به بهانه نشست گروزنی
چرا وهابیت جزء اهل تسنن نیست؟
اخیرا در نشست «اهل سنت چه کسانی هستند» که در شهر گروزنی پایتخت جمهوری چچن برگزار شد، بیش از 200 مفتی و اندیشمند اهل سنت از کشورهای مختلف، وهابیت را خارج از اهل تسنن دانستند.
اهمیت این نشست از آنجاست که مدتهاست به نام اسلام ، گروههای تکفیری تروریستی تحت لوای دین دستشان به خون انسانهای زیادی آلوده شده است. شرکت کنندگان در همایش گروزنی ضمن بررسی مسائل مهم جهان اسلام از جمله سوءاستفاده تروریسم و افراط گرایی از دین، توسل به این اقدام ها را محکوم و بر لزوم روشنگری اندیشمندان مذاهب اسلامی علیه این رویکردهای ضد اسلامی تاکید کردند.
اهمیت این نشست از آنجا بیشتر به چشم می آید که رمضان قدیروف رییس جمهوری چچن نیز در پیام خود به این کنفرانس اعلام کرد: شرایط کنونی ایجاب می کند، علما و اندیشمندان اقدام های ضد بشری تروریست ها و انجام اعمال شریرانه در پوشش شعارهای اسلامی را نفی کنند.
آنچه مسلم و محرز است اینکه در عصر حاضر پدیده شومی به نام القاعده و بدنبال آن گروههای تروریستی تکفیری با اندیشه های افراطی به نام اسلام و تحت لوای شعائر اسلامی و آن هم با حمایت علنی و آشکار عربستان سعودی در حال کشتار انسان های بیگناه در نقاط مختلف جهان هستند.
آنچه توجه افکار عموم را به خود جلب کرده و ادعاها و گفته های خود سعودی نیز بیشتر به جلب توجه بودن آن دامن می زند ممزوج بودن تفکرات وهابیت با ادعای اسلامیت آل سعود است. عملکرد گذشته ریاض در ترویج وهابیت و تفکرات تکفیری اینگونه در ذهن مخاطبان شبهه ایجاد می کند که با توجه به ادعای مسلمانی سعودی، آیا تفکر وهابیت که در میان سردمداران پادشاهی آل سعود ریشه دوانده است با عقاید اهل سنت تشابهی دارد؟
برای رسیدن به این سوال حساس و مهم لازم است تا محورهای مهم نتیجه حاصل از این نشست مورد تدقق قرار گرفته ، تا بر این اساس خود به خود پاسخ سوال استنجاج گردد .
اولا نشست چچن عملا به معنی خروج تفکر وهابیت ازاردوگاه اهل سنت و بالتبع انزوای سیاسی عربستان قلمداد می شود .
آنچه حایز اهمیت است اینکه در کنفرانس گروزنی، با ابراز شک و تردید در رهبری عربستان بر اهل سنت، تفکر وهابیت از اردوگاه اهل سنت و جماعت خارج میشود و آنچه در این کنفرانس توجه محافل سیاسی جهان را بیشتر به خود جلب می کند اینکه مشارکت الازهر در کنفرانس گروزنی به معنی شدت گرفتن بحران بین ریاض و قاهره است.
از سوی دیگر خشم سعودی ها از دعوت نشدن علمای تندروی سعودی نکته قابل تامل دیگر در این باره است .
و این در حالی یود که هیئتی بزرگ از علمای الازهر مصر مانند احمد الطیب رئیس الازهر، شوقی علام مفتی مصر، اسامه الازهری مشاور عبدالفتاح سیسی رئیس جمهور مصر، علی جمعه مفتی سابق این کشور در این کنفرانس شرکت کرده بودند. جالب توجه اینکه مشارکت این هیئت بلندپایه در این سطح، بدون تأیید شخصی عبداللفتاح سیسی امکان پذیرنبوده است.
نکته حایز اهمیت دیگر در این باره این است که مفتی الازهر مصر نیز اعلام کرده است برای خشکاندن ریشه تروریسم باید ریشه وهابیت سوزانده شود.
«احمد کریمه» استاد شریعت اسلامی دانشگاه الازهر مصر در گفت وگو با پایگاه خبری «الوقت» «وهابیت» و «آل سعود» را آماج حملات بیسابقه خود قرار داده واعلام کرد، نشست اهل سنت در گروزنی -که اخیرا در چچن برگزار شد و مواضع تندی علیه عربستان و وهابیت اتخاذ شد ، به دنبال آن بود تا با روشن کردن مفهوم «اهل سنت» این تعبیر را که وهابیها از آن خود کرده و تنها خود را اهل سنت میدانستند، از وهابیها پس بگیرند. «کریمه» در واکنش به خشم مبلغان وهابی درباره این نشست نیز گفت: «بدون شک مارهای زهرآگین آزرده شدهاند زیرا الازهر اسمی از آنها نبرده و در این زمینه هم کار درستی انجام داده زیرا آنها [وهابی ها] فرقهای گمراه هستند؛ اینها از دین خارج شده و همه را تکفیر میکنند.» وی درباره جنگ عربستان علیه یمن نیز با صدور فتوایی گفت: «نظامیان سعودی و اماراتی که در جنگ علیه یمن کشته میشوند، شهید نیستند اما قربانیان حملات عربستان به یمن شهید به شمار میروند و میان متجاوز و قربانی تفاوت وجود دارد؛ میتوانید این را به عنوان یک فتوا در نظر بگیرید نظامیانی که در قالب ائتلاف عربی- سعودی در یمن کشته میشوند، شهید نیستند.»
احمد محمدالطیب امام جماعت عالی الازهر مصر نیز در این همایش گفت: تروریست ها و افراط گرایان هیچ وجه تشابه یا اشتراکی با اسلام ندارند و اقدام ها و اهداف سودجویانه خود را در پوشش سوءاستفاده از مذهب انجام می دهند.
وی افزود: هدف افراط گرایان که پشت شعارهای اسلامی پنهان می شوند، ایجاد تفرقه و گمراهی همراه با گسترش دیدگاه های شرورانه و خشن بین مسلمانان است تا جایگاه اسلام را در جهان تخریب کنند.
همانطور که از عنوان این نشست پیداست عالمان و مفتیان برجسته اهل تسنن در این نشست با تشریح اصول مذاهب چهار گانه اهل تسنن تعریف جامعی از مذهب خود ارائه کردند که در آن تعریف وهابیت وسلفی گری تکفیری جایی نداشت، با نگاهی اجمالی به دیدگاه 4 فرق مذاهب اهل تسنن از نظر فقهی می توان به خوبی مرز بین دیدگاه اهل تسنن و وهابیت را دریافت .
اهل سنت به چهار شاخه اصلی حنفی، حنبلی، شافعی و مالکی تقسیم میشوند که به مرور زمان برخی از این شاخه ها به دهها زیرشاخه تقسیم شده و هر کدام برای خود به مسلکی جداگانه با عقایدی خاص تبدیل شدند. البته وهابیت نیز یکی از فرقههایی است که به زعم خود، خود را منتسب به حنبلیها میدانند؛ و مدعی هستند
که وهابیت بسیاری از اعتقادات خود را از احمد بن حنبل و آراء و عقاید وی گرفتهاند اما با این حال نکته حایز اهمیت اینکه بسیاری از علمای حنبلی نیز وهابیت را فرقهای جدا از خود قلمداد کرده و از نزدیکی به آن خود را مبرا کردهاند.
1. به اعتقاد وهابیان هرگاه کسی شهادتین را بر زبان جاری کند، ولی بدان عمل نکند ارزشی ندارد و چنین کسی کافر و مشرک است و خون و مال او حلال است. در مقابل مسلمانان همگی بالاتفاق معتقدند که هرکس شهادتین را بر زبان جاری کند مال و خونش محفوظ و محترم است.
2. وهابیان به اصل اجتهاد آزاد معتقد هستند و تقلید از مذاهب چهارگانه را لازم نمیدانند، بلکه بر خلاف آن مذاهب اجتهاد میکنند. محمد ابن اسماعیل صنعانی از معاصران ابن عبدالوهاب و از بنیانگذاران مذهب وهابیت مینویسد: فقهای مذاهب اربعه اجتهاد بر خلاف آن مذهب را جایز نمیشمارند ولی این سخنی است نادرست که جز شخص جاهل و نادان لب به آن نمیگشاید.
بنابراین، وهابیان بر خلاف مذاهب چهارگانه (حنفی، مالکی، حنبلی و شافعی) قائل به انفتاح باب اجتهادند و حرف فقههای مذاهب چهارگانه را که میگویند اجتهاد بعد از چهار مذهب جایز نیست، باطل میشمارند.
3. وهابیها با استدلال به ظاهر برخی آیات و روایات، جسم و جهت برای خداوند اثبات کرده و به رویت حسی خداوند قائلند. در مقابل علمای اهل سنت، اعتقاد به تجسم خدا و رویت حسی خداوند را جایز نمیدانند.
4 . محمد ابن عبدالوهاب معتقد بود که تمام اعمال مسلمانان به حد شرک رسیده است و از این رو، وی مسلمانان سنی و شیعهای را که دیدگاههای او را قبول نداشتند تکفیر میکرد؛ در صورتی که ائمه اهل سنت به ویژه ابوحنیفه، تکفیر اهل قبله را جایز نمیشمارند.
5. وهابیان زیارت قبر انبیا و اولیا و سفر به قصد زیارت قبور آن بزرگواران را حرام میدانند، ولی مذاهب چهارگانه بالاترین ثواب را برای زیارت قبر نبی و مسافرت برای آن قائلند.
6. سوگند دادن خداوند به حق مقام اولیا از نظر وهابی ها حرام و موجب شرک است، ولی حنفیها و شافعیها این امر را مکروه و نه حرام و شرک میدانند.
7. وهابیها نذر برای مردگان و اهل قبور و اولیا را شرک میدانند. در حالی که اهل سنت میگویند اگر نذر برای بت نباشد لازم الوفا است.
8. توسل، شفاعت، تبرک جستن از پیامبر، استغاثه و طلب حاجت از پیامبران و اولیا و جشن گرفتن میلاد پیامبر اکرم (ص)از نظر وهابیت جایز نیست ولی اهل سنت همه اینها را جایز میدانند.
9. وهابیها ساخت بنا بر قبور را حرام ولی اهل سنت آن را مکروه میدانند.
--------------------------------
بررسی و تحلیل / سید مهدی میر لوحی