قیام مردم تبریز در 29 بهمن سال 56 نشان داد که قیام مردم در ایران که تا سال بعد به سرنگونی رژیم ستمشاهی منجر شد همگانی و سراسری بوده و به قوم و منطقه خاصی محدود نبوده است.
سال 1356 سال شتاب نهضت اسلامی با حوادث مهمی چون شهادت حاج آقا مصطفی خمینی، فوت دکتر شریعتی، اهانت روزنامهی اطلاعات به رهبری نهضت، قیام 19 دی قم در اعتراض به اهانت صورت گرفته و سرانجام قیام 29 بهمن تبریز در چهلم شهدای قیام مردم قم است. هر یک از حوادث پیش گفته از عوامل شتابزای نهضت برای تبدیل به قیام همگانی بود. آذربایجان هم چنانکه در تاریخ پر فراز و نشیب ایران نقش مهمی داشته، در جریان نهضت اسلامی با قیام شورانگیز 29 بهمن پیوستگی گسستناپذیر خود را با ایران و حرکت اسلامی مردم آن به اثبات رساند. قیام مردم تبریز در سال 1356در واقع عکسالعمل مردم غیور آذربایجان به اهانت صورت گرفته به ساحت مرجعیت و زعامت سیاسی مذهبی تشیع بود. چندی قبل از این قیام، مراسم باشکوهی برای تجلیل و ترحیم فرزند ارشد امام خمینی حاج آقا مصطفی در تبریز منعقد شده بود.
قیام 29 بهمن مردم تبریز در سال ۱۳۵۶ اولین حلقه زنجیرهای بود که قیام 19 دی مردم قم را به قیامهای پی در پی ایران زمین متصل نمود. در این روز تاریخی، مردم غیور تبریز در بزرگداشت چهلم شهدای واقعه خونین ۱۹ دی قم، حماسه قهرمانان های را رقم زدند که در تاریخ خیزشهای مردمی ایران بر ضد طاغوت ماندگار شد و دامنه آن به نهضت شکوهمند ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ منتهی گشت.
در نوشتار حاضر به اهمیت و ابعاد سیاسی و تاریخی قیام مردم تبریز پرداخته شده است.
ابعاد تاریخی قیام 29 بهمن تبریز
تاریخ پرفراز و نشیب آذربایجان در طول قرن های متمادی، جولانگاه تاخت و تاز اقوام بیگانه بوده است؛ اما نپذیرفتن یوغ استبداد و استعمار را مردان این خطه از سرزمین ایران به وضوح نشان داده اند. پیروزی دموکرات ها در آمریکا و ایجاد فضای باز سیاسی موجب فروکش شدن اختناق در کشور شد. با احیاء شدن برخی از احزاب و گروه ها که جرئت فعالیت نداشتند بر سیر مخالفان شاه افزوده شد. شاه با حمایت های بی دریغ امریکا (کارتر) که او را «رهبر مقتدر» و ایران را «جزیره ثبات» در منطقه ناآرام خاورمیانه خوانده بود با حمله به امام خمینی (ره) به صورت کینه توزانه چالش بزرگ خویش را با مردم ایران آغاز نمود. ابتدا دستور چاپ مقاله موهن را علیه ایشان صادر کرد. سپس با اعتراض مردم شهر قم روبرو شد که عکس العمل رژیم به رگبار بستن مردم بی دفاع این شهر بود. در اربعینِ شهدای این شهر، قیام 29 بهمن تبریز به وقوع پیوست که از اولی گسترده تر بود. در پی قیام تبریز نیروهای مذهبی با ارشاد قاضی طباطبایی به مبارزه با رژیم پرداختند. با اعلام عزای عمومی در چهلم کشته شدگان شهر قم در تبریز و تنظیم اعلامیه ای به امضاء 9 تن از علمای تبریز چون؛ قاضی طباطبایی، سیدحسن انگجی، عبدالحسین غروی، میرزا کاظم دینوری و ... قیام صورت علنی به خود گرفت و بازار تبریز به تعطیلی کشانده شد و بازاریان مذهبی در کنار سایر اقشار مردم همسو با نهضت اسلامی شدند. در روز حادثه با ممانعت شهربانی از ورود به مسجد قزللی و توهین یکی از مأموران رژیم به مکان امن خالق هستی درگیری آغاز می شود. خط قرمز رژیم با شعار «مرگ برشاه» در این روز عظیم شکسته می شود. به طوری که پس از این قیام در تمام شهرهای ایران این شعار طنین انداز می شود. دانشجویان دانشگاه تبریز نیز به پیروی از علمای این شهر با راهنمایی قاضی طباطبایی اعلامیه ای صادر و مردم را به برگزاری مراسم چهلم شهدای شهر قم دعوت نمودند. دانشگاه تبریز در دو جریان مختلف یعنی؛ قیام 29 بهمن تبریز و جنبش دانشجویی دانشگاه تبریز نقش خود را به خوبی ایفا نمود؛ به خصوص در جریان دوم که اساتید مسلمان تبریز در کنار دانشجویان با انتشار بیانیه ها و تحصن های اعتراض آمیز تا پیروزی انقلاب اسلامی در سنگر مبارزه با کفر و الحاد حضورداشتند. انقلاب اسلامی ایران از جنبه میزان شرکت نخبگان حایز اهمیت فراوان می باشد. به جزء وابستگان رژیمی همه مردم ایران دعوت امام خمینی (ره) را لبیک گفتند و هر کس نسبت به توان خود به صفوف مبارزه پیوست. ضربه مردم مسلمان ایران در این روزها به نظام سلطنتی ترمیم ناپذیر بود به صورتی که کمر رژیم را استراتژی چهلم ها شکست.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، همه ساله به مناسبت سالروز این رخداد سرنوشت ساز، ضمن دیدار با مردم انقلابی آذربایجان به ویژه شهر تبریز، مبارزات و مجاهدات بالنده مردم این خطه سرافراز را یادآوری و مهمترین موضوعات روز و مسائل داخلی، منطقه ای و جهان اسلام را تبیین و تحلیل می فرمایند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی های خود به مناسبت سالروز قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ مردم تبریز علیه رژیم پهلوی از این روز با عناوینی چون روز مبارک، روز تاریخی، مناسبت با شکوه و فراموش نشدنی، حادثه اربعینی، حادثهای با چندین معنا، حادثه تعیین کننده و پرچم عزت و افتخار یاد فرموده و همواره بر اهمیت این روز به عنوان سرآغاز سلسله اربعین های شهدای قیام های مردمی در تمامی شهرهای ایران و تأثیر آن در پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تأکید داشته اند.
محورهای مهم سخنان رهبر انقلاب در 27 بهمن 95 درباره سالروز قیام مردم تبریز
*مردم آذربایجان در همه تحولات مهم اجتماعی و سیاسیِ ۱۳۰ سال گذشته کشور مانند قضیه تنباکو، مشروطه، نهضت ملی شدن صنعت نفت، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از اصلیترین محورهای مبارزه بودهاند و این، شناسنامه و تاریخ پر افتخار آذربایجان است.
* آذربایجان نقطه قوت انقلاب و نظام اسلامی است و مردم آن در راه دفاع از وحدت ملی از جانشان مایه گذاشتهاند که همه باید قدردان این فداکاری باشند.
*حضرت آیت ا... خامنهای با اشاره به تحرکات تفرقهافکنانه برخی گروه ها در سال های اول انقلاب در تبریز، گفتند: امام بزرگوار ما در مقابل آن حرکت ها که برخاسته از سیاست های قدیمی انگلیسیها بود، فرمودند «هیچکس نگران نباشد، چراکه خود مردم تبریز جواب آنها را خواهند داد» و همینگونه نیز شد.
*حضرت آیت ا... خامنهای، تنوع قومیت های مختلف همچون ترک، فارس، لُر، کُرد، عرب و بلوچ را فرصتی ارزشمند برای ایران دانستند و خاطرنشان کردند: دشمن همواره به ایجاد شکاف قومیتی چشم طمع دوخته تا به خیال خود از هر گسلی در کشور استفاده و زلزله ایجاد کند، در حالیکه هیچ گسلی در کشور وجود ندارد و مردم، یکپارچه و متحد هستند.
مهمترین محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب در سالیان گذشته درباره قیام مردم تبریز بدین شرح می باشد:
- وصف صفات عالیه مردم خطه آذربایجان به ویژه شهر تبریز با خصلت هایی همچون: پیشرو و پیشگام، صفشکن، موقع شناسی و اقدام به هنگام، دارا بودن ایمان عمیق دینی و مذهبی و غیرت ایمانی، داشتن قدرت اقدام و درک درست حوادث، عزم راسخ، شجاعت، دلیری، بصیرت، همت، استقامت، عزم راسخ، شناختن زمان و انجام کار متناسب با موقعیت، لنگر آرامش کشور (۱۳۹۱/۱۱/۲۸)، (۱۳۹۲/۱۱/۲۸) و (۱۳۹۳/۱۱/۲۹)
تحلیل ابعاد مختلف قیام در سخنان رهبر انقلاب
*درسها و عبرتهاى حادثه 29 بهمن همچنان زنده است.
-اجتماع امروز ما و دیدار ما با شما عزیزان تبریزى و دیگر شهرهاى آذربایجان، بهمناسبت بیستونهم بهمن است. بیستونهم بهمن یک اسم فقط نیست، یک روز از قبیل روزهاى دیگر نیست؛ یک حادثه نیست. بیستونهم بهمن یعنى آن واقعه و حادثهاى که در سال ۵۶، در یک چنین روزى - یعنى در روز بیستونهم بهمن - پدید آمد [که] یک حادثه بود با چندین معنا. جوان هایى که در مجلس تشریف دارید - عزیزان من، فرزندان من - بیستونهم بهمن را خیلى از شما ندیدید، [امّا] درس بیستونهم بهمن همچنان زنده است، عبرت هاى بیستونهم بهمن همچنان زنده است. 28/ 11/ 1392
* چند معنا در قیام تاریخی 29 بهمن مردم تبریز، وجود دارد:
اولین نکته قیام 29 بهمن، «نمایش ویژگی ها و خصلت های برجسته مردم تبریز و آذربایجان» بود.
- چند معنا در این حادثهى بزرگ وجود داشت: اوّل، نشان دادن و منعکس کردن ویژگىهاى اخلاقى و خصلتىِ مردم تبریز و مردم آذربایجان؛ این خیلى مهم است. ما باید خودمان را با خصلت هایمان، با خصوصیّات اخلاقیمان بشناسیم. دیگران مىنشینند اخلاقیّات ایرانىها را همراه با تحریف، همراه با کوتهبینى براى ما می نویسند! ما خودمان را باید در آیینهى این حوادث، درست بشناسیم.
* در این حادثه مردم تبریز خصلتهایی از جمله ایمان عمیق دینى، غیرت دینى، شجاعت، موقع شناسی و درک درست حوادث از خود نشان دادند.
- در این حادثهى بیستونهم بهمن، مردم تبریز این خصلت ها را از خودشان نشان دادند: اوّلاً ایمان عمیق دینى؛ ثانیاً غیرت دینى؛ ثالثاً شجاعت؛ پس از اینها، مسئلهى موقعشناسى، و درک درست حوادث؛ اینها خیلى مهم است براى یک مجموعهاى، براى یک جمعیّتى که باایمان باشند، شجاع باشند، قدرت اقدام داشته باشند و وقت اقدام را [هم] بدانند.
- زودتر و دیرتر از زمان مناسب، اقدام، اثربخش نیست. تبریزىها درست در وقت خود، بیستونهم بهمن را پدید آوردند و خلق کردند؛ این خصوصیّات، خیلى مهم است. تبریز و آذربایجان این خصوصیّات را قبل از بیستونهم بهمن هم داشت و تا امروز هم دارد - حوادث بعدى هم این را نشان داده است - اینها را باید حفظ کرد. ایمان اسلامى، غیرت ایمانى، شجاعت، اهل اقدام بودن، پیشرو بودن، صفشکن بودن، کارهاى برجسته و نوآورى در راه اهداف والا انجام دادن، زمان را شناختن، موقعیّت را شناختن، و کار متناسب با موقعیّت را انجام دادن، یکى از برکات و آثار بیستونهم بهمن بود که خصلت هاى برجستهى مردم تبریز و آذربایجان را در آیینهى تاریخ مجسّم کرد.
نکته دوم بیست و نهم بهمن پیوستگی با برکت بخشهای مختلف کشور به یکدیگر است.
- نکتهى دوّمى که در بیستونهم بهمن هست، نشان دادن این حقیقت است که پیوستگى بخش هاى مختلف کشور به یکدیگر، چقدر بابرکت است. قم کجا، تبریز کجا؟ حادثهاى در قم اتّفاق افتاده است؛ خب، آن کسانى که این حادثه را بهوجود آوردند، خواستند نگذارند این حادثه زنده بماند، باید فراموش بشود؛ ناگهان از یک نقطهى دوردست از قم، یعنى از تبریز، مردم بهپا می خیزند و آن حادثهى قم را زنده نگه میدارند.
- اینجور نبود که چهلم [حادثهى نوزدهم دى] را خود مردم قم بگیرند، تبریز گرفت. دستگاه جبّار و طاغوت، متوحّش شد، عکسالعمل ناشیانهاى در مقابل مردم تبریز انجام داد، عدّهاى شهید شدند. تبلیغاتى که آن روز کردند، تبلیغات بسیار ناشیانه و غلطى بود؛ خواستند ماستمالى کنند.
- قضیّه گذشت، چهلم مردم تبریز را مردم یزد بهپاداشتند. ببینید، این پیوستگىِ بخش هاى مختلف کشور [است]؛ بعد این تسلسل راه افتاد. مبتکر شماها بودید در اقامهى اربعینهاى شهیدان انقلاب، بعد این جریان به راه افتاد؛ یزد و شیراز و بوشهر و بقیّهى نقاط کشور. این هم نکته و مسئلهى دوّم از مسائل بیستونهم بهمن.
نکته سوم؛ باورپذیر نبودن تبدیل حرکت مردم قم و تبریز به یک انقلاب عظیم
- نکتهى سوّم این است که اگر آن روز به مردم قم در نوزدهم دى یا به مردم تبریز در بیستونهم بهمن می گفتند که این حرکت شما به یک انقلاب عظیمى منتهى می شود، کسى باور نمی کرد؛ امّا شد.
- این نشاندهندهى این است که اگر ملّتى همّت کند، پا در صحنه بگذارد، عقبنشینى نکند، کوهها را می تواند جابهجا کند، معجزاتى می تواند بهوجود بیاورد، و این معجزه به وقوع پیوست. عزیزان من، جوان ها! فکر کنید، مطالعه کنید بر روى حادثهى پدید آمدن انقلاب.
- شبیهترین حادثه به معجزات انبیا، این حادثهى پیروزى انقلاب بود. مگر در مخیّلهى کسى می گنجید ملّتِ یک کشور تحت سلطهى آمریکا، اسیرِ فرهنگ غربى، اقتصادِ بکلّى در مشت دشمنان قدرتمند بینالمللى، از لحاظ نظامى ضعیف، از لحاظ حیثیّت بینالمللى منزوى، بلند شوند علیه همهى نمادهاى قدرتِ پوشالىِ مادّى، و پرچم اسلام را بلند کنند در دنیاى مادّیگرى، در مقابل شرق و غرب - آمریکا و شوروى در صد مسئله با هم اختلاف داشتند، امّا در یک مسئله با هم اتّفاق داشتند، و آن یک مسئله عبارت بود از زدن انقلاب اسلامى - بایستد، پیروز بشود، موفّق بشود، آنها را به عقبنشینى وادار کند! چه کسى باور میکرد؟ امّا شد و این درس است.
کالبد شکافی قیام 29 بهمن تبریز
با روی کار آمدن کارتر و تغییر و تحولاتی که در فراسوی مرزهای ایران روی داد، هیأت حاکمهی وابستهی ایران نیز دچار تغییراتی شد. سیاست فضای باز سیاسی که شاه پس از روی کار آمدن دموکراتها در پیش گرفت، در واقع سوپاپی برای پیشگیری از انفجاری بود که به سبب اختناق حاکم بر ایران نزدیک بود. با سیاست فضای باز سیاسی که تا حدودی از فشار و اختناق کاسته شد، جلسات هفتگی روضه منزل آقای قاضی که در واقع جلسات سیاسی بود، گستردهتر شد و هر هفته بر تعداد شرکتکنندگان آن اضافه میشد؛ ضمن آنکه با رهبر که دور از وطن به سر میبردند نیز همچنان رابطه داشتند.
دانشگاه تبریز هم پشتوانهای دیگر برای جریان طرفدار نهضت امام در تبریز بود. دانشجویان مذهبی که به فعالیتهای سیاسی علاقهمند بودند، اغلب با آیتا... قاضی رابطه برقرار میکردند و در نمازهای جماعت او در مسجد شعبان حاضر میشدند. در این اوضاع و احوال بود که خبر شهادت فرزند بزرگ رهبر دور از وطن، نهضت ایران را در اندوه و ماتم فرود برد. یکی از نزدیکان آقای قاضی میگوید:
«آقای قاضی علاقهی خاصی به حضرت امام داشتند. شاید من کمتر نظیر آن را دیدهام. در شهادت آیتا... سید مصطفی خمینی هم ایشان را بسیار ناراحت و دلگیر [شدند] حتی به من گفتند اگر یکی از فرزندان من و یا همهشان در میگذشتند، من این چنین ناراحت نمیشدم که از شهادت آیتا... مصطفی خمینی ناراحت شدم».1
آیتا... قاضی و مریدان امام در تکاپو و تلاش بودند که به هر طریق مجلس ختمی منعقد نمایند. بعد از شهادت حاج آقا مصطفی و اهانت رژیم به امام در روزنامه اطلاعات جرقه نهضت به شعله ای تبدیل شد.
اهانت علنی به مرجعی دور از وطن، درست بعد از آن تجلیل گستردهی بیسابقه پس از شهادت فرزندش به ویژه در قم، انفجاری ایجاد کرد که در وهلهی اوّل طلاب به راه افتادند و تظاهرات کردند و مأموران هم با تیراندازی تعدادی را به شهادت رساندند با اولین قطرههای خونی که از بدن فرزندان امام صادق (ع) و فرزندان امام در قم ریخته شد نهضت اوج گرفت.
با تلاش آقای قاضی، روز پنجشنبه 27 بهمن، اعلامیهای به امضای روحانیون تبریز صادر شد که از مردم تبریز میخواست روز شنبه، ضمن تعطیل عمومی، از ساعت 10 الی 12 صبح در مسجد حاجی میرزا یوسف، واقع در سر بازار، برای سوگواری حضور یابند. تمام اقشار مختلف مردم، کارگران، بازاریان و دانشجویان در تدارک برگزاری چهلم شهدای قم بودند.
شب 29 بهمن، اعلامیهای به امضای آیتا... قاضی در خصوص تعطیلی بازار تبریز در روز 29 بهمن تهیه و در سطح شهر تبریز توزیع شد. همان شب، شبکهی مخفی مبارزان تبریزی، یک آتشسوزی عمدی در کارخانهی تراکتورسازی ترتیب دادند. با به آتش کشیدن چوبهای بیمصرف در محوطهی کارخانه، که از تمام نقاط شهر تبریز رؤیت شد، پیامی برای مردم و مبارزان اعلام شد که فردا صبح چه باید بکنند.
اهانت به خانه خدا خشم را برانگیخت
با تعطیلی عمومی بازار در این روز، چند ساعت قبل از شروع زمان مجلس ختم، مردم راهی مسجد قزللی شدند. به دستور استاندار آذربایجان، در مسجد بسته بود. در حالی که شب 29 بهمن جلیل آقا از طرف آیتا... قاضی به خادم مسجد قزللی مراجعه کرده و گفته بود فردا مراسم اربعین شهدای قم برگزار میشود و دستور داده بود که صبح زود مسجد را برای مراسم آماده کند. نیمه شب، آقای قاضی توسط دکتر صدری مهربانی- شهردار وقت تبریز- از دستور بسته بودن درب مساجد، به ویژه این مسجد، آگاه شد.
هر لحظه بر انبوه مردم گردآمده در بازار تبریز افزوده میشد. شهربانی از باز کردن مسجد ممانعت کرده بود. حقشناس- رئیس کلانتری 6 تبریز (کلانتری بازار)- با تعدادی نیروهای تحت امرش برای متفرق کردن مردم وارد عمل شد. ضمن فحاشی به مراجع تقلید، اعلامیهای را که روی در مسجد زده بودند، پاره کرد و با تهدید به مردم گفت: «در طویله بسته است، به دنبال کارتان بروید.» این برخورد گستاخانه، بر غیرتمندان تبریزی بسیار گران بود. اهانت به خانهی خدا، چیز کمی نبود. جوانی از جوانان غیور تبریزی به نام «محمد تجلا»، از سخنان او عصبانی شد و به سروان مزبور اعتراض کرد. حقشناس با اسلحهای که در دست داشت به سمت محمد حمله کرد، سینهی او را هدف قرار داد و شلیک کرد و این آغاز قیام بود. مردم جسد غرق در خون محمد تجلا، اولین شهید قیام خود، را بر دست گرفته و به راه افتادند. امّا پس از آنکه کامیونهای لبریز از پلیس به اصطلاح ضد اغتشاش و نیروهای تربیت شدهی اونیفورپوش سر رسیدند، حمله به تظاهرکنندگان آغاز شد. همین که صدای گلولهها در شهر طنین انداخت، هزاران تن از مردم با چوب و چماق و سنگ به حملهی متقابل دست زدند...»
قیام شورانگیز سازمانیافتهی مردم تبریز به رهبری علما در راستای نهضت اسلامی شروع شد. دیگ سنگی تبریز میجوشید و تا فروکشیدن نظام شاهنشاهی از جوشش نیفتاد. در اولین ساعات قیام، نیروهای پلیس و شهربانی با گستردگی غیرقابل تصور از کنترل اوضاع عاجز شدند. تمامی مراکز فساد و فحشا و مراکزی که مروج فرهنگ منحط غربی بودند، در خشم انقلابی مردم سوختند. سینماها، مشروبفروشیها، هر آنچه تداعیگر سلطهی شاهنشاهی بود، پایگاه حزب رستاخیز، کاخ جوانان، بانک صادرات، بانکهای ایران و انگلیس، ایران و آمریکا و... همه مورد حمله واقع شدند. شعارهای مردم بسیار جالب بود: یاشاسین خمینی (زنده باد خمینی)، صلوات، مرگ بر دیکتاتور، بیز بوشاهی ایسته می روخ والسلام (این شاه را نمیخواهیم والسلام).
با وجود قهرآمیز بودن قیام مردم، نظم خاصی بر حرکت توفندهی مردم حاکم بود. آیتا... قاضی از دانشجویان مبارز خواسته بود کنترل قیام را در دست بگیرند، و نگذارند به مدارس، بیمارستانها، مهدکودکها، و اموال مردم آسیبی وارد شود. از این رو دانشجویان در هدایت و سازماندهی به این خیزش مردمی نقش حساسی ایفا کردند. عوامل متعددی در گسترش قیام مؤثر بود. ظهر، مدارس شهر تعطیل شد و جوانان نیز به قیام پیوستند. اوضاع وخیمتر از آن بود که تصور میشد.
بازتاب های قیام
بعد از این قیام شاه شخصاً دستورات موکدی در خصوص سرکوبی قیام صادر کرد و سیاست مشت آهنین را در پیش گرفت.
اولین واکنشی که رژیم پس از اعلام حکومت نظامی در تبریز نشان داد، آغاز موج دستگیری بعضی از مردم، به ویژه دانشجویان مظنون به شرکت در قیام بود. شاه دستور داد مأمورانی را که در پیشبینی و جلوگیری از واقعهی تبریز قصور کردهاند، تنبیه شوند. سپهبد اسکندر آزموده- استاندار آذربایجان- به تهران احضار شد و رئیس شهربانی هم تسلیم کمیسیون بررسی واقعه شد.
اظهارنظرهایی که از سوی شاه و وابستگان رژیم صورت میگرفت، این واقعه را بیاهمیت جلوه میدادند، در حالی که چنین نبود. به قول امام خمینی:
«کشتار بیرحمانهی قم، ایران را به هیجان آورد و تبریز را به قیام همگانی مردانه در قبال ظلم و بیدادگری نشاند و کشتار دستهجمعی تبریز، ملت غیور ایران را چنان تکان داد که در آستانهی انفجار است.»
چهلم شهدای تبریز نزدیک میشد. گرچه مقامات امنیتی- انتظامی آذربایجان از برگزاری مراسم چهلم در تبریز ممانعت کردند، امّا نهضت قدمهای خود را دیگر برخلاف خواست رژیم برمیداشت. این بار نوبت یزد قهرمان بود و آیتا... محمد صدوقی، که بین او و آیتا... قاضی آشنایی و روابط دوستانهای برقرار بود.
«کشتاری که در تبریز صورت گرفت، فرصت را برای برگزاری مراسم چهلمین روز درگذشت کشتهشدگان مهیا ساخت و این مراسم دستکم در چهل و پنج شهر کوچک و بزرگ برگزار شد.»
امام خمینی به عنوان مظهر و سمبل مقاومت و مخالفت با رژیم پهلوی، کسی که این قیام و قیام 19 دی در پی اهانت به او شکل گرفته بود، شاهد و ناظر این وقایع بود. ایشان در 17 اسفند پیامی سراسر امید در تأیید قیام مردم تبریز و جایگاه رفیع آن در مبارزات ضد رژیم صادر کرد. در قسمتی از آن آمده است: «... زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز که با نهضت عظیم خود مشت محکم بر دهان یاوهگویانی زدند که با بوقهای تبلیغاتی، انقلاب خونین استعمار را، که ملت شریف ایران با آن صد در صد مخالف است، انقلاب سفید شاه و ملت مینامند و این نوکر اجانب و خودباخته مستعمرین را نجاتدهندهی کشور میشمارند...»
و اینکه قیام 29 بهمن تبریز مجزا و مجرد از تاریخ نهضت اسلامی مردم ایران نبوده و نمیباشد نتایجی که این قیام داشت هم منحصر به تبریز و آذربایجان نبود. ادامهی حرکت و نهضت در چهلم بعدی شهدا قیام تبریز در یزد و جهرم و اهواز به حرکت و قیامهای دیگر تبدیل شد و سلسلهی چهلمهای شهدا که آغازگر آن تبریز بود پیام نهضت اسلامی را در سراسر ایران گسترد و پایههای حکومت پهلوی را به لرزه درآورد.
نتیجه گیری
قیام مردم تبریز در 29 بهمن سال 56 نشان داد که قیام مردم در ایران که تا سال بعد به سرنگونی رژیم ستمشاهی منجر شد همگانی و سراسری بوده و به قوم و منطقه خاصی محدود نبوده است. پیشگامی تبریز در گرامیداشت خاطره شهدای قم و تداوم انقلاب نقش و سهمی اساسی در پیشبرد انقلاب اسلامی داشت. با توجه به نقش و جایگاه آذربایجان در 130 سال گذشته که گویای پیشگامی و مقدم بودن تبریز در خیزش هایی مانند انقلاب مشروطه است در انقلاب اسلامی نیز با قیام 29 بهمن سلسله اربعین ها که به فروپاشی رژیم منتهی شد آغاز گردید. قیام مردم تبریز آنهم از میان همه اقشار از بازاری گرفته تا دانشگاهی حتی خودداری برخی از ارتشیان از برخورد قهری و خونین با مردم نشان از این واقعیت دارد که انقلاب بر دوش اقشار مختلف مردم به پیروزی رسید. در این میان البته نقش رهبری و هدایت روحانیت به خصوص مرحوم شهید قاضی طباطبایی غیر قابل انکار است. در این قیام نیز این نقش به ثبوت رسید. نکته دیگر آنکه رژیم با این قیام از کشتار مردم بهره ای نگرفت و به فاصله کوتاهی بعد از سفر کارتر به ایران که با شعار فضای باز سیاسی و حقوق بشر به ایران آمده بود کشتار مردم و حمایت امریکا، دروغین بودن شعارهای کارتر را نشان داد. قیام مردم تبریز به قیام مردم یزد و پس از آن در شیراز و دیگر شهرها به سلسله اربعین ها شهرت یافت تا در نهایت به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد.