به گزارش سرویس بین المللخبرگزاری صداوسیما، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) سندی با عنوان «سند اصول و سیاستهای کلی» این جنبش منتشر کرده که در آن تأکید شده است، فلسطین از «نهر تا بحر» یعنی از رود اردن در شرق تا دریای مدیترانه در غرب متعلق به فلسطینیان است و صهیونیست ها بر اساس طرحی صهیونیستی و غربی به خصوص انگلیس سرزمین فلسطین را غصب کرده اند.
به گزارش پایگاه اینترنتی جنبش حماس، مشروح این سند که 42 بند دارد به شرح زیر است:
سند اصول و سیاستهای کلی:
مقدمه: فلسطین، سرزمینِ ملتِ عربی فلسطین است. ملت فلسطین در این سرزمین پرورش یافته و در آن ریشه دوانده است و به این سرزمین تعلق دارد و در آن حضور و پیوستگی دارد.
فلسطین، سرزمینی است که اسلام به آن جایگاهی بلند و مقامی رفیع بخشیده و روح و ارزشهای عادلانهاش را در آن گسترانده و اسلام، پایه گذار عقیده دفاع از فلسطین و مقاوم سازی آن است.
فلسطین، آرمان ملتی است که جهانیان از تضمین حقوق و استرداد آنچه از ملت فلسطین غصب شده عاجز است و سرزمین ملت فلسطین از یکی از بدترین اشکال اشغالگری در جهان رنج می برد.
فلسطین که یک طرح صهیونیستیِ نژادپرستانهِ ضد انسانی بر آن سیطره یافته بر مبنای یک مجوز باطل [اعلامیه بالفور] و به رسمیت شناختن یک رژیم غاصب و قرار دادن در برابر عمل انجام گرفته با توسل به زور، پایه گذاری شده است.
فلسطینِ اهل مقاومتی که مقاومتش تا تحقق آزادسازی و بازگشت [آوارگان] و شکل گیری کشوری دارای حاکمیت کامل به پایتختی قدس ادامه خواهد یافت.
فلسطینی که اهلِ شراکتِ حقیقی بین فلسطینیان با همه گرایشهای آنان برای رسیدن به هدف والای آزادسازی است.
فلسطینی که روح امت و آرمان اساسی و روح انسانیت و وجدان زنده انسانیت است.
با این سند، تجربه ما عمیق و درک و فهم های ما، مشترک و دیدگاه ما پایه گذاری می شود
و مسیر حرکت ما در راهی هموار و مستحکم و دارای نشانههای ثابت قرار می گیرد که علائم راه را نشان می دهد و اصول وحدت ملی و فهم مشترک از این آرمان را تقویت و اصول کار و حد و مرز انعطاف نشان دادن را ترسیم می کند.
معرفی جنبش حماس:
1-جنبش مقاومت اسلامی «حماس» یک جنبش آزادیبخش و مقاومت ملیِ فلسطینی- اسلامی است که هدفش آزادسازی فلسطین و مقابله با طرح صهیونیستی است و مبنای این جنبش نیز در حرکت و اهداف و وسیلههایش، اسلام است.
سرزمین فلسطین:
2- فلسطین با مرزهایش از رود اردن در شرق تا دریای مدیترانه در غرب و از رأس الناقوره در شمال تا ام الرشراش در جنوب یک واحد اقلیمی تجزیه ناپذیر است و آن سرزمین ملتِ فلسطین و میهن آن است و بیرون راندن ملت فلسطین و آواره سازی اش از سرزمینش و تشکیل رژیم صهیونیستی بر روی این سرزمین، حق ملت فلسطین را در همه سرزمینش از بین نمی برد و هیچ حقی را برای رژیم صهیونیستی غاصب در آن به وجود نمی آورد.
3- فلسطین یک سرزمین عربی اسلامی و یک سرزمین، مبارک و مقدسی است که در قلب هر عرب و مسلمانی دارای جایگاه ویژهای است.
ملت فلسطین:
4-فلسطینیان، شهروندان عربی هستند که تا سال 1947 میلادی در فلسطین اقامت داشتند؛ خواه آنهایی که از آن بیرون رانده شدند و خواه آنهایی که در آن ماندند و هر کسی که از یک پدر عربی فلسطینی پس از این تاریخ نیز متولد شده است، چه در داخل فلسطین یا خارج آن، فلسطینی است.
5-شخصیتِ فلسطینی یک صفت اصیلی است که همواره با یک فلسطینی است و از آن جدا نمی شود و از بین نمی رود و از پدران به فرزندان منتقل می شود و رنج و محنتهای ملت فلسطین به علت اشغالگری صهیونیسم و سیاست صهیونیسم در کوچاندن ملت فلسطین باعث نمی شود که شخصیت فلسطینی و وابستگی آن از بین برود. همچنین اگر یک فلسطینی تابعیت [یک کشور دیگری] را بگیرد باعث نمی شود که شخصیت و هویت و حقوق ملی اش را از دست بدهد.
6- ملت فلسطین با همه فرزندانش در داخل و خارج و با همه طیفهای دینی و فرهنگی و سیاسی اش یک ملت واحد است.
اسلام و فلسطین:
7-فلسطین در قلب ملتهای عربی و مسلمان قرار دارد و دارای اهمیت ویژهای است چرا که بیت المقدس در آن قرار دارد که خداوند اطراف آن را مبارک قرار داده و آن سرزمین مقدسی است که خداوند برای جهانیان مبارک قرار داده است و آن قبله اول مسلمانان و محل معراج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و زادگاه حضرت مسیح(ع) است و در آن هزاران پیغمبر، صحابه و مجاهد دفن شده اند و سرزمین قیام کنندگان برای حق است.
8-جنبش حماس، اسلام را که همه جوانب زندگی را لحاظ کرده است و نیز تعلق اسلام به هر زمان و مکانی و نیز روح میانه روی اعتدالی آن را می فهمد و ایمان و باور دارد که اسلام، دین صلح و رواداری است و در سایه آن، پیروان شریعتها و ادیان در امنیت و امان زندگی می کنند همچنین ایمان دارد که فلسطین همواره نمونه همزیستی و رواداری و ابداع تمدن بوده است و خواهد بود.
9-حماس ایمان و باور دارد که رسالت اسلام، برقراری حق و عدالت و آزادگی و کرامت و حرام دانستن اشکال مختلف ظلم و ستم و مجرم دانستن ستمکار با هر دینی یا قومیتی یا جنسی یا تابعیتی است و اینکه اسلام، مخالف همه اشکال تندروی و تعصب دینی و قومیتی و طائفه ای است و اسلام ، دینی است که پیروانش را بر اساس پاسخ به تجاوز و یاری ستمدیدگان پرورش می دهد و آنان را به بخشیدن و ایثار و فداکاری در دفاع از کرامت و سرزمین و ملتها و مقدسات ستمدیدگان ترغیب می کند.
قدس :
10- قدس، پایتخت فلسطین است و از دیدگاه اعراب و مسلمانان و انسانیت دارای جایگاه دینی و تاریخی و تمدنی است و همه مقدسات اسلامی و مسیحی آن یک حق ثابت برای ملت فلسطین و امت عربی و مسلمان است و آنها از قدس کوتاه نمی آیند و از هیچ بخشی از قدس صرف نظر نمی کنند و همه اقدامات اشغالگران در قدس اعم از یهودی سازی و شهرک سازی و وارونه جلوه دادن حقایق و از بین بردن نمادها و نشانههای قدس باطل است.
11-مسجد الاقصی یک حق منحصر به ملت ما و امت ماست و اشغالگران در آن هیچ حقی ندارند و طرحها و اقدامات و تلاشهایش برای یهودی سازی مسجد الاقصی و تقسیم آن باطل است و مشروعیت ندارد.
آوارگان و حق بازگشت:
12-آرمان فلسطین در اصل و اساسش، آرمان یک سرزمین اشغالی و یک ملت بیرون رانده شده است و حق بازگشت آوارگان و بیرون رانده شدگان فلسطینی به سرزمینشان که از آن اخراج شده اند، یا جلوی بازگشت آن گرفته شده است خواه در مناطق اشغالی 1948 میلادی یا سرزمینهای 1967میلادی (یعنی سراسر فلسطین) یک حق طبیعی و فردی و گروهی است که ادیان آسمانی و اصول اساسی حقوق بشر و قوانین بین الملل بر آن صحه گذاشته اند و هیچ طرف فلسطینی یا عربی یا بین المللی نمی تواند بر سر این حق معامله کند.
13-حماس با همه طرحها و تلاشها با هدف سازش بر سر مسئله آوارگان از جمله تلاشها برای اسکان آنان در خارج از فلسطین و با طرحهای سرزمین جایگزین مخالف است و تأکید می کند دادن غرامت به آوارگان فلسطینی بابت ضرر و زیانی که از آواره کردن و اشغال سرزمینشان متحمل شده اند یک حق لازم همانند حق بازگشت آنهاست و دادن غرامت به آنان باعث نمی شود که حق بازگشت آوارگان از بین برود و [حق بازگشت به قوت خود باقی است.]
طرح صهیونیستی:
14-طرح صهیونیستی یک طرح نژادپرستانه، خصمانه، جایگزین سازی، توسعه طلبانه، مبتنی بر غصب حقوق دیگران و دشمنی با ملت فلسطین و خواسته های این ملت یعنی آزادی و آزادسازی و بازگشت و تعیین سرنوشت است و رژیم اسرائیل نیز ابزار طرح صهیونیستی و پایگاه آن برای تجاوز است.
15-طرح صهیونیستی فقط ملت فلسطین را هدف قرار نداده است بلکه این طرح، دشمن امتهای عربی و مسلمان است و خطری حقیقی برای همه محسوب می شود و تهدیدی بزرگ برای امنیت و منافع امتهای عربی و مسلمان است، همچنین طرح صهیونیستی، دشمن انتظارات آنها در وحدت و نهضت و آزادی است و این طرح، علت اصلی رنج و محنتهای امروز امت مسلمان است و طرح صهیونیستی همچنین خطری برای امنیت و صلح بین المللی و برای جامعه انسانی و منافع و ثبات آن است.
16- حماس تأکید می کند، منازعه با طرح صهیونیستی، منازعه با یهودیان به سبب دین آنها نیست و حماس با یهودیان به خاطر آنکه یهودی هستند، منازعه نمی کند، بلکه با صهیونیستهای اشغالگر تجاوز در منازعه است این در حالی است که سران اشغالگر از نمادهای یهود و یهودیت در این منازعه استفاده می کنند و رژیم غاصب خود را با این نمادها معرفی می کنند.
17-حماس با ظلم و ستم و آزار و اذیت هر انسانی یا نادیده گرفتن حقوق آن به خاطر قومیت یا دین یا طائفه مخالف است و اعتقاد دارد مشکل یهودیت و یهودی ستیزی و ظلم و ستم به یهودیان اساساً به تاریخ اروپا مربوط می شود و به تاریخ اعراب و مسلمانان و میراث آنان مربوط نمی شود و جنبش صهیونیسم- که با حمایت قدرتهای غربی توانست فلسطین را اشغال کند- خطرناکترین نمونه اشغالگری شهرک نشینی است که در بیشتر نقاط جهان چنین پدیدهای از بین رفته است و در فلسطین نیز باید از بین برود.
در ادامه متن سند جنبش حماس با عنوان «سند اصول و سیاستهای کلی» آمده است:
موضع حماس در قبال اشغالگری و حل و فصل سیاسی:
18- تمامی آنچه که در اعلامیه بالفور به آن تصریح شده است و به مثابه صدور یک چک برای قیمومیت انگلیس بر فلسطین به شمار می آید و همچنین قطعنامه سازمان ملل در خصوص تقسیم فلسطین به علاوه نتایج و بازخوردهای آن یا همه قطعنامه ها و اقدامات مشابه ،«کان لم یکن »تلقی می گردد و تاسیس «اسرائیل» از اساس باطل است و ناقض حقوق غیر قابل تصرف ملت فلسطین و اراده این ملت و امت (اسلام ) و همچنین نقض کننده حقوق بشر و در راس آن حق تعیین سرنوشت به شمار می آید، در حالیکه این حقوق در منشورهای بین المللی تضمین شده است.
19- هرگز رژیم صهیونیستی را به رسمیت نخواهیم شناخت و هر چه که بر سر سرزمین فلسطین می رود اعم از اشغالگری، شهرک سازی، یهودی سازی یا تغییر نمادها و نشانه ها یا تحریف حقایق باطل است و حقوق فلسطینیان مشمول مرور زمان نخواهد شد.
20- تازمانیکه علل، شرایط، فشارها و اشغالگری ادامه دارد، از هیچ بخشی از سرزمین فلسطین صرف نظر نخواهیم کرد؛ ضمن آنکه حماس هرگونه جایگزین برای آزادی کامل فلسطین از نهر تا بحر را رد می کند. با وجود این - به رسمیت نشناختن مطلق رژیم صهیونیستی و عقب ننشستن از هر گونه حقوق فلسطینیان- حماس ایجاد کشور مستقل فلسطینی و دارای حاکمیت کامل به پایتختی قدس و در مرزهای ژوئن سال 1967 همراه با حق بازگشت پناهندگان و آوارگان را به خانه هایی که از آنها بیرون رانده شده اند، یک فرمول ملی مشترک و مورد توافق قلمداد می کند.
21- حماس بر این مساله تاکید دارد، که توافق های اسلو و ضمایم آن مغایر با اصول قوانین الزام آور بین المللی است از این جهت که الزاماتی مغایر با حقوق غیر قابل تصرف فلسطینی ها در نظر گرفته است. به همین خاطر جنبش حماس این توافقنامه ها و الزامات ناشی از آن از جمله هماهنگی امنیتی را که به زیان منافع ملت فلسطین است؛ رد می کند.
22- حماس تمامی توافقنامه ها، ابتکارها و طرحهای سازش را که هدف آن از بین بردن آرمان فلسطین است، رد می کند و معتقد است هرگونه طرح یا برنامه سیاسی نباید به حقوق فلسطینیان آسیب وارد کند یا مغایر این حقوق باشد و با آن تناقض داشته باشد.
23- حماس تاکید دارد ظلم به ملت فلسطین و غصب سرزمینهای آن و کوچاندن فلسطینی ها به هیچ وجه نمی تواند صلح نامیده شود و هرگونه حل و فصلی بر این اساس هرگز منجر به برقراری صلح نخواهد شد و مقاومت و جهاد برای آزادی فلسطین یک حق مشروع و واجب به شمار می آید و برای فرزندان ملت فلسطین و امت (اسلامی) یک افتخار محسوب می شود.
-- مقاومت و آزاد سازی
24-آزادسازی فلسطین وظیفه همه ملت فلسطین به طور خاص و امت اسلامی و عربی به طور عام است و یک مسئولیت انسانی بر اساس اقتضای حق و عدالت است و همه سازمانهای فعال در امور فلسطین اعم از ملی، عربی، اسلامی یا انسانی، همگی سازمانها و کانونهایی یکپارچه، مکمل و هماهنگ هستند و تعارضی میان آنها وجود ندارد.
25- مقاومت در برابر اشغالگری با استفاده از همه ابزارها و شیوه ها یک حق مشروع بر اساس ادیان آسمانی و عرف و قوانین بین المللی به شمار می آید و در کانون همه این شیوه ها مقاومت مسلحانه قرار دارد که گزینه ای راهبردی برای دفاع از اصول و بازپس گیری حقوق ملت فلسطین محسوب می شود.
26 -حماس هرگونه آسیب زدن به مقاومت و سلاح آن را رد می کند و بر حق ملت فلسطین در توسعه ابزارهای مقاومت و سازوکارهای آن تاکید دارد. مدیریت مقاومت از لحاظ تشدید حملات یا برقراری آتش بس یا از نظر تنوع ابزارها و روشها در چارچوب فرایند مدیریت نزاع قرار دارد و به ضرر اصل مقاومت نخواهد بود.
-- نظام سیاسی فلسطین:
27- کشور واقعی فلسطین، ثمره و نتیجه آزاد سازی(اراضی اشغالی) است و هیچ جایگزینی برای تشکیل کشور مستقل فلسطین دارای حق حاکمیت کامل بر سراسر خاک ملی فلسطین به پایتختی قدس وجود ندارد.
28- جنبش حماس به مدیریت روابط میان فلسطینیان مبتنی بر تکثرگرایی و گزینه دمکراسی و شراکت ملی و پذیرش طرف مقابل و اتکا به گفتگوها برای تقویت صفوف فلسطینیان و فعالیت مشترک، به منظور محقق کردن اهداف ملی و آرزوها و آرمانهای ملت فلسطین، ایمان دارد.
29- سازمان آزادی بخش فلسطین یک چهارچوب ملی برای ملت فلسطین در داخل و خارج فلسطین به شمار می آید و باید از آن محافظت و در عین حال برای توسعه و بازسازی ساختار آن بر پایه های دمکراسی تلاش کرد به گونه ای که مشارکت همه مولفه ها و نیروهای ملت فلسطین تضمین و حقوق آنها حفظ شود.
30- جنبش حماس بر ضرورت ایجاد نهادها و مراجع ملی فلسطین بر اساس اصول راسخ و صحیح دمکراتیک و در راس آن برگزاری انتخابات آزاد و شفاف مبتنی بر شراکت ملی و بر اساس برنامه و راهبردهای شفاف تاکید دارد و به حقوق و مقاومت پایبند است و به آرزو و چشمداشت ملت فلسطین پاسخ خواهد گفت.
31-جنبش حماس تأکید می کند نقش تشکیلات خودگردان فلسطینی باید خدمت به ملت فلسطین و حمایت از امنیت و حقوق و طرح ملی آن باشد.
32- جنبش حماس بر لزوم استقلال در تصمیم گیری ملی فلسطینی و دل خوش نکردن آن به برخی طرفهای خارجی و در عین حال بر مسئولیت اعراب و مسلمانان و وظیفه و نقش آنان در آزادسازی فلسطین از دست اشغالگری صهیونیسم تأکید می کند.
33-طیفهای مختلف جامعه اعم از برخی شخصیتها و نمادها و بزرگان و نهادهای جامعه مدنی و نیز تشکلهای جوانان و تشکلهای دانشجویی و تشکلهای صنفی و زنان دست اندر کار تحقق اهداف ملی، پیشقراولانی مهم در عملیات جامعه سازی و طرح مقاومت و آزادسازی هستند.
34-نقش زنان فلسطین، پایه و اساس ساختن حال و آینده است همچنانکه در ساختن تاریخ فلسطین نیز همین گونه بوده است و یک نقش محوری در طرح مقاومت و آزادسازی و ساختن نظام سیاسی نیز وجود دارد.
ملتهای عرب و مسلمان:
35-حماس ایمان دارد که آرمان فلسطین یک آرمان محوری برای ملتهای عرب و مسلمان است.
36-حماس به وحدت امت با همه طیفهای متنوعش ایمان و باور دارد و معتقد است باید از هر چیزی که باعث پراکنده کردن امت و بر هم زدن وحدت آن است پرهیز شود.
37-حماس به همکاری با همه کشورهای حامی حقوق ملت فلسطین ایمان دارد و با مداخله در امور کشورها مخالف است و همچنین با ورود به منازعات و کشمکشها بین آنان مخالفت می کند.حماس «سیاست بازی» در قبال همه کشورهای جهان به خصوص عربی و اسلامی دارد و برای ساختن روابط متوازن تلاش می کند که معیار آن نیز جمع کردن بین مستلزمات آرمان فلسطین و مصلحت ملت فلسطین از یک طرف و مصلحت امت و نهضت و امنیت آن از طرف دیگر است.
جنبه انسانی و بین المللی:
38-آرمان فلسطین یک آرمان دارای ابعاد انسانی و بین المللی بزرگی است و یاری و حمایت از آن یک مأموریت انسانی و متمدنانه است که حق و عدالت و ارزشهای مشترک انسانی آن را لازم و ضروری کرده است.
39-آزادسازی فلسطین از نظر حقوقی و انسانی یک اقدام قانونی است که ضرورت دفاع از خود و حق طبیعی ملتها در تعیین سرنوشت خود، چنین چیزی را اقتضا می کند.
40-حماس در روابط خود با کشورهای جهان و ملتها به ارزشهای همکاری و عدالت و آزادی و احترام به اراده ملتها ایمان و باور دارد.
41-حماس از مواضع کشورها و سازمانها و نهادهای حامی حقوق ملت فلسطین استقبال می کند و به آزادگان جهان که حامی این آرمان هستند درود می فرستد و همچنین حمایت هر طرفی از رژیم صهیونیستی یا سرپوش گذاشتن بر جنایات آن و تجاوزش به ملت فلسطین را محکوم می کند و آن را به تعقیب و پیگرد جنایتکاران جنگی صهیونیست دعوت می کند.
42-حماس با تلاشهای سلطه بر ملتهای عرب و مسلمان و همچنین با تلاشهای سلطه بر سایر امتها و ملتها مخالف است و هرگونه استعمار و اشغالگری و تبعیض و ظلم و ستم و تجاوز را در جهان محکوم می کند.