ترامپ چه درسی را می تواند از ترومن بیاموزد؟
وال استریت ژورنال :ترامپ چه درسی را می تواند از ترومن بیاموزد؟
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال نوشت ترکیب اندیشه راهبردی ترومن و عملگرایی سیاسی وی دقیقا همان چیزی است که آمریکا و جهان پرهرج و مرج امروز ما اکنون به آن نیاز دارد.
این روزنامه در پایگاه اینترنتی خود در مطلبی به قلم والتر راسل مید نوشت: سیاست خارجی آمریکا از سال 1947 هنگامی که رئیس جمهور هری ترومن از مردم آمریکا برای مبارزه با جاه طلبی های شوروی در اروپا دعوت کرد، شاهد چنین بحران استراتژیکی نبوده است. بحران موشکی کوبا شدیدتر و رنج جنگ ویتنام، دردآورتر بود اما از زمان ترومن، رؤسای آمریکایی معتقد بودند که یک سیاست خارجی جهانی، با نگاه به بیرون و سیاست خارجی برقراری نظم، بنیانی لازم برای استراتژی آمریکا و یک جهان صلح آمیز و مرفه است.
دیگر اینطور نیست. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا با حمایت بخش قابل توجهی از مردم آمریکا، از برخی پیش فرض های سیاست خارجی و سیاست های دوران پس از جنگ ، فاصله گرفت. ارکان دیرینه راهبرد آمریکا شامل تجارت آزاد، ائتلاف ها در اروپا و آسیا، دفاع از حقوق بشر، تعهد به نهادهای بین المللی و حاکمیت قانون ، به زیر سئوال برده شده اند زیرا رئیس جمهور جدید، ساختار امروز جهان را تقبیح کرده و آن را برای آمریکا، اقداماتی بد می داند.
واکنش ها به این تغییرات، از نگرانی گرفته تا خشم، متغیر بوده اند. خروج ترامپ از «مشارکت کشورهای دو سوی اقیانوس آرام» که یک توافق تجاری با دقت مذاکره شده بود، حامیان و کارشناسان تجارت آزاد را مهبوت کرد. توافق «مشارکت کشورهای دو سوی اقیانوس آرام» به دنبال آن بود که کشورهای مهم تجاری آسیا را وارد رابطه ای با آمریکا کند که در آن چین حذف شود. اینکه ترامپ مکرر ناتو را از مد افتاده خواند و خودداری وی از تایید این تعهد متقابل دفاعی تا زمان سفر اخیر وی به لهستان ، موجب شد افراد زیادی به این فکر فرو بروند که آیا ترامپ هنوز ناتو را برای امنیت آمریکا ضروری می داند. مجموعه ای از خبرها که به تبانی ستاد انتخاباتی ترامپ و روسیه اشاره می کردند، وضع را بدتر کردند و افراد زیادی به این نتیجه رسیدند که سیاست های ترامپ در قبال روسیه بیشتر از آنکه به منافع ملی مربوط باشد به نگرانی های شخصی وی مربوط می شود.
اما در مورد این تغییر اولویت های آمریکا چه توضیحی وجود دارد؟ تعدادی از ناظران، این مشکل را «پوپولیسم» می دانند. این ناظران معتقدند رای دهندگان
بی اطلاع، به واسطه وعده های توخالی رفاه همراه با نژاد پرستی و بیگانه هراسی برای حمایت از یک دستور کار منزوی کننده آمریکا از سایر مکان های جهان،
فریب داده شدند.
اما پوپولیسم، در سیاست آمریکا موضوع تازه ای نیست. سال 1947 زمانی که ترومن، جرج مارشال و دین آچسون سنگ بنای سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ را گذاشتند، پوپولیسم مانند امروز، نیرویی قدرتمند در عرصه سیاست ما بود. ترومن و گروه وی که مصمم به تعامل با جهان گسترده تر بودند و نیز کاملا از اوضاع سیاسی در داخل اطلاع داشتند، به شکلی پیش دستانه عمل کردند تا مانع از وقوع شورشی پوپولیستی شوند.
آنها سیاست ها و سخنان خود را تغییر دادند تا به نگرانی های مردم شکاک رسیدگی کنند و نیز راههایی پیدا کردند تا سیاست های بی محابایشان و نیز سیاست های دیگر برای پوپولیست های خشمگین خوشایند باشد.
این موضوعی است که رهبران سیاست خارجی در هر دو حزب آمریکا در سال های اخیر در پیش نگرفته اند و انتخاب ترامپ تا حد زیادی نتیجه این شکست بود. حملات پوپولیستی ترامپ به نمادهای مقدس سیاست خارجی، بیشتر از آنکه رای دهندگان را فراری دهد موجب جذب رای دهندگان شد.
اکنون دولت ترامپ این تهدید را به همراه دارد که بسیاری از دستاوردهای تاریخی سال های تصدی ترومن را تغییر دهد.
از نظر کسانی که همچنان معتقدند سیاست ها و نهادهایی که پس از جنگ دوم جهانی ایجاد شدند همچنان به نفع آمریکا هستند، این سوال وجود دارد که اکنون چه کاری باید انجام شود. در بهترین حالت، تیم سیاست خارجی ترامپ، رئیس خود و نیز مشاوران پوپولیست تر را متقاعد خواهند که رویکرد ترومن عقلانی است و رئیس جمهور برای توضیح دادن این وضع برای پایگاه سیاسی اش تلاش خواهد کرد. در غیر اینصورت ، بهترین گزینه ، متقاعد کردن خود مردم آمریکا در این باره است که ترومنیسم نسبت به ترامپیسم ، برای مردم آمریکا گزینه بهتری است.
طرفداران امروزی تداوم نقش رهبری و تعامل آمریکا در جهان باید هر دو بخش از دستاورد ترامپ را در نظر داشته باشند : تدوین یک راهبرد ملی دور اندیشانه برای رسیدگی به موضوعات روز و بعد، آموزش دادن مردم برای حمایت از این راهبرد.ترکیب اندیشه راهبردی ترومن و عملگرایی سیاسی وی دقیقا همان چیزی است که آمریکا و جهان پرهرج و مرج امروز ما اکنون به آن نیاز دارد.