شیخ مفید را می توان از پیشگامان فقه شیعه و از شخصیت های موسس و جریان ساز در تاریخ تشیع دانست. وی با بهره گیری از دانش نسل اول محدثان بزرگ شیعه به خصوص شیخ صدوق عالمان بزرگی را در مکتب خود پرورش داد که هر یک ستارگانی در آسمان فقاهت و دانش شیعی هستند.
پژوهش خبری صدا وسیما: نهم آذر ماه روز بزرگداشت محمد ابن نعمان مشهور به شیخ مفید نامگذاری شده است. بازخوانی زندگی و اندیشه این فقیه و محدث بزرگ شیعی قرن چهارم و پنجم که کنیه ابن معلم را دارد از چند جهت حایز اهمیت است. نخست سابقه و قدمت برخی از آموزه های فقه سیاسی شیعه، دوم نقش و تاثیر عالمان شیعی در غنای علمی اسلام، سوم اهمیت درک زندگی و زمانه شیخ مفید به دلیل وجود شباهت هایی که با عصر حاضر از جهاتی دارد و اهمیت فضای نسبتا باز سیاسی با حاکمیت شیعیان آل بویه بر بغداد و چهارم شناخت شخصیت کم نظیر شیخ از جهات اخلاقی و منزلت این عالم بزرگوار نزد امام عصر عج که چندین نامه خطاب به شیخ مفید نوشتند و شاید نخستین عالم شیعی است که در آغاز غیبت کبری به صورت مکتوب مخاطب امام زمان قرار گرفتند. درک و شناخت جلوه های شخصیتی عالمانی مانند شیخ مفید در عصر حاضر برای حقیقت جویان مفید و مغتنم است. اندیشه های شیخ به خصوص درباره نقش فقها در دوره غیبت می تواند پاسخی روشن به کسانی باشد که مدعی سابقه نداشتن اندیشه ولایت فقیه در تاریخ تشیع هستند. نوشتار حاضر به بهانه نهم آذر روز بزرگداشت شیخ مفید نگاهی دارد به اندیشه های سیاسی این عالم پیشگام شیعه.
شیخ مفید عالم زمان شناس: زندگی و حیات علمی
شیخ مفید در سال 336 قمری در حومه بغداد به دنیا آمده است. از محضر استادان بنامی چون شیخ صدق و ابن قولویه بهره برده است. وی استادِ شخصیت های معروف دیگر شیعه از جمله سید مرتضی، سید رضی بنیانگذار حوزه نجف، شیخ طوسی و نجاشی بوده است. از جمله معروف ترین کتاب های وی که به بیش از 200 مجلد می رسد کتاب المقنعه و الارشاد را که اولی در فقه و دومی در تاریخ معصومین است، می توان نام برد. حکومت امرای شیعی آل بویه و تسلط آنان بر بغداد موقعیت طلایی برای بسط و گسترش علوم اهل بیت (ع) ایجاد کرد. به خصوص حمایت عضدالدوله از شیخ مفید در توفیقات علمی شیخ موثر بود ولی بعدها به دلیل اختلافات فرقه ای میان شیعه و سنی، گاه امیر شیعی برای اثبات بی طرفی خود و ساکت کردن اهل سنت شیخ را از بغداد تبعید می کرد. می توان گفت فعالیت های علمی شیخ مفید در قرن چهارم و پنجم یک نهضت علمی و انقلاب فرهنگی در دفاع از شیعه بود. رحلت شیخ در سال 423 قمری روی داد که با تشییع جنازه 80 هزار نفری تا حرم کاظمین مشایعت شد. زایران کاظمین اکنون در ورودی ضریح امامین کاظمین امکان زیارت قبر وی را دارند.
پیوند دین و سیاست
شیخ مفید سیاست را نوعی رهبری دینی و دنیوی می دانست که بر اساس اصول و ارزش های اسلامی با اجرای احکام الهی صورت می گیرد. از نظر شیخ فلسفه حکومت دینی یکی قاعده لطف است که حکومت تفضل و لطف است و لطف در حکمت خداوندی واجب است. دوم دلایل نقلی است که آیاتی از قرآن موید حکومت صالحان است. از نظر شیخ حکومت اسلامی دو هدف دارد دینی و دنیوی؛ امام و حاکم اسلامی ریاست عامه دینی و دنیوی را به نیابت از پیامبر بر عهده دارند. از آنجا که حیات شیخ مقارن با آغاز غیبت کبری و پایان عصر نوای خاصه است شیخ نیز حکومت مطلوب را حکومت امام عصر(عج) می داند.
مفهوم شناسی حکومت و ولایت
حکومت و ولایت در منظومه فکری شیخ مفید با واژگانی مانند امامت، سلطان، ولایت، حاکم، شناخته می شود.
شیخ مفید از «ولایت فقیه»، گاهی به سلطان اسلام حاکم و یا نایب سلطان اسلام، امام مسلمانان و ناظر بر امور مسلمانان تعبیر میکند و در موارد متعددی، واژه «سلطان اسلام» و «سلطان زمان» را به فقیه اطلاق کرده و فقیهان را قائممقام سلطان و سرپرست اموری میداند که به عهده سلطان اسلام است. ایشان در برخی موارد، مشکلات پیش آمده در عصر خویش را با واژه «امرها الی سلطان الزمان» در رجوع به فقها حل میکند.
«سلطان اسلام» و یا «حاکم اسلام» در بیان شیخ مفید، اینگونه تعریف شده است: اما اجرای حدود، بر عهده سلطان اسلام است که از جانب خدای متعال نصب شده و آنان عبارتند از: امامان هدایتگر از آل محمّد، و کسانی که آنان به امارت نصب کردهاند و یا آنها این ولایت را به فقهای شیعه تفویض فرمودهاند.
«سلطان» لفظی است که ابتدا شیخ مفید آن را در فرهنگ فقه شیعه وارد کرد؛ زیرا امیران مقتدر آل بویه در قلمرو خلافت عبّاسی، واژه «سلطان» را کنار واژه «خلیفه»، که در فرهنگ اهل سنّت بود، برای خود برگزیده بودند تا میان آنان و خلیفه عبّاسی تمایز وجود داشته باشد. با توجه به اینکه لفظ «سلطان» فینفسه میتواند هم بر حاکم عادل و هم بر حاکم جائر اطلاق شود، روشن است که منظور شیخ از «سلطان» سلطان عادل یا سلطان اسلام است؛ یعنی کسانی که از طرف خداوند منصوب شدهاند.
شیخ مفید «سلطان اسلام» را معادل قدرت سیاسی مشروع در جامعه میداند. شاید بتوان گفت: بهترین تعبیر در کتب و ابواب فقه، از فقیه به عنوان سلطان اسلام و حاکم یا نائب سلطان اسلام ارائه شده است.
«فقیه» عنوان دیگری است که در تعبیرهای شیخ به کار رفته و مسئولیتها و شرح وظایفی را، اعم از حکومتی و غیر آن، برای او ذکر میکند.
اصطلاح کلیدی دیگر به کار رفته در متن المقنعه، «الناظر فی امور المسلمین» است. این واژه در باب وصیت وارد شده است و به وضوح، دامنه و محدوده اختیارات فقیه را مشخص میکند و به عبارت دیگر، بیان میدارد که امام و رهبر جامعه موظّف است در امور عمومی مردم و روند کلی امور اجتماعی و سیاسی نظارت کند. امر نظارت نیز در صورتی عملی است که قدرت سیاسی برای پشتیبانی وجود داشته باشد. می توان گفت ولایت و حکومت در اندیشه شیخ بار دینی و معنوی را با بعد سیاسی و دنیوی پیوند می دهد و طیف گسترده ای از اختیارات را شامل می شود از نظارت بر برخی امور دینی گرفته تا افتا و قضا؛ از مدیریت امور وجوهات شرعی گرفته تا امور حسبه و از پیگیری امر به معروف و نهی از منکر تا پیاده کردن احکام و مناسک دینی مانند حج، نماز و جهاد.
هدف های حکومت از نظر شیخ مفید عبارتند از: امنیت اجتماعی و سیاسی، عدالت اجتماعی، مساوات، تامین مشروعیت الهی. از نگاه شیخ مفید، بعد از معصومین یا در زمان ایشان حکومت با اذن آنان نیز مشروع است. از نظر شیخ، فقها در عصر غیبت که در صورت امکان از جانب ائمه انجام وظیفه کنند در ایجاد امنیت اجتماعی حاکم اسلامی باید با عوامل ضد امنیت داخلی و خارجی مبارزه کند. و برای ایجاد امنیت اقتصادی دست غارتگران بیت المال را قطع کند. وظیفه دیگر حاکم اسلامی امر قضاوت است و نیز انجام واجبات مانند نماز و حج.
ولایت از ائمه اطهار (ع) تا فقیهان
فقیهان ماذون از نظر شیخ مفید کسانی هستند که در امور فقهی تبحر دارند، عدالت دارند و صاحب نظر و عقل هستند. شیخ توانایی اعمال ولایت و مدیریت را از دیگر شرایط ولی فقیه می داند. وی می نویسد کسی که صلاحیت ولایت مردم را به خاطر عدم اطلاع و جهل به قوانین یا ناتوانی در انجام امور مردم را ندارد بر او حلال و جایز نیست خود را در معرض چنین ولایتی قرار دهد.
البته درباره قلمرو اختیارات فقیه در نظر شیخ می توان گفت شیخ به طیف متنوعی از اختیارات قائل است: اعمال حدود و اجرای احکام، جمع آوری زکات، اقامه حدود و تعزیرات، قضاوت و داوری میان مردم، اقامه نماز جمعه و جماعات، اجرای وصیت کسی که وصی او مرده است، سرپرستی ایتام و محجورین، نظارت بر اجرای امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه با احتکار کالا و به فروش رساندن اموال احتکار شده به قیمت عادله. می توان گفت آنچه به صراحت و تفصیل بسیار از نظر شیخ درباره ولایت فقیه آمده است قدر مسلم فراتر از امور حسبه است هر چند تصریحات شیخ در این امور بیشتر است. اما برخی مفیدپژوهان معتقدند شیخ در بسیاری از کتب دیگر خود همان اختیارات معصوم را برای فقیه ماذون نیز قابل اثبات دانسته است. توجه به وظایف فقیه نزد شیخ ضرورت حکومت را مطرح می کند. شیخ مفید می نویسد فقها باید حدود الهی را اجرا کنند، دست دزد را قطع کنند، زانی را تازیانه بزنند، قاتل را قصاص کنند. حتی کسی که از ناحیه سلطان جور، مسئولیت پذیرفته، موظّف است از این قدرت در مسیر اجرای حدود الهی و احکام خداوند و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با کافران، بهره گیرد و بر مؤمنان لازم است که تا وقتی او در مسیر حق قرار دارد و از دستورات سلطان جائر پیروی نمیکند، او را کمک کنند و هنگامی که دیدند از سیاست این حاکمان پیروی میکند، هیچکس حق کمک کردن به او را ندارد.
شیخ مفید برای حفظ نظام اسلامی و اجرای قوانین الهی، وجود حاکم و حکومت از سوی خدا را ضروری میداند. او بر این نکته تأکید دارد که در زمان غیبت امام معصوم علیهالسلام، در ظاهر، باید افرادی که به احکام و قواعد دین آشنایی دارند این وظیفه را بر عهده بگیرند و به جز ویژگیهای خاص امام، از جمله «عصمت»، سایر ویژگیهای رهبر سیاسی جامعه را داشته باشند. وی مینویسد: در نبود سلطان عادل در اموری که ذکر گردید، اجرای آنها بر عهده فقهای شیعه است که عادل، عاقل، کاردان و اهل فضل و دانش باشند. تعبیر شیخ این است که قد فوضو النظر فیه الی فقهاء شیعتهم مع الامکان یعنی ائمه این وظیفه را به فقها تفویض کرده اند تا در صورت صلاحیت و امکان آنرا عملی کنند.
نتیجه گیری
شیخ مفید را می توان از پیشگامان فقه شیعه و از شخصیت های موسس و جریان ساز در تاریخ تشیع دانست. وی با بهره گیری از دانش نسل اول محدثان بزرگ شیعه به خصوص شیخ صدوق عالمان بزرگی را در مکتب خود پرورش داد که هر یک ستارگانی در آسمان فقاهت و دانش شیعی هستند. شیخ مفید در آثار بیش از 200 مجلد خود قلمرو وسیعی از فقه تا تاریخ معصومین و از کلام تا اصول را مورد توجه قرار داده است. توجه وی به نقش عقل و اصل بودن قرآن در شناخت احادیث معتبر از غیر معتبر خط شیخ را از اخباریون جدا می کند.
شیخ مفید با بهره گیری از فرصت فراهم شده در زمان امیر آل بویه به گسترش فرهنگ علمی تشیع برخاست. اگر چه حمایت آل بویه از شیخ و رسمیت یافتن شعایر شیعی مانند عاشورا و عید غدیر و نیز کمک های مادی و معنوی آل بویه مورد قدردانی شیخ مفید بود؛ اما این باعث نشد که شیخ در آثار مکتوب خود حتی حکومت آل بویه را نیز از مشروعیت کافی برخوردار بداند. لازم به ذکر است که آل بویه خلافت عباسی را بر نیانداختند و اهل سنت حتی در زمان اقتدار آل بویه که عملا خلیفه را در مشت خود داشت نیز در بغداد قدرت زیادی داشتند. لذا ترس از شورش و قیام اهل سنت، امیر بویه را به نوعی سیاست تسامح و ایجاد توازن ناچار می ساخت. این امر موجب شد که با قدرت گرفتن مجدد خلیفه تمام تلاش ها برای احیای میراث و فرهنگ شیعه به خصوص با به قدرت رسیدن سلجوقیانِ شیعه ستیز تداوم نیابد. حتی در زمان حیات شیخ مفید تبعید ایشان توسط امیر شیعه بغداد به منزله نشانه ای از سیاست بی طرفی در قبال شیعه و سنی مورد توجه قرار می گرفت. با این همه شک نیست که حمایت های سیاسی آل بویه خدمت بزرگی به عالمان شیعی از جمله شیخ مفید و شیخ صدوق و اساسا میراث شیعه کرد. برپایی کرسی های مناظره به خصوص از جانب شیخ مفید در این دوره از اهمیت زیادی برخوردار بود.
شیخ مفید با تسلط بر منابع علمی اهل سنت به طور مستدل و مستند از مواضع کلامی و فقهی شیعی درباره مدعیات اهل سنت دفاع کرد حال آنکه آنها در طول قرن ها با استفاده از سیطره قدرت سیاسی آنرا به گفتمان حاکم بدل ساخته بودند. در هر حال بازخوانی شخصیت و اندیشه شیخ مفید از حیث مواجهه وی در دفاع از تشیع با بهره گیری از روش های علمی و مناظره و نیز دانش وسیع ایشان که مورد اعتراف همه فرق بود، برای نسل حاضر ارزشمند و مفید است.
پژوهش خبری صدا وسیما//