راهبرد مردمی کردن دفاع که از آغاز دفاع مقدس رمز موفقیت جمهوری اسلامی ایران در مقابله با ارتش بعث بود در این عملیات نیز موفقیت خود را نشان داد.
منافقین در پی حملات عراق به خاک میهن اسلامی و عقب نشینی های موقت رزمندگان اسلام، با تصور اینکه پذیرش قطعنامه ناشی از جدایی ملت و دولت است، به گمان خود، از فرصت استفاده می کردند تا به هدف های بلندپروازانه و دست نیافتنی خود یعنی ساقط کردن جمهوری اسلامی برسند.
در این مقطع نیز سران سازمان منافقین با جمع آوری دیگر ضد انقلابیون سر خورده و بی هویت از کشورهای دیگر، نیرویی به استعداد تقریبی 15 هزار نفر جمع آوری کردند و با بهره گیری از جنگ افزارهای اهدایی رژیم عراق حمله خود را به جمهوری اسلامی از تنگه پاتاق واقع در غرب کشور آغاز کردند. نیروی هوایی عراق با حمایت از منافقین، به آنها در ورود به ایران یاری رساند و آنان را تشویق به پیشروی نمود.
ارتش بعث که با پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران، راه امیدش در براندازی جمهوری اسلامی ایران بسته شده بود از منافقین استفاده کرد که با این کار چند هدف عمده را دنبال می کرد.
الف: یکی از اهداف اصلی رژیم عراق این بود که از فشار بین المللی علیه خود بکاهد. با پذیرش قطعنامه از سوی ایران از یک طرف و حمله عراق در مناطق جنگی جنوب پس از آن از سوی دیگر ادعاهای دروغین صلحطلبی این رژیم آشکارتر شد و عناصر مردد داخلی و افکار ناآگاه بین المللی به این امر واقف شدند. ضمن آنکه نگرانی ناشی از حرکت اخیر عراق با توجه به زمینه روانی ویژهای که امام آماده کرده بود جوّ عمومی داخل کشور را دچار دگرگونی کرد و نیروهای مردمی بسیار گسترده تر به جبهه ها سرازیر شدند. همچنین این اقدام عراق موجب تغییر مواضع بین المللی به زیان عراق و به سود ایران را باعث شد. چنانچه پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، عراق را برای نشان دادن انعطاف بیشتر تحت فشار قرار دادند.
ب: هدف دیگر این بود که با فرستادن منافقین به داخل ایران، احتمالا با اشغال برخی مناطق، از مشکلات احتمالی بعدی در زمان صلح کاسته شود. ضمن اینکه مسئولیت مستقیم نگهداری و پشتیبانی از آنان را نیز از وظایف خود سلب میکرد.
ج: هدف سوم رژیم بعثی عراق از این امر تغییر توجه نیروهای مسلح کشورمان از ارتش عراق به منافقین و کاستن از فشار به نیروهای خود بود. هدف های دیگری را نیز رژیم عراق تعقیب میکرد که شاید یکی از آنها این بود که به اصطلاح "تیری در تاریکی" رها میکرد و در صورت شکست و یا پیروزی نسبی منافقین، هزینه زیادی را متحمل نمیشد و شاید اگر میتوانست اوضاع داخلی ایران را از این طریق متشنج میکرد به هدف خود میرسید و اگر منافقین شکست می خوردند به دلیل اعتراض مخالفان حکومت، به ویژه کردها، که از منافقین برای سرکوب آنها استفاده می کرد و یا حتی برخی دیگر از مردم که نگهداری و پشتیبانی از منافقان را مستلزم هزینه مالی، نظامی، سیاسی و اجتماعی می دانستند پاسخی برای آنها به دست میآمد.
سرانجام اینکه لزوم بزرگ جلوه دادن امکانات خودی و ضعیف نشان دادن طرف مقابل به منظور داشتن دست برتر و اهرم فشار در مذاکرات آتی، حکام بغداد را به این جا رسانده بود که به گمان خود آخرین برگ برنده را مورد استفاده قرار دهند. البته تمهیدات در نظر گرفته شده و طبق نقشههای به دست آمده سران رژیم عراق و گروهک منافقین هدف های بزرگتری را در خیال داشتند. سازماندهی نیروهای منافقین، مرحله بندی عملیات، تجهیز کامل قوای مهاجم و شناسایی های انجام شده نمایانگر این موضوع بوده است. بنا بر اطلاعات به دست آمده منافقان در مرحله اول هجوم خود قصد داشتند تمامی استان کرمانشاه تا نزدیکی همدان را اشغال نمایند و معتقد بودند که با پیشروی در داخل ایران مردم شهرها به آنها ملحق خواهند شد و در مراحل بعدی با نیروهای بیشتری به پیشروی خود ادامه می دهند آنان در طرح آماده شده، ضرورت استفاده از پایگاه های نظامی مهم منطقه غرب کشور و پادگانهای مسیر را مورد تأکید قرار داده بودند و استفاده از این امکانات را علیه جمهوری اسلامی ایران در زمینه کسب پیروزی خود بسیار مهم جلوه دادند.
می توان گفت انتخاب حمله یک ستونی منافقین از غرب کشور برای براندازی نظام اسلامی، خود بهترین فرصت را برای مقابله همه جانبه نیروهای اسلام برای مقابله و تار ومار کردن منافقان فراهم کرد. حرکت منافقین که به تعبیر فرمانده وقت سپاه پاسداران به حرکت کرگدن شباهت داشت به گونه ای بود که با بسته شدن راه حرکت این ستون نظامی در تنگه مرصاد عملا عملیات با بن بست مواجه شد. حضور امیر سرافراز ارتش اسلام یعنی شهید صیاد شیرازی که با بسیج نیروها و به خصوص فرماندهی هوانیروز ضربه ای کاری بر منافقین وارد کرد از نقاط درخشان عملیات مرصاد بود. با این حال می توان گفت راهبرد مردمی کردن دفاع که از آغاز دفاع مقدس رمز موفقیت جمهوری اسلامی ایران در مقابله با ارتش بعث بود در این عملیات نیز موفقیت خود را نشان داد. موفقیت در این عملیات و شکست منافقین و نیز مقابله رزمندگان اسلام با حملات ارتش بعث بعد از قبول قطعنامه 598 موجب شد که رژیم عراق نتواند دست بالاتر را در مذاکرات مربوط به اجرای قطعنامه 598 داشته باشد.