پیشبینی میشود که در سال 2050 میلادی بالاتر از دو میلیارد سالمند در جهان خواهیم داشت.
- پیش بینی می شود در افق بالغ بر 25 میلیون سالمند داشته باشیم.
- برای کاهش عوارض سالمندی باید برنامه ریزی کنیم داشته باشیم.
- نرخ رشد جمعیت سالمندی چهار برابر نرخ رشد جمعیت کشور است.
- پیشبینی میشود که در سال 2050 میلادی بالاتر از دو میلیارد سالمند در جهان خواهیم داشت.
- در حال حاضر چیزی حدود 9% جمعیت کشور ما سالمندند.
- در ایران رشد جمعیت 1.3 درصد است، اکنون 10 درصد جمعیت کشور سالمند است.
- بی برنامگی در زمینه افزایش جمعیت سالمندی چالش جمعیتی را به دنبال دارد.
- سازمان برنامه و بودجه پوشش بیمه ای سالمندان را با محوریت وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی در دست اقدام دارد.
پژوهش خبری صدا وسیما: سالمندی دوران پختگی، ورزیدگی و زمان احساس بی نیازی است و فرصت سیر به سوی کمال و رسیدگی به خویشتن. سالمندان، باور ارزش های وجودی خانواده و جامعه هستند. در فرهنگ اسلامی و ایرانی، «پیری» نه به عنوان یک کلمه ناخوشایند، بلکه به صورت «کمال، حکمت، خردمندی و فرزانگی» تلقی می شود. از این رو میتواند به عنوان مرحلهای موثر و گرانقدر در زندگی به حساب آید.
در خبرها خواندیم "طبق برآوردها تا پایان نیمه اول قرن بیست و یکم، بیش از 80 درصد کشورهای در حال توسعه به سمت رشد جمعیت سالمندی می روند، در ایران نیز پیشبینی می شود در دو دهه آینده، کشور با سونامی سالمندی مواجه شود". بنابراین تصمیم گرفتیم این مسئله را با دکتر حسین نحوی نژاد، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور و متخصص در امور سالمندان با سوالاتی در میان بگذاریم. اهدافی که در این پژوهش در پی پاسخگویی به آن بودیم عبارتند از: دلایل افزایش جمعیت سالمندی چیست؟ چطور میتوانیم سالمند سالم داشته باشیم؟ چه برنامهای تا به الان انجام شده است؟ فرهنگسازی در بین خانوادهها چگونه است؟
دلایل افزایش جمعیت سالمندی چیست؟
دکترحسین نحوی نژاد، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور و متخصص در امور سالمندان: در جوامع پیشرفته و در حال رشد؛ به دو دلیل جمعیت سالمند دنیا رو به ازدیاد است:
1ـ افزایش امید: به زندگی به دلیل شاخص و فاکتورهای سلامتی، تغذیه و مراقبتهای صحیح پزشکی، جراحیهای پیچیدهای که انجام میشود. باعث طول عمر بشر و امید به زندگی در تمام دنیا شده است.
2- کاهش موالید: با توجه به خود جمعیت سالمندی زیاد است هم درصد سالمندی و هم تعداد سالمندان. به طوری که الان اگر حدود 7 میلیون سالمند در دنیا زندگی کنند پیشبینی میشود در سال 2050 میلادی ما بالاتر از دو میلیارد سالمند در جهان خواهیم داشت. این روند در کشور ما هم وجود دارد.
سالمندی به عنوان یک فرصت یا تهدید؟
در حال حاضر درصد سالمندی کشور ما ممکن است از کشورهای منطقه پایینتر باشد. مثل ترکیه ولی شیب تند افزایش درصد سالمندی در کشور ما نسبت به درصد سالمندی کشورهای منطقه افزایش پیدا میکند ویکی از کشورهایی است که با رشد بسیار سریع درصد سالمندیش افزایش مییابد. به طوریکه در حال حاضر چیزی حدود 9% جمعیت کشور ما سالمندند اما پیش بینی می شود که در افق 1430 ه ش ما بالغ به 25 میلیون سالمند داشته باشیم. اگر ما برنامهای در زمینه افزایش جمعیت سالمندی نداشته باشیم می توان به قضیه از دیدگاه سونامی یا از زاویه دید چالشی نگاه کرد و یا اگر دیدگاههای فرهنگی نسبت به توانمندی سالمندان نداشته باشیم اگر احساس ما این باشد سالمند شدن و پیری مترادف و برابر با بیماری و ناتوانی است اگر دیدگاه ما این باشد که افراد وقتی بازنشسته میشوند دیگر کارایی شان را از دست میدهند. این نگاه خود منجر به چالش میشود؛ روزبروز بر تعداد این افراد افزوده می شود و مطالبات زیاد است و جامعه هم فکری برای آنها نکرده است. زیرا این فرهنگ را نداشته است که برای توانمندی این قشر فکر کند. این یک چالش است. اما اگر یک نگاه توسعهای به قضیه داشته باشیم یعنی این مسئله را به فرصت تبدیل کنیم. یعنی احساس مان این طور باشد که افزایش جمعیت سالمندی مترادف است با افزایش جهاندیدگان، با افزایش افراد باتجربه، با افزایش کسانی که میتوانند کوله بار سالیان تجربه خودشان را و آگاهی و علم خودشان را در اختیار نسل های بعدی بگذارند این میشود یک فرصت برای کشور. مثال هم در این زمینه میزنیم، مثلا کشورهایی مثل کشورهای عقب مانده افریقایی میدانیم که بلیه ایدز، بلیهای است که جان بسیاری از افراد جوان و میانسال را می گیرد. ( برآورد شده 30 میلیون کودک یتیم در این کشورهاست) بچه های افراد بیماری که مردهاند توسط سالمندان خانواده خود نگهداری میشوند، در این جا سالمندان فرصت هستند یا کسانی که میتوانند به عنوان مشاور در وزارتخانهها، سازمانها و نهادها ایفای وظیفه کنند یا همین بخشی که در فرهنگ ما به عنوان ریش سفیدی وجود داشته در زمان های قدیم بزرگترین مشکلات را با واسطهگری افراد پیر و سالخورده خانواده برطرف میکردند. بسیاری از دعواها – اختلافات زناشویی – با واسطهگری افراد سالمند مرتفع میشده. لذا می توان گفت این افراد فرصتهای جامعه ما هستند.
حضرت رسول اکرم صلی اله علیه واله: وجود پیران در بین شما و خانواده تان برکت است. برای اینکه ما به این مهم دست یابیم و چالش را به فرصت تبدیل کنیم، الزاماتی دارد و با حرف و صحبت این قضیه حل نمی شود. سالمند باید سالم و پویا باشد.
چطور میتوانیم سالمند سالم داشته باشیم؟
دکترحسین نحوی نژاد، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور و متخصص در امور سالمندان: با اصلاح سبک زندگی و با روش زندگی سالم و درست میتوان این مسئله را حل کرد. متاسفانه چون روش زندگیهای ما در زمان جوانی و میانسالی، روش های درستی نیست در زمان پیری نتیجه اش گریبانگیرمان میشود. دخانیاتی که فرد در زمان جوانی مصرف می کند در زمان پیری عوارضش را میبیند و غذای چرب و پرنمکی را که در زمان میانسالی استفاده میکند عوارض قلبی و عروقی دیابت و مشکلاتش را مثل سکته قلبی و مغزی را در زمان پیری تجربه می کند.
آلودگی هوا و تغذیه نامناسب و استرس ها و ناراحتیهایی که در پیرامون زندگی وجود دارد منجر به بیماریهای لاعلاج و مزمن مثل سرطانها در سن سالمندی میشود.
رعایت ایمنی: ایمنی سالمندان است. خیلی از سالمندان ممکن است آدمهای سالم و سرزندهای باشند اما حادثهای کوچک بخصوص در محیط زندگی شان آنها را به آدمهای ناتوان و معلول تبدیل میکند. مثل زمینخوردن در حمام، در آشپزخانه و در جاهای مختلف که ممکن است منجر به آسیبدیدگی آنها شود. خوب این مسئله هم باید رعایت شود. تغذیه: متاسفانه بسیاری از سالمندان ما پوکی استخوان دارند. همین مسئله منجر به شکستگیها و دردهای بسیار شدید می شود، آنها باید تغذیه مناسب و مغذی داشته باشند؛ از ویتامینهای مناسب؛ املاح و عناصر ضروری استفاده کنند. بیمه های اجتماعی و پیشگیرانه: بیمههای ما پیشگیر محور نیست. یعنی فرد باید بیمار شود تا بیمه برایش هزینه کند اگر بیمهها پیشگیر محور باشند می توانیم با غربالگری از بسیاری بیماریهای لاعلاج؛ مثل سرطان پستان و سرطان گردن رحم که زنان سالمند را بویژه و سرطان پروستات و سرطان روده بزرگ که آقایون را بخصوص مبتلا میکند جلوگیری کنیم.
بهداشت روان افراد سالمند: سالمندی که بستگان و نزدیکانش را از دست می دهد و یا از محیط کارش منفک می شود به شدت در معرض آسیب و افسردگی است. اگر بتوانیم بهداشت روان آنها را کنترل کنیم و غربالگری هایی داشته باشیم و شرایطی ایجاد کنیم که از لحاظ ساختار روانشناختی این افراد از مسایل افسردگی دور شوند ما جامعه سالمندی خواهیم داشت که توانمند است و دچار افسردگی و ناتوانی نیست.
اوقات فراغت : پرنکردن اوقات فراغت سالمندان و نداشتن برنامه مشخص برای آن، عوارض بدی را به همراه دارد و طبق اطلاعات و آمار موجود بالای ۲۵ درصد سالمندان به انواع مختلف اختلالات افسردگی، اضطراب و گوشه گیری مبتلا هستند. از آنجا که بین سلامت روان و اوقات فراغت سالمندان ارتباط مستقیمی وجود دارد اگر اوقات فراغت به نحو احسن پر شود، سالمندان از بهداشت روانی خوبی برخوردار خواهند بود. در غیر این صورت افکار منفی و ناخوشایند گذشته ممکن است در ذهنشان تداعی شود مثلا سالمندانی که عزیزان و آشنایان خود را از دست داده اند، در اوقات بیکاری، فکر و ذهنشان درگیر مرگ و شکل گیری افکار ناامیدکننده است. ادامه چنین روندی میتواند آنها را به سمت ابتلا به افسردگی سوق دهد.
چه برنامهای تا به الان انجام شده است؟
دکترحسین نحوی نژاد، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور و متخصص در امور سالمندان: به عنوان یک کارشناس می گویم به نظر می رسد که ما هنوز آمادگی نداریم یعنی در مقابل این تهاجم که به ما وارد می شود (ازدیاد جمعیت سالمندی) بی سلاح هستیم. اما قطعا بی انصافی است اگر بگویم کاری نشده نهادها و سازمان هایی مثل وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی، سازمان بازنشستگی، هر کدام حرکتهایی را شروع کردهاند مثلا در شهرداریها کانونهای جهاندیدگان راهاندازی شده است؛ در خود بهزیستی بنیادهای فرزانگان، مراکز روزانه سالمندی، مراکز مراقبت از سالمندان ایجاد شده است در سازمانهای بازنشستگی، خانههای مهر ایجاد شدهاست و طرحهای غربالگری در بهزیستی یا وزارت بهداشت در حال انجام است.
وضعیت بازنشستگان در چند سال اخیر اندکی بهبود یافته است. سی درصد از مستمری بگیران سالمند کمیته امداد و بهزیستی وضعیت مالی شان بهتر شده است، اما هنوز راه طولانی در پیش داریم. این مسئله با همت بلند و بودجهبندی تمام نهادها و سازمانهاحل خواهدشد.
دکترحسین نحوی نژاد، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور و متخصص در امور سالمندان: مشکل اساسی ما بیمه است، تا وقتی که بیمه های سلامت و بیمه مراقبتی ما در رابطه با سالمندان بهبود پیدا نکند ما حرکت و جنبش مناسبی نخواهیم داشت یعنی حرکت هایی که بهزیستی و کمیته امداد انجام میدهد می شود حرکت رفاهی و حمایتی، ما باید به مقوله سالمندی از دید بیمهای نگاه کنیم نه حمایتی یعنی شخصی که کار می کند و فعال است باید برای زمان پیری امید داشته باشد که پوشش بیمه مراقبتی انجام شود، به این منظور دو سال است که سازمان برنامه و بودجه طرحی را با محوریت وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی ارایه داده است و جلساتی را برگزار می کند که منتج به سندی شده که قرار است این سند را در روزهای آینده نهاییاش کنند و به هیات دولت بفرستند و آنجا هیات دولت تصویب کند که هم وضعیت سالمندان کشور در یک سند باقی بماند که در چه وضعیتی هستند و هم اینکه نهادها دست به دست هم دهند تا حدی مشکلات این افراد حل کنند.( تدوین سندی جامع که نقش کلیه دستگاه ها و سازمان های مردم نهاد، در ارتقای کیفیت خدمت به این جمعیت مورد احترام تعیین شود.)
اما مسئله مهم فرهنگسازی است که خانواده باید به این مسئله بیشتر توجه کند. کاری که ما در بهزیستی شروع کردیم که البته هنوز ناقص است، بحث طرح مراقبین است. یعنی افرادی تحت عنوان مراقب داوطلب هستند که یا از بین خانواده و اطرافیان و یا از افراد جامعه انتخاب میکنیم و به آنها آموزش میدهیم و دستمزد هم به آنها پرداخت میشود که از افراد سالمند و معلول در داخل خانه و خانواده مراقبت میکنند و این کار از برونسپاری سالمند ممانعت میکند.
طرح سازمان برنامه و بودجه در زمینه سالمندان چیست؟
دکترحسین نحوی نژاد، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور و متخصص در امور سالمندان: به دلیل اختلاف وزارت بهداشت و بهزیستی سازمان برنامه و بودجه دستگاهها را دور هم جمع کرد و برای همه دستگاهها شرح وظایف در قالب سند ملی تدوین کرد.
اما در کل به قوانین حمایت گر هم نیاز داریم یعنی باید بودجههای بسیار کلان از طریق مجلس برای بیمه مراقبتی سالمندان اختصاص یابد یعنی این طور نباشد که مثلا اگر فردی سالمند شد یا باید فرزندانش هزینهاش را بدهند یا باید یک نهاد حمایتی مثل بهزیستی و کمیته امداد. بیمه باید او را تحت پوشش قرار دهد مثل کشورهای اروپایی که اینکار در حال انجام است.
فرهنگسازی در بین خانوادهها چگونه است؟
دکترحسین نحوی نژاد، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور و متخصص در امور سالمندان: این مهم بر عهده صداوسیماست منتها زورمان به صداوسیما نمیرسد. ما باید هر هفته با مردم دربارة این موضوع صحبت کنیم ما صدها و میلیونها بروشور و کتاب و جزوه. پخش می کنیم پایگاههای اجتماعی داریم مراکز مردمی داریم ما بیش از 2200 مرکز غیردولتی داریم که آنها به مردم آموزش میدهند. اما کفایت نمیکند ما باید از این رسانه استفاده کنیم. برای فرهنگ سازی، برای آگاهی دادن و آگاه سازی مردم. یعنی اگر باید فرهنگ مراقبت داشته باشیم در شبکه سلامت به این امر بپردازیم.
سخن آخر
ما در جامعه خودمان با خانوادههایی مواجهیم که ابعادشان روزبه روز کوچکتر می شود و هر سالمندی در 20 سال آینده فرزند یا فرزندانی نخواهد داشت که از او مراقبت کند آن هم با فرهنگ متغیری که در اثر گسترش شبکههای اجتماعی و صنعتی شدن، افراد ناگزیرند ساعتهای متمادی از عمرشان را خارج از خانه و خانواده مشغول کار باشند؛ همین باعث میشود مراقبت از سالمندان در آینده به ساختارهای دولتی و به مراکز سالمندی سپرده شود که آن هم قاعدتا جوابگوی سیل عظیم درصد سالمندی نخواهد بود. بنابراین برای اینکه در آینده به مشکلی بنام سالمندی برنخوریم باید از هماکنون برنامهریزی کنیم.
معضل دیگرپوشش بیمه سالمندان است که داستان تازه و نویی نیست. پوشش بیمه ای سالمندان، برخورداری از مستمری دوران سالمندی و تسهیلات مورد نیاز در آخرین مرحله زندگی سالمندی که باید از آرامش خاصی برخوردار باشند در این منشور پیش بینی شده است.[1]
بنابراین با علم بر اینکه سالمند شدن، رشد بیماریهای مزمن را در پی دارد و؛ آیا برنامه پوشش بیمهای این عزیزان به سرانجام رسیده است و آیا وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی که متولی این کار بودهاند، تا چه اندازه میتوانند پاسخگوی این عزیزان باشند نکته ای است که نیاز به بررسی و پاسخگویی مسئولان دارد.
پژوهش خبری// مریم عابدی
---------------------
[1] . تصویب کلیات منشور حقوق سالمندی؛ تابناک، 12/7/89
خدمات ویژه پرستاری
۰۹۳۶۸۱۹۲۰۶۱
@homecare_elderly_sick
www.tebline24.com
www.ariyadanesh.ir