چرخ هایی که با عشق می چرخند تا شهر را آماده میزبانی از ماه عزای حسینی (ع) کنند.
از شلوغی بازار گذشتم و پا
گذاشتم به طبقه سوم
یک مغازه کوچک پر از قرقره های رنگی و جوانی سی ساله که پشت یک چرخ نشسته بود و درحال دوخت طرحی بر روی پارچه ای مشکی بود.
اقای موسوی دعوتمان برای مصاحبه را پذیرفت، می گفت عشق به اهل بیت را از کودکی آموخته است و همیشه کنجکاو بود بداند طرح و نقش های روی پرچم ها را چطور طراحی می کنند و اینطور شد که به دنبال یادگیری دوخت پرچم راهی مشهد شد.
همینطور که با دقت سوزن چرخ نخ می کرد گفت: بخاطر حفظ حرمت اسم ائمه اطهار (ع) همیشه قبل از شروع کار وضو می گیرم، کاری که بهترین حس و حال معنوی رو به من می دهد.
همینطور که با دقت به اسم و کلمه های روی پرچم ها نگاه می کردم، پرسیدم: کدوم نام دلت رو موقع کار دگرگون می کنه ؟ در حالیکه صدایش تغییر کرد اشاره کرد به پارچه زیر دستش و متن یا اباالفضل العباس که در حال حجیم کردنش بود، نامی که مرا هم نقلب کرد.
از کودکی تا به امروز با عشق حسین ع
از مغازه خارج شدم و به سمت حرم بانوی کرامت رفتم، در نزدیکی حرم از پله های باریک بالا رفتم تا به پرچم فروش هایی برسم که بیشتر با هیئات مذهبی سر و کار داشتند، علی آقا یکی از آنها بود که بیرق ابی عبدالله (ع) را بوسید و گفت عشق به ابی عبدالله(ع) از شیر مادر تا به امروز که مویی سپید کرده ام با خونم یکی شده است.
دلی که هوای کربلا به سرش زد
از میان مشتریان مختلفی که در حال خرید بودند به سمت مرد جوانی رفتم که همراه همسرش برای خرید آمده بود. می گفت این پرچم ها مرا یاد پیاده روی اربعین که سال پیش رفتم می اندازد، حسین (ع) عشق است عشقی که در همه حال کنار ماست.
پرچم هایی که راهی تمام جهان می شوند.
آقای رمضانی که از دوزندگان قدیمی و فروشندگان پرچم عزای حسین (ع) است گفت: ما در تمام جهان از شهرهای ایران گرفته تا آلمان و استرالیا و ترکیه و کشورهای همسایه حتی دبی هم مشتری داریم، می گفت دوست دارم در نقاط مختلف جهان شعبه داشته باشم تا نام حسین (ع) ورد زبان همه شود.
شهر لباس سیاهش را به تن می کند
نگاهم را به پرچم ها دوختم، انگار همه در تب و تاب بودند تا زودتر قامت شهر را مزین به نام حسین (ع) کنند.
خانم بیادی خبرگزاری صدا و سیما قم