و اهداف عالی انسانی را تبدیل به اهداف پست مادی در جامعه اسلامی نماید. مبارزه با این خطر متوقف به کاری سخت تر و دشوارتر برای تهذیب و تربیت بود و باز کسی متوجه این خطر نبود. در این میان فقط امام سجاد (ع) متوجه این دو خطر بود. فضای حاکم بر آن دوران، فقدان راوی موثق، فقدان یاوری شجاع و ضرورت تقیه به ظاهر برای امام (ع) بن بستی پدید آورده بود که گویا می بایست تسلیم آن شود؛ اما امام در این بن بست اخلاقی، فکری و سیاسی به تاسیس مدرسه دعا دست زد و با زبان دعا بن بست را شکست و به ستیز با خطرات رفت.
امامت و حق حاکمیت در صحیفه سجادیه
هنگامی که جامعه دچار انحراف شده، روحیه رفاه طلبی و دنیازدگی بر آن غلبه و فساد سیاسی و اخلاقی و اجتماعی آن را در محاصره قرار داده و از نظر سیاسی هیچ روزنه ای برای تنفس وجود نداشت، امام سجّاد (ع) توانست از دعا برای بیان بخشی از عقاید خود استفاده کند و بار دیگر تحرّکی در جامعه برای توجه به معرفت و عبادت و بندگی خداوند ایجاد کند. گرچه ظاهرا مقصود اصلی در این دعاها، همان معرفت و عبادت بوده، اما با توجه به تعابیری که وجود دارد، می توان گفت که مردم می توانستند از لابلای این تعبیرات با مفاهیم سیاسی مورد نظر امام سجاد (ع) آشنا شوند.
مجموع دعاهای امام سجاد که به نام «صحیفه سجادیه» معروف است، پس از قرآن مجید و نهج البلاغه، بزرگترین و مهم ترین گنجینه گران بهای حقایق و معارف الهی به شمار می رود به طوری که از ادوار پیشین از طرف دانشمندان برجسته ما «اخت القرآن» ، «انجیل اهل بیت»، و «زبور آل محمد (ص)» لقب گرفته است. صحیفه سجادیه تنها شامل راز و نیاز با خدا و بیان حاجت در پیشگاه وى نیست، بلکه دریاى بی کرانى از علوم و معارف اسلامى است که طى آن مسائل عقیدتى، فرهنگی، اجتماعى، سیاسى و پاره اى از قوانین طبیعى و احکام شرعى در قالب دعا مطرح شده است. این کتاب شریف مشتمل بر 54 دعا است که علاوه بر شرح های متعدد فارسی و عربی، برخی از دانشوران گذشته و معاصر ترجمه هایی از آن را ارائه و منتشر کرده اند.
بر اساس شواهد تاریخی دعاهای مزبور نه تنها در میان شیعیان، بلکه در میان اهل سنت نیز وجود داشت. و این حاکی از آن است که دعاهای امام سجاد (ع) در جامعه آن روز نفوذ کرده است. اساسا فردی که در دعاهای امام سجاد (ع) در صحیفه تامل کند، به خوبی در می یابد که چگونه باید از ستمگران بیزاری جوید و به یاری مظلومان بشتابد و در این راه، حرکت خود را بر اساس امامت امامان راستین (ع) قرار دهد.
یکی از مضامین مهم سیاسی- دینی صحیفه، طرح مسأله امامت است. امام سجاد (ع) در ضمن دعاهای خود در چندین مورد، مباحث سیاسى به ویژه مسئله «امامت» و رهبری جامعه اسلامی را مطرح کرده است. مفهوم امامت به صورت یک مفهوم شیعی، که علاوه بر جنبه ی داشتن احقیت برای خلافت و رهبری، جنبه های الهی عصمت و بهره گیری از علوم انبیا و مخصوصا پیامبر اکرم (ص) را در حدّی والا نشان می دهد. امام سجاد (ع) در حالی به بیان بایسته های مقام امارت و رهبری می پردازد، آن را خاص اهل بیت (ع) بر می شمرد و اطاعت مردم از ایشان را واجب می داند که بنی امیه بر فراز منابر امیر مومنان (ع) را لعن می کردند و با سیاست مشت آهنین شیعیان را تحت تعقیب قرار داده و به شدت مجازات می کردند.
در دعائى که امام (ع) در روز عید قربان و روز جمعه می خوانده چنین آمده است:
خدایا این مقام (خلافت و رهبری امت اسلامى که اقامه نماز در روز عید قربان و روز جمعه و ایراد خطبه از شئون آن است) مخصوص جانشینان و برگزیدگان تو، و این پایگاه ها از آن امناى تو است که آنان را در رتبه والایى قرار داده اى، ولى ستمگران (همچون خلفاى ستمگر اموى) آن را به زور، غصب و تصاحب کرده اند تا آنجا که برگزیدگان و خلفاى تو مغلوب و مقهور گشته اند در حالى که مى بینند احکام تو تغییر یافته، کتاب تو از صحنه عمل دور افتاده، فرائض و واجباتت دستخوش تحریف گشته و سنت (راه و رسم) پیامبرت متروک گشته است. خدایا دشمنان بندگان برگزیده¬ات از اولین و آخرین و همچنین اتباع و پیروانشان و همه کسانى را که به کارهای آنان راضی هستند، لعنت کن و از رحمت خود دور ساز.
در این فراز از دعا، امام سجاد (ع) علاوه بر تاکید بر این آموزه ی شیعی که خلافت و رهبری امت اسلامی مخصوص امامان معصوم (ع) است، به صراحت متصدیان امر در آن روزگار را ستمگر و غاصب معرفی می کند که در نتیجه ی این ظلم و غصب، احکام الهی تغییر یافته و سنت پیامبر متروک گشته است. سپس امام (ع) به تبعیت از خداوند در قرآن، دوری از رحمت الهی را برای ظالمین مسالت می کند.
امام (ع) در دعاى عرفه چنین می گوید:
پروردگارا! درود فرست به پاک ترین افراد خاندان پیامبر که آنان را براى رهبرى امت و اجراى اوامر خود برگزیده اى، و آنان را خزانه داران علمت، نگهبانان دینت، جانشینان خود در زمین، و حجت هاى خویش بر بندگانت قرار دادهاى و به خواست خود، آنان را از هر گونه پلیدى یکباره پاک کرده اى و آنان را وسیله ارتباط با خود و راه بهشت خویش قرار داده اى خدایا، تو در هر زمان دین خود را به وسیله امامى تایید فرموده اى که او را براى بندگانت رهبر و پرچمدار، و در گیتى مشعل هدایت قرار داده اى، پس از آن که او را با ارتباط غیبى، با خود مرتبط ساخته اى و او را وسیله خشنودى خود قرار داده اى و پیروى از او را واجب کرده اى، و مقرر داشته اى که هیچ کس از او سبقت نگیرد و هیچ کس از پیروی او پس نماند.
حضرت در این دعا نیز از نقش و موقعیت ویژه رهبران الهی و امامان از خاندان نبوت و امتیازهای آنان سخن مى گوید، و این، دقیقاً به معناى نفى مشروعیت حکومت زمامداران وقت بود. همچنین امام (ع) در دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه به خداوند عرض می کند:
پروردگارا! تو در هر زمان امامی را پرچم برای بندگانت و چراغ راهنما در روی زمینت قرار دادی، پس از آن که رابطه مستقیم میان خودت و او بر قرار فرموده و او را وسیله رسیدن به رضای خود نمودی و فرمانبرداری از او را واجب و از نافرمانی او بر حذر داشته و بر امتثال اوامر او دستور داده و از ارتکاب به نهی او منع کردی، دینت را تأیید فرمودی. امامی که به هیچ یک از بندگانت حق تقدم بر او و جدا شدن از وی را ندادی، امامی که تو محل امنی برای آنان که روی به سوی تو می آورند و ایمان محکمی برای آنان که چنگ به ذیل عنایت و هدایت تو می زنند و افتخار جهانیان و پناهگاه مؤمنین اش قرار دادی ... پروردگارا! کتاب و قوانین و شریعت خود و سنّت پیامبرت را به وسیله او بر پای دار و هر آنچه از معارف و اصول دین تو را ستمکاران به ورطه نابودی کشیده اند به وسیله او زنده فرما و آلودگی ها و انحرافاتی که به وسیله ستمکاران در راهت بوجود آمده به وسیله او از دامن دینت بزدای و خطرات راهت را به وسیله او از میان بردارد. ما را برای او مطیع گردانده و در راه جلب رضایت او کوشا ساز.
چنان که گفته شد، کلمات امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه مملو از مفاهیم سیاسی و بایسته های حکومتی است. تا جایی که حتی عنوان برخی از دعاها گویای این حقیقت است. دعای 27 صحیفه سجادیه تحت عنوان «دعا برای مرزداران» از آن جمله است. بازخوانی فرازهایی از این دعای شریف ابعادی از اندیشه امام سجاد (ع) را در زمینه هویت دینی و تمامیت ارضی نظام اسلامی روشن خواهد کرد.
جلوه ی سیاست در دعای 27 صحیفه سجادیه؛ «دعا برای مرزداران»
جغرافیای سیاسی اثر تصمیم گیری های سیاسی انسان را روی چهره و اشکال جغرافیایی مربوط به محیط انسانی هم چون حکومت، مرز، مهاجرت، ارتباطات، توزیع، نقل و انتقال و غیره مطالعه می کند. یکی از مفاهیم اساسی در اسلام و قرآن نظریه امت است. این مفهوم برآمده از اندیشه سیاسی اسلام در برگیرنده مفاهیمی چون قوم، قبیله، عشیره، گروه های نژادی و نیز ملت، با عناصر قوام بخش ارزش های آسمانی مذهب تحت رهبری پیامبر و سپس جانشینان آن حضرت است. در جهان اسلام ملی گرایی نقشی قابل توجه در ساخت شبه دولت های فاقد ملت نداشته است. می توان یکی از دلایل آن را تأثیر ارزش های جهان گرایی اسلام در فرایند امت سازی دانست. واژه امت در تفسیری قانون گرایانه به گروهی از مردم اشاره دارد که به وسیله عقیده و عمل مذهبی با یکدیگر متحد شده اند. در هر حال برای اسلام، امت بیش از هر چیز دیگر به اجتماعی انسانی اشاره دارد که وابستگی های مذهبی آنها را کنار هم قرار داده است و وابستگی های اجتماعی، قضایی، سیاسی، اقتصادی و اخلاقی را نیز به دنبال دارد. امام سجاد (ع) در دعای 27 صحیفه سجادیه، برای مرزداران سرحدات اسلام دعا می¬کند؛ گرچه عبارات امام (ع) در قالب دعا و درخواست از خداوند مطرح می شود اما به خوبی از اندیشه سیاسی ایشان و تاکیدشان بر حفظ سرحدات مسلمین پرده بر می دارد. مرزهای مسلمین در این دعا منحصر در مرزهای قومی، نژادی و حتی مذهبی نشده و امام (ع) اسلام را مهم ترین مولفه هویت بخش مرزهای مسلمین معرفی می کند. برخی از آموزه های قابل استنباط از این دعا به شرح ذیل است:
الف) نفی ملی گرایی
هر چند ملی گرایی و ناسیونالیسم از جمله مفاهیم دنیای جدید به شمار میآید اما در دعای مرزداران مضامینی یافت میشود که در تناقض با این انگاره قرار دارد. با دقت در تعابیری که امام سجاد (ع) در توصیف مرزها به کار بردهاند میتوان دریافت که در نظر ایشان مرز، محتوایی عقیدتی داشته و به یک جغرافیا و یا ملیت خاص تعلق ندارد. در فرازی از دعا آمده است:
«خدایا مرزهای مسلمین را به عزت خود محکم و استوار بگردان»؛
در این فراز از دعا، حضرت با به کار بردن عبارت «مرزهای مسلمین» به این نکته اشاره فرموده اند که حد فاصل میان مسلمین (که مرکب از اقوام و ملیتهای گوناگون مانند اعراب، ایرانیان و ... بودهاند) و بیگانگان را اعتقاد آنها به اسلام تشکیل میدهد و از این رو هویت مرزها را اسلامی دانستهاند (و نه عربی یا ایرانی و مانند آن). در بخشی دیگر از خداوند چنین مسئلت می کنند:
«خدایا بلاد مسلمین را نیرومند بگردان و شهرهایشان را استوار ساز»
در این فراز نیز امام (ع) با استفاده از مفهوم بلاد مسلمین، هویت بلاد را عقیدتی (اسلامی) عنوان نمودهاند و از تاکید بر هویتهای قومی یا ملی که در آن روزگار در میان دستگاه خلافت اموی و مردم به شدت رایج بوده است، اجتناب ورزیدهاند. همچنین از پیشگاه خداوند می خواهند:
«خدایا مسلمانان هر ناحیهای را برای نبرد با مشرکانی که در برابر ایشان اند بسیج فرما»
تقابل میان دو حوزه هویتی اسلام و شرک و عدم استفاده از حوزههای هویتی جغرافیایی، قومی یا ملی به خوبی در این جمله حضرت مشاهده میشود. در نظر ایشان نبرد میان مسلمین و مشرکین جریان دارد و به هیچ وجه بر قومیت یا جغرافیای خاصی از مسلمین یا مشرکین تاکیدی نرفته است. در بخش دیگری از دعا آمده است:
«خدایا چنان کن که عذاب تو شامل همه مشرکان شود از هندوان و رومیان و خزران و ترکان و حبشیان و دیلمیان و زنگباریان تا دیگر امم مشرک که صفاتشان را تنها تو میدانی»
در این فراز نیز حضرت با برشمردن اقوام غیرمسلمان آن روزگار همگی را با ویژگی شرک به خدا توصیف میکند و درخواست عذاب الهی بر این اقوام صرفا به دلیل شرک آنها و دشمنی ایشان با اسلام و مسلمین طلب شده است. امام (ع) دو جبهه را رو در روی یکدیگر ترسیم نمودهاند؛ جبهه اسلام (مرکب از همه اقوام و قبایل منسوب به آن) و جبهه شرک (که حضرت تعدادی از آنها را برشمردهاند) و مرز میان این دو جبهه نه جغرافیایی و ملی یا قومی، بلکه عقیدتی است. بر این اساس میتوان استنباط کرد که مرز بندیهایی که بر مبنای عنصری غیر از عقیده (مانند ملیت، نژاد، قومیت و ...) بنا شده باشند، از نظر امام سجاد (ع) اعتبار ندارند.
ب) مرزبندی خودی و غیرخودی و نفی تساهل در برابر غیرخودی
از دیگر نکاتی که با دقت در نیایش مرزداران به وضوح نمایان میشود مرزبندی میان خودی و غیرخودی و نفی تساهل در برابر غیرخودی است. حضرت سجاد (ع) در فرازهایی از دعا چنان با قاطعیت و مطلق انگارانه به خط کشی میان خودی و غیر خودی میپردازند و سختترین شرایط را برای غیرخودی خواستار میشوند که دیگر هیچ جایی برای نرمش در برابر غیرخودی و نسبی گرایی در این زمینه باقی نمیماند. از این قاطعیت و مطلق انگاری حضرت چنین استفاده میشود که اولا یک مرزبندی حقیقی میان حق و باطل وجود دارد و ثانیا بر همین اساس جامعه بشری به خودی و غیرخودی تقسیم می شود و ثالثا در برخورد با خودی و غیر خودی بر اساس آیه 29 سوره فتح ، باید بدون کمترین تساهلی با جبهه غیرخودی برخورد نمود و برخورد کریمانه و عطوفت آمیز را مختص جبهه خودی دانست. فرازهایی از دعا که مطالب فوق از آنها استنباط شده چنیناند:
«خدایا دشمنان سرزمین اسلام و مسلمین را در هم شکن و بند دلشان را پاره کن و میان آنها و زاد و توشهشان جدایی بینداز و حیران و سرگردانشان ساز. راه مدد بر آنان را ببند و از شمارشان بکاه و قلوبشان را لبریز از وحشت نمای و دستشان را از تطاول کوتاه کن و زبانشان را از گفتن باز دار. باروَری را از زنانشان بستان و نسل مردانشان را منقطع گردان. چهارپایانشان را سترون و زمینهایشان را بدون حاصل بنمای و قحطی و خشکسالی بر ایشان مسلط بگردان» ...«خدایا از شمار دشمنان بکاه تا از شمار مسلمین نکاهند. آرامش را از دلها و قوّت را از تن شان دور کن و خشم و عذاب خود را چنان بر ایشان بفرست تا رگ حیاتشان را قطع کنی و جاه و جلالشان را از میان ببری و جمعشان را پراکنده سازی».
در نقطه مقابل هنگام دعا برای جبهه خودی عباراتی سرشار از لطف، محبت و رحمت در کلام امام (ع) موج میزند:
«خدایا هر مجاهدی از پیروان دین تو که با مشرکین جهاد میکند تا دین تو اعتلا یابد و حزب تو تواناتر شود پس هر چه خواهد برایش میسر گردان و اسباب کارش را مهیا ساز و هزینهاش را به فراوانی ارزانی دار و او را به نشاط و خرّمی متمتّع گردان و از غم تنهایی در پناه خود محفوظش دار و به حُسن نیّتش راهنمایی و عافیت بخش و سلامتش بدار و ترس را از او دور بدار و دلش به جرئت و شهامت قوی گردان».
ج- اقتصاد و سیاست ابزارند نه هدف
با دقت در فرازهایی از این دعا میتوان چنین گفت که در دیدگاه امام سجاد (ع) اقتصاد، سیاست و رفتارهای سیاسی در حکم مقدمهای برای امری محوریاند که همان عبادت و پرستش خدای تعالی است:
«خدایا اموال مسلمین را فزونی ده و چنان کن که از نبرد با دشمن فراغت جویند و روی به پرستش تو نهند و به جای پیکار با دشمن، با تو خلوت کنند».
در این فراز حضرت به صراحت، بهبود وضع اقتصادی و برتری سیاسی را وسیلهای در جهت ایجاد فراغت برای مسلمین میدانند تا در پرتو آن فراغت، به عبادت و پرستش خداوند روی نهند. هدف نبودن اقتصاد و سیاست از مهم ترین مولفههای حکومت دینی در برابر نظامهای سکولار است.
د- فراگیر بودن نظام اسلامی
تاکید بر جهان شمول بودن حیطه اقتصادی – سیاسی و لزوم گسترش آرمان توحید در سراسر جهان از دیگر نکات این دعاست:
«... تا مردم سراسر زمین کسی جز تو را نپرستند و در برابر کسی جز تو چهره بر زمین نسایند».
بر اساس این فراز از دعا، امت اسلام زمانی میتوانند اهداف سیاسی اسلام را تحقق یافته بدانند که از عالم گیر شدن دین خدا در سراسر گیتی مطمئن شده باشند. بدیهی است این نگاه اعتباری برای مرزهای جغرافیایی و قومیتی میان مسلمین باقی نخواهد گذاشت.
جمع بندی
امام زین العابدین (ع) پس از واقعه عاشورا و بر عهده گرفتن مقام والای امامت، به عنوان نمونه ای متعالی از مبارزه علیه حکومت اموی مطرح بودند و مردم ایشان را با همین جهت گیری می شناختند. در همین راستا یاد و نام ایشان از نظر خلفای بنی امیه و بنی مروان جرم محسوب می شد و کسانی که از حضرت ستایش می کردند به زندان افکنده شده و از بیت المال محروم می گشتند، امام سجاد (ع) با زبان دعا مکتبی برای تعلیم و تربیت پدید آورد که در نوع خود بدیع بود.
آن حضرت در مدرسه خود که فضای خانه ایشان یا مسجد بود، با قرائت بلند دعاها در نمازها، مناسبت ها و سحرها و با ودیعه گذاردن آن دعاها به ویژه صحیفه سجادیه، انسان ها را برای نیل به جایگاه ولایت دعوت کردند و به ترسیم نقشه راهی پرداختند که به حاکمیت و راهبری مسلمین به دست معصومان (ع) منتهی می شود. صحیفه سجادیه ی امام سجاد (ع) مملو از مضامین سیاسی است. «دعا برای مرزداران» به عنوان نمونه، با تاکید بر نفی ملی گرایی، مرزبندی خودی و غیرخودی و نفی تساهل در برابر غیرخودی، ابزار بودن اقتصاد و سیاست برای پرستش خداوند و فراگیر بودن نظام اسلامی، گوشه ای از راهبرد امنیتی و سیاسی حضرت را نمایان می سازد.
در شرایط حساس کنونیِ منطقه و دمیدن بر طبل تفرقه توسط سران برخی قومیت ها، ضروری است تا تاکید امام سجاد (ع) بر مولفه اسلامیت به عنوان قوام بخش هویت مرزهای جغرافیایی مسلمین که ریشه در تعالیم قرآنی نیز دارد، سرلوحه نظر و عمل سیاست مداران مسلمان قرار گیرد تا تمام نیروی مسلمین بیش از این هدر نرود و صرف مبارزه با جبهه شرک و کفر که از این تفرقه ها نهایت بهره را می برند گردد.
پژوهش خبری // گروه سیاسی
منابع
2- جعفریان، رسول؛ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1370.
3- خاتمی، احمد؛ سیمای حماسی امام سجاد (ع)، نشر مطهر، 1380.
4- خامنه ای، سیدعلی، پژوهشی در زندگی امام سجاد علیه السلام، نشر دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، 1361.
5- زارعی، بهادر؛ تحلیل تئوری امت در قلمرو جغرافیای سیاسی اسلام؛ در: فصلنامه سیاست، دوره 41، شماره 3، پاییز 1390.
6- صدر، محمدباقر، مقدمه صحیفه سجادیه، دارالمشعر، 1419 ق.
7- کوشکی، محمدصادق؛ بهره هایی از معارف سیاسی صحیفه سجادیه (نیایش مرزداران)، در: فصلنامه دانشگاه اسلامی، سال ششم، شماره 14.
9- مظاهری، حسین؛ زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام؛ نشر پیام آزادی، 1378.