به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صداوسیما؛ محمود مشحون رئیس فدراسیون بسکتبال بعد از شکستهای تیم ملی جوانان در جام جهانی، از نتایج تیم ملی ابراز نارضایتی کرده و حتی از علاقمندان بسکتبال عذرخواهی میکند؛ به مشکلات مالی فدراسیون بسکتبال اذعان کرده و ضعف خود را در جذب اسپانسر میپذیرد؛ اما وی حاضر به تایید شایعات مشکلات وزارت ورزش با ریاست او در فدراسیون نیست.
مشحون در مصاحبهای تصویری با خبرنگار بخش "خارج از گود" خبرگزاری صداوسیما به سوالات مختلف درباره اوضاع فعلی بسکتبال، فدراسیون و ماندن خود در دو سال آینده از دوره ریاستش پاسخ داد که متن کامل آن به این شرح است:
* تیم ملی بسکتبال جوانان در بین ۱۶ تیم جهان، پانزدهم شد، خودتان از نتیجه جوانان راضی هستید؟
به هیچ وجه از این نتیجه راضی نیستم. قابلیت بازیکنان ما خیلی بیشتر از این بود و حداقل باید در رده دهم یا یازدهم جام جهانی جای میگرفتیم. روی این تیم خیلی کار شده بود و با عنوان قهرمان آسیا به جام جهانی رفت. خیلی از این نتیجه متاثر شدم و از علاقمندان واقعی بسکتبال باید عذرخواهی کنم.
*دلیل نتیجه گرفتن تیم را عملکرد بازیکنان میدانید یا فدراسیون؟
هر کسی در هر مسئولیتی که قرار میگیرد، دلش میخواهد به بهترین نحو آن کار را انجام دهد. بازیکنان تیم ملی خیلی جوان بودند و تجربه شلاق خوردن در چنین مسابقاتی را نداشتند. دیگران میتوانند من را مقصر بدانند. به هیچ وجه اهل ناله و فغان نیستم، با آنچه در اختیارم است، کار میکنم. همیشه سعی بر این بوده که بر حسب داشته هایم کار انجام دهم. به نظرم کمی در زمینه تنظیم نفرات و جا به جاییها ضعیف عمل شد، وگرنه تیم میتوانست حداقل دهم یا یازدهم شود.
*بنابراین کادرفنی را هم مقصر میدانید؟
طبیعی است که کادرفنی هم باید بهتر عمل میکرد. ما مسابقات برده را واگذار کردیم. مصر و آنگولا را باید میبردیم و به کره جنوبی اصلا نباید میباختیم. ۱۰ پنالتی را در سه دقیقه آخر مقابل کره جنوبی گل نکردند. با این وجود به نظرم کادرفنی به وظیفه خود عمل کرد. آنها سه سال با تمام توان برای این تیم زحمت کشیده بودند.
*یکی از مسائلی که مطرح میشد، باخت تیم در نیمه دوم مسابقات بود که تاثیرات کادرفنی هم در آن دیده میشد.
اگر این موضوع را عزیزان فنی مطرح کرده اند، قابل تامل است. به طور مشخص در این مسابقات ضعیف عمل شده است، تعارف هم نداریم. شما گفتید در میان ۱۶ تیم جهان، پانزدهم شدیم. نمیخواهم توجیه داشته باشم؛ اما تیم بسکتبال جوانان ایران پنجمین حضور جهانی خود را تجربه میکرد و در واقع میتوان گفت: میان ۲۱۰ کشور، پانزدهم شدیم. چرا از این سمت به ماجرا نگاه نکنیم؟ این تیم با همه بضاعت خود میان تیمهای بسکتبال جهان پانزدهم شد.
* ولی مهم توقعی است که خودتان بیشتر از همه نسبت به این تیم داشتید.
جز این هم نیست و اگر توجیه کنم، اشتباه است.
* گفته میشد قبل از مسابقات، فدراسیون شرایط را فراهم نکرد. اردوها به سالن آزادی یا مسابقات دوستانه با تیمهای درجه دو ختم میشد که به درد تیم نمیخورد.
۱۰۰ درصد همینطور است. تنها اعزام تیم به صربستان بود و چند بازی دوستانه با تیمهای قویتر انجام شد. دلیل برگزاری همه اردوها در آزادی را هم شما بهتر میدانید.
شخص وزیر هم نهایت احترام را نسبت به من داشته است، به طوری که وقتی از اتاق او بیرون میآیم، خیس عرق میشوم، به قدری که نسبت به من محبت و صمیمیت داشته اند.
* دلیلش بودجه است؟
طبیعی است. این موضوع در سطح کشور به چشم میخورد. قطعا در بسکتبال هم با داشتههای خود حرکت میکنیم.
" کجا بروم برای حمایت مالی التماس کنم؟"
*یعنی وزارت ورزش کمکی به فدراسیون نکرد؟
خود وزارت ورزش در چالش خاصی از نظر مالی قرار دارد، وگرنه همیشه سعی در حمایت داشته اند. هر چند توان کمک زیادی وجود نداشته؛ ما همیشه با همه نداریها ساخته ایم. بخشی از مشکلات میتواند این باشد؛ اما بخش دیگر این است که باید زودتر و بهتر نواقص را میدیدیم. به هر حال برای این تیم یکی از قویترین مدرسان فیبا (ترونیچ) را آوردیم.
* او هم دیر به ایران آمد؟
درست است، او را به دلیل همین مسائلی که وجود داشت، دیر آوردیم.
* حیف نیست که بسکتبال پایه ما قهرمان میشود و به رویدادی در این سطح میرود؛ اما به دلیل اینکه پول نداریم این اتفاقات رخ میدهد؟
به هر حال باید بگویم که این از شانس من است.
* میگویند شما اسپانسر قوی هم نیاوردید.
اسپانسر را من نباید بیاورم، خود اسپانسر باید تفاهم کند. من کجا بروم برای حمایت مالی، التماس کنم؟
* کمیته تبلیغات و بازاریابی چطور؟
چنین کمیتهای با مسئولیت یوسفی صادقلو داریم، ولی کسی برای حمایت نبود. آنهایی که سال قبل مثل اول مارکت برای حمایت مالی تعهد کردند، مرحله اول آمدند، بعد پا پس کشیدند و ما را به این بی پولی انداختند. اگر به تعهدات خود عمل کرده بودند، هیچ کدام از مشکلات فعلی وجود نداشت. با همه این اوصاف ما این دوره را گذراندیم و اجازه ندادیم کارها بخوابد. حتی یک سفر هم در این مدت به تعویق نیفتاده است.
"مگر وزارتخانه با من تعارف دارد؟"
*آقای مشحون شما ۲۰ سال است که رئیس فدراسیون بسکتبال هستید..
بیشتر است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین رئیس شورایی بسکتبال بودم، در آن زمان فدراسیون نبود. از آن زمان شش سال حضور نداشتم و در مجموع ۳۲ سال، نفر اول بسکتبال ایران بوده ام.
* در واقع یک عمر در این سمت بوده اید. از خودتان در این سه دهه راضی هستید؟
از خودم نه. بخشی از این زمان را باید صرف کارهای دیگر میکردم،، اما به بسکتبال احساس دین کردم.
*چرا انقدر در این سمت ماندید؟
به نظام مقدس اسلامی احساس دین میکردم. شعار هم نمیدهم. نزدیکترین شخص به هرکسی مادرش است، بارها گفته ام اگر مادرم مسئول توزیع مسئولیتها بود، انقدر به من مسئولیت نمیداد. این امانت به من سپرده شد و سعی کردم به نحو مطلوبی امانتداری کنم. اینکه مقبول قرار میگیرد یا نه، به هر حال هدفم همان امانتداری بود. مسئولان هم هیچوقت از حمایتم دست برنداشتند. وظیفه دارم تا ثانیهای که این حکم در موردم اجرا شد، کارم تداوم داشته باشد.
*پس حضورتان در فدراسیون ادامه دارد.
از نظر قانون دو سال از مسئولیتم باقی مانده است.
* خودتان تصمیم به رفتن ندارید یا ممکن نیست اتفاقی رخ داده و جا به جایی انجام شود؟
بارها گفته ام لحظهای که قرار بر ایجاد تغییر باشد، ۳۰ ثانیه هم معطل نمیکنم. من به هیچ وجه از مسئولیتم شانه خالی نکرده و کوتاهی یا کم فروشی نمیکنم.
*اینکه وزارت ورزش بودجه فدراسیون را محدود کرده یا پرداخت نمیکند، واقعیت دارد؟
مگر وزارتخانه با من تعارف دارد یا مشکلی با من دارند؟ اصولا برای موقعیت مسئولان مگر چارچوبی وجود دارد که وزیر مستقل و توانا نتواند مسئولی را برکنار کند؟
* به هر حال قوانین دست و پای آنها را بسته است.
خب شاید قانون این اجازه را دهد؛ اما راههای زیادی وجود دارد. از این نظر من چنین تصوری ندارم. همیشه مورد احترام وزارتخانه بوده ام و شخص وزیر هم نهایت احترام را نسبت به من داشته است، به طوری که وقتی از اتاق او بیرون میآیم، خیس عرق میشوم، به قدری که نسبت به من محبت و صمیمیت داشته اند. پیش از این هم هر مسئولی در سازمان یا وزارت ورزش بود، از محبتش برخوردار بوده ام و تا به حال کمبودی احساس نکرده ام. برخی دوست دارند، مسائل را بزرگ جلوه دهند که این هنرشان است.
"من را پدرخوانده خطاب کردند"
*چرا انقدر انتقاد از فدراسیون بسکتبال وجود دارد؟
چون آنچه که انتظار دارند، در اینجا پیدا نمیشود. یکی میخواهد نایب رئیس فدراسیون شود، دیگری میخواهد مربی تیم ملی شود یا به باشگاهی معرفی اش کنم که سرمربی آن شود. خدا را شکر که وارد این مسائل نشده ایم.
گاوداری هم که زندگی من است. روزهای تعطیل به آنجا میروم. اگر نروم که باید از دیوار مردم برای گذراندن امورم بالا بروم.
*یعنی بخشی از انتقادات را هم درست نمیبینید؟
خب اگر بگویم درست نمیبینم که خودخواهی میشود. شاید انتقادات منطقی و درستی وجود داشته باشد. این موضوع به گفتار شخص منتقد هم بستگی دارد. امیداورم این بخش را حذف نکنید؛ اما رادیو ورزش که بسیار هم پرمخاطب است، ببینید با بسکتبال چه میکنند. من را پدرخوانده خطاب کردند، چهار آدم ضربه خورده اجتماعی را مرتب برای مصاحبه میآورند. همه این افراد هم در این فدراسیون مسئولیت داشته اند.
*پس اعتقاد دارید، چون منفعت این افراد قطع شده است، به این انتقادات روی آورده اند؟
شما بروید همین برنامههای رادیو ورزش را مرور کنید. دو لیگ قبلی ما از بهترین دورههای لیگ بود. هیچ تیمی هم حاشیه امنیت نداشت و تیمی بدون باخت نماند. شما ببینید درباره لیگ چطور قضاوت میکنند. بعد هم مرتب من را دعوت میکنند که پاسخ بده. من دعوت شما (خبرنگار خارج از گود) را پذیرفتم، چون بی هدفی و بی غرضی کار شما مشهود است. اگر با کسی که این خصوصیات را ندارد، صحبت کنم چه چیزی عاید بسکتبال میشود؟
* میگویند محمود مشحون هر کسی را که انتقاد کند، حذف میکند.
چه کسی؟ این افراد را نشانم دهید. چون من روحیه خاصی دارم و خداوند به من صبوری داده است، به هیچ وجه از این مسائل متاثر نمیشوم.
*یعنی کسی را حذف نکردید؟
شما دو نفر را بشمارید.
* مثلا میگفتند فلان مربی به خاطر انتقاداتش هیچوقت سرمربی تیمهای ملی نمیشود.
اصلا اینطور نیست. همان دوستی که شما میگویید، اولین کسی بود که سال ۸۴ به تیم ملی دعوت کردم. دو بزرگواری که میگویند انتقاد میکنند، با تیم ملی به مسابقات بردیم. این صحبتها کذب است و انقدر کوچک نیستم که از این موقعیتها بهره ببرم.
"سالهاست به رستورانی که می گویند پا نگذاشته ام"
* از همین حواشی میگفتند که شما وقت هم کم میگذارید و رستورانی در چالوس دارید که به آن سر میزنید.
۱۸ سال است که پایم را به آن منطقه نگذاشته ام.
صبحها از ترس اینکه کسی جایم ننشیند (با خنده)، از ساعت ۹ صبح اینجا هستم و شبها هم به همین دلیل دیرتر میروم تا در فدراسیون را خودم قفل کنم.
*بحث گاوداری عظیم و سفرهای به آمریکا هم هست.
این که خوب است، سفر آمریکا میروم تا فرزند و نوه ام را ببینم، آیا حق ندارم پنج یا شش روز را به فرزندانم اختصاص دهم؟ گاوداری هم که زندگی من است. روزهای تعطیل به آنجا میروم. اگر نروم که باید از دیوار مردم برای گذراندن امورم بالا بروم. من همیشه کارهایم را در فدارسیون پیش برده ام، ممکن است بگویند ضعیف است؛ اما افتخارم این بوده که از سال ۴۲ کار مدیریتی کردم و در مقطعی رئیس فدراسیون هندبال و بسکتبال به طور همزمان بودم که میگفتند مگر قحط الرجال است؟ از این نظر کم نیاورده ام.
*پس آن کارها تاثیری در روند فدراسیون نگذاشته است.
بحث آن رستوران که وجود ندارد. ما اهل نور مازندران هستیم. من و برادرم در کندوان رستورانی را پایه گذاری کردیم که در نهایت به تعاونی ده واگذار شد. سالهاست به آن منطقه نرفته ام و تمام وقت اینجا هستم. صبحها از ترس اینکه کسی جایم ننشیند (با خنده)، از ساعت ۹ صبح اینجا هستم و شبها هم به همین دلیل دیرتر میروم تا در فدراسیون را خودم قفل کنم.
"خیانت بائرمن فراموش شدنی نیست"
* خب چند سوال هم درباره تیم ملی بزرگسالان بپرسیم. از اوضاع تیم بزرگسالان و کادرفنی آن راضی هستید؟
با توان موجود، بسیار خوب کار میکنند. ما در تیم بزرگسالان از بائرمن رودست خوردیم که به هیچ وجه انتظارش را نداشتیم. انقدر تعریف رزومه خوب او را شنیدیم که وقتی وارد مذاکره شدیم، همه سعی این بود که نگهش داریم. همانطور که در زمان بچیروویچ اتفاق افتاد.
* اما به هر حال بائرمن تیم را رها کرد.
او لطمه بزرگی به ما زد. خیانتی که به بسکتبال ایران کرد، فراموش شدنی نیست. هر چه خواست، عمل کردیم و همه چیز برایش فراهم شد. از آنجایی که خیلی صمیمی و بی توجه به مسائل مادی بود، گاهی حقوقش را قبل از سفر به آلمان پیشاپیش میدادیم. او هم حقوقش را گرفت، رفت تا هفته بعد برای کلاس مربیگری برگردد، پنج روز بعد روزنامهها نوشتند که برنمی گردد. در مدت کم باقیمانده تا غرب آسیا چه کار میتوانستیم انجام دهیم.
*چطور مهران حاتمی را انتخاب کردید؟
مهران شاهین طبع که دیروز هم اینجا بود و از تصادف بد همسرش و شرایط آن زمان صحبت میکرد. او در آن زمان گفت نمیتوانم مسئولیت تیم ملی را بپذیرم، با این وجود ممنون زحماتش هستیم. با مهران حاتمی صحبت کردیم که جواب داد: سرباز بسکتبال است. تیم را به غرب آسیا برد که باید لبنان را در آن شکست میدادیم؛ اما به هر حال هر روز که برد نیست.
*گزینه خارجی چه شد؟
همین حالا هم ۱۱ رزومه خارجی داریم. تجربه خود را آموخته ام که کمتر در انتخاب خارجی اشتباه کنم. به همین دلیل هم کار را فعلا با حاتمی و یارانش یعنی عابدینی و آتشی در کادرفنی و سررشته سرپرست تیم ملی پیش میبرم.
* یعنی با مربی ایرانی مطمئنید نتیجه میگیریم؟
بالاخره باید این مسیر را برویم و ریسک را بپذیریم. آخرش میگویند تیم رفت و مثلا سوم شد. مگر میشود همیشه اول شویم. درباره مصر میزبان جام جهانی جوانان صحبت میکردم، میگفتند چهار سالن بسیار مجهز دارد. کره، ژاپن، چین و فیلیپین را ببینید که چه کار میکنند و ما دریغ از یک سالن بسکتبال. همه کشورها هم بازیکن خارجی میآورند و ما باید در شرایطی نابرابر پیش رویم.
*می گویند در پشتوانه سازی ستارهها هم ضعیف عمل کرده اید.
کاملا حق با گوینده هاست. بازیکنانی مثل صمد، کامرانی یا آفاق واقعا ستاره بودند و بنرهای سال آزادی هم نمایان است که با حضور آنها چه اتفاقی افتاد. با این وجود تا چه زمانی میشد با این نفرات پیش برویم؟ بائرمن هم با تک تک آنها صحبت کرده بود.
"دیگر شرایط، اجازه بازگشت ستاره ها را نمی داد"
* چرا با رفتن بائرمن این بازیکنان برنگشتند؟
دیگر شرایط اجازه نمیداد. همین حالا هم جایگزین برای آنها داریم. مسلما کسی مهدی کامرانی با آنها شجاعت و فداکاری نمیشود، صمد و آفاق هم همینطور. این نفرات واقعا برای تیم ملی ایثارگری کردند.
* پس این چند بازیکن برای همیشه از تیم ملی خداحافظی کردند؟
شرایط برای آنها به این صورت درآمد. تیم ملی نیاز به جایگزینی داشت. ما پشتوانه هایی از رده مینی و نونهالان تا بزرگسالان هم داریم.
*ولی توقع این است که بعد از آن همه افتخارات دیگر از المپیک جا نمانیم.
دقیقا حق هم هست، ولی هر رشدی ابزار میخواهد. فرض کنید برادر کوچک شما میخواهد در دانشگاهی خوب پزشکی بخواند، آیا معلم خصوصی و هزینه کلاسهای او را دارید؟ در هر حال باید ابزاری کنار هر هدف باشد. میگویند مشحون پول بیاورد، اسپانسر از کجا بیاورم؟ البته این ضعف من است و با اذعان به این ضعف، دستهایم را بالا میگیرم.
*یعنی راهی وجود ندارد؟
میگویند مشحون پول بیاورد، اسپانسر از کجا بیاورم؟ البته این ضعف من است و با اذعان به این ضعف، دستهایم را بالا میگیرم.
شاید گفتنش درست نباشد؛ اما در خانواده پرجمعیتی بزرگ شدیم که اگر پدر خانواده نان نمیرساند، گرسنگی میکشیدم. در ذات من نیست که دنبال این مسائل بروم. نیروی فعالی به همین منظور انتخاب کردم که تمام تلاشش را کرد؛ اما در شرایط رکود اقتصادی، کسی برای حمایت پیش نمیآید. در این فضا چقدر هم جا زدند و پولمان را ندادند. در این شرایط از مدیران مختلفی مثل گنجی، دادکان، یاوری، مختاری و سایرین در باشگاهها باید تشکر کنم که همچنان در لیگهای ما به حمایت خود ادامه میدهند.
* از پاسخ به سوالها ممنونیم، امیدواریم ناراحتی بینمان پیش نیامده باشد.
کسی نکات حساس را گرفته و مسئولی که باید وظایف خود را انجام دهد، هوشیار میکند، آن مسئول هم باید به وظایفش عمل کند. کجای این موضوع بد است؟