در ادامه چالش قدرت و قومیت گرایی ،
تاثیر اقوام در تحولات افغانستان
در سیر تحولات دو دهه گذشته ،تاثیر اقوام غیر پشتون در تحولات سیاسی افغانستان کم رنگ بوده و نقش عمده را پشتونها ایفا کرده اند.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا وسیما ، در افغانستان بیش از پنجاه قوم زندگی می کنند که مهمترین آنها پشتون ،تاجیک ،ازبک و هزاره ها هستند. پشتونها ادعا می کنند که حدود چهل درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می دهند .
با توجه به اینکه افغانستان تا پیش از سال 2001 هیچگاه دارای دولت منسجم و قوی که برمبنای خواست و اراده مردم این کشور شکل گرفته باشد نبوده است تاثیر اقوام غیر پشتون در تحولات سیاسی افغانستان کم رنگ بوده است و نقش عمده را پشتونها ایفا کرده اند.
زمینه نظری
همه اقوام افغانستان دربرابر تهدید مشترک داخلی و خارجی متحد بوده و موفق شده اند دو ابرقدرت زمان یعنی انگلیس و ارتش سرخ شوروی را شکست دهند ودر حال حاضر آمریکا نیز در افغانستان سردر گم است .
یکی از مشکلاتی که مانع رشد و توسعه افغانستان شده عدم تشکیل دولت -ملت در این کشور است .این بدان معنا است که افغانستان همچنان با قوم گرایی روبرو است و ملی گرایی صرفا در پول ، پرچم و جغرافیای واحد نمود دارد .
بنابراین یکی از آفتهایی که همواره افغانستان از آن رنج می برد و مانع تشکیل دولت -ملت در این کشور شده است مساله قوم گرایی و تلاش یک قوم برای حفظ برتری خود بر سایر اقوام در افغانستان است .
از دیر باز، پشتونها با ادعای داشتن اکثریت جمعیت افغانستان همواره کوشیده اند اقتدار سیاسی ،نظامی و حتی اقتصادی این کشور را در اختیار داشته باشند.
به همین دلیل سه قوم ازبک ،تاجیک و هزاره ها معقتدند که تحت ستم واقع شده و حزبی نیز تحت عنوان "ستم قومی" در افغانستان تشکیل شد .هر چند همه اقوام و مذاهب و نژادها در افغانستان زیر پرچم و محدوده جغرافیایی این کشور زندگی می کنند و در برابر بیگانگان و اشغالگران به شکل اتحاد و ائتلاف ایستاده اند اما در موقع تقسیم مناصب سیاسی و نظامی پشتونها خود را برتر از سایر اقوام افغانستان دانسته و کوشیده اند اقتدار خود را حفظ کنند.
سیف الدین سیحون استاد دانشگاه کابل براین اعتقاد است "گرایشهای سیاسی در افغانستان هیچ گاه بر معیار عقلانیت و شایسته سالاری استوار نبوده است و در این مسیر همواره سعی شده است در جهت تداوم برتری طلبی قومی از افراد به گونه ای ابزاری استفاده شود."
هر چند بعد از تحولات افغانستان در سال 2001 حامد کرزای رئیس جمهوری قبلی افغانستان دولت دوم خود را پس از پیروزی در انتخابات تشکیل داد اما کابینه و مناصب دولتی براساس عدالت میان اقوام تقسیم نشد .ولی در دوره کنونی یعنی بعد از تشکیل دولت وحدت ملی در افغانستان در سال 2014 فرصت تاریخی برای همه گروهها و احزاب سیاسی ، قومی و مذهبی در افغانستان ایجاد شد تا برای اولین بار با همکاری و وحدت برای حل مشکلات افغانستان تلاش کنند.همین موضوع امیدواری های زیادی را در میان مردم این کشور ایجاد کرد تا همکاری و تعامل جایگزین اختلاف و رقابتهای مخرب در افغانستان شود و این کشور فصل تازه ای از وحدت را برای ساختن افغانستانی آباد و آزاد تجربه کند.اما در یک سال اخیر دولت وحدت ملی محمد اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان دچار چند دستگی و تفرقه شده است . اولین جرقه های این اختلاف، با کشیده شدن درگیری مخالفان به شمال افغانستان و حوزه های امنیتی ازبکها از جمله فاریاب زده شد .ژنرال عبدالرشید دوستم معاون اول رئیس جمهور و رهبر قبلی جنبش ملی اسلامی افغانستان برای مقابله با مخالفان مسلح که شامل طالبان و گروه تروریستی داعش بود چندین بار به همراه هزاران نیروی نظامی عازم شمال افغانستان شد تا مخالفان را سرکوب کند اما همواره از عدم همکاری مقامات محلی و فرماندهان نظامی انتقاد کرد .با شکایت احمد ایشچی معاون قبلی جنبش ملی اسلامی افغانستان از دوستم به اتهام آزار جنسی فشارهای قضایی و دولتی بر وی افزایش یافت به گونه که دوستم و حزبش آنرا تلاش سازمان یافته برای خانه نشین کردن دوستم دانستند و وی ناچار، با واگذاری رهبری جنبش ملی اسلامی افغانستان به فرزندش به ترکیه رفت.در واقع این نوع برخورد سیاسی امنیتی و قضایی با دوستم آغاز اختلافات قومی در دولت اشرف غنی محسوب میشود
همایون همایون نماینده مجلس ملی افغانستان مقصر اصلی این وضعیت را اشرف غنی رئیس جمهوری این کشور می داند و معتقد است :
"محمد اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان دارای ضعف مدیریتی در امر حکومت داری است که حتی با معاون اول خود نیز نمی تواند کار کند"
بنابراین می توان گفت ازبکها که همواره امنیت شمال افغانستان تا فاریاب را تامین و نقش مهم و مثبتی را در تامین این مناطق ایفا می کردند اکنون تحت فشارهای سیاسی به حاشیه رانده شده و حملات گروههای تروریستی و خشوت طلب در مناطق شمالی افغانستان شدت گرفته است .
رئیس جمهوری افغانستان که پشتون متعصب محسوب میشود با تحریک عطا محمد نور سرپرست ولایت بلخ کوشید در درون تاجیکها و جمعیت اسلامی نیز اختلاف ایجاد کند به گونه ای که وی عبدا... عبدا... رئیس شورای اجرایی دولت وحدت ملی افغانستان را به ناتوانی در اجرای توافقنامه سیاسی با اشرف غنی و کسب امتیازات لازم از وی متهم کرد.گفته می شود اشرف غنی گفتگوهای مستقیم و پشت پرده هم با عطامحمد نور داشته است که منجر به کنارگذاشتن عبدا... عبدا... ازشورای رهبری جمعیت اسلامی شد.
تاجیکها در کنار ازبک ها
تاجیکها در کنار ازبکها نقش مهم و مثبتی در برقراری ارامش و امنیت در افغانستان داشته اند و با وجود آنکه عبدا... عبدا... خود را پیروز انتخابات اخیر ریاست جمهوری افغانستان می دانست حاضر به همکاری با اشرف غنی برای تشکیل دولت وحدت ملی شد .به رغم اینکه وی تاکنون توافقنامه سیاسی با عبدا.. عبدا... را در مورد تشکیل لویه جرگه برای اصلاح قانون اساسی و تقسیم مناصب دولتی به طور کامل اجرا نکرده است اما عبدا... عبدا... به عنوان رئیس شورای اجرایی دولت وحدت ملی با تحمل فشارهای حزب جمعیت اسلامی حاضر به رودر رو شدن با اشرف غنی نشد و تلاش کرد با ادامه گفتگو با وی ضمن حفظ دولت وحدت ملی مردم افغانستان را از رهبران خود ناامید نکند .اقدام بعدی اشرف غنی امضای قرار داد صلح با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار پشتون بود.
هر چند در چارچوب روند صلح افغانستان همه اقوام و گروههای سیاسی و مذهبی از این توافقنامه حمایت کردند اما با توجه به رفتار اشرف غنی احزاب مخالف وی را به یارگیری و تقویت موقعیت پشتونها در ساختار سیاسی قدرت متهم می کنند.رئیس جمهوری افغانستان با جابجایی پستهای دولتی به نفع حزب اسلامی ظن انحصار گرایی قدرت را در میان مردم و احزاب غیر پشتون ایجاد کرده است .این احزاب براین اعتقادند رویکرد قوم گرایی اشرف غنی و تلاش وی برای تضعیف اقوام در ساختارهای سیاسی، بازگشت به دوره بی ثباتی و تنش های قومی در افغانستان است که پیامد آن در تضعیف ساختارهای نظامی و امنیتی و تشدید حملات تروریستی و خشونت گرایانه در افغانستان قابل مشاهده است .
زهرا نظر کارشناس افغان در این باره معتقد است .
"عدم مشارکت متوازن اقوام در امور اداری و سیاسی افغانستان و همچنین سیستم ارتباطی ناکارامد از آفتهای همگرایی در این کشور است ."
اگر چه طالبان خود را مقابل دولت افغانستان می داند اما گروهی پشتون است که برای سیطره بر کل افغانستان و تسلط برسایر اقوام تلاش می کند.
کشاندن جنگ به مناطق شمالی و تلاش برای تصرف فاریاب که حوزه سنتی جنبش ملی اسلامی دوستم محسوب میشود در همین راستا قابل توجه است .علاوه براین از دیدگاه این جنبش کشتار اخیر هزاره ها در میرزااولنگ در ولایت سرپل پس از آن صورت گرفت که موقعیت جنبش ملی اسلامی در مناطق شمالی افغانستان تضعیف شده است و تروریستها نیز از این خلا در جهت این جنایت استفاده کردند. زیرا پایگاه امنیتی هزاره ها نیروهای ازبک و جنبش ملی اسلامی دوستم محسوب میشود .از اینرو این تلقی اکنون در افغانستان وجود دارد که اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان به صورت چراغ خاموش و خزنده سیاست پشتونیسم را در این کشور اعمال می کند و همین موضوع به دورجدید اختلافات و تضادها در ساختار قدرت افغانستان منجر شده است .
این در حالی است که مردم افغانستان انتظار دارند نسل جدید تکنوکراتها که با مجاهدین سابق دولت وحدت ملی را تشکیل داده اند با درس گرفتن از بحران های گذشته و آنچه قوم گرایی بر سر مردم افغانستان آورد در جهت تقویت وفاق ملی تلاش کنند.در غیر این صورت تلاش قوم پشتون برای انحصار گرایی قدرت موجب واگرایی اقوام و یارگیری میان آنها خواهد شد که پیامد آن دامن زدن به تضادهای قومی است که علاوه بر آثار مخرب سیاسی و اجتماعی بر ساختارهای امنیتی و نظامی افغانستان نیز تاثیر منفی خواهد داشت .بسیاری از محافل در افغانستان ناکامی های اخیر ارتش و پلیس ملی این کشور را ناشی از تضادهای داخلی در دولت می دانند که موجب تقویت موقعیت نفوذی ها شده و امکان حملات ترریستها در حساسترین نقاط از جمله در بیمارستان نظامی کابل را فراهم می کند.تاکید بر قوم گرایی در افغانستان موجب از دست رفتن یک فرصت تاریخی برای مردم این کشور می شود که در چارچوب دولت وحدت ملی گرد هم آمده اند .مردم افغانستان که از سالها جنگ و خونریزی خسته شده اند از رهبران خود انتظار دارند با درک شرایط و تلاش برای ساختن کشوری آباد و آزاد برای نسلهای آینده افغانستان همکاری و تعامل ملی را جایگزین رقابتهای منفی و مخرب قوم گرایی کنند.زیرا مشکلات افغانستان نیازمند نگاه کلان و همه جانبه گرایی رهبران و سران دولتی است .سفر های اخیر عبدا... عبدا... رئیس شورای اجرایی دولت وحدت ملی افغانستان به مناطق پشتون نشین و تاکید بر حل مشکلات آنها در همین راستا قابل توجه و تامل است .
هزاره ها، مظلوم ترین قوم
در میان اقوام افغانستان هزاره ها بیشترین لطمه و آسیب را هم از اقوام و هم از طرف گروههای خشونت طلب و تروریستی متحمل شده اند. کشتار اخیر هزاره ها در میرزااولنگ که خشم و نفرت مردم افغانستان را برانگیخت نشان داد که هزاره ها همواره قربانی اوضاع نابسامان این کشور بوده اند.دخالتهای خارجی در افغانستان نیز همواره به نفع پشتونها و به ضرر هزاره ها بوده است .وهابیون و رژیم آل سعود برای تفرقه افکنی و دامن زدن به بحران اجتماعی و امنیتی در افغانستان هزاره ها را هدف قرار داده اند .بنابراین مظلوم ترین اقوام در این کشور هزاره ها هستند .تردیدی نیست واگرایی قومی در افغانستان پیامدهای ویران گر و مخربی بر ساختارهای سیاسی اجتماعی و اقتصادی و امنیتی افغانستان دارد که در ابعاد داخلی مهمترین آن به تاخیر انداختن فرایند تشکیل دولت -ملت در افغانستان است .تشکیل احزاب ملی با عضو گیری از همه اقوام و انتخاب شعارهای ملی برای حل مشکلات همه مردم افغانستان و سفر مقامات به همه استانها صرف نظر از قومیت و مذهب از جمله راه کارهای تقویت وحدت ملی در افغانستان است .
جمع بندی
این کشور هر چند در خشکی محصور ست اما علاوه بر موقعیت راهبردی در منطقه از منابع وذخایر بسیار غنی برخوردار است که در صورت استخراج انها از سوی دولت ملی و کوتاه کردن دست بیگانگان از ان می تواند به حل بسیاری از مشکلات افغانستان کمک کند.
از اینرو پیامدهای منطقه ای و بین المللی قوم گرایی و انحصار قدرت را در افغانستان نباید نادیده گرفت که خسارات غیر قابل جبرانی نیز به دنبال داشته است .
سلب اعتماد منطقه ای و بین المللی به تعهد دولت افغانستان برای حل مشکلات این کشور موجب کاهش سرمایه گذاری های خارجی و تداوم مشکلات اقتصادی و اجتماعی افغانستان می شود .
=======================================
نویسنده : مجید وقاری - کارشناس سیاست در آسیا .
.