مشکل مدیریت مصرف در کشور ما به به عواملی همچون عدم شناخت تولید کنندگان از مشتری، عدم توجه به خواسته او، عدم استفاده از روش های بازاریابی نوین ، نبودن تکنولوژی های تولید و بسته بندی ، نبودن برنامه ریزی برای تولید و شناخت سن، جنس، تمایلات و خواسته های مشتری است.
پژوهش خبری صدا وسیما: قاچاق کالا را در کشور نمی توان کتمان کرد و دلایل مختلفی برای شکل گرفتن این پدیده نابهنجار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی وجود دارد. اما بطور کلی این چنین به نظر می رسد که تدوین هر قانون و برنامه ای برای مبارزه با مساله قاچاق، بدون توجه به مسائل، تنگناها، دلایل ریشه ای و نگرش های دقیق و موشکافانه، ناکارآمد است. یکی از مهم ترین مسائلی که در این زمینه مطرح می باشد بحث مطلوبیت نسبی کالاها خارجی نسبت به کالاهای داخلی است.
اگر علل و عوامل ایجاد کننده تقاضا برای کالاهای خارجی به درستی شناسایی و ارزیابی و تحلیل نشود، مبارزه با قاچاق حتی با صرف هزینه های هنگفت ثمری نخواهد داشت و اشتیاق مصرف کننده برای اینگونه کالاها همواره با راه های تازه ای برای عرضه غیر قانونی آنها از سوی قاچاقچیان مواجه خواهد شد. در واقع هرچقدر دولت برخوردهای فیزیکی خود را در مبارزه با قاچاق افزایش دهد نتایج کمتری به دست خواهد آمد، زیرا بحث مطلوبیت نسبی کالاهای خارجی یکی از عوامل ریشه ای و اساسی است که باید در اولویت قرار گیرد.
تا زمانی که مصرف کنندگان نهایی کالا، کالاهای قاچاق را در سبد مصرفی خود قرار می دهند در واقع آنها به قاچاقچی علامت می دهند که در بازار مصرف آنها نیاز ارضاء نشده ای وجود دارد و این زمینه های مناسبی برای فعالیت غیر قانونی قاچاقچیان شکل می دهد.
بررسی چرایی افزایش میزان مطلوبیت نسبی کالاهای خارجی
دلایل زیر متغیرهایی که باعث افزایش میزان مطلوبیت نسبی کالاهای خارجی نسبت به کالاهای داخلی می شود را مورد بررسی قرار می دهد:
- رفتار منطقی مصرف کننده در شرایط بازار به این شکل است که کالایی را انتخاب خواهد کرد که مطلوبیت وی را به حد اکثر برساند. دو فاکتور مهم در تعیین میزان مطلوبیت هر کالا عبارت است از: قیمت و کیفیت کالا. هر چند برخی بر این باور هستند که در سال های اخیر بی توجهی به نیازهای کمی و کیفی مصرف کنندگان، به کار گیری مواد اولیه نامرغوب و نازل بودن استاندارد های ساخت در برخی از کالاهای داخلی و بالا بردن قیمت آنها موجب سلب اعتماد مردم از برخی تولیدات داخلی شده است، اما نکته مهم تر و قابل تعمق تر مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه است. در کشور ما مصرف کنندگان تمایل زیادی به استفاده از محصولات خارجی دارند. این میل نشات گرفته از عوامل متعددی است. می توان به عواملی همچون عدم شناخت تولید کنندگان از مشتری، عدم توجه به خواسته او، عدم استفاده از روشهای بازاریابی نوین و بروز نبودن تکنولوژی های تولید و بسته بندی اشاره کرد.
- یکی از اساسی ترین نیازهای هر تولید کننده، برنامه ریزی برای تولید و شناخت سن، جنس، تمایلات و خواسته های مشتری است. تا چه حد تولید کنندگان ما دارای شناخت جامعی از بازار هدف خود هستند؟ تحقیقات در زمینه مشتری و خواسته های آن یکی از بزرگترین دلایل وجود شکاف در میان تولید کننده داخلی و مصرف کننده است. از سوی دیگر علوم بازاریابی امروزه تحولاتی شگرفی نموده است و تکنیک های آن سال هاست که در دیگر کشورها مورد استفاده قرار می گیرد اما همچنان در کشور ما این روش ها مغفول واقع شده است.
- در نهایت اگر تمامی ساز و کارهای مقابله با قاچاق کالا پیش بینی شده باشد، اما مردم به خرید و مصرف کالای خارجی رغبت بیشتری داشته باشند، این فرایند ناتمام خواهد ماند. به جا است که دولت بخشی از توان خود را در حمایت از تولید کننده داخلی برای بهبود کیفیت تولید داخلی اختصاص دهد تا بتواند اعتماد مصرف کننده را در ارتباط با محصولات داخلی افزایش دهد. از سوی دیگر بسیاری از مردم تعریف روشنی از معضل قاچاق ندارند و قاچاق را تنها در حوزه مواد مخدر و یا اسلحه می پندارند.
مشکل مدیریت مصرف در کشور ما به به عواملی همچون عدم شناخت تولید کنندگان از مشتری، عدم توجه به خواسته او، عدم استفاده از روش های بازاریابی نوین ، نبودن تکنولوژی های تولید و بسته بندی ، نبودن برنامه ریزی برای تولید و شناخت سن، جنس، تمایلات و خواسته های مشتری است.
اما در کنار برنامه ریزی و اصلاحات ساختاری در خصوص موارد فوق؛ ما نیازمند آگاهی دادن و فرهنگ سازی در میان آحاد مردم هستیم تا این درک ایجاد شود که در واقع خرید هر کالای تولید داخل به معنای اشتغال یکی از عزیزان ما است.
پژوهش خبری صدا وسیما//دکتر مهتاب محمدی، استادیار دانشگاه