رژیم سعودی در پس حملات تروریستی ساختگی در عربستان قرار دارد
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، فعال سیاسی عربستانی حادثه تروریستی مکه را با انگیزه سیاسی توصیف و اعلام کرد رژیم سعودی در پس آن قرار دارد.
حمزه الحسن در مصاحبه با شبکه تلویزیونی النباء گفت: رژیم سعودی در پس حادثه تروریستی مکه و حوادث مشابه آن قرار دارد. حادثه مکه شبیه حادثه رمضان گذشته است که در آن مقابل کنسولگری قدیم آمریکا در جده انفجار رخ داد. این انفجار ساعت دو و پانزده دقیقه بامداد و زمانی که هیچ کسی در محل انفجار حضور نداشت، رخ داد. بعد از آن خیابانی در القطیف را منفجر کردند. بعد از آن انفجاری نزدیک حرم نبوی در مدینه منوره رخ داد. رژیم آل سعود در پس همه این حوادث قرار دارد.
وی افزود: حادثه تروریستی اخیر مکه نیز از این امر مستثنی نیست. من معتقدم که هدف از این اقدامات دو بُعد دارد نخست در بعد داخلی است و با هدف منحرف کردن افکار عمومی از کودتای داخلی و کودتا علیه محمد بن نایف ولیعهد ( سابق ) است. این اقدام پادشاه عربستان ( برکنار کردن ولیعهد و انتخاب فرزندش به جای وی به عنوان ولیعهد جدید ) نارضایتی و ناخرسندی شدیدی در عربستان به همراه داشت. نگرانی های زیادی وجود داشت و این بیانگر عدم ثبات سیاسی در دستگاه حکومتی و قدرت در این کشور است. حادثه تروریستی ساختگی مکه با این هدف صورت گرفت که به مردم عربستان بگویند کشور هدف حمله تروریستی قرار گرفته است، متحد و با نظام و محمد بن سلمان ولیعهد جدید همراه شوید. این یکی از اهداف طراحی و اجرای چنین حملاتی است. این که جامعه در حمایت از نظام و همراهی با آن بسیج شود و نظام به زودی تهدید تروریسم را از سر شما ( مردم سعودی ) بر می دارد. نکته دوم که در واقع بسیار مبالغه آمیز است رژیم سعودی با این حملات ساختگی می خواهد چنین وانمود و بزرگنمایی کند که حرم هدف قرار گرفته است. این یک دروغ بزرگ است. منظور از حرم چیست؟؟؟ برای چه حرم را منفجر کنند.؟ تصور می کنم مطرح کردن این موضوعات تنها بازی کردن با احساسات مسلمانان است.
حمزه الحسن گفت: در بُعد خارجی نیز اهدافی دنبال می شود. رژیم آل سعود برگه آماده فتنه گری نامانوس و غیرمعروف طایفه گری در اختیار دارد. عربستان به ایران و هر کشور خارجی دیگر حتی قطر که بخواهد انگ و برچسب اتهام حامی تروریسم می زند. به تازگی بود که عربستان مدعی شد چند ایرانی برای منفجر کردن میدان های نفتی عربستان وارد آب های سرزمینی این کشور شدند و سه نفر از آنان را بازداشت کردند.ایران هم می گوید هیچ ایرانی بازداشت نشده است. ما قبلا هم گفته ایم که مقامات آل سعود به شیطان هم درس می دهند. این که عربستان دایما از مقابله با ایران سخن می گوید در واقع مبتنی بر سیاست خارجی خصمانه سعودی است. بنابراین سعودی ها در فرافکنی و دروغ گویی استعداد زیادی دارند. ما این سیاست خصمانه را پیشتر نیز علیه قطر ، ایران ، سوریه ، حزب الله ، عراق و حتی علیه مصر دیده ایم. در اتهام زنی ها هیچ کشور و رژیمی نمی تواند گوی سبقت را از رژیم سعودی بگیرد. من معتقدم برگه بازی سعودی ها در تفرقه افکنی و طایفه گرایی بسیار محدود شده است و دیگر تاثیرگذاری و کارآیی گذشته را ندارد زیرا بارها از آن استفاده شده است.
حمزه الحسن در پاسخ به این سوال مجری که این شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد انتصابی جدید تاکنون کجا بوده است؟ گفت: هیچ کسی نمی داند که شاهزاده محمد بن سلمان تاکنون کجا بوده است. ولی به احتمال زیاد یکی از شاهزادگان سعودی موجود در کاخ های سعودی بوده است. ما تاکنون صدایی از کسی در حمایت از ولیعهدی وی نشنیده ایم. این که گفته می شود 31 نفر از 34 عضو هیئت بیعت سعودی با وی بیعت کرد اند صحت ندارد زیرا این هیئت اصلا تشکیل نشست نداده است. اعتراضات زیادی وجود دارد ولی کسی نمی تواند حرفی بزند. نظارت بر معترضان شدید است. به همین علت صدایی شنیده نمی شود. ما نمی دانیم اصلا برای چه محمد بن نایف از سمتش برکنار شد. شایستگی نداشت.؟؟ خودش درخواست کرد؟؟ که نکرد. هیچ جا خبری درباره علت برکناری محمد بن نایف منتشر نشد. البته برخی می گویند که وی بیمار است خب اگر چنین است که شخص پادشاه نیز از بیماری رنج می برد. گفته می شود قطر در صدد توطئه ای علیه محمد بن سلمان بوده است. برخی نیز می گویند توطئه امارات علیه محمد بن نایف است چرا که ولیعهد ابوظبی پیشتر همتای سعودی ( ولیعهد سابق ) خود را به میمون تشبیه کرده بود. من معتقدم که بین تنش عربستان با قطر و تحولات داخلی عربستان از جمله برکناری محمد بن نایف ولیعهد ارتباطی وجود دارد. سعودی ها اعلام کردند که محمد بن نایف در منطقه هیچ حامی ندارد و فقط قطر ممکن است از وی حمایت کند بنابراین تصمیم گرفتند پیشدستی و علیه قطر توطئه کنند. بنابراین ما در مقابل یک کودتا بدون هیچ توجیهی هستیم. چرا میگوییم کودتا است زیرا بر اساس فرایند قانونی طبیعی خود و قوانین نوشته شده و در چارچوب هیئت بیعت پیش نرفت و ولیعهدی از پدر به پسر رسید. این در تاریخ عربستان بی سابقه و برای نخستین بار است.