تب برفکی در کشورمان از مهم ترین عامل تهدید کننده سرمایه دامی و تولیدات دامی و اولین بیماری دامی، در جدول مبارزه با بیماری های دام محسوب می گردد.
· آسیب تب برفکی به عده زیادی از روستا نشینان در سالهای گذشته
· نبودن آمار دقیق از تلفات دام ها
· فرسوده شدن فنآوری تولید واکسن در موسسه رازی
· نقش کمرنگ شرکت های دانش بنیان در تولید واکسن تب برفکی در سال های اخیر و دلیل آن
پژوهش خبری صدا و سیما: تب برفکی، بیماری ویروسی و بسیار واگیردار، که به عنوان طاعون برای صنعت دامداری از آن یاد می شود و به شدت به این صنعت خسارت می زند، با واکسیناسیون پیشگیری می شود و با قرنطینه، ضد عفونی و گاهی معدوم نمودن دام قابل کنترل است. گاو، گاو میش، گوسفند، بز، خوک، گوزن و آهو حساسترین حیوانات به تب برفکی هستند. در کشور ما نیز این بیماری مهم ترین عامل تهدید کننده سرمایه دامی و تولیدات دامی و اولین بیماری دامی، در جدول مبارزه با بیماری های دام محسوب می گردد. انتقال آن حتی از طریق تنفس دام آلوده در کنار دام حساس انجام پذیر است. باد هم در انتقال بیماری موثر است. انتقال بیماری از طریق فرآورده های خام دامی نظیر گوشت، شیر، پشم، پوست و ... آلوده نیز گزارش گردیده است. این ویروس قادر است در محیط خارج از بدن دام تا مدت ۴٠ روز باقی بماند. نسبت بــه حرارت و رطوبت مقاوم بوده، بطوریکه در گوشت منجمد تا ٨٠ روز زنده باقـــــی می ماند، ویروس در حرارت مستقیم پائین و در درجه حرارت ۵٠ تا ۶٠ درجه بسرعت از بین می رود. خشک شدن، سرما و نمک تاثیر چندانی در از بین بردن ویروس ندارد.
خسارات اقتصادی بیماری دامی تب برفکی
تاکنون مطالعه جامعی از خسارات اقتصادی این بیماری در سطح کشور صورت نگرفته. اما آمارهای دفتر بین المللی بیماری های واگیر دام (OIE)، نشان می دهد، در کشورهایی که این بیماری را به شکل بومی دارند خسارات به شرح زیر است:
%٢۵ کاهش تولید شیر در گله های مبتلا
%٢۵ کاهش تولید گوشت در گله های مبتلا
%٢۵ کاهش تولید پشم در گله های مبتلا
%۵ تلفات در دام های مبتلا
البته به این خسارات بایستی هزینه های اقتصادی ناپیدای ناشی از حضور بیماری از قبیل، هزینه های درمان، ناباروری و کاهش باروری، محدودیت در تجارت دام و فراورده های خام دامی و .... را که قابل محاسبه نیستند، نیز اضافه نمود.
سوء مدیریت در تامین سلامت دام:
ارگان هایی در کشور وجود داردکه بودجه های سالانه بالای 150 یا 200 میلیارد تومان، برای حفظ سلامت دام ها می گیرند، ولی به خاطر ناکارامدیشان، نه تنها نمی توانند به صورت یک کار اقتصادی مولد وارد میدان شوند ،بلکه با ایجاد رانت های اداری جلوی اقدامات بخش خصوصی و شرکت های دانش بنیان را هم می گیرند که از این ناحیه، در قدم اول دامداران و بعد اقتصاد کشور دچار آسیب می شود. در این خصوص رییس سازمان دامپزشکی بطور رسمی اعلام کرده امسال 40 تا 50 هزار دام تلف شده از بیماری تب برفکی داشته ایم اما آمار غیر رسمی خبر از تلفات بیش از 100 هزار دام بیمار می دهد .این در حالی است که در آبان 94 ریس سازمان دامپزشکی ایران ، اعلام کرده بود دیگر نیازی به واردات واکسن تب برفکی به کشور نیست ولیکن بر چه اساس ما دوباره مجبور به واردات واکسن تب برفکی در زمانی شدیم، که دامداران مظلوم کشورمان در داغ مرگ دام هایشان سوگوار شده بودند. واکسن تب برفکی باید قبل از شروع بیماری زده می شد، نه بعد از شیوع و تلف شدن دامها. در این راستا، استان های متعددی درگیر شدند که کرمان، فارس و بخش های وسیعی از غرب کشور از آن جمله هستند، که هیچ توجیهی برای این مصیبت به جز سوء مدیریت نمی توان یافت.
- چه ارگان هایی در ارتباط با این بحران هستند؟
1- سازمان دامپزشکی به ریاست آقای خلج (زیر مجموعه وزارت جهاد کشاورزی) که متولی تامین سلامت دام در کشور است.
2- موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی به ریاست حمید کهرام (تحت نظر وزارت جهادکشاورزی) که متولی ساخت واکسن است.
واکسن تب برفکی از دوصورت در تختیار دامدار قرار می گیرد یکی واردات و دیگری تولید داخلی توسط موسسه تحقیقات رازی. صدور مجوز از سوی دولت، به صورت انحصاری در اختیار این موسسه قرار گرفته است.اما تجهیزات این مرکز، مربوط به چه سالی است؟ آیا این موسسه پاسخگوی میزان نیاز کشور به تولید واکسن تب برفکی می باشد؟
موسسه رازی در روز 16 دی 1394 جشن 90 سالگی گرفت.آنها مدعی توانمندی درساخت واکسن تب برفکی هستند. مجموعهای دولتی که تجهیزات بهروز شدهای ندارد:
"مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی که یکی از قدیمیترین و معتبرترین مراکز علمی و قطب اصلی تولید واکسن و سرم در کشور است با دستگاههای فرسوده متعلق به ۵۰سال قبل فعالیت میکند."
این خبری است که اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی پس از بازدید از این مؤسسه اعلام کردند.
بیشتر تجهیزات بالای 50سال عمر دارند. با وجود نگهداری و کنترل مناسب تجهیزات توسط متخصصان داخلی، اگر در سالهای آینده مؤسسه رازی نوسازی نشود بهطور قطع تولید واکسن در این موسسه تعطیل میشود که یک فاجعه برای کشورخواهد بود.
به نظر می رسد، این موسسه، به دلیل انحصار در تولید، دغدغه افزایش درآمدزایی هم ندارد. در سال های اخیر برخی از شرکت های دانش بنیان توانایی ساخت واکسن تب برفکی را داشته اند( ساخت واکسن تب برفکی فن آوری خیلی پیچیده ای ندارد). مجوز این کار دست سازمان دامپزشکی است که همیشه به عنوان فیلتر ، تایید موسسه رازی را سر راه این شرکت ها قرار می دهد . و این موسسه هم 2 پیش شرط برای مجوز می گذارد:
1- از دانش فنی این موسسه استفاده شود.
2- سهامدار شرکت مورد نظر نیز بشود.
به سبب دانش فنی قدیمی موسسه رازی معمولا شرکت ها زیر بار سهامداری نمی روند. روناک، اولین شرکت خصوصی است که در اسفند 1394 افتتاح شد و مجوز ساخت واکسن گرفت. اما همین شرکت بیش از 10 سال، درگیر گرفتن مجوز و توافق با موسسه رازی بود.
طبق ادعای دکتر کهرام در سال جاری:
"در بخش دامی 90 درصد نیازهای کشور به وسیله موسسه رازی تولید میشود و زمانی که کوچکترین مشکلی همانند تب برفکی در کشور به وجود بیاید نقش پر رنگ موسسه رازی در اینجا جلوهگر میشود."
بررسی نظرات مسئولان و کارشناسان در خصوص چرایی گسترش تب برفکی
- برخی اظهارات مدیران سازمان دامپزشکی و موسسه رازی
· پیشگیری کم هزینه تر از درمان
اگر همه بپذیرند که در بحث حفظ سلامت جامعه انسانی و دامی، پیشگیری بسیار کم هزینه تر از درمان است، به طور حتم در تخصیص اعتبارات مبارزه و پیشگیری به سازمان دامپزشکی اهتمام بیشتری خواهند داشت.
· قاچاق دام، از عوامل شیوع بیماری تب برفکی
همجواری با کشورهای فاقد امکانات کنترلی در شیوع بیماری تب برفکی در بین دامها موثر است. قاچاق دام از کشورهای مانند عراق، افغانستان و پاکستان هم به شیوع بیماری و تلفات ناشی از آن کمک میکند
· کاهش تلفات داشته ایم
به دلیل اطلاعرسانی مناسب و همکاری خود دامدارها باعث شد این بیماری نسبت به اپیدمیهای قبل در سال 89 که بالغ بر 44 هزار دام تلف و کشتار شد، این بار به 10 هزار دام کاهش یافت. تولید واکسن تب برفکی در موسسه سرمسازی رازی به شرایط عادی رسیده است.
· آمار تلفات
تلفات تب برفکی در سال گذشته 13 هزار و 600 رأس و در سال جاری 16 هزار و 100 رأس بوده است.
· واردات ناکافی واکسن
مؤسسه (رازی) به دامپزشکی اعلام کرده بود که نیاز به واردات واکسن داریم، اما متأسفانه واردات به اندازه کافی صورت نگرفت و مشکلاتی را بهوجود آورد که اکنون شاهد آن هستیم .
· دامپزشکی آمار نمی دهد
متأسفانه مسئولان این سازمان( دامپزشکی)، به ارائه آمار تلفات و ارقامچندان علاقهمند نیستند و نمیخواهند عددی در این زمینه منتشر شود. اتفاقا سازمان دامپزشکی از ارائه آمار به بنده هم خودداری کرد. شاید پاسخگو نبودن این مسوولان ریشه در افکار عمومی داشته باشد، یعنی آنها نمیخواهند با این اعداد، ذهن مردم و دامداران را مغشوش کرده و در جامعهنوعی هراسراه بیندازند.
· دامپزشکی باید توضیح دهد
سازمان دامپزشکیدر خصوص بیماری تب برفکی باید توضیح دهد چرا اقدامات پیشگیرانه را انجام نداده است.
· دامپزشکی مخفی کاری کرد
نخستین اطلاعات در مورد خطر شیوع بیماری تب برفکی در منطقه ارسباران از طریق فضای مجازی منتشر شد، منتشر شدن این خبر در فضای مجازی منجر به ورود دامپزشکی به این بیماری شد، در حالی که اگر این دستگاه مخفی کاری نمیکرد و خطر شیوع این بیماری را زودتر به دامداران اطلاع رسانی می کرد شاهد خسارت کمتری بودیم. بیتوجهی نسبت به کنترل این بیماری معیشت دامداران را با مشکلات جدی روبرو می کند و تبعات ناشی از آن غیرقابل جبران است.
· لزوم افزایش سیاست های حمایتی دولت
دامداران به دلیل شیوع تب برفکی سرمایههای معیشتی خود را از دست دادهاند و باید سیاستهای حمایتی دولت افزایش یابد.
دامداران و سرمایه داران بزرگ، با توجه به اقدامات به موقع، معمولا از عواقب این دست بیماری ها در امانند و خسارت، دامن دامداران خرد و روستا نشینان را می گیرد که مثلا 50 دام دارند و کل زندگیشان در همین دام ها خلاصه می شود. مهاجرت دامداران خسارت دیده از روستاهابه حاشیه شهرها، از عواقب بعدی این ماجراست. اگر رقم 50 هزار دام تلف شده را به این رقم تقسیم کنیم متوجه می شویم چه تعداد خانوار، هستی خود را از دست داده اند و به صفر رسیدند. عواقب تب برفکی فقط تلف شدن دام نیست. گاهی افت تولید را در پی دارد و گاهی هم افزایش قیمت محصولات دامی. سلامت دام موضوع بسیار مهمی است که تاثیرات آن در بخش های اقتصادی دیده می شود. سالهاست که کشور ما توانمندی تولید واکسن تب برفکی را دارد. پس چرا ما به این نقطه رسیدیم؟ باید قبول کرد سوء مدیریت وجود دارد. با توجه به تاکید مقام معظم رهبری بر لزوم دانش بنیان شدن بخش های مهم اقتصادی در بیانات نوروز سال جاری،اهمیت پرداختن به موضوع ساخت واکسن در کشور دوچندان می شود. با بها دادن به شرکت های دانش بنیان می توان، نه تنها به خودکفایی رسید، بلکه به صادرات نیز اندیشید.
پژوهش خبری// تینا صالحی