در این پژوهش بازخوانی زمینه و زمانه این قطعنامه، تصمیم گیری و مدیریت پایان جنگ از جانب امام خمینی رحمت اله علیه، آثار و پیامدهای این تصمیم و نرمش قهرمانانه امام خمینی (ره) مورد بررسی قرار گرفته است.
در روز 29 تیرماه سال 1366 قطعنامه 598 به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسید. در این قطعنامه البته بندهایی به اصرار ایران گنجانده شده بود.مرحوم حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در این باره می گوید:
"با قبولاندن قسمت اعظم خواستههای ایران به سازمان ملل و مجامع بینالمللی همچون شناسایی متجاوزین و پرداخت غرامت، پذیرش قطعنامه از سوی ایران صورت گرفت.
مرحوم هاشمی رفسنجانی در خصوص علت پذیرفته نشدن قطعنامههای پیش از 598 از سوی ایران گفت: پیش از آن هیچ گاه شورای امنیت نمیپذیرفت که عراق متجاوز بوده و هیچ موضوع طلبکاری ایران و اعطای خسارت به کشورمان را در قطعنامهها قبول نمیکردند و فقط میگفتند ابتدا آتشبس کنید و بعد درباره موضوعات مختلف صحبت میکنیم، ولی با پافشاری و رایزنی ایران این مواد در قطعنامه 598 گنجانده شد."
اگرچه بندهایی از این قطعنامه مورد توجه ایران بود و سازمان ملل متحد بر اساس بند «ششم» این قطعنامه کمیتهای را مبنی بر شناختن متجاوز در جنگ تشکیل داد اما در بند اول آن درخواست آتشبس و عقبنشینی به مرزها عنوان شده بود و این در حالی بود که تا زمانی که عراق به عنوان متجاوز در بخشهایی از خاک ایران حضور داشت در قطعنامههایی که از پیش صادر میشد هیچگاه از طرفین خواسته نمیشد تا به مرزها عقبنشینی کنند. همچنین در بندهای دیگر برای نحوه برآورد خسارت کمیتهای تشکیل شد اما باز هم تصویب این قطعنامه در مجموع به نفع عراق بود.
می توان گفت حدود یکسال از صدور قطعنامه تا پذیرش قطعنامه 598 فاصله افتاد.
در این پژوهش بازخوانی زمینه و زمانه این قطعنامه، تصمیم گیری و مدیریت پایان جنگ از جانب امام خمینی رحمت اله علیه، آثار و پیامدهای این تصمیم و نرمش قهرمانانه امام خمینی (ره) مورد بررسی قرار گرفته است.
شورای امنیت، پس از مشورت های فراوان، سرانجام در بیستم ژوئیه 1987 (29 تیر 1366) با تاکید بر مواد 39 و 40 منشور ملل متحد، مفصل ترین، اجرایی ترین و آمرانه ترین قطعنامه را تحت عنوان قطعنامه 598 به تصویب رساند.
لازم به ذکر است همه قطعنامه های قبلی شورای امنیت به علت جهت گیری ناعادلانه آنها، از سوی ایران رد شده بود اما در ابتدای صدور قطعنامه 598، به علت نکات مثبتی که در این قطعنامه گنجانده شده بود، جمهوری اسلامی ایران نسبت به آن، موضع « نه رد و نه قبول» را اتخاذ کرد و نهایتاً در 27 تیر 1367 یعنی تقریباً یکسال پس از صدور قطعنامه آن را مورد پذیرش قرار داد.
از جمله بندهای مهمی که در قطعنامه مذکور گنجانده شده بود و آن را متفاوت از دیگر قطعنامه ها میکرد عبارت بود از:
1ـ درخواست از دبیر کل سازمان ملل برای تعیین یک هیات بی طرف جهت تحقیق راجع به مسئولیت منازعه و در واقع تعیین متجاوز و آغازگر جنگ و نهایتاً ارائه گزارش به شورای امنیت در این رابطه.
2ـ درخواست از دبیرکل برای تعیین یک هیئت کارشناسی جهت برآورد ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه به دو طرف و تلاش برای بازسازی مناطق آسیب دیده از جنگ توسط کمکهای بینالمللی.
3ـ تعیین تیم کارشناسی برای اجرای دقیق و تایید آتش بس و عقب نشینی.
از دیگر ویژگی های حائز اهمیت این قطعنامه میتوان به تایید « منازعه بین ایران و عراق» اشاره کرد، در حالیکه در تمام 7 قطعنامه قبلی فقط به وجود یک «وضعیت» ما بین ایران و عراق اشاره شده بود. ضمن اینکه لحن قطعنامه مذبور، برخلاف قطعنامه های قبلی، آمرانه و جدیتر بود.
ب: زمینه تاریخی
از یک منظر میتوان گفت بازخوانی ابعاد مختلف قطعنامه 598 به منزله یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی و جنگ های معاصر در بر دارنده این فایده است تا به این بهانه مجموعه عملکردها و تلاشهای یک ملت برای دفاع از دین و ملت و سرزمین خود بازخوانی شود و پس از سالها که ابعاد فراتر از دفاع سرزمینی در دفاع مقدس مطرح می شود با پذیرش سازوکارهای بینالمللی در قالب قطعنامه سازمان ملل، مقطع مهمی از حیات سیاسی و نظامی خود را به یک تجربه بزرگ و البته همراه با دستاوردها و هزینه های فراوانش تبدیل میکند. لذا یک رویکرد ممکن است نگرش معطوف به واقعیت های دو طرف درگیر جنگ، ساختار نظام بین الملل، رقابت دو قدرت بزرگ جهانی که در زمان جنگ بر ضد ایران متحد بودند و نیز حمایت بسیاری از قدرتها، کشورهای عربی و سلطه این قدرتها بر سازمان ملل در نهایت به پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران منجر شد.
از منظر بین المللی می توان گفت کشورهای آمریکا و شوروی سابق از زمستان سال 1365 و پس از عملیات والفجر 8 احساس کردند که ایران میتواند پیروز این جنگ باشد و حکومت بعث را ساقط کند، بنا براین تصمیم گرفتند تا شرایط را به نفع کشور عراق تغییر دهند.
سردار محسن رشید این ارتقای توان رزمی عراق در سال های 65 و 66 را اینگونه توضیح می دهد:
" تعداد لشکرهای دشمن از 15 لشکر زمان حمله، به 60 لشکر افزایش یافته بود و 7 لشکر زرهی و مکانیکی داشت که نه اسرائیل، نه هند، نه آلمان، نه فرانسه هیچ کدام نداشتند و تنها ورشو و ناتو بیش از آن داشتند، درحالی که ما 8 لشکر خود در زمان آغاز جنگ را به 10 لشکر افزایش داده بودیم و سپاه هم با 12 لشکر به کمک آمده بود. یعنی سپاه و ارتش جمعاً 22 لشکر داشتند و واقعاً توان زرهی آنها به حدی بود که من در یکی از نوشتههایم در جزیره مجنون خطاب به محسن رضایی نوشتم که گویی هزاران "دهل زن" بر دهل میکوبند. چرا که در عرض 2 ساعت نزدیک به 2 میلیون گلوله بر سر ما میریخت و تجهیزات ارتش عراق 7 بار نو شده بود، در حالی که تناسبی بین امکانات مورد نیاز و هدف ما نبود. ماجرا به سمتی پیش رفت که دشمن در 28 فروردین سال 67 برای دومین بار به ایران آفند زد در حالی که دشمن دو بار بیشتر علیه ما آفند نکرد، یکی ابتدای جنگ در 30 روز اول و یکی هم پایان جنگ. درحالی که ما 90 بار به این دشمن آفند کردیم که 20 مرتبه آن درون خاک خودمان و 70 مرتبه دیگر درون خاک عراق بود. البته اجماع جهانی برای پایان جنگ هم شکل گرفته بود و قدرتهای بزرگ به صدام گفته بودند غیر از سلاح هستهای هر آن چه بخواهی به تو میدهیم ولی تو جنگ را تمام کن. عراق با ماشین جنگی خود حمله کرد و فاو و شلمچه را گرفت. با این همه عراق نه در سالهای اول جنگ و نه پایان آن به هیچ کدام از این اهدافی که از پیش تعیین کرده بود دست نیافت و یک سال و نیم پس از آغاز جنگ تحمیلی نیز ایران موفق شد بیشتر سرزمینهایش را که در تصرف عراق بود، بازپس بگیرد.
سردار علایی درباره شرایطی که ایران برای پذیرش قطعنامه 598 در نظر گرفته بود، می گوید: ایران ابتدا در نظر داشت تا سرزمینهای اشغال شدهاش را از تصرف رژیم بعث عراق خارج و ارتش عراق از خاک خود بیرون کند. دومین طرح نیز اعتبار بخشیدن به معاهده 1975 بود که صدام چهار روز پیش از آغاز جنگ تحمیلی آن را در مجلس ملی عراق پاره کرده بود در حالی که بر اساس این قرارداد، خط «تالوگ» اروندرود به عنوان خط مرزی میان ایران و عراق به حساب میآمد. همچنین عراق باید در مجامع رسمی به عنوان آغازگر جنگ شناخته میشد تا تمام بار حقوقی و خسارت جنگی بر عهده این کشور باشد. آخرین طرح ایران برای پذیرش قطعنامه این بود که عراق خسارتهای ویرانههای ناشی از جنگ که این کشور مسبب آن بود را به ایران بپردازد. در قطعنامه 598 به چگونگی پرداخت غرامت و خسارت ناشی از تجاوز عراق به ایران اشارهای نشده است و تکلیف آن نامشخص است. این در حالی است که در سال 1990 میلادی و در زمان حمله عراق به کویت، کمیتهای از سوی سازمان ملل متحد ایجاد شد و خسارت مستقیم ناشی از تجاوز عراق به کشور ایران را حدود 100 میلیارد دلار برآورد کرد. همچنین خسارت غیرمستقیم ناشی از جنگ را نیز حدود 300 میلیارد دلار اعلام کردند. این در حالی است، هنگامی که عراق به کویت حمله کرد کشورهایی که عضو دائمی شورای امنیت در سازمان ملل متحد بودند به مخالفت با عراق پرداختند و در همان قطعنامه اول عراق را مجبور کردند که خسارت و غرامتهای ناشی از اشغال کویت را بپردازد. بر این اساس پس از سقوط صدام، دولت عراق تاکنون 36 میلیارد دلار به کشور کویت پرداخته است.
ج: رهیافت حقوقی
از منظر حقوقی و نقش سازمانهای بین المللی، بازخوانی روند قطعنامههای سازمان ملل که منجر به صدور قطعنامه 598 شد فرصتی است تا کارایی و یا ضعف این سازمان در مقابله با یکی از بحرانهای منطقهای تاریخ معاصر را بررسی کند. به طور کلی میتوان گفت تقریبا میان دو بلوک قدرت جهانی که بر سازمان ملل و شورای امنیت مسلط بودند اقدام درخوری برای مقابله با تجاوز رژیم بعث به ایران تا قطعنامه 598 که آن هم در وضعیت برتری نسبی ایران در صحنه نبرد بود صورت نگرفت و این سازمان کارنامه سیاهی از خود در مقابله با تولید ناامنی از خود برجا گذاشت.
می توان گفت جنگ تحمیلی به منزله راهکاری برای مهار کردن انقلاب اسلامی که در تعارض با منافع همه قدرت ها و نیز ارتجاع عرب بود مورد حمایت و رضایت قدرت ها نیز بود. از این زاویه چگونگی نقش آفرینی سازمان ملل تابعی از نظم مسلط بر جهان در آن مقطع زمانی و نوع نگرش کشورهای جهان نسبت به انقلاب اسلامی بود. لذا همچنانکه انقلاب اسلامی نافی ارزش ها و تفکرات شرق و غرب بود حمایتی هم از جانب قدرتها برای مقابله با متجاوزین شاهد نبود. با این حال مروری بر قطعنامه های سازمان ملل خالی از فایده نیست. جالب است که در هیچ یک از قطعنامه ها به صراحت حمله ارتش بعث به ایران اسلامی را مصداق تجاوز ندانسته است:
در 28 سپتامبر 1980 (ششم مهر 1359) نخستین قطعنامه تحت عنوان قطعنامه 479 به تصویب رسید که موضوع جنگ را تحت عنوان «وضعیت میان ایران و عراق» مورد بررسی قرار داد و ضمن ابراز تاسف از این وضعیت، بدون هیچگونه اشارهای به تجاوز عراق به جمهوری اسلامی ایران، طرفین را به خودداری از خشونت و زور علیه یکدیگر، توصیه کرد. در 12 ژوئن 1982 (21 تیر 1361) یعنی بیش از 21 ماه سکوت، پس از صدور اولین قطعنامه، قطعنامه 514 توسط شورای امنیت صادر شد که طی آن فقط از ادامه «وضعیت میان ایران و عراق» ابراز نگرانی شد و خواستار آتش بس و خاتمه فوری کلیه عملیات نظامی و عقب نشینی نیروها به مرزهای شناخته شده بین المللی و همچنین پرهیز کلیه کشورها از اقدامات تشدید کننده منازعه گردید. در چهارم اکتبر 1982 (12 مهر 1361) قطعنامه 522 شورای امنیت به اتفاق آراء به تصویب رسید. در این قطعنامه همانند قطعنامه های قبلی، ضمن ابراز تاسف نسبت به ادامه مناقشه و بین دو طرف، بدون هیچ اشارهای به تجاوز عراق به ایران، خواستار آتش بس فوری شده و به صورت تلویحی از اقدام عراق در پذیرش قطعنامه مذکور استقبال شد. در 32 اکتبر 1983 (نهم آبان 1362) شورای امنیت متاثر از عملیات های موفقیت آمیز نیروهای مسلح ایران، قطعنامه 540 را با دوازده رای موافق و سه رای ممتنع (پاکستان، نیکاراگوئه و مالت) به تصویب رساند. قطعنامه مذکور ضمن تاکید بر قطعنامه های گذشته شورا، حاوی نکات جدیدی چون محکوم ساختن نقض حقوق انسانی و بشردوستانه مغایر با کنوانسیون های 1949 ژنو، درخواست از ایران و عراق به رعایت حق آزادی کشتیرانی و بازرگانی در آبهای بین المللی و پرهیز از حمله به تاسیسات و بنادر دریایی بود. در قطعنامه پنجم یعنی قطعنامه 552 در اول ژوئیه 1984 (یازدهم خرداد 1363) با سیزده رای موافق و دو رای ممتنع به تصویب رسید و همانند تمام قطعنامه های قبلی، صرفاً ضمن توصیه به طرف های درگیر برای ترک مخاصمه و درگیری، خواهان توقف فوری حمله به کشتی ها شد.
در حالی که از زمان صدور قطعنامه 552، بیش از یکسال می گذشت و طی این مدت، رژیم بعثی عراق، به صورت گسترده ای از سلاح های شیمیایی علیه رزمندگان ایرانی استفاده می کرد، شورای امنیت تنها به صدور بیانیه ای در مورد منع کاربرد سلاح های شیمیایی (بدون محکوم کردن دولت عراق به عنوان استفاده کننده اینگونه سلاح ها) اکتفا کرد و طی بیانیه ای دیگر در این سال (1985) از طرفین درگیری خواست تا از حمله به مناطق مسکونی و غیرنظامی بپرهیزند. پس از این انفعال 5/ 1 ساله شورای امنیت در مقابل ادامه تجاوزگری های رژیم عراق، در 24 فوریه 1986 (5 اسفند 1364)، شورا قطعنامه 582 را به اتفاق آراء تصویب کرد. شورا در این قطعنامه بر ممنوعیت کاربرد سلاح های شیمیایی و میکروبی تاکید مجدد کرده بود و در ضمن به اصل « غیرقابل تصرف بودن اراضی از راه زور» تاکید فراوان کرده بود. پرواضح است که گنجاندن این موضوع در قطعنامه 582 هیچ دلیلی جز پیروزی های چشمگیر رزمندگان ایرانی در عملیات والفجر 8 و ورود آنها به فاو و در نتیجه قطع ارتباط دریایی عراق، نداشت و قدرت های غربی با نگرانی شدید از پیشروی نیروهای ایرانی به سمت مرزهای کویت و شهر بصره عراق، با هدف توقف این توفیقات جمهوری اسلامی که موجب برتری قاطعاش بر عراق می شد، این قطعنامه را صادر کردند. قطعنامه هفتم: در هشتم اکتبر 1986 (شانزدهم مهر 1365) قطعنامه 588 با لحن و محتوایی شبیه قطعنامه های قبلی و بدون هیچ مطلب جدیدی یا محکومیت تجاوز، به تصویب رسید. ایران در پاسخ به این قطعنامه مجدداً اعلام کرد که ضمن استقبال از ترک مخاصمه و ایجاد صلح و امنیت در منطقه، بخش هایی از قطعنامه را که ناظر بر ترک مخاصمه بدون تعیین متجاوز هستند، نمی پذیرد.
د: رهیافت مدیریت بحران
شک نیست که پذیرش قطعنامه 598 همانند همه تصمیمات معطوف به جنگ و صلح در هر کشوری در نهایت معلول دست به دست هم دادن شرایط بسیار و نیز نقش آفرینی عوامل متعددی است. در نبرد 8 ساله که همه مقدرات کشور را به خود مشغول کرد تصمیم به پایان جنگ با آن همه خسارت ها و هزینه ها و به ویژه تقدیم شهدای بسیار تصمیمی بسیار تلخ و سخت است. این امر بیش از همه در تعبیر حضرت امام (ره) در پذیرش قطعنامه به عنوان جام زهر نمود یافت. امام رحمت ا... علیه با پیام تاریخی خود به اقناع همگان نسبت به این تصمیم بزرگ و ترسیم خطوط عمل و مسیر اداره و هدایت انقلاب اسلامی پرداختند و اگرچه بر اصل مشورت با کارشناسان و معتمدان نظام تاکید کردند اما در نهایت شخصا همه مسئولیت های پذیرش قطعنامه را به دوش گرفتند. این امر میتوان در اثر پیش بینی اختلاف ها و اتهام افکنی عوامل موثر در جنگ و نیز احساس احتمال تشدید این اختلافات باشد. با مرور بحث ها و نیز مناقشاتی که سالها بعد از ارتحال حضرت امام (ره) در بین نیروها و بازیگران فعال در ابعاد سیاسی و نظامی جنگ تحمیلی درگرفته است، میتوان بر اهمیت این تصمیم شجاعانه امام پی برد.
امام و اقناع افکار عمومی
در متن نامه امام خمینی (ره) که بعد از پذیرش قطعنامه منتشر گردید، آمده است تا مخاطبان درباره ماجرای پذیرش قطعنامه به جمع بندی کاملی رسیده و با قضاوت مطالب بیان شده تا حد زیادی به حقایق دست یابید
«و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتا مساله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور را در اجرای آن می دیدم ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلا خودداری می کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور - که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم- با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم، و خدا می داند که اگر نبود انگیزهای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود، اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم و مسلم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود».
« اکیدا به ملت عزیز ایران سفارش می کنم که هوشیار و مراقب باشید. قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنای حل مساله جنگ نیست، با اعلام این تصمیم حربه تبلیغات جهانخواران علیه ما کند شده است. ولی دورنمای حوادث را نمی توان به طور قطع پیش بینی نمود و هنوز دشمن از شرارت ها دست بر نداشته است و چه بسا با بهانه جویی ها به همان شیوه های تجاوزکارانه خود ادامه دهد. ما باید برای دفع تجاوز احتمالی دشمن آماده و مهیا باشیم و ملت ما هم نباید فعلا مساله را تمام شده بداند. البته ما رسما اعلام می کنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامه جنگ نیست، چه بسا دشمنان بخواهند با همین بهانه ها حملات خود را دنبال کنند، نیروهای نظامی ما هرگز نباید از کید و مکر دشمنان غافل بمانند، در هر شرایطی باید بنیه دفاعی کشور در بهترین وضعیت باشد».
عزیزانم! شما می دانید که تلاش کردهام که راحتی خود را بر رضایت حق و راحتی شما مقدم ندارم. خداوندا! تو میدانی که ما سر سازش با کفر نداریم. خداوندا! تو میدانی که استکبار و آمریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا! در جهان ظلم و ستم و بیداد همه تکیه گاه ما تویی و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم که کسی را بشناسیم، ما را یاری کن که تو بهترین یاری کنندگانی.
خداوندا! تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیه ا... ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و رسیدن به خودت جبران فرما.
فرزندان انقلابی ام! ای کسانی که لحظه ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید! شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می گذرد. میدانم که به شما سخت میگذرد ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمی گذرد؟ می دانم که شهادت شیرین تر از عسل در پیش شماست، مگر برای این خادمتان این گونه نیست؟ ولی تحمل گنید که خدا با صابران است. بغض و کینه انقلابی تان را در سینه ها نگه دارید، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شماست. و تاکید می کنم که گمان نکنید که من در جریان کار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من می باشند. آنها را از این تصمیمی که گرفته اند شماتت نکنید که برای آنان نیز چنین پیشنهادی سخت و ناگوار بوده است که ان شاء ا... خداوند همه ما را موفق به خدمت و رضایت خود فرماید.
تحلیل محتوای این پیام تاریخی از توان بالای امام برای اقناع افکار عمومی و بهخصوص رزمندگان و خانواده های شهدا ایثارگران حکایت دارد.
اینکه امام همه مسئولیت این تصمیم تاریخی را گردن گرفتند تا حد زیادی زمینه اختلافات داخلی ناشی از این تصمیم را مسدود کرد. اینجاست که شان و جایگاه ولایت فقیه خود را نشان می دهد که در فقه سیاسی شیعه جنگ و صلح از شئونات ولی فقیه است.
ه: رهیافت نتیجه محور
شک نیست که دفاع مقدس ملت ایران در طول هشت سال امری نیست که حتی بعد از گذشت چند دهه به فراموشی سپرده شود. مسلما جنگ به ایران تحمیل شد و می توان بعد از راهبرد اخراج متجاوز از سرزمین اسلامی، تنبیه متجاوز و رسیدن به حقوق تضییع شده ملت ایران سمت و سوی جنگ در سالهای بعد از رهایی از اشغال را مشخص میکرد. تا اینکه قدرت یافتن عراق و بازسازی ارتش بعث یکسال بعد از عملیات کربلای 5 و دو سال بعد از عملیات والفجر 8 در زمستان 66 پیگیری این راهبرد را با دشورای مواجه ساخت. در عین حال در مقایسه با اهداف عراق از جنگ تحمیلی می توان گفت عراق در جنگ به هیچ یک از اهداف خود دست نیافت. هرچند جنگ 8 ساله بسیاری از سرمایه ها و زیرساخت ها و به خصوص نیروی کیفی انسانی در طرف را نیز از بین برد. در هرحال دقت در وضعیت بسیار نابرابر در جنگ تحمیلی که عراق برخوردار از همه گونه حمایت های نظامی، مالی، حقوقی، سیاسی، تکنولوژیک و تبلیغاتی و رسانه ای بود و ایران یکه و تنها در تامین ابتدایی ترین نیازهای خود نیز با دشواری روبرو بود.
از ابتدای تجاوز رژیم عراق به ایران، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه های متعددی تصویب کرد که هر کدام بـه دلایلـی از جانـب ایـران رد شد و در نهایت با صدور قطعنامه 598 و پذیرش آن از سوی ایران در سال 1367، موجب خاتمه ی درگیری شد. همانطور که آغاز جنـگ ایـران و عراق، سبب بروز شرایط خاصی برای اقتصاد دو کشور شد، پایان آن نیز همراه با جهت گیری های خاصی در حـوزه اقتصـاد آنهـا بـود. در یک ارزیابی میتوان گفت که در ایران با خروج از شرایط خـاص اقتصـادی جنگ، منابع و عوامل آزاد شده در اختیار بخش های تولیدی قرار گرفت و با گسترش فعالیت های بخش های مختلـف اقتصـادی، رونـد نـامطلوب شاخص های کلان اقتصادی متوقف شد که از آن میان می توان به کاهش نرخ تورم اشاره کـرد. همچنـین رونـد رو بـه افـزایش کسـری بودجـه متوقف شد و تولید ناخالص داخلی به رشد مثبتی معادل 2/ 6 درصد رسید و بدین ترتیب ایران در سایه ثبات سیاسی و امنیت داخلی کـه پـس از آتش بس فراهم شد، توانست بر عمده ی مشکلات اقتصادی اش فائق آید ولی عراق که پس از پایان جنـگ بـه دنبـال راه حلـی بـرای رهـایی از مشکلات اقتصادی اش بود، و با توجه به بدهی سنگین 86 میلیـارد دلاری بـه کشـورهای مختلـف و خسـارت های وارده بـر زیربناهـای اقتصـادی خصوصا تأسیسات صدور نفتش، تنها راه چاره را در تجاوز به خاک کویت دید و در نهایت نه تنها مشکلات اقتصادیاش رو بـه بهبـود نرفـت، بلکه بحران های اقتصادی اش مضاعف شد.
می توان پیامدهای قطعنامه 598 شورای امنیت برای جمهوری اسلامی را اینگونه برشمرد:
1ـ حفظ اساس نظام و اثبات حقانیت ملت ایران به خصوص بعد از اعلام رسمی متجاوز بودن رژیم بعث از سوی دبیر کل سازمان ملل متحد.
2ـ خنثی سازی تبلیغات عراق و حامیانش مبنی بر صلح طلبی عراق و در مقابل، خشونت طلبی جمهوری اسلامی. (عراق، بارها پس از قبول قطعنامه، به ایران اسلامی تجاوز نظامی کرد)
3ـ پذیرش قرارداد 1975 الجزایر از سوی رژیم عراق.
4ـ افشای مسئولیت های حامیان رژیم بعث بعد از اعلام رسمی عراق به عنوان آغازگر جنگ تحمیلی علیه ایران.
5ـ قرار گرفتن آمریکا و دیگر حامیان غربی صدام در موضع انفعال.
6ـ خروج کشور از بحران اقتصادی و مهیا شدن شرایط برای بازسازی و احیای اقتصادی.
7ـ وارد کردن ضربه کاری و مهلک به گروهک منافقین که در اثر ساده لوحی و به خیال سرنگونی جمهوری اسلامی ایران، بعد از پذیرش قطعنامه از سوی ایران، تحت عنوان عملیات فروغ جاویدان، به کشور حمله کردند.
8ـ اثبات کارایی رهبری نظام برای اتخاذ تصمیم های حیاتی بر پایه اصول و مبانی اسلامی به خصوص قاعده حفظ نظام.
9ـ آزاد شدن بسیاری از ظرفیت های کشور برای رشد و توسعه و آبادانی.
جمع بندی
به نظر میرسد بازخوانی نقش سازمان ملل متحد، بازخوانی نقش و رهبری حضرت امام (ره) و به خصوص مدیریت بحران ایشان در اقناع افکار عمومی و نیز شناخت بدون حب و بغض، دستاوردها و هزینه های قبول قطعنامه به خصوص در تصمیماتی که به نوعی بخش مهمی از کشورهای جهان فراروی ایران قرار میگیرند سودمند بوده و در توجه هم زمان به حفظ اساس نظام و دستاوردهای آن و نوع مواجهه با قدرت های جهانی مفید خواهد بود. مسلما همین دستاوردهای قطعنامه 598 نیز حاصل ایثارگریها و رشادتهای هزاران رزمنده و شهید و جانباز و آزادهای است که با حماسههای خود در دوران 8 سال دفاع مقدس صفحات درخشانی از افتخار آفریدند.
پژوهش خبری //گروه سیاسی