به مناسبت ۲۶ خرداد ماه؛
شهادت سربازان دلیر اسلام
پس از حادثه فیضیه و قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، عده ای از متدینین و چهره های موجه بازار تهران به این نتیجه رسیدند که مبارزه سیاسی با رژیم شاه بی فایده است و باید برای براندازی آن فکری کرد و تنها راه آن نیز اقدام مسلحانه علیه رژیم و عناصر اصلی آن است.
به گزارش سرویس فضای مجازی
خبرگزاری صدا و سیما؛ در روز ۲۶ خرداد ۱۳۴۴ حکم اعدام محمدصادق امانی، محمد بخارایی، مرتضی نیکنژاد و رضا صفارهرندی چهار تن از اعضای هیاتهای موتلفه اسلامی به اجرا گذاشته شد.
..... بعد از انقلاب مشروطه جو ترور و خشونت علیه جامعهی مذهبی ایران ظهور (مانند آزار و اذیت شیخفضلالله نوری) و در دورهی رضاشاه این خشونتها علیه جامعهی مذهبی (مانند شهادت آیتالله مدرس) شدیدتر شد. با سقوط رضاشاه و روی کار آمدن محمدرضاشاه، احمد کسروی با انتشار کتاب «شیعهگری»، ارزشهای شیعه همانند ائمه معصوم(ع) و پیامبر(ص) و قرآن را به چالش کشید و اسلام را مایهی گمراهی مینامید بنابراین نواب صفوی به شبهات طرفداران کسروی پاسخ داده، و به مناظره با کسروی پرداخت. اما نواب دانست که مبارزهی انفرادی هیچ سودی ندارد لذا با «پیشنهاد حاجسراج انصاری و همکاری آقایان شیخقاسم اسلامی و شیخ مهدی شریعتمداری و دیگر فضلاء جمعیت مبارزه با بیدینی را تشکیل داد.» در مقابل کسروی، نواب صفوی را به گروه رزمندگان (که طرفدار عقاید کسروی و مجهز به سلاح سرد بودند) تهدید کرد. در ادامه نواب صفوی جمعیت مبارزه با بیدینی (مبارزه فقط با قلم و زبان) را کافی نمیداند و مشی مسلحانه را بر آن افزود و تشکیلاتی ایدئولوژیک و فدایی را خواستار شد.
فدائیان اسلام اولین کسانی بودند که مفهوم حکومت اسلامی را بهعنوان اندیشهی اصلی خود بیان نمودند و امامخمینی(ره) این گروه را تحسین کرده، و ولایت فقیه را پایهی آن حکومت قرار داد.
بهطورکلی فدائیان اسلام از یک طرف با حزب مخالف بودند در این زمینه نواب صفوی میگوید: «...من با این کارهای بیمغز و اساس مخالفم.» از طرف دیگر نواب صفوی با تألیف کتاب «رهنمای حقایق» اصولی را تشریح کرد که: در بخش اول مبارزه با مفاسد اجتماعی و چگونگی ریشهکن کردن این مفاسد را طرح کرد. در بخش دوم طبقهبندی جامعه و شیوههای مختلف حکومت و در بخش سوم به حمایت از شیخفضلالله نوری (مشروطهی مشروعه) و اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه را خواهان است و در آخر اصلاح وزارتخانهها بخصوص وزارتخانهی فرهنگ و دادگستری و نظام مالیاتی را بر اساس اصول اسلامی خواستار، و از شاه و دولتمردان میخواهد کلیهی قوانین اسلام و تشیع را اجرا کند.
دغدغهی اصلی فدائیان اسلام اجرای احکام اسلامی بود، بنابراین برای رسیدن به این هدف اقداماتی را انجام دادند مانند ترور احمد کسروی، ترور عبدالحسین هژیر، ترور علی رزمآرا، ترور نافرجام حسین فاطمی، ترور نافرجام حسین علاء، در بعد سیاست خارجی نیز مسئلهی اصلی فدائیان اسلام، از یک طرف وحدت کل جهان اسلام و اسلامیکردن مسئلهی فلسطین بود، از طرف دیگر بر ارتباط دین و سیاست و جامعیت دین تأکید داشتند.
سرانجام نواب صفوی، سیدمحمد واحدی، خلیل طهماسبی و مظفر ذوالقدر در 27 دیماه 1334 اعدام، و بقیهی اعضای دستگیرشده، همچون سیدهادی میرلوحی، اصغر عمری، احمد تهرانی و علی بهاری به چندین سال زندان محکوم شدند.
بعد از شهادت رهبر فدائیان اسلام، آنها مدتی سکوت اختیار کردند و بعد از چند سال در دههی چهل از نهضت امامخمینی حمایت، و زمینهی ظهور هیأت مؤتلفه اسلامی را فراهم و حسنعلی منصور را که عامل کاپیتولاسیون در ایران و تبعید امامخمینی بود ترور کردند.
حرکت فدائیان اسلام میان قشری متدیّن از جوانان بازاری تاثیر جدی گذاشت طوری که بعدها در جریان تحولات سال های 41 و 42 شماری از آنان در اطراف امام فعالیت خود را آغاز کردند و تشکیلات مؤتلفه را ایجاد نمودند.
در پی غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی و علنی شدن مبارزات امام خمینی چهار هیات مذهبی تهران با هدف وحدت عمل در مبارزه علیه رژیم پهلوی به هم پیوستند و با عنوان هیاتهای موتلفه اسلامی اعلام موجودیت کردند. بعد از قیام 15 خرداد برخی جوانان عضو این هیاتها مبارزه قهرآمیز را ضروری تشخیص دادند و درصدد برآمدند در تشکیلات خود، شاخه نظامی ایجاد کنند. با تائید امام در اول خرداد 1342 هیئت های موتلفه اسلامی کار خود را آغاز نمودند.
در پی تبعید امام و بعد از کش و قوسهای فراوان سرانجام تصمیم شاخه نظامی موتلفه برای ترور نخستوزیر وقت حسنعلی منصور عملی شد و اینچنین اعضای تیم ترور، محمد بخارایی، مرتضی نیکخواه، رضا صفارهرندی و صادق امانی به اعدام محکوم شدند. شهدای ۲۶ خرداد موتلفه اسلامی در اوج مظلومیت و قربت به شهادت رسیدند. آنان با حرکتهای انقلابی خود راست قامتان تاریخ بوده و همواره یادشان جاودانه خواهد ماند. . .