دیپلماسی بحران زای واشنگتن در آسیای مرکزی ،
افغانستان ، ترامپ گریزی ندارد ؟ !
اخبار و گزارشهای افغانستان ،نه تنها برای مردم و دولت افغانستان نگران کننده است بلکه با اعتراض نمایندگان هر دو حزب دمکرات و جمهوری خواه به ترامپ روبرو شده است .
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما ،حدود شش ماه از ورود دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به کاخ سفید می گذرد و این در حالی است که دولت وی هنوز راهبرد و برنامه منسجم و مشخصی را برای ادامه حضور نظامی این کشور در افغانستان تدوین و اعلام نکرده است و این در حالی است که جنگ افغانستان طولانی ترین حضور نظامی آمریکا در یک جنگ برون مرزی محسوب میشود.
زمینه نظری
هر چند دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا تصمیم گیری در مورد افغانستان را به "جیمز متیس " وزیر دفاع این کشور واگذار کرده بود اما به نظر می رسد ترامپ هنوز در مورد هزینه فایده حضور نظامی آمریکا در افغانستان متقاعد نشده است .به همین دلیل رئیس جمهوری آمریکا با پیشنهاد تیم امنیت ملی این کشور در مورد افزایش نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان موافقت نکرده است .این گونه برخورد ترامپ با مساله افغانستان سوالات مختلفی را مطرح می کند از آن اینکه آیا جایگاه افغانستان در سیاست منطقه ای آمریکا در دوره ترامپ در حال تغییر است ؟آیا ترامپ به دنبال اتخاذ راهبرد جامع تری در مقایسه با افغانستان برای منطقه است ؟آیا رئیس جمهوری آمریکا درصدد مهار نظامیان و کنترل امور اقتصادی است ؟
جدول زمانی ساختگی !
جوزف دانفورد رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا اعلام کرد برای ایجاد امنیت و ثبات در افغانستان نباید جدول های زمانی ساختگی تعیین کرد بلکه آمریکا باید حضور طولانی مدت در افغانستان داشته باشد .این بدان معنا است که تیم امنیت ملی کاخ سفید بعد از شش ماه هنوز نتوانسته است راهبرد مشخص و معینی را برای افغانستان تنظیم و تدوین کند که به نگرانی های گسترده ای در مورد پیامدهای آن در آمریکا دامن زده است .هر چند دانفورد تاکید کرده است که بررسی راهبرد جدید در مورد افغانستان از سوی تیم امنیت ملی دولت ترامپ همچنان ادامه دارد اما در مورد افزایش نیروی نظامی آمریکا در افغانستان میان وی و رئیس جمهوری آمریکا اختلاف نظر جدی وجود دارد .
زیرا جوزف دانفورد معتقد است اعزام نیروی نظامی بیشتر به افغانستان نیروهای نظامی افغان را تهاجمی تر می کند.
در مورد این اختلاف نظر چند موضوع قابل توجه است :
1- به نظر می رسد دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا هنوز شناخت کاملی از افغانستان و موقعیت راهبردی این کشور ندارد.
همین خاطر ترامپ اخیرا این پرسش را مطرح کرد که چرا امریکا 16 سال در افغانستان حضور نظامی دارد؟به نظر می رسد مشاوران وی برای اینکه رئیس جمهوری آمریکا را برای ادامه حضور نظامی در افغانستان و افزایش نیروی نظامی متقاعد کنند منابع مالی سرشار افغانستان را برای ترامپ توضیح داده و وی را متقاعد کرده اند که ادامه حضور نظامی در افغانستان برای امریکا سود آور است. زیرا می تواند بیش از پیش به معادن و ذخایر زیر زمینی افغانستان دسترسی داشته باشد .به گونه ای که روزنامه نیویورک تایمز از آن به عنوان تطمیع رئیس جمهوری تاجر مسلک آمریکا نام برد و تاکید کرده دونالد ترامپ متقاعد شده است که " تسلط بر منابع معدنی افغانستان که ارزش آن بیش از سه هزار میلیارد دلار " ارزیابی شده است نه تنها می تواند اقتصاد آمریکا را متحول کند بلکه منجر به اشتغال زایی در این کشور نیز خواهد شد .
بنابراین ،تدوین نشدن برنامه و راهبرد آمریکا در امور افغانستان به نظر می رسد به دلیل تلاش مشاوران و تیم امنیت ملی آمریکا برای تغییر نوع نگاه واشنگتن به افغانستان است .این تلقی در آمریکا وجود دارد که درگیر شدن نظامی این کشور در امور امنیتی افغانستان باعث شده است تا چین بدون سر و صدا بر منابع معدنی و اقتصادی افغانستان تسلط پیدا کند و در حالی که سربازان آمریکایی و ناتو در افغانستان کشته میشوند چین بهره لازم اقتصادی و تجاری را از افغانستان می برد.
چنین تلقی باعث شده است تا دونالد ترامپ همان نگاهی که به منابع نفتی عراق برای توجیه حضور نظامی آمریکا در آن کشور داشت به افغانستان نیز داشته باشد و به دنبال توجیه اقتصادی ادامه حضور نظامی آمریکا در افغانستان باشد.
با این حال از دیدگاه نیویورک تایمز این بدان معنا نیست که ترامپ و مشاورانش با ژنرالهای آمریکایی در مورد افزایش نیروی نظامی در افغانستان کنار بیاید بلکه به نظر می رسد ترامپ ماموریت نیروهای آمریکا را به حفاظت از منابع زیر زمینی و معدنی اصلاح کند و به جای استفاده از نیروهای نظامی رسمی آمریکا از شرکتهای امنیتی خصوصی همچون "بلک واتر " استفاده کند که نیروهای مزدور استخدام می کنند.
2- فرماندهان نظامی آمریکا، به نظر می رسد طرحی فراتر از افغانستان دارند.طرحی که جامع باشد ومنطقه جنوب آسیا را در بربگیرد. به عبارت بهتر ارتش آمریکا به دنبال تدوین راهبردی برای افغانستان است که پاکستان را نیز دربربگیرد .زیرا از دیدگاه جوزف دانفورد رئیس ستاد ارتش آمریکا ،تا زمانی که ارتش و دولت پاکستان در مورد افغانستان همکاری لازم را با واشنگتن نداشته باشند هر گونه راهبرد آمریکا در افغانستان با شکست مواجه خواهد شد.این بدان معنا است که آمریکا در راهبرد جدید خود می کوشد پاکستان و افغانستان را در یک برنامه و طرح ببیند و دولت اسلام آباد را نیز برای همکاری با دولت واشنگتن تحت فشار قرار دهد.هر چند دولت افغانستان به دلیل نیازهای امنیتی ،اقتصادی و نظامی به آمریکا با همه گونه همکاری با کاخ سفید موافق است اما پاکستان چنین دیدگاهی ندارد و می کوشد در مورد افغانستان سیاستها و برنامه های خود را دنبال کند که در بسیاری مواقع با آمریکا تناقض دارد.سفر اخیر جان نیکلسون فرمانده نیروهای آمریکایی و ناتو مستقر در افغانستان به پاکستان و دیدار با "باجوا " فرمانده کل نیروی زمینی ارتش پاکستان در راولپندی نیز به نظر می رسد نتوانست برای رسیدن به دیدگاهی مشترک میان واشنگتن و اسلام آباد در مورد تروریسم و اجرای برنامه های مشترک در افغانستان کمک کند.نکته قابل توجه اینکه ،آمریکا و پاکستان یکدیگر را به برخورد دوگانه با تروریسم متهم می کنند.در حالی که آمریکا به عنوان مثال گروه حقانی را گروهی تروریستی می داند اما پاکستان چنین دیدگاهی ندارد .
به همین دلیل دولت این کشور نیز آمریکا را به برخورد دوگانه با تروریسم متهم می کند.این اختلاف نظر باعث شده است تا آمریکا مهمترین دلیل شکست خود در افغانستان را عدم همکاری و همراهی پاکستان بداند.بنابراین از دیدگاه ژنرالهای آمریکایی ،این کشور بیش از آنکه برای افغانستان راهبرد تدوین کند باید برای وادار کردن پاکستان به همکاری نظامی و امنیتی با آمریکا در مورد افغانستان برنامه جدی تدوین کند.زیرا فشارهای آمریکا بر پاکستان همچون کاهش کمکهای مالی و نظامی ،خارج کردن پاکستان از متحد غیر ناتوی آمریکا و دیدار نکردن مقامات بلند پایه آمریکایی با مقامات بلند پایه پاکستان تاکنون انتظارات آمریکا را در مورد پاکستان برآورده نکرده است .این در حالی است که پاکستان نیز با رویکرد به سمت همکاری با چین و روسیه نشان داده است که از قدرت مانور بالایی در برابر آمریکا برخوردار است .
3- موضوع مهم در مورد اختلافات کاخ سفید با نظامیان در مورد راهبرد آمریکا در افغانستان به مخالفتهای گسترده داخلی در آمریکا بازمی گردد.حمله این کشور به افغانستان در سال 2001 در زمان حاکمیت جمهوری خواهان در آمریکا صورت گرفت .جمهوری خواهان باراک اوباما رئیس جمهوری قبلی این کشور را که در سال 2014 بخش زیادی از نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج کرد به باد انتقاد گرفتند و وی را متهم به از دست دادن دستاوردهای حضور نظامی آمریکا در افغانستان کردند.این در حالی است که اوباما نیروهای نظامی آمریکا را از باتلاق افغانستان خارج کرد تا ارتش آمریکا با سرنوشتی همانند شکست خفت بار ویتنام دچار نشود.اکنون که راهبرد آمریکا در افغانستان به سمت غارت منابع معدنی و ترانزیت تروریسم به آسیای مرکزی و تا روسیه و سین کیانگ چین تغییر کرده است آمریکا به بهانه مقابله با گروه تروریستی داعش مجددا در حال افزایش نظامیان خود در افغانستان است .با این حال به نظر می رسد دونالد ترامپ هنوز در مورد اهمیت راهبردی -امنیتی افغانستان برای آمریکا کاملا متقاعد نشده است .به همین دلیل نمایندگان جمهوری خواه آمریکا نیز از عملکرد ترامپ در مورد افغانستان انتقاد می کنند.
"والتربی جونز" سناتور جمهوری خواه آمریکا با ارسال نامه ای به رئیس جمهوری این کشور خواستار خروج نظامیان آمریکا از افغانستان شد .وی در نامه خود تاکید کرده است افغانستان قبرستان امپراطوری ها است و ما مایل نیستیم که سنگ قبری در افغانستان با عنوان آمریکا وجود داشته باشد .
"بن کاردین "سناتور دمکرات نیز با ابراز نگرانی از عملکرد ترامپ در افغانستان اعلام کرد پس از گذشت شش ماه از آغاز کار دولت ترامپ هنوز هیچ راهبرد مشخص و قانع کننده ای در قبال افغانستان و پاکستان تدوین نشده و این نگران کننده است .
4- موضوع مهم در این خصوص پیامدهای آن است که منجر به دخالت سایر کشورها از جمله روسیه در افغانستان می شود.از دیدگاه روسیه ،آمریکا هیچ برنامه ،راهبرد و حتی قصد و اراده ای برای مقابله با تروریسم در افغانستان ندارد و همین موضوع باعث شده است تا این کشور هر روز با خشونتهای خونین از طرف طالبان و گروه تروریستی داعش روبرو باشد.به همین دلیل "ضمیر کابلوف " نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان اعلام کرد با ادامه این وضعیت ممکن است روسیه مواضع داعش را در افغانستان مورد حمله قرار دهد.هر چند دولت این کشور این اظهارات را مداخله جویانه تلقی و آنرا رد کرد اما صحنه امنیتی افغانستان با ورود روسیه در حال تبدیل شدن به محل رقابت آمریکا و روسیه است .با توجه به اینکه اتحادیه اروپا و سایر متحدین واشنگتن در ذیل آمریکا در افغانستان قرار می گیرند و چین و اخیرا پاکستان نیز در ذیل روسیه قرار می گیرند بسیاری براین اعتقادند که افغانستان تبدیل به صحنه جنگ استخباراتی میان سازمانهای اطلاعاتی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای شده است.
چین ،روسیه و کشورهای آسیای مرکزی نگران ترانزیت تروریسم از شمال افغانستان هستند به همین دلیل دولت ازبکستان از روسیه خواسته است تا استحکامات نظامی را در مرز با تاجیکستان تقویت کند.روسیه ازطریق همکاری با طالبان تلاش کرد این گروه را دربرابر گروه تروریستی داعش تقویت کند.سیاستی که با مخالفت محافل داخلی افغانستان روبرو شد و آمریکا نیز در مورد پیامدهای آن به مسکو هشدار داد.با این حال ،روسیه امیدوار است از طریق کمک به سرکوب داعش در افغانستان نه تنها امنیت مرزهای حوزه کشورهای آسیای مرکزی را تضمین کند بلکه موقعیت روسیه را در جامعه افغانستان بهبود بخشد که بعد از اشغال افغانستان در اواخر دهه 70 میلادی از سوی ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی ،روسیه منفور ترین کشور در میان مردم افغانستان تلقی می شود.از اینرواستفاده روسیه از خلا بی برنامگی آمریکا در افغانستان ،با انتقاد گسترده محافل مختلف در آمریکا روبرو شده است .
همچنین "جان مک کین" رئیس کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای آمریکا که ماه گذشته به کابل و اسلام آباد سفر کرد، نبود استراتژی مشخص از سوی دولت ترامپ را شرم آور ارزیابی کرد.
جمع بندی
در هر حال ،به رغم نگاه امنیتی و توسعه نفوذ ارتش امریکا به افغانستان ،دونالد ترامپ رئیس جمهوری تاجر مسلک آمریکا آنگونه که نیویورک تایمز توصیف کرده است نگاه سودآوری و هزینه فایده به افغانستان دارد که می تواند این کشور را بیش از پیش به صحنه جنگ و خونریزی میان رقبا تبدیل کند.به گونه ای که تشدید درگیری میان طالبان با دولت افغانستان از یکسو و گروه تروریستی داعش با هردوی انها از سوی دیگر ،نه تنها دولت افغانستان را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد بلکه تشدید بحران در این کشور ادامه حضور نظامی آمریکا را در افغانستان توجیه می کند .علاوه براین رویکرد اقتصاد محور ترامپ به افغانستان می تواند تقابل میان دولت آمریکا و ارتش این کشور را نیز شدت بخشد که پیامد آن ادامه تاخیر در تدوین راهبرد و برنامه مشخص آمریکا در مورد افغانستان است .
البته چنین رویکرد امریکا به افغانستان می تواند تقابل میان واشنگتن با پکن را نیز به افغانستان بکشاند.زیرا چین از همان ابتدای برقراری ارامش در افغانستان نگاه اقتصادی به این کشور داشته است و به نظر نمی رسد به راحتی اجازه بدهد امریکا وارد حوزه های تجاری و سرمایه گذاری از جمله در بخش معادن و ذخایرزیر زمینی افغانستان شود.این به معنای تشدید بحران و رودر درویی کشورهای فرامنطقه ای در افغانستان است .بنابراین دولت و پارلمان افغانستان با هوشیاری و اتخاذ راه کارهای مناسب و هوشمند باید مانع از تبدیل این کشور به مستعمره آمریکا شوند که به هر شکل دوست دارد می کوشد سیاست خود را در افغانستان اعمال کند و در همان حال مانع از غارت منابع معدنی و ذخایر زیر زمینی این کشور از سوی قدرتهای اشغالگر و فرامنطقه ای شوند .
=====================
نویسنده : مجید وقاری - کارشناس سیاست در آسیا /
.